🔔نشست علمی «آموزه برائت از مشرکین در فقه عامه از نظریه تا عمل
📖مطالعه موردی؛ دیدگاه بخاری در کتاب الجامع الصحیح
🎙ارائه حجتالاسلام علی راد، دانشیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران
🗓زمان: سه شنبه ۲۲ خردادماه، ساعت ۲۱
🖥پخش از شبکه اینترنتی عبرات: abarat.tv
و دانشگاه تهران
https://vroom.ut.ac.ir/farabi1
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
🎤 #گفتگو
🔴 این اجحاف است که سید بن طاووس را صرفاً در حوزه دعا نگاری خلاصه کنیم...❗
🔷️🔸️ گزارشی از گفتگوی خبرنگار آزمایشگاه شهاب مبین با دکتر علی راد (دانشیار دانشکده الهیات دانشگاه تهران)
💠 خبرنگار آزمایشگاه شهاب مبین دانشگاه تهران با عضو هیأت علمی گروه علوم قرآن و حدیث دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران، در باب شخصیت و جایگاه عالِم برجستهی قرن هفتم هجری قمری، علی بن موسی بن جعفر - مشهور به سید بن طاووس - به گفتگو پرداخت.
💠 در این گفتگو دکتر علی راد با تأکید بر ابعاد دهگانهی شخصیت سید بن طاووس، به جایگاه ایشان در حفظ و گردآوری کتب شیعه و نقش برجستهی سید در ادعیه نگاری پرداختند.
💠 دکتر علی راد، سید بن طاووس را تکمیل کننده و ادامه دهندهی راه شیخ طوسی در ادعیه نگاری دانسته و افزودند: «علی بن طاووس نشان داد که دعا جزءِ آموزههای بنیادین مکتب اهل بیت علیهمالسلام است.»
▫️خبرنگار: فاطمهمختاری
⬇️⬇️⬇️
🎙 در ادامه شما را به شنیدن #صوت این گفتگو دعوت میکنیم.
آقای دکتر علی راد.mp3
23.45M
🎤 گفتگو با آقای دکتر علی راد
🔰 موضوع: شخصیت و جایگاه سید بن طاووس
___________
📍اهم محورهای بحث شده:
1️⃣ خاندان و نسب:
- نام ایشان، علی بن موسی بن جعفر
- قرن هفتم هجری
2️⃣ شرایط سیاسی و اجتماعی:
- ظهور خاندان یا ابر خاندان حدیثی و علمی
- سقوط خلافت عباسی و حمله مغول
- اندیشه سیاسی سید بن طاووس
- نقش و کنشگری اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سید بن طاووس
- اهمیت «عدالت» در مدیریت جامعه
- گردآوری کتابخانهای معظم
- ایجاد مکتب فکری (جعفری فضلی)
3️⃣ نقطهی عطف دعا نگاری:
- دعا نگاری، یک بُعد از ابعاد دهگانهی وجودی سید بن طاووس
- توسعه، تکمیل و امتداد پژوهش شیخ طوسی در دعانگاری
- نشان دادن دعا به عنوان آموزههای بنیادین تشیع
- کتب دعایی سید بن طاووس
- (فقهُ الدّعا / شرح الدّعا)
و...
هدایت شده از طومار نقد
sharh hadit 04.mp3
11.09M
استقامت در ولایت
شرح احادیث کتاب شریف «الکافی» کلینی - علی راد - دانشیار دانشگاه تهران
حدیث :
أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ عَنْ مُوسَى بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ تَعَالَى- وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً قَالَ يَعْنِي لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ وُلْدِهِ ع وَ قَبِلُوا طَاعَتَهُمْ فِي أَمْرِهِمْ وَ نَهْيِهِمْ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقاً يَقُولُ لَأَشْرَبْنَا قُلُوبَهُمُ الْإِيمَانَ وَ الطَّرِيقَةُ هِيَ الْإِيمَانُ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ وَ الْأَوْصِيَاءِ.
ترجمه :
امام باقر عليه السلام در باره قول خداى تعالى (۱۶- سوره ۸۲) «و اگر بر آن روش استوار شوند، آبى فراوانشان نوشانيم» فرمود: يعنى اگر بر ولايت على بن ابى طالب امير مؤمنان و اوصياء از فرزندان او استوار شوند و اطاعت آنها را در امر و نهيشان بپذيرند «آب فراوانى بآنها نوشانيم» يعنى ايمان را در دلشان جايگزين كنيم و مقصود از «طريقه روش» ايمان بولايت على و جانشينان اوست.
الكافي (ط - دارالحديث): ج۱، ص۵۴۶.
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش ششم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
چهار. فقر فهم اجتماعی و جامعه شناختی از فتوای ابن برّاج
فتوای مورد استناد بلهی از کتاب المهذّب ابن برّاج انتخاب شده است . ابن برّاج کتاب المهذّب را پس از دوران قضاوت خود در طرابلس لبنان تالیف نمود . این اثر آخرین کتاب ابن برّاج است که در دوره کمال اجتهاد و اوج تبحر او در استنباط فقهی تالیف شد. مسائل اجتماعی کتاب المهذّب نه در خیال فقیهانه ابن برّاج در گوشه مدرسه و کتابخانه بلکه در پیوند مولف آن با چالش های واقعی جامعه طرابلس در روزگار ابن برّاج پس از عمری مواجه¬ی مستقیم او با فرهنگ عمومی مردم در مسند قضا نگارش شد .
