eitaa logo
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
886 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
45 فایل
﷽ این چه سودائے است با خود ڪرده ام در عاشقے از تو گویم لیک، فڪرم جاے دیگر مانده است ارتباط‌مون @Shohada1380 بگـوشیم @Fatemee_315 آن سوی نداشته هایم تکیه‌گاهی‌دارم‌ازجنس‌خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
پلیس آتیش زدن مسجد آتیش زدن قرآن آتیش زدن پرچم آتیش زدن امامزاده آتیش زدن آمبولانس آتیش زدن چادر از سر ناموس مسلمونا برداشتن ▫️دمشون گرم؛ بهتر از این نمی‌شد ایران بدون جمهوری اسلامی رو واسه همه‌ی هشتاد میلیون ایرانی به تصویر کشید. پاینده باد جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 @Oshagh_shohadam
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
#به_نام_ایزد_یکتا #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_چهل سال های آخر، قبل از انقلاب بود. ابراهيم به جز رفتن ب
ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدی با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نميکردم ابراهيم طلبه شده باشه. آنجا روی ديوار حديثی از پيامبر صله لله علیه و اله نوشته شده بود: «1 آسمان ها و زمين و فرشتگان، شب و روز برای سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء ،کسانيکه به دنبال علم هستند و انسان های با سخاوت». شب وقتی از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميری و به ما چيزی نميگی ؟ يکدفعه باتعجب برگشــت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلی آهسته گفت: ِ آدم حيف عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمی نيســتم. همينطوری براي اســتفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلا به کسی حرفی نزن. تــا زمان پيروزی انقــلاب روال کاری ابراهيم به اين صــورت بود. پس از پيروزی انقلاب آنقدر مشــغوليت های ابراهيم زياد شــد که ديگر به کارهای قبلی نميرسيد. 1 - مواعظ العدديه ص 11 @Oshagh_shohadam
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
#به_نام_ایزد_یکتا #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_چهل_و_یک ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آق
پيوند الهی عصر يکی از روزها بود. ابراهيم از سر کار به خانه می آمد. وقتی وارد کوچه شــد براي يك لحظه نگاهش به پسر همســايه افتاد. با دختری جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از دختر خداحافظی کرد و رفت! ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد. چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شــد. اين بار تا ميخواســت از دختر خداحافظي کند، متوجه شــد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهيم شــروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود اما ابراهيم مثل هميشه لبخندی بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با آرامش خاصی شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواده ات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعا اين دختر رو ميخوای من با پدرت صحبت ميکنم که... جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ... ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدی، ببين، پدرت خونه بزرگی داره، تو هم که تو مغازه او مشــغول کار هستی، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم. انشاءالله بتونی با اين دختر ازدواج کنی، ديگه چی ميخوای؟ @Oshagh_shohadam
- گفت: آخ‌که‌چقـدردلـــم برای‌حــرمـ پرمی‌کشه..! بین‌الحـــرمـین.. تل‌‌زینـبیه.. دو‌رکعت‌نــمازتوصـحـــن وسرای‌ارباب.. اصلا‌میدونی‌چیه..؟! همه‌جای‌کربلا‌قشنگه‌ها ولی‌هر‌کی‌با‌یه بخشیش‌خاطــــره‌داره و‌حالش‌خوش‌میشه تو‌با‌کجا‌بیشتر خاطره‌داری..؟! چند‌لـحـــظه نـگـــــاهش‌کردو‌گفت: کربـــــــلا ..😭 ‌‌‌ @Oshagh_shohadam
(ࢪفقا،دو‌‌ دیقہ وقت‌ بزاࢪین بخونین)👀👇🏼 با توجہ بہ اتفاق‌هاے اخیࢪ،معݪوم شد ڪہ دشمن هدفش قࢪآن،اسݪام و نظام جمهورے اسݪامۍ است؛و بهانہ است بࢪاے ࢪسیدن بہ اهداف شوم خودشون؛حاݪا وقتۍ یہ دشمن ڪتاب خدا و پࢪچم ایࢪان ࢪو آتش میزنہ ڪہ بࢪاے حفظ این دو هزاࢪان خون ࢪیختہ شده؛ما انقݪابۍها؛ما مذهبۍها نباید ࢪگ غیࢪتمون بزنہ باݪا و از اسݪام و ایࢪان دفا؏ ڪنیم؟من از شما دعوت میڪنم ڪہ همگۍ با هم یہ یـا‌عݪـے‌ بگیم و با پست‌هاے همچون[دفا؏ از حجاب،دفا؏ از ڪشوࢪ ایࢪان و دفا؏ از قࢪآن ڪࢪیم مُشت محڪمۍ بࢪ دهان دشمنان بزنیم؛یادتون نࢪه ڪہ شما افسࢪان جنگ نࢪم هستید و باید دࢪ این شࢪایط پشت نظام و جمهوࢪے اسݪامۍ باشید؛چࢪا ڪہ ࢪاه عاقبت بخیࢪے همین است.با نشࢪ دادن این پیام دࢪ ڪاناݪ‌ها و گࢪوه‌هاے خودتون،مشت محڪمی بࢪ دهان دشمنان بزنید.👊🏼 ✅️ 🇮🇷 @Oshagh_shohadam
گروه بزرگ هکری آنانیموس که می‌خواستن سایتای رسمی دولت ایران رو هک کنن، صفحه اینستاگرام خودشون مسدود شد و از دسترس خارج شد😂💪 @Oshagh_shohadam
نماز جمعه و راهپیمایی فردا توی همه شهر ها هست.
بہ نام خدایی که وعده داده جاء الحق زهق الباطل😎✌️🏻
چه‌ ڪسی می‌گوید پشت این ثانیه‌ها تاریڪ ا‌ست ؟ گام اگر برداریم روشنۍ نزدیڪ است...🙂☘ @Oshagh_shohadam