11.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 مداحی حماسی و شورانگیز
👈 نزار القطری
💕خانواده💕
اشتباهات در زندگی
💔اعتماد صد در صد
💔حفظ نکردن حریم خصوصی
💥 بسیاری از مردم ناخواسته و نادانسته به صرف اعتماد به دوستان، دیگرانی را وارد حریم خصوصی خانواده میکنند که زندگی آنان را از درون فرو میپاشند
💥 آنان ناخواسته ماری را بدرون آستین زندگی خود وارد می کنند که هر زمانی از سوراخی برآمده و نیش تلخ و زهرآگین خود را در درون رابطه شرعی و عاطفی و احساسی خانواده فرو میریزد
و موجب فروپاشی نهاد خانواده میشود
💥 خانم جوانی که برای مشاوره آمده بود در عمق چشمانش به سادگی میشد غم بزرگی را دید آرام روی صندلی نشست و دخترش را نیز در آغوش گرفت در حالی که موهای خرمایی رنگ فرزند خردسالش را نوازش میکرد بدون هیچ مقدمهای شروع به صحبت کرد
💥 او گفت من چوب اعتماد بیش از حدم به آدمها را خورده و تاوان سنگینی پرداختهام دلم نمیخواهد این اشتباه من، دخترم را نیزبه دردسر بیندازد.
💥 راستش بدبختی من از یک سال پیش شروع شد. همان روزی که پریسا، بهترین دوست دوران دبیرستانم را در یک مرکز خرید دیدم.
سالها از هم خبر نداشتیم آنقدر هیجان زده بودیم که بیخیال خرید شدیم و ساعتها در یک رستوران دنج از گذشته و زندگیمان صحبت کردیم
💥 پریسا به تازگی از همسرش جدا شده بود و از نظر روحی به هم ریخته و افسرده بود
💥 وقتی از هم خداحافظی کردیم طوری تحت تأثیر داستان زندگیاش بودم که حتی یک لحظه نمیتوانستم از فکرش بیرون بیایم. میخواستم کاری کنم که هر طور شده شادی به زندگیاش برگردد.
💥 به همین دلیل رفت و آمدم را با او بیشتر کردم روزها که شوهرم سرکار میرفت او به خانه ما میآمد و دور هم بودیم این شرایط ادامه داشت تا اینکه سرانجام کاری که مدتها دنبالش بودم برایم فراهم شد.
💥 شوهرم مخالف بود و میگفت دخترمان ضربه میخورد اما هر طور بود متقاعدش کردم که اجازه دهد به خاطر عشق و علاقهام کار کنم.
از طرفی با پریسا صحبت کردم و قرار شد او روزها به خانه ما بیاید و مراقب دخترم باشد.
💥 همه شرایط عالی بود. خیالم از بابت دخترم که راحت شد بیشتر در محل کار میماندم. بیشتر شبها بعد از شوهرم به خانه میرسیدم اما چون از او و پریسا مطمئن بودم و مانند چشمانم اعتماد داشتم هرگز تصور هیچ اتفاق بدی برای زندگیام نداشتم.
💥 چند ماهی گذشت تا اینکه یک روز مادر شوهرم تماس گرفت و گفت حال دخترم خوب نیست و خودم را به خانه برسانم.
وقتی از او سراغ پریسا را گرفتم، تازه فهمیدم چه کلاه بزرگی سرم رفته است.
💥 مادر شوهرم گفت این چند ماه هر روز صبح مهدی، دخترت را به خانه ما میآورد و عصر او را میبرد و من پریسا را من خیلی وقت است ندیدم
💥 وقتی این حرفها از دهان مادر شوهرم بیرون میآمد انگار یک سطل آب سرد روی سرم خالی کرده بودند.
لحظهای تعلل نکردم و به سرعت به خانه رفتم که پریسا را در خودروی همسرم دیدم.
💥 رابطه آنها صمیمیتر از یک زن و شوهر بود. وقتی آن صحنه را دیدم حتی نمیخواستم صدایشان را دوباره بشنوم.آنها به اعتماد من خیانت کرده بودند
💥 پریسا سعی داشت آن صحنه را توجیه کند اما من نگذاشتم حرفی بزند و وسایل خودم و دخترم را برداشتم و به خانه پدرم رفتم. بعدها فهمیدم آنها از همان ماههای اول با هم رابطه داشتند و من با خوش خیالی ماهها به جای زندگیام، خرج خوشگذرانیهای آنها را میدادم.
💥 بعد از این اتفاق دادخواست طلاق دادم و حضانت دخترم را هم گرفتم. اما با اینکه مدتی از آن موضوع گذشته و هر کاری برای پر کردن خلأ همسرم کردهام اما دختر 4 سالهام هر روز گوشه گیرتر میشود.