ابن برّاج با واقع نگری و درک فرهنگ زمانه طرابلس بر پایه موازین فقهی به گونه ای به مسائل اجتماعی فقه پاسخ داد که پویایی و نشاط جامعه نوپای شیعه طرابلس لبنان را استمرار بخشید , از آمیختگی پیدا و ناپیدای فرهنگ شیعیان طرابلس با فرهنگ¬های مجاور آن از اهل کتاب ساکن فلسطین و لبنان , مذاهب عامّه , رسوبات کهن فرهنگ شام قدیم , اندیشه ها و آموزه های وارادتی از روم و کشورهای اطراف دریای مدیترانه , ... صیانت نمود و با ارائه ای خوانشی متقن و معاصر از فقه شیعه اصالت و اتقان این مذهب فقهی را در مواجه با مسائل نوپدید و در میان دیگر مکاتب و مذاهب فقهی نشان داد . در این فضای چندا صدایی ابن برّاج به آموزه های متمایز شیعه با دیگر مذاهب فقهی در شماری از مسائل فقهی تاکید و اصرار نمود , ادله خود را در اصالت و اعتبار آموزه های فقه شیعه در این مسائل بیان کرد تا مخاطب فرهیخته این کتاب از روی تحقیق و آگاهی ژرف از بنیان ها و ادله فقه شیعه , پویایی و همگامی آن با عصر و زمانه آگاهی یابد و بدین سان جایگاه کتاب المهذّب را از یک کتاب فقه استدلالی و فتوایی به یک مرجع مهم در فقه مقارن در قرن پنجم هجری ارتقا بخشید به گونه ای که فقیهان مذاهب عامّه نیز می توانند از آن برای آگاهی از آخرین دیدگاه های فقهی فقه شیعه با خوانش ابن برّاج آشنا شوند . این همه ویژگی کتاب المهذّب افزون بر اینکه در سراسر این اثر مشهود است در مقدمه ابن برّاج بر این کتاب نیز بازتابیده است . او در بیان انگیزه خود از تالیف این اثر چنین می نویسید :
« أما بعد : فلو ساعدتني الأقدار وأطاعني الإمكان والاختيار ، لكنت مستسعدا بالزيارة والايلام ، والقبول والإلهام بالحضرة القضوية التقية الخالصية أدام الله أيامها ما دام الجديدان ، وصرف عنها صرف الحدثان ، إذ كانت عضدا للمؤمنين ، وركنا من أركان الدين ومقرا للرئاسة والعدل ومحلا للنفاسة والفضل ، ولما كنت غير قادر على ما قدمته ولا متمكن مما ذكرته ، رأيت وضع كتاب ترتبته مما يشتمل على أبواب الفقه : في الحلال والحرام والقضايا والأحكام ليكون مجددا لذكرى عندها ، وعوضا عن مثوبي بها ، فوضعت هذا الكتاب لذلك وليكون عدة للأخوان ، كثرهم الله في الرجوع إليه ، للمعرفة بعباداتهم الشرعية وما عساه تلتبس عليهم في ذلك من المسائل الفقهية ، ومن الله سبحانه استمد المعونة والتأييد والتوفيق والتسديد وهو حسبي ونعم الوكيل . » ( ابن برّاج , المهذّب , ج 1 , ص 17 - 18) .
جمله « وما عساه تلتبس عليهم في ذلك من المسائل الفقهية » در این مقدمه گویای این نکته مهم جامعه شناختی شیعیان مخاطب ابن برّاج است که از جمله اهداف او در تالیف کتاب المهذّب آگاهی بخشی به این گروه از شیعیان درباره مسائلی است که زمینه های خطا و اشتباه ایشان در حکم این مسائل وجود دارد و بالطبع مقصود ابن برّاج شیعیان طرابلس نیستند زیرا وی در مسند فتوا و قضاوت این ناحیه حضور داشت و اجازه خطا و اختلاف شیعیان در این مسائل را نمی داد پس باید مخاطبان مقصود او را در جای دیگر از لبنان قرن پنچ هجری بازجست که ابن برّاج دغدغه مند ایشان است ولی به دلیل اشتغالات اجتماعی در طرابلس امکان حضور در آن جا را نداشت . دلالت تاریخی و فرهنگی این جمله آن است که بخشی از جامعه شیعیان لبنان در زمانه ابن برّاج به دلیل پیوندها و ارتباطات فرهنگی با فرهنگ ها و مذاهب دیگر در شماری از مسائل به روشنگری ویژه ای نیازمند بودند لذا ابن برّاج با آگاهی از این چالش در موارد لازم و ضروری در مسائل فقه بویژه موضوعات و مسائل اجتماعی به تفاوت فقه شیعه در حکم این مسائل تذکر می دهد و البته نظریه مخالف دیگر مذاهب فقهی را نیز یادآور می شود, گاهی نیز در مقابل فتوای مذاهب دیگر به اجماع و اتفاق نظر فقیهان شیعه در حکم مسئله تاکید دارد .
