eitaa logo
📖 کانال آموزشی غیر رسمی استاد احمد پاکتچی 📖
1.2هزار دنبال‌کننده
246 عکس
22 ویدیو
83 فایل
OstadPakatchi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 گزارشی از سخنرانی دکتر پاکتچی در ششمین جلسه از دوره آموزشی «مدرسه رمضانی شفا: گذری بر یافته‌های علمی الهیات سلامت» با موضوع «زبان پزشکان و زبان احادیث طبی: رویکردی زبان‌شناختی به دو گونه زبانی» که به همت اندیشکده حکمت طبیعی و الهیات سلامت با همکاری فرهنگستان علوم پزشکی ایران، دفتر طب ایرانی و مکمل وزارت بهداشت، دانشکده طب ایرانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران، انجمن علمی دانشجویی الهیات دانشگاه امام صادق(ع) و انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران برگزار شد. 🔹زمان انتشار: ۱۴ فروردين ۱۴۰۳ 🌀 در زبان‌شناسی پدیده‌ای به نام گویش اجتماعی وجود دارد که صنف خاصی از جامعه از آن استفاده می‌کنند. برای مثال، گونه زبان فارسی در هر رشته تخصصی و حرفه‌ای با یکدیگر متفاوت است. این گونه‌ها را علمای منطق سنتی با نام عرف عام و خاص می‌شناختند. در هر حال، برخی پژوهشگران به مطالعه گونه زبانی پزشکان توجه داشته و تکیه بسیاری بر هم‌ارزی دو زبانه یعنی معادل‌های یک گونه زبانی در گونه دیگر که گاهی وجود دارد و گاهی ندارد، کرده‌اند؛ بنابراین، امکان ترجمه زبان پزشکان و روایات طبی در این نشست بررسی خواهد شد. 🔹مقصود از پزشکی در این سخنرانی، هم پزشکی سنتی و هم مدرن است. برخی روایات طبی از زبان پزشکان بهره برده و اصطلاحات پزشکی را وام گرفته است؛ مانند احادیثی که از بیماری‌های شناخته‌ شده‌ای همچون بواسیر و نقرس بحث می‌کنند. برخی از این واژگان مانند قولنج هم اساساً وام‌واژه دخیل در عربی هستند و از طب یونانی به عربی و سپس احادیث وارد شده‌اند. همچنین، کاربرد واژگانی مانند زنجبیل و خردل در روایات، نمونه‌ای از استعمال کلمات مرتبط با خواص گیاهان دارویی در احادیث است. 🔹یک پزشک می‌تواند انواع مختلفی از سردرد را تشریح کند و این اختصاص به عصر حاضر ندارد. به عبارتی، این یک شکاف بارز در میان زبان عامه و زبان پزشکان است که گاه موجب اختلاف در این دو دسته می‌شود. همین مسئله در روایات طبی نیز مشهود است. برای مثال، گاه کاربرد واژه قولنج در روایات، برای اشاره به نوع خاصی از بیماری‌هاست؛ ولی گاه کلمه‌ای مانند دل‌درد (وجع البطن) به کار می‌رود که به نوع مشخصی از بیماری اشاره ندارد و احتمالات بسیاری برای آن می‌توان تصور کرد. لذا می‌توان گفت زبان عامه بر زبان پزشکان در این دسته از روایات غلبه یافته و امکان ترجمه آن به زبان تخصصی طبی را کاهش داده است. 🔹 طاعون در روایات مختلف دچار تیرگی معنایی است. روایات مرتبط با طاعون، یک تیرگی معنایی مشهود است؛ چراکه برخی منابع لغوی، آن را برابر با مرض وبا دانسته ولی برخی دیگر به هر نوع همه‌گیری اشاره داشته‌اند. لذا طاعون در روایات مختلف دچار تیرگی معنایی است که اغماض آن می‌تواند مشکلات بزرگی را پدید آورد. اما نمونه سلجم هم جالب توجه است؛ ماده‌ای که به خوردن آن توصیه می‌شود اما معنای آن طیف گسترده‌ای از گیاهان را دربرمی‌گیرد که گاه بسیار متفاوت از یکدیگر هستند، لذا بدون ترجمه درست این حدیث، نمی‌توان از آن بهره‌مند شد. 🔹 پرسش از کهنه یا تازه بودن مرضی مانند سرفه در روایتی منسوب به امام رضا(ع)، نمونه‌ای از نزدیکی زبان احادیث طبی به زبان پزشکان است. یا تأکید بر دو نوع بواسیر مذکر و مؤنث در نوع درمان آن، نمونه دیگری از قرابت زبان احادیث طبی به زبان تخصصی طب است. 