❌سود خالص یک شرکت فولادی در سال گذشته اعلام شد:
۱۲۲ هزار میلیارد !!!
برای اینکه این عدد کمی ملموس باشه، خوبه بدونید بودجه کل وزارت علوم مملکت امسال ۷۷ هزار میلیارد تومن و کل بودجه فرهنگی امسال کشور ۲۱ هزار میلیارد تومان هست!
این شرکت، مثل بقیه شرکتهای دلاردار و دلاری فروش، هم جزو صادرکنندگان اصلی کشور هست و هم محصولاتش رو به ملت مظلوم ما به قیمت جهانی میفروشه.
یعنی چی؟
طبق گفته مدیرعامل این شرکت، این شرکت در سال ۱۴۰۲ حدود ۷۰۰ میلیون دلار فولاد صادر کرده. این شرکتها، دلارشون رو میارن توی سامانه نیما که به واردکنندهها بفروشن.
اسفند سال ۱۴۰۱، قیمت دلار توی سامانه نیما، ۲۸ هزار تومن بوده. یعنی سال ۱۴۰۱ هم اگر ۷۰۰ میلیون دلار صادرات داشته، دلارهاش رو توی نیما با دلار ۲۸ هزارتومن یعنی حدود ۱۹ هزار میلیارد تومن فروخته!
اما اسفند ۱۴۰۲ قیمت دلار توی نیما رسید به ۴۰ هزار تومن و ۷۰۰ میلیون دلار رو ضرب کنید به ۴۰ هزار تومن.
اما این آخر قصه نیست. این شرکتها، محصولاتشون رو به داخل هم به قیمت جهانی میفروشن.
یعنی این شرکت، مثلا تیرآهن بخواد بفروشه، قیمت جهانی آهن که به دلار محاسبه میشه رو درمیاره بعد ضربدر قیمت دلار داخل میکنه و به مردم ایران میفروشه!
اینجاست که نرخ دلار هرچی بره بالا، این شرکتها بیشتر سود میکنن....
فرض کنید قیمت جهانی هر تن آهن ۷۵۰ دلار هست. اگر نرخ دلار ۲۸ هزار تومان باشه،این شرکت فولادی هر تن آهن رو به داخل کشور ۲۱ میلیون تومن میفروشه. اما اگر دلار ۶۰ هزار تومن بشه، همین یک تن آهن رو به داخل ۴۵ میلیون تومن میفروشه.
یعنی چی؟
یعنی هرچی نرخ دلار بره بالا، این شرکتهای دلار دار، هم با افزایش قیمت دلار سود بیشتر میکنن و هم با دلار گرونتر به مردم میفروشن.
خلاصه اینکه ذره ذره که از سفره ۸۵ میلیون ایرانی که با گرانیها کم میشه، اینجا جمع میشود عزیزان!
سوال اینه که چرا این شرکتها که صاحب دلار هستن باید قیمت دلار رو تعیین کن؟
چرا باید آهن ایرانی به ملت ایران به قیمت جهانی و با نرخ دلار فروخته بشه؟ اقتصاد ایران و معیشت مردم چه خیری از این گرون کردن دلار و فروش دلاری به داخل دیده؟
اما راهکارچیه؟
۱- باید نرخ ارز توسط دولت تعیین بشه.
همه صادرکنندگان کشور باید ارزشون رو بیارن با یک قیمت مشخص بفروشن به بانک مرکزی. بانک مرکزی هم به همون نرخ، ارز رو بفروشه به واردکنندگان.
نکته مهم هم اینجاست که اولا بابت هرچیزی نباید ارز بدن (مثلا بابت واردات خاک زیر پای گربه یا دسته بیل ارز داده نشه!).
ثانیا نظارت بشه کالاهای وارداتی با همان قیمت ارز که بانک مرکزی فروخته به دست مصرف کننده برسه. تو این دنیای فناوری اطلاعات، نظارت بر این چیزها هیچ کاری نداره.