این نوشتار ادامه دارد : 👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش هفتم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
التزام به این مهم در سراسر المهذّب آشکار است و ابن برّاج شیعیان و دیگر مخاطبان این کتاب را با نظریه فقهی مشهور در مسائل مختلف با یادکرد وجود اجماع بر حکم آشنا می سازد و این گونه به اختلاف فقه شیعه با مذاهب دیگر اشاره می کند ( موسوی روضاتی , احمد , اجماعات الفقهاء الامامیه ( اجماعات ابن البرّاج و ابن زهرة الحلبی ) , الأعلمی , بیروت , ج 4 , ص 49 - 72 ) . هم چنین ابن برّاج در سراسر این کتاب با تعابیر رسا و گویا به تفاوت و تمایز فقه شیعه در مسائل و فروعات مختلف ابواب فقه اجتماعی از فتاوای مذاهب فقه عامّه تصریح می¬کند . برای نمونه تعابیر فراوانی مشابه « فلا یجوز عندنا » , « جاز عندنا و عند غیرنا لایجوز » « لم یجز بغیر خلاف و فی الناس من خالف » , « کان علیه الضمان عندنا » , « منصوص علیه عند أصحابنا » , « و عندنا هو جائز» , « هو الظاهر من المذهب و المعول علیه» , « لیس بمذهب لنا » , « النکاح بغیر ولی و لا شهود عند جائز» , « و هی عندنا مستحبة » , « ومخالفونا مجیزون ذلک » , « فنحن نخالفهم فیه أشد الخلاف » , « و لیس عندنا فی الشرع قیاس ... , و لا کل مجتهد عندنا مصیب » در ابواب معاملات و عقود و ایقاعات, ارث , نکاح , قضاء , و ... در تفکیک و تمییز دیدگاه فقهی شیعه با عامه به کار برده است ( به ترتیب بنگرید : ج 1 , ص 331 , ص 332 , ص 393 , ص 450 , ص 468 , ص470 ؛ ج 2 , ص 97 , ص 101 , ص 192 , ص 223 , ص 587 , ص 589 , ص 595 ) .
از بخش آغازین مقدمه ابن برّاج بر کتاب المهذّب چنین استنباط می¬شود که او این کتاب را به مثابه خدمت علمی به مخاطب خود در مقدمه نگاشته است هر چند که ابن برّاج از یادکرد اسم مخاطب خودداری کرده است ولی از متن مقدمه چنین بر می آید که این شخص همانند ابن برّاج از فرهیختگان در فقه و حدیث و دارای منصب قضاء در لبنان است ولی شهر محل حضور وی از طرابلس بسیار دور است و او ناگزیر است که در دعاوی و مسائل اجتماعی شیعیان آنجا بر اساس فقه شیعه داوری نماید و در این عرصه به منبعی متقن واستوار نیاز دارد و کتاب المهذّب اجابت این درخواست او از سوی ابن برّاج است.
با مراجعه به منابع تاریخی معاصر روزگار ابن برّاج در توصیف فرهنگی وضعیت طرابلس لبنان و نواحی حومه آن و هم چنین بر پایه تحلیل تاریخی پژوهشگران , مخاطب ابن برّاج در مقدمه کتاب المهذّب دانشوری فرهیخته به نام ابن ابی عقیل از فقیهان اهل سنّت است که در ایّام نگارش مقدمه المهذّب قاضی صور از شهرهای حومه طرابلس بود( مهاجر , جعفر, ابن البرّاج الطرابلسی : عصره , سیرته و مصنفاته , تراث الشیعة , قم , 1392 ش , ص 110 - 111 ) و طبیعی است که او برای حل و فصل مسائل و قضایای شیعیان در امور اجتماعی نیازمند رأی و فتاوا مرجعیت طرابلس بزرگ بود و در واقع ابن برّاج کتاب المهذّب را برای او و البته شیعیان صور نگاشت تا منبعی برای مراجعه شیعیان در عمل به تکالیف شرعی و مرجعی برای ابن ابی عقیل در صدور احکام قضایی باشد . ناصر خسرو قبادیانی درباره ابن ابی عقیل در بازه زمانی حضور ابن برّاج در طرابلس لبنان چنین می نویسد :
« وتعرف مدينة صور بين مدن ساحل الشام بالثراء ومعظم سكانها شيعة والقاضي هناك رجل سني اسمه ابن أبي عقيل وهو رجل طيب ثري وقد بني على باب المدينة مشهد به كثير من السجاجيد والحصير والقناديل والثريات المذهبة والمفضضة وصور مشيدة على مرتفع وتأتيها المياه من الجبل وقد شيد على بابها عقود حجرية يمر من فوقها إلى المدينة وفي الجبل واد مقابل لها إذا سار السائر فيه ثمانية عشر فرسخا ناحية المشرق بلغ دمشق » ( قبادیانی , ناصر خسرو , سفرنامه , ص 50 ) . به احتمال قوی این بخش از گزارش ناصر خسرو قبادیانی از شهر صور , برایند مواجه و تعامل مستقیم وی با ابن ابی عقیل قاضی این شهر است زیرا تعبیر « رجل طيب ثري » بر تجربه و درک مستقیم او از شخصیت اخلاقی و منش اجتماعی ابن ابی عقیل حکایت دارد که ناصر خسرو در دیداری که با او داشت به چنین ارزیابی از شخصیت او دست یافت . اگر این عبارت ناصر خسرو نقل و قول یا حکایت او از دیدگاه ساکنان صور درباره ابن ابی عقیل بود به آن اشاره می کرد و از اسناد آن به خودش اجتناب می ورزید . از سوی دیگر ناصر خسرو قبادیانی به دیدار با شخصیت ها و مراکز مهم شهرهای مختلف علاقه وافر داشت و این نکته به وضوح در سفر نامه او آشکار است . این نوشتار ادامه دارد : 👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش هشتم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
