eitaa logo
📖 کانال آموزشی غیر رسمی استاد احمد پاکتچی 📖
1.4هزار دنبال‌کننده
252 عکس
22 ویدیو
87 فایل
OstadPakatchi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 ┈••✾•🦋 ﷽ 🦋•✾••┈ 🌀 گزارشی از دیدار و گفتگوی دکتر پاکتچی با سفیر جدید ایتالیا در ایران (آقای جوزپه پرونه) از مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی 🗒 تاریخ: سه شنبه 26 شهریور 1398 💎 نکته ای که درباره ی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی باید گفته شود این است که این مرکز یکی از نقاط تجمع روشنفکران ایرانی بعد از انقلاب اسلامی است. از نظر مطالعه، نکته ای که در این مرکز اهمیت بسیار زیادی دارد، متد و روش بی طرفانه ی بدون پیش داوری های ایدئولوژیکی به مسائل مربوط به فرهنگ و تمدن اسلامی است. وجود همین بی طرفی است که باعث می شود مرکز ما و پژوهشگران مرکز ما بتوانند ارتباط خیلی سالم و دوستانه ای با محققان و پژوهشگران کشورهای مختلف جهان داشته باشند. 🔹 (در جواب به سوال سفیر که پرسید آیا دائرةالمعارف بزرگ اسلامی به مسائل سیاسی هم می پردازد یا خیر؟): مسئله ای که برای خود ما به عنوان یک ایرانی اهمیت دارد دانستن این است که آنچه که امروز در جهان اسلام می گذرد چه نسبتی با تاریخ اسلام و با تئوری ها و نظریه های موجود در جهان اسلام در طول 1500 سال گذشته دارد. مرکز ما و به طور کلی همه ی پژوهشگران ما بر این اعتقاد هستند که اگر ما گذشته و سنت خود را به درستی نشناسیم استفاده ی ما از متون دینی استفاده ای شبیه به بنیادگرایان و داعش خواهد بود. اگر ما به هویت ایرانی خودمان توجه نکنیم هم ملت بی ریشه ای خواهیم بود. به طورکلی اعتقاد مجموعه ی ما بر این است که تمام مشکلاتی که ما امروز در منطقه ی خودمان درخاورمیانه به خصوص از آن رنج می بریم ریشه در فقر ندارد بلکه ریشه در جهل دارد. با این توضیح شما می توانید متوجه شوید که چرا در این مرکز از یک سو اسلام مورد مطالعه قرار می گیرد و از سوی دیگر حتی ایران قبل از اسلام. از یک طرف ما به اندازه ای به ایران توجه داریم - ایران قبل از اسلام ایران دوره ی اسلامی و ایران در همه ی معانیش، فولکلور ایران و هر چه که در ایران وجود دارد، مورد توجه ماست. از طرف دیگر در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی با همه ی نقطه های جهان اسلام از نظر فکری و علمی می خواهیم ارتباط فرهنگی برقرار کنیم. وجود همین اهداف فرهنگی است که باعث شده که در طول 35 سال گذشته مهمترین و شاخص ترین چهره های فرهنگی ایران در این مرکز کار کرده باشند. 🔺 پاسخ جوزپه پرونه به توضیحات دکتر پاکتچی: من از شما و توضیحات خوب شما تشکر می کنم و می خواستم این نکته را بگویم که ارتباط داشتن با مرکز شما از الویت های ما است و به ایجاد این ارتباط علاقه داریم. در واقع چیزی که دو کشور ایران و ایتالیا را به هم متصل می کند یکی بحث ریشه های تاریخی و قدمت تاریخی دو کشور است و یکی هم بحث مشابهت های فرهنگی و جنبه های فرهنگی هر دو کشور است. روابط بین ایران و ایتالیا یک مقدار فراتر از روابط معاصر است. ما روابطمان بیشتر به تاریخ دو کشور می پردازد. 💠 برای دسترسی به متن گزارش در سایت های منبع بر روی لینک های زیر کلیک نمایید: ➡️ https://cgie.org.ir/fa/news/220019 🦋 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🦋 🆔 https://t.me/OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشارکت و مسئولیت اجتماعی از منظر امام علی(ع) و نهج‌البلاغه.pdf
269.4K
#گزارش_متنی 💠 نشست: مشارکت و مسئولیت اجتماعی از منظر امام علی(علیه السلام) و نهج‌البلاغه ✅ استاد احمد پاکتچی ♦️ 30 شهریور ماه 1398 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشارکت و مسئولیت اجتماعی از منظر امام علی(علیه السلام) و نهج‌البلاغه 30شهریور98 - بنیاد نهج البلاغه.mp3
30.9M
