آنلاینشاپچیچکـ📚🌱
📕✨#یکعاشقانهیآرام ♥️🌱مطالعه کتاب «یک عاشقانه آرام» به شما کمک میکند که آرام آرام از چنگال روزمر
#تیکه_کتاب🌱
احتیاط باید کرد !
همه چیز کهنه میشود و
اگه کمی کوتاهی کنیم عشق نیز،
بهانه ها، جای حس عاشقانه
را خوب میگیرند ...
📙🌿#یک_عاشقانه_آرام
๑|@Online_chichak |Ꮺ
••📚🧡✨
- گریہهاۍ مسیح
من از آزادی دادن بہ برخی عقاید
وحشت دارم مادر .
#تیکه_کتاب🌱
๑|@Online_chichak |Ꮺ
#تیکه_کتاب🌱
کتاب ملاصالح رو همراه کتاب آن بیست و سه نفر بخوانید👌
📌این کتاب شخصیت داستان ملاصالح و خاطراتشون با آن بیست سه نفر اسیر رو روایت می کنه و تکمیل کننده همدیگرند.
๑|@Online_chichak |Ꮺ
#تیکه_کتاب🌱
و من نمیدانم آیا مادرش هم او را به اندازهی من دوست داشت!؟
آیا کسی میتوانست بفهمد که دوست داشتن او چه لذتی دارد
و آدم را به چه ابدیتی نزدیک میکند!؟
آدم پر میشود.
جوری که نخواهد به چیزی دیگر فکر کند. نخواهد دلش برای آدم دیگری بلرزد
و هیچگاه دچار تردید نشود.
-سمفونی مردگان/عباس معروفی✨
๑|@Online_chichak |Ꮺ
آنلاینشاپچیچکـ📚🌱
📕✨#مراباخودتببر 🔸از جمله آثاری است که نقش اصلی اش را مردم بازی می کنند. مردمی که در کوچه پس کوچه
#تیکه_کتاب🌱
اولین بار بود که آمال خانهشان را میدید. ابراهیم اتاقهایی را که تعمیر شده بود، نشانش داد. - تا چشم به هم بزنی، می بینیکه زندگیمان را شروع کردهایم! آمال دست و صورت مادر را بوسید و کلوچۀ بزرگ و مخصوصی را که داخل دستمالی بود، به او داد. - خیلی ضعیف شدهاید! اگر از این کلوچه بخورید، حالتان بهتر میشود! برای شما درست کردهام! مادر استقبالی نشان نداد و تشکر نکرد. پرسید: «مطمئنی که آن عفریته چیزی در خمیر این کلوچه نریخته است؟ » آمال سر تکان داد و لبخند زد. اگرچه مادر اکراه داشت، آمال موهایش را شانه زد و کمک کرد لباسش را عوض کند. - فردا زودتر میآیم و شما را به حمام میبرم! مادر حرفی نزد. ابراهیم از چاه آب کشید و آمال لباسها را در حیاط شست و روی بند انداخت. موقع رفتن، ابراهیم به او گفت: «کاش به آن خانه برنمیگشتی و همین جا میماندی! » - اگر به حج رفته بودی، میماندم، هرچند مادرت با من حرف نمیزد و بداخلاقی میکرد. فراموش نکن هنوز نامحرمیم! آمال که رفت، مادر کلوچه را که در سینی چوبی بود، از خود دور کرد. - من به این نان تیره رنگ لب نمیزنم. ابراهیم گوشهای از آن را کند و در دهان گذاشت. - به به! خیلی خوشمزه است! آمال این کلوچۀ چاق و چلۀ زنجبیلی را برای شما درست کرده است! تکۀ دیگری کند و به دهان مادر نزدیک کرد.
๑|@Online_chichak |Ꮺ