بر پایه گزارش ناصر خسرو هر چند ابن ابی عقیل از اهل سنّت بود اما مردی پاک طینت و دارای لطافت ویژه بود . این مهم از مقدمه ابن برّاج نیز استشمام می شود که او با ابن برّاج مراودات و مکاتبات علمی داشت و از اهتمام و علاقه ابن برّاج به شیعیان صور نیز آگاهی داشت . البته بخشی از این گفتمان اخلاق مدار دانشیان ادیان و مذاهب لبنان به پیشنیه تاریخی و تجارب زیسته پیروان ادیان مختلف ابراهیمی در این منطقه ریشه دارد که در فرایند تاریخی ایشان را به گفتگوی نرم و همزیستی مسالمت آمیز سوق داده بود به گونه ای که مذهب قاضی از اهمیت ویژه ای برخوردار نبود و تعصبات مذهبی و فقهی خود را در احکام دخیل نمی کرد .
در صور بخشی از مذاهب عامّه نیز حضور داشت و شیعیان ناگزیر از تعامل و تعایش با ایشان بودند و قاضی صور نیز به یک منبع استوار و متقن از فقه شیعه نیاز داشت تا در صدور مستند احکام قضایی امور شیعیان یاری رسان او باشد . در واقع ابن برّاج با نگارش کتاب المهذّب ابن ابی عقیل و شیعیان صور را در عمل به احکام شریعت اسلام یاری رساند و این را تنها خدمت خود می داند که توانست به ایشان تقدیم نماید زیرا اشتغالات فراوان ابن برّاج به ویژه مستند قضاوت او در طرابلس و فاصله زیاد آن با صور او را از حضور در شهر صور محروم کرده بود لکن هماره احوالات شیعیان صور را رصد می کرد و یاری رسان قضات و فقیهان عامّه این شهر در مواجه با مسائل فقهی شیعیان بود زیرا ابن برّاج سفیر و نماینده سید مرتضی در دیار طرابلس بود و از سوی خلیفه وقت به منصب قضاوت این دیار منصوب شده بود لذا ناگزیر از ایجاد یک وحدت رویه قضایی میان شیعیان ناحیه طرابلس بزرگ لبنان بود که شهر صور نیز از توابع آن محسوب می شد اما به دلیل فاصله جغرافیایی برای ابن برّاج میسور نبود که بتواند مسند قضاوت همه شهرهای شیعه نیشین لبنان چون صور , صیدا و ... را داشته باشد . از سوی دیگر نیز مصالح اجتماعی و سیاسی نیز اقتضا می کرد که از فقهای عامّه نیز در این شهرها در مناصب فقهی و قضایی استفاده شود زیرا بخشی از جامعه لبنان بزرگ را پیروان مذاهب فقهی عامّه شکل می دادند هر چند که اکثریت باشیعیان بود ولی اقلیت از اهل سنّت و عامّه نیز در این نواحی سکونت داشتند.
طرابلس لبنان در روزگار ابن برّاج به دلیل موقعیت جغرافیایی آن در کنار دریای مدیترانه و ارتباطات آن با ملّـت ها و آیین های دیگر از طریق دریا و خشکی از نفوذ اندیشه ها , تبادل فرهنگی ملل, سیطره آراء و افکار مذاهب و ادیان دیگر به ویژه شام , فلسطین و روم محصور نبود و البته به دلیل داشتن بندرگاه بین المللی ( المیناء ) هماره محل رفت و آمد کشتی های تجاری و حضور مردمان از اقوام , مذاهب و ادیان دیگر نیز بود در حالی که شعیان در آن حضور داشتند , مذهب و فرهنگ شیعی در آن سیطره داشت . ناصر خسرو ( 481 ق ) در گزارش میدانی و مستقیم خود از طرابلس در روزگار ابن برّاج وضعیت اقتصادی و ارتباطات بین الملی آن با دولت ها و ملت های دیگر را در تاریخ پنجم شعبان 438 هجری چنین وصف می کند :
« وهي تابعة لسلطان مصر قيل وسبب ذلك أنه في زمن ما أغار عليها جيش الروم الكفار فحاربه جند سلطان مصر وقهروه فرفع السلطان الخراج عنها وأقام بها جيشا من قبله على رأسه قائد لحمايتها من العدو وتحصل المكوس بهذه المدينة فتدفع السفن الآتية من بلاد الروم والفرنج والأندلس والمغرب العشر للسلطان فيدفع منه أرزاق الجند وللسلطان بها سفن تسافر إلى بلاد الروم وصقلية والمغرب للتجارة وسكان طرابلس كلهم شيعة وقد شيد الشيعة مساجد جميلة في كل البلاد » ( ناصر خسرو , سفرنامه , بيروت , دار الكتاب الجديد , 1983 ق , ص 48 ) .