#فایل_صوتی 💠 #نشست: مشارکت و مسئولیت اجتماعی از منظر امام علی(علیه السلام) و نهج‌البلاغه ✅ استاد احمد پاکتچی ♦️ 30 شهریور ماه 1398 🔹 بنیاد نهج البلاغه 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#نشست_علمی 🌀موضوع: حسین بن علی در آئینه ی عرفان، کلام و اندیشه ی سیاسی 💎 با حضور دکتر احمد پاکتچی 🗓 تاریخ: سه شنبه 2 مهر 1398 🏢 مکان: مرکز همایش های سازمان اسناد و کتابخانه ی ملی ایران 🆔 @ostadpakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷💠🔷 ┈••✾•🦋 ﷽ 🦋•✾••┈ 🌀 گزارشی از سخنان دکتر پاکتچی در دومین نشست «شورای تدوین و تعیین راهبردهای آثار پژوهشی دانشگاه مذاهب اسلامی» 🗒 تاریخ: یک‌شنبه 31 شهریور 1398 💎 اصلی‌ترین عامل فاصله‌گیری مذاهب از همدیگر «ناآگاهی» مذاهب از یکدیگر است و از جمله ی برکاتِ تأسیس دانشگاه مذاهب اسلامی، تلاش در جهت رفعِ این فاصله‌ها می‌باشد. 🔹 وقتی همه ی مذاهب در کنار هم مطالعه و با هم دیده شوند و به اصطلاح به‌صورت مقارنه‌ای مطالعه شوند، فاصله‌ها کم‌ و‌ کمتر خواهد شد. «مطالعات مقارَن» یک استراتژی است که آن‌را به دو صورت می‌توان پیش بُرد و این دست‌اندرکاران مدیریتی دانشگاه هستند که تصمیم می‌گیرند از کدام یک از این دو استراتژی استفاده شود. یک استراتژی آن است که مطالعات مقارن به صورتِ «قطبی» صورت گیرد. به این معنی که آن را سیاه و سفید ببینیم. استراتژی دوم این است که مطالعه ی مقارَن را به مثابه ی یک طیف «رنگین‌کمانی» در نظر بگیریم و آن را «چند صدایی» ببینیم. استراتژی نخست مانند آن است که ما «سیاه» را با «سفید» و یا «مثبت» را با «منفی» مقایسه کنیم و استراتژی دوم، مقایسه ی مثلاً «نارنجی» با «زرد» است و مانند آن. 🔹 واقعیت آن است که ما هر دو تجربه را در تاریخ اسلام شاهدیم؛ گاهی همانند قطب‌های منفی و مثبت دو سوی یک بُردار علیه هم نوشته‌ایم و گاهی به سمت تعدیل رفته‌ایم و آثار چندصدایی تولید کرده‌ایم. 🔹 فقه شیعه در تقابل با فقه اهل‌سنت قرار ندارد و به هنگام مطالعه ی آثار فقهی و غیر فقهی مذاهب باید از خود بپرسیم کدام شیعه و کدام اهل‌سنت؟ در دلِ هر کدام از این ها طیف‌های وسیعی از گرایشات و جریانات مختلف حضور دارند. گاهی یک معتزلی به شیعه نزدیک تر است تا به اهل‌سنت، و گاهی یک شافعی به شیعه نزدیک تر است تا به حنفی و مانند این بسیار است که برای هریک از آن ها می‌توانیم نمونه‌های فراوانی بیاوریم. 🔹 وقتی ما تصمیم به مطالعه ی مقارَن می‌گیریم باید ببینیم هدف ما چیست؟ آیا می‌خواهیم دو تا قطب را که گاه به شکل بسیار اغراق‌آمیز و مبالغه‌آمیز سیاه و سفید شده‌اند، با هم مقایسه کنیم؟ یا نه، در این روش مطالعاتی در پیِ «حلقه‌های وصل» و نزدیکی‌ها هستیم؟ کدام یک؟ بدیهی است شیوه ی مطالعاتی مقارن دوم هم ثمر بخش‌تر خواهد بود و هم دقیق‌تر. توجه به این مهم و مشخص کردن رویکرد مطالعاتی مقارن از همان آغاز، تأثیر خود را در همه ی جوانب و حتی در ادبیات عناوین پایان‌نامه‌ها و رساله‌ها هم، نشان خواهد داد. 🔹 بحث دیگری که باید در روش مطالعات مقارَن یا تطبیقی مورد توجه قرار گیرد این است که هر گونه کار پژوهشی در این عرصه را باید «هدفی ویژه» دنبال نمود و گرنه مطالعه تطبیقی دو مذهب غیر از کاربردی لوکس و فانتزی، هیچ ثمره‌ای دربر نخواهد داشت. ممکن است ما صدها جلد کتاب بنویسیم و در آن ها «الف» را با «ب» مقایسه کنیم، خوب که چی؟! اگر هزار سال هم به این روش ادامه بدهیم از نظر «معرفتی» هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. بنابراین، از نظر متدولوژیست‌ها کار مقارَن و مقایسه‌ای زمانی ارزش دارد که به نتیجه‌ای مشخص منتهی شود. این نتیجه مشخص می‌تواند پاسخ به «چیستی‌ها» و «چرایی‌ها» باشد؛ پاسخِ به چستی‌ها و چرایی‌ها، شفاف‌سازی به دنبال خواهد داشت و شفاف‌سازی ماحصلش نزدیکی دیدگاه ها به همدیگر است. مقایسه ی صِرف بدون توجه به چستی‌ها و چرایی‌ها، نتیجه ب خاص نخواهد داشت. توجه به چیستی‌ها و چرایی‌ها، منجر به تقریب بین‌الاذهانی و بین‌المذاهبی می‌گردد. مطالعات مقارَن مترادف با مطالعات تطبیقی (Comparative studies) تلقی می‌شود.