🔹 زمانی که از زبان پزشکی یاد می‌شود، تفاوتی هم در زبان پزشکان معاصر با طبیبان سنتی به چشم می‌خورد. در حقیقت، پزشکان سنتی به اخلاط اربعه در رابطه با سلامت انسان توجه داشتند و آنها را کارامد برای مقوله‌بندی خوراکی‌ها و درمان‌ها می‌شناختند. حال آنکه پزشکی مدرن هیچ اعتباری به این موارد نمی‌دهد و معادلی برای آنها در نظر نمی‌گیرد. در هر صورت، انعکاس گونه زبانی نخست در روایات طبی دیده می‌شود که اگر بخواهد به پزشکی معاصر ترجمه شود، دچار چالش خواهدبود. یک نمونه شایان توجه در این خصوص، مفهوم عِرق (ج. عروق) است که میان پزشکی نوین با متون طبی قدیم فرق می‌کند. با وجود این، ارتباطی که برای بیماری‌ها با عروق در روایات طبی، که اصطلاحا با نام الطب العربی از آن یاد شده، تصویر می‌شود، تفاوت جدی‌تری را نشان می‌دهد. 🔹 پدیده‌های تازه‌ای در پزشکی نوین مانند واکسن، تزریقات، داروهای شیمیایی، ژنتیک و ...، اوجود دارد که در پارادایم پزشکی کهن یافت نمی‌شود و نمی‌تواند ارتباط روشنی با زبان احادیث داشته باشد. در این زمینه می‌توان به سطوح معناشناختی ژرف و متعارف پرداخت که مثالی از معناشناسی ژرف، مفهوم درد است.
🔹درد را در زبان متعارف هر حالت نامطلوب بدن می‌توان در نظر گرفت؛ ولی پزشکی مدرن، آن را تجربه حسی نامطلوب همراه با آسیب بافتی فعلی یا بالقوة تعریف می‌کند و درد را به‌خودی‌خود مشکل نمی‌داند، بلکه علت درد (آسیب) را حائز اهمیت می‌شمارد که باید رفع شود. حال با مروری بر برخی روایات طبی می‌توان دریافت که زبان عامه بر آنها غلبه پیدا کرده و تنها اموری مانند عوذة الوجع (تعویذ برای تسکین درد) مورد توجه قرار گرفته و از گسترش آسیب بافتی غفلت شده است. نمونه دیگری نیز بیماری‌های برگشت‌پذیر یا برگشت‌ناپذیر هست که شایان توجه می‌باشد. 🔹 درمان به هر نحوی که باشد، محصول یک فرایند و راهی تکرارپذیر است. اما معجزه امری ناگهانی و غیر‌قابل‌تکرار است. لذا آنچه از برخی پیامبران همچون حضرت عیسی(ع) نقل شده، در شمار معجزه به حساب می‌آید نه درمان. در حقیقت، معجزه با مداخله مستقیم خداوند صورت می‌گیرد و خارج از رفتار پزشکی است. حال اگر این تفاوت مهم لحاظ نشود، چنانکه واژه‌ای مانند شفا در پاره‌ای از روایات بدون در نظر گرفتن این اختلاف معنایی به کار رفته، بین دو حوزه متافیزیک و امور طبیعی تفکیک صورت نگرفته است. نتیجه این امر، رخداد چندمعنایی در روایاتی است که این تفاوت را ملحوظ نداشته است. 🔹توصیه به دور انداختن شپش از سر یا نگاه نکردن به فردِ اعدام‌شده در حدیث برای جلوگیری از کاهش حافظه، با فهمی که یک پزشک از علت و معلول دارد بسیار متفاوت است. به عبارتی، پرهیز از رفتارهای ناپسند اخلاقی که مبنای علت و معلولی متفاوتی دارد، نمونه‌ای دیگر از اختلاف در زبان‌شناسی ژرف میان زبان پزشکان و زبان روایات طبی منسوب به ائمه معصومین(ع) است. 🔹 نقل به معنا در روایات طبی و احتمال رخداد خطاهای بسیار را هنگامی که راوی، فردی غیرآشنا به زبان پزشکان باشد بسیار مهم است. در روایتی آمده است که «لِبان» برای درمان فراموشی و ترسویی مفید است. اما راوی که به معنای لِبان (یعنی کندر) و خواص آن آشنا نبوده، این واژه را به «ألبان» تغییر داده و گاه با افزایشی دوباره «ألبان البقر» را تولید کرده است. بنابراین، مطالعه احادیث طبی نیازمند دقت در این پدیده‌های زبان‌شناختی است تا به نتیجه صحیحی برسد. 