❇️💟❇️💟❇️💟❇️💟❇️💟
🔵#یک_داستان_یک_پند 835
✍️ در سال 1345 شمسی، در شهر خوی مرد رباخواری بود که عازم سفر مکّه شد و چون از زیارت خانهی خدا بازگشت، اهل محل و علمای طراز اول شهر را برای میهمانی ولیمهی خود دعوت کرد. همهی علماء نان او را حرام اعلام کردند و کسی در سفرهی او حاضر نشد.
🌿🍁 یکی از علماء پیامی به او فرستاد که دعوت تو را به شرطی میپذیرم که توبه کرده باشی و فقرا در میهمانی تو از اغنیاء بیشتر باشند. مرد رباخوار شرط او را پذیرفت و آن عالِم در سفره او حاضر شد و به گرمی طعام خورد. علمای دیگر چون داستان را فهمیدند بر عالِم خرده گرفتند و این کار او را نکوهش کرده و تبلیغی برای رباخواری دانستند.
💢 عالِم به منبر رفت و گفت: بدانیم آبروی یک انسان بالاترین ثروت اوست، بنابراین از خود در اسلام بدعت نسازیم که امام حسین (ع) را به طعام دعوت کردند و ایشان فقط شرط خوردن طعام را صدقهنبودن طعام قرار دادند. امام صادق (ع) هم شرطِ رفتن به یک میهمانی را دعوت از فقرا و اغنیاء در آن میهمانی میدانند. عالِم گفت: این رباخوار بخشی از مالش حلال است و من نیت کردم و از ثروت حلال او خوردم.
⬅️ گذشته از اینها وقتی این رباخوار میخواهد مال خود را حلال کند باید به فقرا و نیازمندان اطعام کند و اگر من به میهمانی او نمیرفتم و فقرا هم نمیآمدند، فرصت پاککردن مال حرام او را از او میگرفتیم و از سوی دیگر، شیطان در من حلول میکرد و مال مرا به من حلال نشان میداد، در حالی که اموال ما هم چندان حلال نیست و خلط حرام فقط در ربا ظاهر نمیشود. تنها مجلسی که حضور در آن شرعاً حرام شده است مجلسی است که در آن شراب و یا گوشت خوک باشد.
💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
https://eitaa.com/Omidezendegi 🌻
❇️💟❇️💟❇️💟❇️💟❇️💟