این ویژگی طرابلس زمینه ساز چند صدایی فرهنگی در این منطقه بود و ابن برّاج ناگزیر بود که در احکام و فتاوای خود به این ویژگی توجه ویژه داشته باشد. بخشی از دغدغه های فقه اجتماعی ابن برّاج در کتاب المهذّب او بازتابیده است . این مهم از جمله تفاوت های این کتاب با برخی از کتاب های فقه تطبیقی پیش و پس از ابن برّاج است که در مدَرسة و مَکتبة تالیف شده و به طور کلی از واقعیت عینی و جاری جامعه خود گسسته اند و فروعات انتزاعی یا مسائل تاریخی پیشین را بازکاوی و تعیین حکم می کنند لذا درباره کتاب المهذّب ابن برّاج به درستی گفته اند که پیوند عمیق و گسترده مسائل آن به چالش های روزگار ابن برّاج از امتیازات این اثر است زیرا مولف آن پس از سالیان دراز اشتغال به قضاوت , صدور و تطبیق احکام بر موارد عینی و مشخص آن را تالیف کرده است لذا تجربه عملی او در قضاوت در نوع فتوای وی به ویژه در مسائل اجتماعی و عمومی اثر گذار بود و او را به سمت و سوی ارائه دیدگاه های فقهی مبتکرانه سوق داد . این نوشتار ادامه دارد : 👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش نهم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
استاد جعفر سبحانی ( از فقهای نامدار معاصر شیعه ) در باره جایگاه کتاب المهذّب و تمایزات آن با دیگر کتاب های فقهی در دیباچه عالمانه و خواندنی خود بر این کتاب چنین می نویسد :
« فکم فرق بین کتاب فقهی یؤلف فی زوایا المدرسة من غیر ممارسة عملیة للقضاء و کتاب الف بعد الممارسة لها او خلالها، و لاجل ذلک یعتبر الکتاب الحاضر المهذب من محاسن عصره» ( ابن برّاج , المهذّب , تکملة کلمة المقدم , ج 1 , ص 8 ) .
کتاب المهذّب ابن برّاج در امتداد اندیشه فقه تطبیقی شیخ طوسی در کتاب الخلاف و با ملاحظه فتاوای سایر مذاهب فقهی تالیف شد ولی ابن برّاج هوشمندانه به مسائلی در این کتاب پرداخت که در زمانه و جامعه روزگار وی در عمل و اجتماع ضرورت داشت .
بنا بر این بلهی و همگنان وی در تفسیر و نقد فتوای ابن برّاج « وإذا ربت المرأة بلبنها جديا كره لحمه ولحم ما يكون من نسله وليس ذلك بمحرم كما هو في الناس » بایستی به خاستگاه فرهنگی و اجتماعی صدور این فتوا توجه نموده و از هر گونه تعلیق فتوا در نا مکان و نا زمان اجتناب ورزیده و تقطیع پیوندهای اجتماعی و گفتمانی فتوا خودداری نمایند. فهم و تفسیر ساده و بسیط بلهی و همگنان وی از فتوای ابن برّاج به دلیل تهی بودن از رویکرد فهم اجتماعی و جامعه شناختی فهم ادبی است و با فهم فقیهانه اجتهادی در فقه مقارن انتقادی فاصله زیادی دارد لذا هر گونه داوری و نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج به دلیل نادیده گرفتن ابعاد فرهنگی و اجتماعی این فتوا از اعتبار علمی برخوردار نیست و فقط در گفتمان شبه علم , جدلی و ایدئولوژیک او با فقیهان هم گرای از اهل سنّت معاصر می تواند ارزش بازخوانی داشته باشد .
این نوشتار ادامه دارد : 👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
عرفه ؛ روز جهانی نیایش در جهان اسلام
✍️علی راد
در ادیان ابراهیمی به ویژه اسلام شیعی دعا با انواع و اقسام آن حاوی عشق ناب و دلدادگی, توبه و رجوع , تطهیر و تعالی , تجلای توحید ربوبی, زداینده اضطراب و اضطرار و حلقه وصال بندگان الله است . دعا از یک سو جان , روح و غرض اصلی از عبادت عاشقانه با خداوند است و از سوی دیگر از جمله اسباب طراوت و نشاط , طرب معنوی مسلمان است ؛ دعا خود سلوکی عارفانه و تعالی بخش ایمان و نوش داروی روح های خسته و ملول است که در فرایند جلب رحمت خاص و ویژه خداوند نقش بی بدیلی دارد و بیت الغزل فتح و گشایش , دعا هست که در جلب و دفع اکسیر اعظم است .