🌀 منبع: خبرگزاری «ایکنا»: iqna.ir/fa/news/4208118 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 انجمن علمی علوم قرآن و حدیث دانشگاه بین‌المللی مذاهب اسلامی برگزار می‌کند: 🔹 فصل چهارم سلسله نشست های علمی_تخصصی ویژه ماه مبارک رمضان (۱۴۰۳ شمسی) - با رویکرد معنا‌شناسی در مطالعات قرآنی 🔹 نشست ششم 🔹 سخنران: دکتر احمد پاکتچی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 🌀 عنوان: آزمونِ دوام مؤلفه‌های تاريخی برای معنای واژگان در بافتار متنی قرآن کریم: مطالعه موردی بسط و انعام 🔹 زمان: دوشنبه ۱۴۰۳/۱/۲۰ - ۱۹:۳۰ الی ۲۱:۳۰ 🌀 لینک ورود به جلسه در بستر اسکای روم انجمن علمی به عنوان میهمان: https://online.mazaheb.ac.ir/ch/anjomanquran 🆔 @mazaheb_quran 🆔 @ostadpakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 گزارشی از سخنرانی دکتر پاکتچی در نشست علمی «آزمونِ دوام مؤلفه‌های تاريخی برای معنای واژگان در بافتار متنی قرآن کریم» که از سوی انجمن قرآن و حدیث دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد: 🔹زمان انتشار: ٢١ فروردين ۱۴۰۳ 🌀 وقتی از منظر ریشه‌شناسی به واژگان نگاه می‌کنیم براساس مطالعات تطبیقی تاریخی ریشه این واژگان را در زبان‌های مختلف از گذشته دور مورد کاوش قرار می‌دهیم؛ مثلا وقتی به زبان سامی باستان برگردیم، یعنی زمانی مانند ۸ هزار سال قبل را مدنظر داریم؛ در اینجا این سؤال در ذهن هر پژوهشگری ایجاد می‌شود که آیا چنین خاطراتی در ذهن مردمان دوران نزول قرآن وجود داشته است که بروند و ریشه کلمات قرآن را در چند هزار سال قبل از خود بررسی کنند؟ و آیا اساسا این کار به فهم بهتر قرآن هم کمک می‌کند یا در زمان نزول قرآن، این فهم‌ها از واژگان وجود داشته یا اینکه فراموش شده بودند و به تاریخ سپرده شده بودند. 🔹 وقتی ما بپذیریم که فلان فهم در دوران نزول قرآن وجود نداشته است اجازه نداریم که این داده‌ها را در فهم قرآن مورد استفاده قرار دهیم؛ زمانی امکان استفاده از این داده‌ها وجود دارد که آزمونی بگیریم و ببینیم که آیا مؤلفه‌های تاریخی تا زمان نزول قرآن، دوام داشته‌اند یا خیر؟ بنابراین مراد از آزمون دوام مؤلفه‌های تاریخی یعنی تست مؤلفه‌های تاریخی تا زمان نزول قرآن کریم. 🔹 یکی از گونه‌های پر وقوع درباره دوام مؤلفه‌های تاریخی تا زمان نزول قرآن، مواردی است که می‌توان به عنوان فرافکنی مؤلفه تضمنی به بافت از آن نام ببریم. به این معنا که در برخی موارد مؤلفه باستانی و تاریخی به تدریج که به زمان ما نزدیک می‌شود به فراموشی سپرده می‌شود یعنی به تدریج یک واژه به لحاظ معنایی از آن مؤلفه تهی شده و ما آن را به بافت کاربرد فرافکنی می‌کنیم؛ به تعبیر دیگر به جای اینکه آن مؤلفه را به معنای واژگانی اراده کنیم مؤلفه را به قرائن حالیه و مقالیه منتقل می‌کنیم. در این صورت اگر بافت یاری کند آن مؤلفه تاریخی همچنان در حافظه اهل زبان باقی خواهد ماند و اگر قرائن حالیه و مقالیه وجود نداشته باشد و بافت در این زمینه ساکت باشد در این صورت مؤلفه تاریخی به فراموشی سپرده شده است. 