eitaa logo
دانلود
یکروز که ازسر کار آمد من توی منزلشان منتظرش بودم. وقتی لباسهای کارش را درآورد یکدانه میخ ازمحل کار درجیب شلوارش جا مانده بود، آن را در آورد ودرطاقچه گذاشت وبه مادرش گفت: این میخ مال خودمان نیست، فردا یادم بیاور همراهم ببرم سرکار. آری مسئولین بدانند غلامحیدرها رفتند بدون اینکه ادعا کنند یک سر سوزن سهمی از انقلاب دارند.!!! راوی:آقای حسنعلی سجادی 🍃🌹۱۴‌گل‌صلوات‌هدیه‌به‌شهیدعبدالعزیز غلامحیدر🌹🍃 🍃🌹کانالِ‌یادوخاطره‌شهدا🌹🍃 http://sapp.ir/rostmy 🍃🌹🍃