🔹 چرا مطالعات مقارنه‌ای در حوزه ی دانش فقه پر رنگ‌تر است؟ این مسأله به دو موضوع بر می‌گردد: سختی و آسانی کار و ماهیتِ دانش فقه. درصد بالایی از پژوهش‌های حوزه ی دانش فقه به‌ویژه رساله‌ها و پایان‌نامه‌ها با مراجعه به «موسوعه»‌ های فقهی راه خواهد افتاد. اما ما در مثلاً دانش «تفسیر» چنین وضعیتی نداریم و باید ده ها منبع دید. از سوی دیگر «ماهیت» خود دانش فقه، ظرفیت بیشتری برای کار مقارنه‌ای دارد. تجربه ی کار مقارن در فقه تقریباً همزمان با خود تاریخِ فقه است. یعنی از همان قرن دوم در آثار علما شاهد پدیده ی فقه مقارن هستیم؛ به عبارتی یک تجربه ی انباشت شده ی بسیار طولانی در آن وجود دارد و همین مسأله، کار مقارنه‌ای را در حوزه ی دانش فقه آسان‌تر کرده است؛ چنان که تا همین امروز مرتباً شاهد آثار مقارنه‌ای در عرصه ی فقه هستیم. در عرصه ی مثلاً «تفسیر مقارَن» سابقه ی کار مقارنه‌ای تقریباً به دو دهه پیش بر می‌گردد. بنابراین، موضوع هم به سرمایه‌های آن حوزه ی دانشی مربوط است و هم به گزاره‌هایی که در آن حوزه ی دانشی وجود دارد. فقه، چه بخواهیم و چه نخواهیم، گزارهایش عُرفی‌اند؛ در برخی از مذاهب به این عُرفی بودن تصریح شده و در برخی دیگر نشده است. واقعیت آن است که فقه «خواندنِ نصوص است در بِسترِ عُرف» و شکّی در این باب وجود ندارد؛ و چون بِستر، عُرفی است خودبه‌خود زمینه ی انجام هر گونه مطالعه ی مقارَن را فراهم می‌نماید؛ امّا مثلاً در حوزه ی دانش کلام ما شاهد این بستر عرُفی نیستیم، اگر هم وجود داشته باشد نادید گرفته می‌شود و وقتی نادیده گرفته شود خود‌به‌خود بابِ مطالعه را می‌بندد. حجم کتاب‌هایی که در حوزه ی دانش فقه نگاشته شده است با هیچ یک از حوزه‌های دانشی دیگر قابل مقایسه نیست. 🔹از سوی دیگر باید متوجه بود که ما در دانش فقه با یک سیستم استدلال‌آوری (argumentation) مبتنی بر دانش «اصول فقه» مواجه هستیم که مانند آن را در سایر دانش‌ها شاهد نیستیم. به‌عنوان مثال در دانش تاریخ و دانش تفسیر شاهد یک الگوی استدلال‌آور سیستماتیک نیستیم. بنابراین، وقتی شما در عرصه ی دانشی مانند تفسیر می‌خواهید کار مقایسه‌ای انجام بدهید، یک سری مقایسه ی مورد به مورد خواهید داشت که معمولاً به سرانجامی منتهی نخواهد شد؛ اما در فقه نظر به این که همه ی مذاهب اصول فقه مخصوص به خود را تدوین کرده‌اند و اصطلاحاً صاحب سیستم استدلال‌آوری مخصوص به خود هستند، می‌توان کار مقایسه‌ای و مقارنه‌ای کرد و به نتایجی هم دست یافت. در عرصه ی دانش‌هایی مانند: تاریخ ، کلام و تفسیر و مانند این ها اگر ممکن هم باشد بسیار سخت است. 💠 برای دسترسی به متن گزارش در سایت های منبع بر روی لینک زیر کلیک نمایید: ➡️ http://mazaheb.ac.ir/ns/717 🦋 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🦋 🆔 https://t.me/OstadPakatchi