در تاریخ اندیشه شیعی تلاش های سترگی در نشان دادن جایگاه دعا از سوی عالمان امامیه صورت پذیرفته است ولی آن گونه که شایسته و بایسته است این تلاش ها به جهانیان معرفی نشده است و افرادی اندکی در جهان وجود دارند که از میراث دعایی شیعه آگاهی داشته باشند ؛ در نیم سده اخیر شیعیان به دعا به مثابه یک آیین معنوی و غالباً فرد محور توجه داشتند اما در شناساندن دعا در اسلام شیعی اقدامات چندان مهم و موثری به جز تحقیق و باز نشر برخی از کتاب های دعا صورت نگرفته است هر چند که اخیراً برخی از مراکز فرهنگی دعا پژوهی را هدف و راهبرد خود قرار داده اند که امید است با نگرشی جهانی و با شیوه های جدید این میراث را به جهانیان بشناسانند.
هر چند در میان گروهی از مسیحیان در دو سده اخیر نخستین جمعه ماه مارس به روز ملی دعا با رویکرد دعای برای صلح جهانی اختصاص یافته است اما در جهان اسلام از ظرفیت روز عرفه برای ثبت این روز به نام روز نیایش و دعا در تقویم فرهنگی مسلمانان غفلت شده است . چه زیبنده است که عرفه را روز جهانی نیایش و بندگی در جهان اسلام بنامیم و مضامین غنی و بی بدیل این دعا را با شیوه ها و قالب های نوین علمی به جهانیان بشناسانیم ؛ بدون شک اختصاص این روز به روز دعای مسلمانان در تقویت همبستگی مسلمانان با یکدیگر و افزایش معنویت گرایی در جوامع اسلامی و شناساندن معارف دعایی اهل بیت به جهان اسلام موثر خواهد بود .
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش دهم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
پنج. فقر تاریخی نگری به موضوع فتوای ابن برّاج در فقه امامیه و عامّه
از دیگر آسیب های روش شناختی نگاشته بلهی , فقدان تاریخی نگری در نقد او به روند پدیداری مسئله رضاع حیوان از شیر انسان به مثابه موضوع فتوای ابن برّاج در فقه امامیه و عامّه است که پیش شرط هر گونه مطالعه مقایسه ای – انتقادی در فقه مقارن است . این آسیب زاییده ضعف یا نا آشنایی بلهی با اصل تاریخی نگری در مطالعات فقه مقارن انتقادی است لذا به موضوع فتوای ابن برّاج در روند تاریخی فقه امامیه از پدیداری , اداور , تطورات , رویکردها نگاه تاریخی ندارد , علل و زمینه های طرح مسئله رضاع حیوان از شیر انسان را در فقه امامیه نکاویده است , مواجه فقیهان امامی با حکم این مسئله در ادوار مختلف فقه شیعه را بررسی نکرده است , جایگاه تاریخی فتوای ابن برّاج و تفاوت و تمایزات آن با فتاوای فقیهان امامی پیش و پس از وی در تاریخ فقه امامیه را روشن نساخته است و فقط به فهم و تفسیری بریده از تایخ فتوای ابن برّاج آن هم در دلالت ساختار متن آن بسنده نموده است.
با التزام بلهی به تاریخی نگری در فهم و تفسیر فتوای ابن برّاج ابعاد و زوایای تاریخی مبهم آن در فقه امامیه آشکار می شد , نقش ویژه فتوای ابن برّاج در پاسخ به مسئله رضاع حیوان از شیر انسان روشن می گردید , ایستاده بر افق تاریخی فقه امامیه از آغاز تا فرجام آن در دوره معاصر , از منظری فراتر از عصر ابن برّاج به این مسئله در روند کلی فقه امامیه می نگریست و از زاویه دید یک تاریخ نگار تحلیلی – انتقادی به واکاوی تاریخ این فتوا در بستر تاریخ فقه امامیه می پرداخت و خود را از افتادن در دام تحلیل هم زمانی رهیده و به تحلیل فتوای ابن برّاج با رویکرد در زمانی می پرداخت . به همین سان هر یک از این عرصه ها با ملاحظه وضعیت مسئله رضاع حیوان از شیر انسان در فقه عامّه به تحلیل می¬نشاند .
پس از انجام این فرایند دو سویه¬ی فهم تاریخی فتوای ابن برّاج در فقه امامیه و عامّه است که بلهی می توانست به پیوندها و روابط فتوای او با تاریخ رهنمون گردد , نص فتوای ابن برّاج را در یک گفتگو و دیالوگ با تاریخ تفسیر نماید و روشن می ساخت که فتوای ابن برّاج در تاریخ فقه امامیه و عامّه از چه جایگاهی برخوردار است؟ نقش او در صدور این فتوا چیست؟ آیا ابن برّاج فتاوای نسل پیشین از فقهیان امامی را واگویه کرده است یا فراتر از آن به نواندیشی فقهی دست زده و نخستین فقیه امامی است که این فتوا را صادر کرده است؟ پاسخ به پرسش های مشابه این را از تحلیل معنایی نص فتوای ابن برّاج و مقایسه صوری آن با متن فتوای بخاری در رضاع انسان از شیر حیوان میسور نیست و گزیزی از فهم تاریخی فتوای ابن برّاج و نظریه رقیب آن در فقه عامّه نیست آن گونه که در خود متن فتوای ابن برّاج به آن تصریح شده است.