به تازگی هم شب ادراری گرفته و همین نگرانم کرده است نمیدانم که اگر این شرایط ادامه پیدا کند چه بلایی سرش میآید. من تاوان اعتماد بیجایم را دادهام اما نمیخواهم دخترم هم قربانی شود....»
💥 هر فردی را به حریم خصوصیمان وارد نکنیم
💢 کارشناسی 💢
💥 اینکه هر شخصی براساس باورهای غلط خود و قضاوتهای خوش بینانه فکر کند که مورد خیانت واقع نمیشود اشتباه محض کرده است.
💥 اشتباه بعدی این است که فکر کند در این شرایط باید میدان را خالی کند.
💥 باید توجه داشت که در چنین شرایطی کودکان قربانیان اشتباه ها و خطاهای والدین هستند.
💥 چرا که هر شریک خیانت دیده توان حل مسأله و مهارت پرورش کودک را ندارد زیرا خود نیازمند کمک است.
از طرفی باید توجه داشت افرادی که از نظر عاطفی شکست خوردهاند را باید با رعایت نکات خاصی به حریم خصوصیمان وارد کنیم.
💥 نکته دیگر رفت و آمد با کسانی است که قید و بندهای اخلاقی را رعایت نمیکنند. به دلیل اینکه کودکان در دوران رشد و تقلید کردن از دیگران هستند اشتباهی بزرگ است.
💥 در این پرونده آنچه برای دختر خردسال خانواده پیش آمده تبعات از هم گسیختگی کانون خانواده است.
💥 نبود مادر یا پدر باعث اضطراب و استرس کودکان شده و دغدغه فکری بزرگی برایشان ایجاد میکند
💢💥💢💥💢💥💢
🚨👈فضای مجازی (36)
💢در سایه بی خبری والدین
💢بسیاری از پسران و دختران حساسیت اخلاقی خود را از دست میدهند
💢آسیبهای ناشی از این ارتباطات در سالهای آینده روی نسل جوان کشور نمایان خواهد شد
💥البته بسیاری از اعضا پس از مدتی فعالیت از فعالیتهای نامناسبی که در اتحادها انجام دادهاند مانند فحاشی و پخش کردن عکس دیگر اعضا پشیمان میشوند و با خداحافظی برای همیشه اتحاد را ترک میکنند.
💥اما تاثیر رفتارهایی که انجام داده یا با آن مواجه شده به سادگی یک خداحافظی در نوجوان از بین نمیرود
والدین این نوجوانان هیچ خبری از فعالیت آنها در فضای مجازی ندارند.
💥معنای این بیخبری آن است که این نوجوانان میتوانند به خانوادههایی از طبقات مختلف اجتماعی و فرهنگهای متفاوت تعلق داشته باشند. نوجوانانی که اجزای هویتیابی را از خانواده، مدرسه، آموزش عمومی و اجتماع دریافت نمیکنند، در رتبهبندی اتحادها میتوانند یک جایگاه قابل فهم در یک خرده فرهنگ به دست آورده و هویت خود را در این فضا تعریف کنند
💥چنانکه این هویت دوم، با فرهنگ خانوادگی معمول این نوجوانان فرسنگها فاصل دارد و عموما برای اغلب غیر قابل باور است که نوجوانانشان تا این حد هویت خود را در این خردهفرهنگها تعریف کردهاند.
💥وقتی یکی از اعضای یکی از اتحادها برای اذیت کردن عضو دیگر با خانه او تماس میگیرد و با مادرش صحبت میکند و فایل این صحبت را پخش میکند، عمق این فاصله به وضوح مشخص میشود
💥اما مخدر هم نقطه پایانی ماجرای اتحادها نیست. این اتحادها یک دام بزرگ برای دختران نوجوان کم اطلاع و آموزش ندیده هم محسوب میشود.
💥چنانکه در ابتدای گزارش اشاره شد، یکی از شروط حضور در اتحاد برقراری ارتباط با جنس مخالف است.
💥ارتباطاتی که عموما به نقطه مطلوبی نمیرسند و پس از تکرار این نوع ارتباطات، بسیاری از این دختران حساسیت خود را برای ورود به شبکههای آنلاین فحشا، از دست میدهند
💥در این فضا اجتماع یا طبقه اجتماعی جدیدی شکل میگیرد که نه فرهنگ آن نسبتی با فرهنگ عمومی جامعه دارد و نه فضای آن برای فعالیت سالم جایی خواهد داشت.