۲- مگه ملت ایران به دلار حقوق میگیرن که خرجشون به دلار شده؟
نفت و گاز و فلزات و محصولات پتروشیمی و پالایشی و معدنی که مواد اولیه تولید هستن، باید به ریال قیمتگذاری بشه برای فروش به داخل.
اینم فرمول داره!
این شرکتها یه هزینههایی دارن، یه درصد معقولی هم باید سود بگیرن. قیمت نهایی اینجوری درمیاد.
خلاصه اینکه از عدم آگاهی مردم این اتفاقات داره رقم میخوره!
📌 #خبر_فوری_سراسری
🔴 #بیداری_ملت 👇
@bidariymelat
🔴 بقیه هم حق شهروندی دارند!!!
📣 مسعود #پزشکیان شخصا پیگیر مرگ فردی سابقه دار و شرور در یکی از پاسگاههای پلیس استان گیلان شد و دستور پیگیری و بازرسی ویژه در این رابطه را صادر کرد.
✍ جناب پزشکیان!
در همین روزهایی که شما مشغول پیگیری درباره مرگ "شرور سرشناس لاهیجان" بودید، اتفاقات دیگری هم رخ داد. به عنوان نمونه:
▪️فوت امام جماعت یکی از مساجد لاهیجان بر اثر ضربات متعدد قمه!
▪️حمله با قمه و سنگ به امام جماعت مسجدعلی بن ابی طالب (ع) رشت و همسر و منزل ایشان که منجر به مجروحیت ایشان و شکستن شیشه های منزل شان گردید.
▪️مرگ دختری در باشگاه ورزشی مختلط در مشهد(وی با ضربه مشت یک پسر دانشجو کشته شد!)
🔹آقای رئیس جمهور!
آیا شما به برابری انسانها در حق حیات اعتقاد دارید؟ اگر معتقدید پس چرا درباره علت مرگ یک شرور دستور بازرسی صادر کرده و مسئله را به رسانه ها می کشی و به خبر اول تبدیل می کنی اما در موارد دیگر اصلا واکنشی نشان نمی دهی؟
آیا شما خون افراد شرور را رنگین تر و ارزش جان آنها را بیشتر از شهروندان قانونمند و محترم( مثلا امام جماعت فقید لاهیجان)می دانید؟
🔸شما که از اولین کسانی بودی که در سال ۱۴۰۱ برای مرگ م.امینی جنجال به راه انداخته و نظام و پلیس را به قتل متهم کردی،چرا در برابر مرگ فجیع یک دختر جوان با ضربات مشت پسردانشجو، آن هم در باشگاه ورزشی مختلط سکوت کردی؟ نکند اینجا هم معتقدی "دانشجو کار بد نمی کند؟" به نظر شما ارزش جان دخترها متفاوت است؟ یعنی برای مرگ طبیعی یک دختر در ساختمان پلیس باید مملکتی را به آشوب کشید و در برابر قتل دختری دیگر در باشگاه ورزشی مختلط باید سکوت کرد؟
🔻دکتر جان!
نکند مرگ آدمها وقتی برای شما اهمیت پیدا می کند که در محلی متعلق به پلیس رخ بدهد؟ نکند به پلیس حساسیت داری؟ نکند توقع داری مردم باور کنند که جان مردم (فارغ از قومیت و مذهب و ...)برای شما مهم است؟
لطفا نشان بدهید همان گونه که به حقوق ویژه و اختصاصی برای اشرار سابقه دار معتقدید، حق حیات و شهروندی مردم قانونمند و شریف ایران را هم به رسمیت می شناسید!