بلهی بدون هیچ کوششی برای فهم تاریخی فتوای ابن برّاج و نظریه رقیب آن در فقه عامّه به این همانی فتوای ابن برّاج با نظریه رسمی فقه شیعه بسنده کرده و هیچ به پیشینه مسئله رضاع حیوان از شیر انسان در فقه عامّه نپرداخته است , مسئله ای که فتوای ابن برّاج در مقام نقد آن است و در متن فتوای خود به آن تصریح می کند . بلهی از تاریخ گذاری فتوای ابن برّاج علی رغم دلالت های تاریخی آشکار در متن فتوای او روی بر تافته و این چنین فتوای ابن برّاج را در محاق تاریخی و فرا زمان فرو برده است ؛ فتوای بریده شده از تاریخ ظرفیت هر گونه تاویل و تفسیر را دارد . تعلیق و تقطیع فتوا از تاریخ و گفتمان صدور آن , پیوند متن فتوا را با انگیزه و قصد مفتی قطع می نماید . این نوشتار ادامه دارد :👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش یازدهم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
در تاریخ گذاری هر فتوا , گاه شماری صدور فتوا امری ضروری است و باید به این پرسش پاسخ داد که این فتوا در چه مقطع تاریخی از حیات فقیه از او صادر شده است؟ مقصود از مقطع تاریخی فقط سال یا روز صدور فتوا نیست بلکه هر آنچه در بازه زمانی صدور فتوا در اندیشه فقیه اثر گذار بوده است را بایستی در تاریخ گذاری آن مد نظر قرار داد .
این مهم در صورتی که فقیه فتوای خود را تاریخ گذاری نکرده باشد از طریق منبع یا کتابی که فتوا در آن درج شده است قابل بازیابی است . هم چنین توجه به شرایط اجتماعی و اشتغالات فقیه و حوزه جغرافیایی زیست او امری ضروری در تاریخ گذاری فتوا است . همه این نکات در متن فتوای ابن برّاج آمده است ولی بلهی قصد توجه و تحلیل آنها را ندارد و این گونه در دام نص گرایی افتاده و از تاریخ نگری در فهم و تفسیر فتوای ابن برّاج رهیده است .
برایند مطالعه تاریخی مسئله فقهی رضاع حیوان از شیر انسان در مصادر فقه امامیه چنین است :
یک. نخستین بار این مسئله در کتاب المهذّب ابن برّاج مطرح گردید ( نک : ابن برّاج , المهذّب , ج 2 , ص 192 ) و سپس یحیی بن سعید حلی نیز به تبعیت از وی به آن پرداخت . در سایر کتاب های فقه شیعه به ویژه منابع فقه روایی و استدلالی پیش از ابن براج و هم چنین منابع فقه اخباری و اجتهادی متاخر و معاصر امامیه چنین فرع فقهی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است .
دو. دلیل رویگردانی فقهای شیعه از فتوای ابن براج عدم فراگیری این مسئله در فرهنگ تشیع است و چون میان شیعیان بداهت حکم این مسئله آشکار بود پرسشی درباره آن به عمل نیامده است لذا در نصوص و متون فقهی شیعه نیز به این فرع اشاره نشده است .
سه. هر چند در منابع فقه عامّه تا قرن پنجم هجری این مسئله مورد بحث قرار نگرفته است ولی از تصریح ابن برّاج در متن فتوای آشکار است که شماری از فقیهان عامّه به حرمت استفاده از گوشت حیوانی فتوا دادند که پس از تولد از شیر زن خورده باشد . بنا بر این فتوای ابن برّاج دارای زمینه در فقه عامّه است و البته با مبانی فقهی او در موضوع احکام شیر در رضاع نیز پیوند دارد که بایستی به آن نیز پرداخت به ویژه به کتاب فقهی دیگر ابن برّاج با نام جواهر الفقه نیز باید مراجعه نمود .
ابن برّاج جواهر الفقه را به شکل پرسش و پاسخ ( مسألة و الجواب ) و المهذّب را به با رویکرد فقه استدلالی تالیف نمود . فتوای ابن برّاج آخرین فرضیه فقهی او در باب « باب ما يحرم من النكاح بالرضاع وما لا يحرم به ، وما يتعلق بذلك » در کتاب المهذّب هست . ابن برّاج هر چند به این مسئله در کتاب جواهر الفقه نمی پردازد ولی ذیل جستار « باب مسائل تتعلق بالرضاع » به برخی از مسائل معطوف به احکام رضاع می پردازد که در پیوند با موضوع فتوای او در کتاب المهذّب است و در نقد دیدگاه بلهی کار آمد است ( نک : القاضي ابن البرّاج , جواهر الفقه , ص 195 - 199) .
این نوشتار ادامه دارد :👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش دوازدهم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
ابن برّاج دو مسئله پایانی کتاب جواهر الفقه را به احکام شیر در مسئله رضاع اختصاص داده است . متن عبارات این دو مسئله فقهی چنین است :
« 698 - مسألة : رجل جرى في ثدييه لبن فأرضع به مولودا لغيره العدد المعتبر في التحريم ، هل يكون لرضاعه هذا حكم أم لا ؟ الجواب : لا حكم لهذا الرضاع ، لأنه لا ينشر الحرمة ، ولا خلق غذاء للمولود ، فلم يثبت له حكم ، وجرى مجرى لبن البهائم في ذلك .