🌀 تحول معنایی واژه ملک عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به واژه «ملک» اشاره و اضافه کرد: یکی از این واژگان «ملک» و مشتقات آن است؛ این واژه از منظر ریشه‌شناسی واژه مرکبی است که از دو بن یا ستاک اسمی ساخته شده است؛ بن اول آن «مٌ» به معنای مرد و انسان در زبان آفراسیایی مادر است؛ نیمه دوم این واژه تک هجایی «لک» به معنای راه در زبان آفراسیایی مادر است. واژه لک به معنای راه تا زمان نزول قرآن در عربی و سامی باقی بوده است ولی در این دوره با افزوده شدن همزه به «الائکه» تبدیل و از آن ملئک یا فرستاده ساخته شد که بعدا ما آن را با تسهیل همزه به صورت ملک به معنای فرشته می‌شناسیم. واژه مولک واژه ساخته شده از ترکیب این دو ستاک است و دو معنا برای آن ذکر شده است که یکی بیگانه و دیگری رئیس و در معنای گسترده‌تر آن پادشاه است و از زبان سامی مادر به صورت مولک وارد عربی شده است.   🔹 اینکه چه رابطه‌ای میان واژگان «مولِک» و «مولَک» با واژه تک‌هجایی «م و لک» وجود دارد هیچکدام از فرهنگ‌نویسان زبان آفراسیایی آن را مورد توجه قرار نداده‌اند. این از یافته‌های بنده است؛ در واقع بازسازی دقیق‌تری که می‌توانیم از واژه مولک در معنا انجام دهیم این نیست که این وژه به معنای استرنجر و چیف است بلکه این واژه به معنای استرنجرچیف است و در واقع مولک به معنای مرد راهی و مردی است که از راه رسیده است. مولک و مولک در جوامعی بروز می‌یابد که حاضر نیستند فردی از قبیله خودشان را به عنوان فرمانروا قرار دهند و ترجیح می‌دهند یک فرد بیگانه را پادشاه خود قرار دهند.  🔹 این سؤال وجود دارد که آیا مفهوم فرمان‌روایی بیگانه به عنوان یک مؤلفه در زمان نزول قرآن کریم از سوی مردم شناخته شده بود؟ به تعبیر دیگر ملک به معنای مطلق پادشاه نیست بلکه پادشاه بیگانه است و آیا این معنا توسط اعراب دوران نزول قرآن درک می‌شده است؟ جواب آن است که در اینجا ما با نمونه‌ای از فرافکنی مؤلفه تضمنی به بافت مواجهیم؛ یعنی یکی از ستاک‌های موجود در این واژه به مفهوم بیگانه  دلالت دارد ولی در کاربرد قرآنی به نوعی مفهوم پادشاه بیگانه را در کاربرد ملک مشاهده می‌کنیم و لی بیگانگی از خود واژه ملک فهمیده نمی‌شود بلکه از ترکیب جمله و بافتار متن فهمیده می‌شود که نمونه آن در آیه ۳۴ سوره مبارکه نمل است که به نقل از ملک سبا گفته است: قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ؛ وقتی صحبت از این است که پادشاهان وقتی وارد قریه‌ای می‌شوند آن را تباه کرده و عزی مردم را به افرادی خوار تبدیل
می‌کنند سخن از ملکی است که به سرزمین دیگری وارد می‌شود نه ملکی که جز مردمان آن سرزمین است.(اذا دخلوا قریه) بنابراین مفهوم بیگانه بودن را می‌توان درک کرد ولی نه از خود واژه ملک بلکه از فرافکنی این واژه بر روی ترکیب جمله.  🔹 در مواردی در  قرآن که ما چنین قرینه در متن نداریم ملک می‌تواند کاملا در معنای پادشاه خودی به کار برود یعنی می‌توان گفت که آن مؤلفه معنایی بیگانه بودن در سطح تضمنی کاملا لغو و به فراموشی سپرده شده است و وقتی قرینه‌ نداشته باشیم ملک به معنای مطلق پادشاه است بدون آنکه موضوع بیگانه‌بودن مطرح است؛ مانند آیه ۲۴۶ سوره بقره: طبق این آیه بنی اسرائیل از پیامبرشان خواستند که از خدا بخواهد پادشاهی برای آنان بفرستد و او هم طالوت را فرستاد که از خود قوم بنی اسرائیل است یعنی طالتوت فرد بیگانه نیست یا نمونه دیگر در سوره نمل است؛ وقتی هدهد به سرزمین سبا رسید بانویی را دید که پادشاه آنان بود؛ ملکه سبا هم از خود قوم سبا بود. بنابراین مؤلفه معنایی بیگانگی به عناون یک مؤلفه تضمنی در واژه ملک و مشتقات آن به فراموشی سپرده شده است. 