💥در این بستر، ابزار سازماندهی و عضوگیری برای شبکههای مختلف خلافکاری سازمان یافته کاملا فراهم میشود
حضور در فضایی به دور از هرگونه نظارت برای نوجوانها آسیبزا است؛ به ویژه نتیجه حضور در جمعهایی که اساسا طبق معیارهای خلاف اخلاق تشکیل شده باشند
💥مشخص است که آسیبهای ناشی از آن در سالهای آینده روی نسل جوان کشور نمایان خواهد شد
یکی از دلایل اصلی ایجاد این بستر امن در تلگرام، آزادی عمل بیاندازه این پیام رسان در سالهای اخیر بوده که امکان هر نوع پیگیری و مقابله با تخلف را از بین برده است
💢💥💢💥💢💥💢
💢ای انسان برای فردایت چکار کرده ای💢
💥برای زمان مرگت پریشان نباش؟
💥و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش!
🔶چرا که مسلمین کارهای لازم را انجام می دهند.
👈لباس هایت را از تنت در می آورند و غسلت می دهند و کفنت می کنند
👈از خانه ات بیرونت می کنند و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) می برند
👈خیلی ها برای تشییع جنازه ات کارهای خود را تعطیل کرده و حاضر می شوند
👈از وسایل شخصی ات خلاصی انجام می گیرد، کلید هایت، کتاب هایت، کیف و کفش هایت، لباسهایت و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند
👈مطمئن باش؛ مردم و دنیا بر تو حسرتی نمی خورند
👈تجارت و اقتصاد استمرار می یابد و شغل و وظیفه تو، به دیگری واگذار می گردد
👈اموال و دارایی هایت تقسیم می شود و ورثه آنها را تصاحب می کنند
👈در حالی که تو از ذره ذره کارهایت باید حساب پس بدهی!
👈اولین چیزی که از تو ساقط می شود اسمت است .. لذا وقتی که می میری می گویند جناره تو را به نامت، صدا نمی زنند!
👈وقتی می خواهند بر تو نماز بخوانند، می گویند جنازه کجاست؟ تو را به نامت، صدا نمی زنند! و زمانی که می خواهند تو را دفن نمایند٬ می گویند میت را نزدیک کنید، تو را به اسم صدا نمی زنند!
👈پس مواظب باش؛ نسب و قبیله و پست و مقامت، تو را نفریبد ..
👈چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم، می باشد..
💥سطرهایی از طلا ..
💥بعد از وفاتت، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود
👈کسانی که شناخت سطحی از تو دارند می گویند بیچاره..
👈دوستانت؛ چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین می شوند و سپس به شوخی و خنده های خود می پردازند
👈عمیق ترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود
👈خانواده ات یک هفته، دوهفته، یک ماه، دوماه و یا نهایتا یک سال غمگین می شوند؟
و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار می دهند
👈و این چنین، داستان تو در بین مردم تمام می شود و داستان حقیقی تو شروع می شود، آخرت
💥از تو زائل شد،
👈جمال و زیبائت، مال و دارائیت و سلامتیت و فرزندانت
👈از خانه و کاشانه ات جدا شدی و همسرت نیز
💥زندگی واقعی شروع شد
👈و سؤال این است، برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟ این حقیقتی است که جای تأمل دارد
💥حریص باش بر
👈فرائض و واجباتت
👈نوافل و مستحبات
👈صدقه پنهانی و عمل صالح و نماز شب
شاید نجات یابی
اگر خود اهل بندگی خدا باشی و دیگران را به وسیله ی امر به خوبی ها و باز داشتن از بدی ها فرمان دهی اثر این یادآوری را روز قیامت، در میزان حسنات خود خواهی یافت
💢💥💢💥💢💥💢
🌷 سلام قابل توجه همراهان عزیز
📡 کانال ما در سروش پاسخ به سوالات و شبهات
💥 :http://sapp.ir/ostadjafari
💔 سیگنال های منفی در زندگی💔
👈 استفاده از چت های اینترنتی و رابطه در فضای مجازی با افراد دیگر کم کم انسان را به سوی خیانت سوق می دهد
👈 معمولا زوجین بعد از چند سال زندگی مشترک می توانند به تفاوت های رفتاری همسرشان پی ببرند و تشخیص دهند که آیا همسرشان به آنها خیانت می کند یا خیر
👈 مدام به شما دروغ می گوید
دروغ هایی
👈 برای دیر آمدن به منزل،
👈 پاسخ ندادن به تلفن،
👈 در جلسه های پیاپی به سر بردن،
👈 مسافرت های مداوم کاری،
👈 خوشحالی بی دلیل،
👈 عوض شدن ذائقه همسرتان،
👈 بی میل در رابطه زناشویی،
👈 بی میلی در صحبت کردن با همسر یا فرزندان،
👈 بی میلی برای شرکت در مهمانی ها،
👈 ارجح دانستن تنها بودن در منزل،
👈 ارجح دادن محیط بیرون به منزل،
👈 کسل و بی حوصله بودن در برابر شما و فرزندان،
👈 فراموش کردن لذات و تفریحات گذشته ...