👤دکتر کوشکی
#خبر_فوری_سراسری | #سقوط
🇮🇷 به کانال بصیرتی "به سوی قلّه" بپیوندید:
https://eitaa.com/be_soye_gholle
❌روانشناسی خنده به رئیس جمهور
در نخستین نشست خبری دکتر پزشکیان، در موارد متعددی حاضران به حرفها و واکنشهای ایشان خندیدند و کف زدند؛ اما چرا؟ روانشناسان در پاسخ به این پرسش که اساساً ما چرا میخندیم، نظریههای گوناگونی مطرح کردهاند که به سه تا از آنها اشاره میکنم:
۱_ تناقض:
یعنی ناسازگاری بین چیزی که مخاطب انتظار دارد و چیزی که اتفاق میافتد؛ مثلا کسی انتظار ندارد که رئیس جمهور مملکت از نظر اطلاعات تاریخی و سیاسی و یا دستکم دقت و حضور ذهن، در حدی باشد که پس از گذشت سالها از فروپاشی شوروی، به جای روسیه بگوید شوروی. در اینجا چون مخاطب با چنین چیز غیرمنتظرهای روبرو میشود خندهاش میگیرد.
۲_ تخلیه روانی:
چیزهایی هست در جامعه که بیان کردنشون عرفاً یا شرعاً یا قانوناً ممنوع است و به تعبیری تابو هستند؛ ولی خب برخی افراد دوست دارند آنها را ابراز کنند؛ با این حال به خاطر ترس از عواقبش آنها را در خود سرکوب میکنند و این کار از آنها انرژی روانی میگیرد و به تعبیری این انرژی در درون آنها مثل فنری جمع میشود؛ حال اگر کسی مکنونات قلبی آنها را به زبان بیاورد انگار آن فنر آزاد و آنها راحت میشوند و این احساس راحت شدن، همان انبساط خاطری است که سبب خنده میشود.
برای مثال افرادی دوست دارند که به هر قیمتی شده بیحجابی در جامعه شیوع پیدا کند و نیروی انتظامی را مخالف این خواسته خود مییابند و لذا دوست دارند به هر قیمتی شده مقابلهی نیروی انتظامی با این جرم تعطیل شود؛ ولی نه قدرتش را دارند و نه شرع و عرف و قانون پشتیبان آنهاست که بخواهند مقابله علنی و جدی بکنند؛ لذا مجبورند این تمنا را در درون خود سرکوب کنند؛ حال وقتی کسی مثل آقای پزشکیان که به لحاظ جایگاهش، اختیارات و قدرت زیادی پیدا کرده، در جلسهای رسمی و جلوی چشم دوربینها با گشت ارشاد مخالفت میکند و آن را به سخره میگیرد در واقع حرف دل آنها را به زبان آورده است و آنها از این بابت خوشحال میشوند و میخندند.
۳_ احساس برتری:
وقتی کسی سوتی میدهد به او میخندیم؛ چون احساس میکنیم از او بهتر و بالاتریم؛ چون آن لغزش از ما سر نزده یا نمیزند؛ مثلاً آنجا که آقای پزشکیان نتوانست جملهی مرتبی برای بیان منظورش دربارهی موشک هایپرسونیک سر هم کند و دست آخر هم با کلی تامل و تقلب رساندن حاضران میگوید "پرتابی که فرستادیم آسمان"! حاضران خندیدند چون تا قبل از آن خود را فروتر از تو میدیدند؛ چون به هر حال او رئیس جمهور است و آنها افراد عادی؛ ولی با این سوتی برای دقایقی هم که شده این فاصله پر شد و آنها خود را در جایگاه فراتری دیدند.
تا اینجا اسباب روانشناختی خنده روشن شد؛ اما چرا دیگر کف میزدند؟ پاسخش روشن است اگر کسی باعث شود شما تخلیه روانی بشوی یا احساس برتری پیدا کنی، شما قدردان او نخواهی بود و به او پاداش نمیدهی؟
البته یه تعداد هم اصلا نفهمیدند موضوع چیست هم در خنده و هم در کف زدن مشارکت داشتند به اینها میگوییم بادمجان دور قاب چین...
#خبر_فوری_سراسری
@Omid_be_ayande110