🌀 بحث جالب تفسیری برگرفته از مفهوم ملک چیزی که این موضوع را جالب می‌کند و به بحث ما ارزش تفسیری می‌دهد مواردی در قرآن است که خداوند به عنوان یک پادشاه مطرح می‌شود؛ مثلا در سوره ناس خداوند به صورت ملک الناس معرفی شده است یا در سوره‌ دیگری که خدا «له ملک السموات و الارض» معرفی شده است و آیات متعدد دیگری هم هستند که سبب شده تا ملک به عنوان یکی از اسماء جلاله به عنوان نامی از نام‌های خداوند فهرست شود. در اینجا این بحث تفسیری جالب شکل می‌گیرد و آن اینکه وقتی ما خدا را به عنوان پادشاه آسمان‌ها و زمین و انسان‌ها به کار می‌بریم ما از ملک مفهوم مطلق پادشاه را می‌فهمیم یا مفهوم پادشاه بیگانه زیرا خداوند در عین اینکه ملک ناس است ولی یکی از مردم نیست.  🔹 ۹۹ درصد واژگانی که در زبان عربی و زبان‌های دیگر به کار می‌روند محصول تحول واژگانی از زبان باستانی هستند و یک درصد امکان نوآوری وجود دارد بنابراین چیزی که در فرایند معناشناسی تاریخی مهم است آن است که بتوانیم مراحل مختلف تحول یک معنا را در نظر داشته باشیم و حلقه‌های واسط را شناسایی کنیم. در برخی موارد شاهد تحولات تاریخی هستیم یعنی حلقه‌های واسطه در مورد واژگان، گم شوند در این صورت احساس می‌کنیم واژگان قدیمی و جدید بی ارتباط با هم هستند در حالی که وقتی به حلقه واسط مراجعه کنیم مشکلات حل می‌شود و متوجه می‌شویم اشتراک لفظی در کار نیست و با فریاند تحول تدریجی مواجهیم؛ ریشه‌شناسی واژگان ظاهر و باطن یکی از نمونه‌ها در این زمینه است؛ ظاهر بر وزن فاعل از ریشه ظهر به معنای پشت گرفته شده است و ظاهر به معنای آنچه بر پشت است و باطن هم یعنی آن‌چه در شکم است. وقتی به آیه ۳ سوره مبارکه حدید نگاه می‌کنیم؛ هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ ۖ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ؛ کاملا مشاهده می‌شود حلقه واسطه این فرایند ساخت گم شده است و دلیل آن این است که درباره حقیقتی چون خداوند امکان به کاربردن تعابیر بد‌نمند وجود ندارد؛ وقتی در مورد خدا ظاهر و باطن را به کار می‌بریم دقیقا ظاهر را به معنای آشکار و باطن را به معنای نهان به کار می‌بریم نه پشت و شکم به عنوان اعضای مادی؛ در ترجمه‌های قرآن هم اینگونه است ولی واقعیت آن است که این دو واژه در اصل به همان معنای «آنچه در پشت و آنچه در شکم است» بوده است. بنابراین اینجا یک نمونه‌ای از فراموشی حلقه واسط را شاهدیم.  🔹 در مواردی مشاهده می‌کنیم که یک واژه از زمان ساخته شدن فرایندی را طی می‌کند ولی در قرآن کریم از آن استفاده نمی‌شود و ما در قرآن فقط معنای قبل و بعد را داریم و حلقه واسط را مشاهده نمی‌کنیم؛ یک نمونه از این واژگان، واژه انعام است که در زبان آفراسیایی از ریشه «نع» به معنای نرم‌بودن ساخته شده است. این ریشه با افزوده شدن «م» به عنوان پسوند ساخت صفت به این ریشه فعلی افزوده شده و صفت «نعم» را می‌سازد که به معنای مطلوب و دوست‌داشتنی بودن و نیکوبودن است. در عربی مدرن هم صورت وصفی از این ریشه به معنای نرم داریم و هم صورت فعلی نرم‌شدن. 🌀 انتقال از یک مفهوم به مفهوم دیگر در واژه انعام گام بعدی گام معناشناختی است یعنی ما از معنای مطلوب بودن، نرم‌بودن و موجب آسایش و شادی به معنای مال منتقل شده و یک مفهوم اقتصادی می‌سازیم. در لغتنامه‌های عربی «منعم» به معنای کسی است که مال زیادی دارد لذا ما واژه‌هایی از ریشه نعم به معنای مال را در عربی داریم ولی این حلقه واسطه را در قرآن نداریم به تعبیر دیگر با وجود آن که در قرآن واژه نعیم به معنای نعمت به کار رفته ولی به معنای مال به کار نرفته است.
