نگاهی کوتاه به زندگی شهید 🌹
🌷آقا مرتضی در شهریور سال ۶۳ به دنیا آمد و مطلبی که از بچگی مرتضی مورد توجه همه بود، #سکوت و #آرامش او در همه اوقات بود.
✨اصلا اهل #شلوغی و درگیر شدن با دیگران نبود و همه مسائل را به صورت عادی حل و فصل می کرد و هیچ وقت پیش نیامد که حرف من و مادرش را روی زمین بگذارد یا با ما رفتار نامناسبی داشته باشد، هرچه که سن او فزونی مییافت بر میزان هوش و ذکاوت او افزوده می شد.
🍃علاقه اش به #فعالیتهایمذهبی و #کارکردن در #مسجد از نوجوانی آغاز شد و با بچه های #بسیج و روحانی مسجد انس گرفته بود و برای همه #جشن ها و #عزاداری های آن کار می کرد، این اواخر هم که استعداد #صدایش را تشخیص داده بود مداحی می کرد؛ هیئتی با همکاری بچه های مسجد راه انداخت که #جوانان زیادی را جذب میکرد.
🌙علاقه زیادی به حضور در #مراسمتشییعپیکرشهدا داشت و هر وقت که شهیدی را به اصفهان می آورند نفر #اولی بود که برای مراسم می رفت، و در زندگی با شهیدان انس داشت و #رفاقت می کرد؛ بچه های محل اخبار رسیدن شهیدهای گمنام را از او می گرفتند و او را "پای ثابت تشییع شهدا" خطاب می کردند، چند باری هم در کنار #شهدایگمنام در آمبولانس مانده بود و این #افتخارش را برای همه تعریف می کرد.
🍂 کار #دائم آقا مرتضی با برادرانش #کمک به بچه های مسجد برای برپایی مراسم مختلف بود و بارها می شد که با برادرش آقا رسول آنقدر در #مسجد می ماندند که مادرش دیگر تاب نمی آورد، برای آنها در کیسهای پارچهای غذا می برد، با بچه های مسجد می خورند و دوباره شروع به کار می کردند.
eitaa.com/Oshagh_shohadam