{شهید محمد علی صمدی:
خواهران گرامی!!
حجاب شما برتر از خون شهیدان است
و دشمن پیش از آن که
از خون شهید به هراس آید،
از حجاب کوبنده تو وحشت دارد!!☝️🏼
از حجاب کوبنده تو وحشت دارد!!☝️🏼
از حجاب کوبنده تو وحشت دارد!!☝️🏼
#حجاب
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مهسا اسمِ رمز قیامه !
نقاب رو کنار زدن و دارن علنا میگن هدف تجزیه کشور و براندازیه ، بعد یه عده بچه انقلابی نشستن واسه ما از ضروریات حذف و اصلاح طرح گشت ارشاد میگن ! شمایی که تا آقا فرمود جهاد تبیین سریع کلیپاشو نشر دادی توی فضای مجازی ، منظور آقا این نبود عین جملات منو نشر بدین ، به خودت بیا ببین تو این صحنه آرایی بین حق و باطل کجا نشستی ، پاشو یه حرکتی بزن ، یه کپی پیستی یه نشر مطلبی ، یه موضع گیری داشته باش ! خلاصه یه کاری بکن اگه الان سکوت کنی کی میخوای از نظام اسلامی دفاع کنی ؟ وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد ! مگه حکم جهاد نداده آقا ؟ به خودت بیا ...
@Oshagh_shohadam
حِجـٰآبمـٰآنَنـداَوَلیـنخـٰآڪریزِجِبـھہاَسـٺ...!
ڪهدُشمـَنبَـرآےِتَصَـرُفسَـرزَمینۍ..
حَتـمابـٰآیَـداَوَلآنرآبِگیـرَد🖐🏻••!•
@Oshagh_shohadam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کتک زدن یک مرد (به اتهام ریش داشتن و احتمال بسیجی بودن) در تبریز!
خیلی مراقب باشین دوستان
@Oshagh_shohadam
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حقیقتا یکی از جذاب ترین کلیپ هایی بود که دیدم و خیلی ذوق کردم
#اربعین
#ایران_من
#نیروی_انتظامی
@Oshagh_shohadam
پلیس آتیش زدن
مسجد آتیش زدن
قرآن آتیش زدن
پرچم آتیش زدن
امامزاده آتیش زدن
آمبولانس آتیش زدن
چادر از سر ناموس مسلمونا برداشتن
▫️دمشون گرم؛ بهتر از این نمیشد ایران بدون جمهوری اسلامی رو واسه همهی هشتاد میلیون ایرانی به تصویر کشید.
پاینده باد جمهوری اسلامی ایران🇮🇷
@Oshagh_shohadam
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
پلیس آتیش زدن مسجد آتیش زدن قرآن آتیش زدن پرچم آتیش زدن امامزاده آتیش زدن آمبولانس آتیش زدن چادر از
یهو خیلی مغول ها برام تداعی شد 😐
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
#به_نام_ایزد_یکتا #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_چهل سال های آخر، قبل از انقلاب بود. ابراهيم به جز رفتن ب
#به_نام_ایزد_یکتا
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_چهل_و_یک
ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آقا مجتهدی
با تعجب به اطراف نگاه کردم. فکر نميکردم ابراهيم طلبه شده باشه.
آنجا روی ديوار حديثی از پيامبر صله لله علیه و اله نوشته شده بود: «1 آسمان ها و زمين و
فرشتگان، شب و روز برای سه دسته طلب آمرزش ميکنند: علماء ،کسانيکه به دنبال علم هستند و انسان های با سخاوت».
شب وقتی از زورخانه بيرون ميرفتم گفتم: داش ابرام حوزه ميری و به ما چيزی نميگی ؟
يکدفعه باتعجب برگشــت و نگاهم کرد. فهميد دنبالش بودم. خيلی آهسته گفت:
ِ آدم حيف عمرش رو فقط صرف خوردن و خوابيدن بکنه. من طلبه رسمی نيســتم. همينطوری براي اســتفاده ميرم، عصرها هم ميرم بازار ولي فعلا به کسی حرفی نزن.
تــا زمان پيروزی انقــلاب روال کاری ابراهيم به اين صــورت بود. پس از پيروزی انقلاب آنقدر مشــغوليت های ابراهيم زياد شــد که ديگر به کارهای قبلی نميرسيد.
1 - مواعظ العدديه ص 11
#نشر_شهید_ابراهیم_هادی
@Oshagh_shohadam
🥀عُـشـــاق اَلشُھـــــــدا🥀
#به_نام_ایزد_یکتا #سلام_بر_ابراهیم #قسمت_چهل_و_یک ببخشيد، اسم اين مسجد چيه؟ جواب داد: حوزه حاج آق
#به_نام_ایزد_یکتا
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت_چهل_و_دو
پيوند الهی
عصر يکی از روزها بود. ابراهيم از سر کار به خانه می آمد. وقتی وارد کوچه شــد براي يك لحظه نگاهش به پسر همســايه افتاد. با دختری جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از دختر خداحافظی کرد و رفت!
ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد.
چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شــد. اين بار تا ميخواســت از دختر خداحافظي کند، متوجه شــد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست.
دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت.
ابراهيم شــروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود اما ابراهيم مثل هميشه لبخندی بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با آرامش خاصی شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواده ات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعا اين دختر رو ميخوای من با پدرت صحبت ميکنم که...
جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ...
ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدی، ببين، پدرت خونه بزرگی داره، تو هم که تو مغازه او مشــغول کار هستی، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت می کنم. انشاءالله بتونی با اين دختر ازدواج کنی، ديگه چی ميخوای؟
#نشر_شهید_ابراهیم_هادی
@Oshagh_shohadam