💔👈👉💔👈👉💔
♦ محتشم بس است پیامبر غش کرد
♦ مقبل بس است فاطمه غش کرد
🚩🚩🚩🚩🚩
🔺مقبل که مداح حضرت اباعبدالله الحسین (ع) است میگوید من عاشق زیارت قبر امام حسین بودم یکی از تجار به من گفت من تو را با خرج خودم به کربلا میبرم
🔺کاروانی ترتیب دادند و حرکت کردیم ولی در بین راه سارقین ریختند کاروان ما را غارت کردند و من دل شکسته، به گلپایگان برگشتم
🔺یک حسینیه اي بود، در آن حسینیه مشغول عزاداری شدیم تا شب عاشورا، گریه کردیم، سینه زدیم و روضه خواندیم بعد من خوابیدم در خواب دیدم که مشرف شدهام به صحن و سرای امام حسین
🚩🚩🚩🚩🚩
🔺 آمدم درب حرم اباعبدالله (ع) دیدم یکی از خدام دست مرا گرفت و گفت مقبل صبر کن، گفتم چرا دستم را گرفتی؟ یک نگاهی به من کرد و گفت مقبل آرام باش حرم را خلوت کردهاند مادرش فاطمه به زیارت آمده است
🔺مقبل میگوید من این حرف را که شنیدم برگشتم داخل صحن دیدم در وسط صحن یک مجلسی است یک جمع نورانی نشستهاند من همان دمِ در نشستم طولی نکشید دیدم یک شخصی مثل خورشید در حالي كه دیگران مثل ستاره دورش را گرفته اند وارد شد
🔺زیر بغلهایش را گرفتند با قدي خمیده در حالي كه سیاه پوشيده بود همه بلند شدند او را صدر مجلس جا دادند.
🔺سوال کردم این آقا کیست؟ گفتند خاتم انبیاست گفتم اینهایی که نشستهاند چه کسانی هستند
🔺گفتند آدم صفی، ابراهیم خلیل، موسای کلیم، نوح شیخ الانبیاء و عیسی مسیح، گفتم که این مجلس، مجلس انبیاست
🔺دیدم همه سرسلامتی دادند پیغمبر فرمودند دیدید حسین را کشتند سپس پیامبر سر را بلند کردند و فرمودند محتشم را بگویید بیاید برای ما روضه بخواند
🚩🚩🚩🚩🚩
🔺دیدم یک پیرمرد با قد کوتاه، عمامه ژولیده، محاسن انبوه، بلند شد آمد جلو تعظیم کرد و یک منبر از نور گذاشتند پیغمبر فرمودند برو بالا، پله اول و دوم و سوم و ... تا پله نهم ایستاد
🔺مقبل ميگه من گفتم حالا این دوازده بند شعری که گفته، ببینم از کجایش شروع میکند دیدم شروع کرد به خواندن این شعر
🔺کشتی شکست خورده طوفان کربلا
در خاک و خون فتاده به میدان کربلا
🔺از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
🔺بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
🔺زان تشنگان هنوز به عرش میرسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
🔺همه گریه کردند پیغمبر رو کردند به انبیاء و فرمودند دیدید حسینم را لب تشنه کشتند و آبش ندادند محتشم خیال کرد دیگر بس است و ساکت شد یک وقت پیغمبر فرمودند محتشم روضه بخوان، دلهای ما عقده دارد
🔺دیدم محتشم عمامهاش را زمین زد از بالای منبر به پیغمبر عرض کرد یا رسول الله، اینجا را نگاه کنيد و اشاره کرد به گودی قتلگاه و گفت
🔺این کشته فتاده به هامون حسین توست
این صید دست و پا زده در خون حسین توست
🔺این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون ، حسین توست
🔺 یک وقت دیدم ملائکه دویدند گفتند محتشم بس است پیغمبر غش کرده است پیغمبر را به هوش آوردند پیغمبر عبایشان را برداشتند با دست خودشان بر دوش محتشم انداختند
🔺مقبل میگوید دل من شکست با خودم گفتم من هم مداح حسینم چرا پیغمبر به من هیچ نفرمودند، اما به محتشم عبا دادند
🔺از مجلس انبیاء بیرون آمدم هی بر میگشتم یک قدم پشت سرم را نگاه میکردم اشکم جاری شد در این حال یک وقت دیدم یکی از خدام از داخل حرم میدود، صدا زد مقبل بيا، مادرش فاطمه فرمودند بگوئيد مقبل برایم روضه بخواند
🔺مقبل میگوید من پله اول منبر ایستادم و این شعر را خواندم
🔺نه شاهِ تشنه لبان بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
🔺هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید
عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید
🔺بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد
🔺یک وقت دویدند و گفتند مقبل بس است مادرش فاطمه روی قبر فرزندش حسین غش کرد
🚩📍🚩📍🚩📍🚩