واژه خیر که به معنای نیک و مطلوب است در فرایند معناشناسی به معنای مال قلمداد می‌شود؛ مثلا بیشتر مفسران گفته‌اند در آیه؛ انه لحب الخیر لشدید، خیر به معنای مال است نه مطلوب. خدا انسان را چون همواره میل به خیر دارد سرزنش می‌کند در حالی که اگر معنای خیر، نیکی و خوبی بود این سرزنش معنا نداشت.  🔹 گام سوم در فرایند تحول، ساختن معنای دام از نعم است که تخصیص معنایی برای قومی است که شغل اصلی آنان امداری است. در عربی «نَعَم» به این معناست که جمع آن، انعام بارها در قرآن کریم به کار رفته است. در دیگر زبان‌ها هم چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد. 🌀 منبع: خبرگزاری «ایکنا»: https://iqna.ir/fa/news/4209594 🆔 @OstadPakatchi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 مقاله: آشنایی با فن آوری پروپدیا و کاربرد آن در معرفی آموزه‌های امیرالمؤمنین _علیه السلام- (بخش اوّل) 🔹بدون شک بزرگترین دستاورد قرن بیستم، مسألۀ ارتباطات است و دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی و پژوهشی، بیش از همه درگیر این مسأله می‌باشند؛ امّا متأسفانه در این رابطه، هنوز بسیاری از رشته،های دانشگاهی در یک حالت پریشانی و بلاتکلیفی به سر می‌برند و آن چنان که باید و شاید در استفاده از ابزار و امکانات موجود جهت خدمت به رشته خود موفق نبوده‌اند. یکی از حوزه‌هایی که در زمینه اطلاع رسانی از فن‌آوری‌های رایانه‌ای مطرح است، «پروپدیا» است. کلمۀ «پروپدیا» هرچند در نگاه اول، یک کلمۀ یونانی به نظر می‌رسد؛ امّا در همین دهه ۶۰ به وجود آمده و به معنای «پیش درآمد آموزش و پرورش» است. نخستین کسی که این کلمه را وضع نمود آدْلِر بود. در فلسفه‌ای که آدلر دنبال می‌کرد، دایرة المعارف، وسیله‌ای برای آموزش و پرورش به حساب می‌آمد و بدون یک پروپدیا (ییش‌درآمد) حرکتی ناقص تلقی می‌شد. وی این سیستم را «پروپدیا» نامید که از آن زمان تا به امروز، آن نام بر اين مجموعه باقی مانده است. آنچه در ذیل می‌آید، بخش اول از سخنان دکتر احمد پاکتچی در جلسه‌ای است که به همت دانشکده الهیات معارف اسلامی و ارشاد برگزار شده است. 🌀 منبع: مجلۀ پیام صادق، شمارۀ 29، سال پنجم. 🆔 @ostadpakatchi
آشنایی_با_فن_آوری_پرپدیا_و_کاربرد_آن_در_معرفی_آموزه_های_امیر_المومنین.pdf
1.33M
🌀 عنوان مقاله: آشنایی با فن آوری پروپدیا و کاربرد آن در معرفی آموزه‌های امیرالمؤمنین _علیه السلام- (بخش اوّل) 🔹نویسنده: دکتر احمد پاکتچی 🆔 @ostadpakatchi