699 - مسألة : إذا ظهر من ثدي خنثى ، أو من هو مشكل ، لبن ، فأرضع به مولودا ، هل يكون له حكم أم لا؟ الجواب : لا حكم لذلك ، لان اللبن انما تكون له حرمة بان يكون لبن ولادة ، واما إن كان على غير ذلك ، فلا ينشر الحرمة ، فلم يثبت للرضاع حكم » ( قاضي ابن براج , جواهر الفقه , مؤسسة النشر الإسلامى , ق, 1411 ق , ص 199 ) .
تحلیل دیدگاه فقهی ابن برّاج در مسئله رضاع
الف). بر پایه دیدگاه فقهی ابن برّاج یکی از شرایط محرمیت رضاعی میان دو نوزاد مکیدن از شیر پستان زن مرضعه¬ای است که شیر پستان زن به دنبال و در اثر تولد نوزادش در سینه او جاری شده باشد .
ب). ابن برّاج با این فتوا در مقام نقد و رد فتاوای برخی از فقهای عامّه در مسئله رضاع است که به مطلق نشر حرمت از طریق شیر معتقد بودند .
ج). مفهوم فتوای ابن برّاج این است که با مکیدن شیر از سینه مرد حرمت ایجاد نمی شود زیرا بر پایه قوانین تکوینی شیر سینه مرد برای تغذیه نوزاد نیست و ملحق به حکم شیر حیوانات است . به همین سان اگر از سینه خنثی شیری جاری بشود همین حکم را دارد زیرا در هیچ کدام از این فرض های شرط انوثیت از انسان و شیر حاصل از ولادت وجود ندارد.
د). جمله « ولا خلق غذاء للمولود ، فلم يثبت له حكم ، وجرى مجرى لبن البهائم في ذلك » در مسئله نخست و جمله « لان اللبن انما تكون له حرمة بان يكون لبن ولادة ، واما إن كان على غير ذلك ، فلا ينشر الحرمة ، فلم يثبت للرضاع حكم » در مسئله دوّم گویای این مهم است که ابن براج بر خلاف بخاری به جریان و نشر حرمت از طریق شیر حیوان اعتقاد نداشت زیرا دو شرط اساسی شیر در رضاع را ندارد .
ه). بر خلاف تحلیل بلهی , ابن برّاج همانند بخاری به نشر حرمت از طریق رضاع شیر حیوان قائل نیست زیرا در جمله « وجرى مجرى لبن البهائم في ذلك » آشکارا به دیدگاه خود درباره عدم شانیت و عدم تاثیر شیر حیوان در مسئله رضاع تصریح می کند.
و). فتوای عبارت ابن برّاج گویای این نکته است که فتوای رضاع از طریق شیر حیوان در میان فقهای عامّه رواج و شیوع دارد و ابن برّاج قصد دارد تاکید کند در که فقه شیعه شیر حیوان هیچ شانیتی در نشر حرمت ندارد .
بنا بر این ابن برّاج با لحاظ خاستگاه این مسئله در فقه عامّه و نفی اعتبار فتوای فقیهان عامّه در کتاب المهذّب به آن می پردازد و به این معنا نیست که اساساً این مسئله از جمله موضوعات و مسائل فقهی است که در فقه شیعه از اصالت برخوردار است و ناگزیر فقهای امامیه به آن پرداخته اند.
این نوشتار ادامه دارد :👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش سیزدهم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
شش . تنظیر نادرست بلهی از تماثل فتوای ابن برّاج با بخاری
بلهی در نقد خود فتوای ابن برّاج را همانند فتوای بخاری تصور کرده است . این تنظیر و تمثیل به دلیل عدم رعایت اصول تنظیر علمی چون تجانس موضوعی , مماثلت حقیقی , وحدت حکمی, از اساس نادرست و بر خلاف مبانی فقهی ابن برّاج در دو کتاب المهذّب و جواهر الفقه او هست . در تقریر دیدگاه ابن برّاج توجه به نکات ذیل ضروری است :
الف) . از نگاه ابن برّاج در نشر حرمت میان مرضعه و نوزاد اصل همسانی در نوع وجود و حصر مرضعه در انوثیت از نوع انسان شرط است ولی در فرض های دیگر این مسئله ( شیر مرد و نوزاد انسان , شیر حیوان و نوزاد انسان , شیر زن و نوزاد حیوان ) به دلیل فقدان این شرط هیچ گونه محرمیت ایجاد نمی¬شود زیرا افزون بر عدم شانیت شیر در این فرضیه های برای تغذیه نوزاد آدمی , شارع مقدس اسلام نسب و نژاد را فقط میان نوع انسان اعتبار کرده است. بنا بر این فتوای ابن برّاج هیچ سنخیت و تشابهی با موضوع فتوای بخاری ( خوردن شیر حیوان توسط نوزاد انسان ) ندارد و اساساً این موضوع از صور رضاع شرعی در فقه اسلامی نیست زیرا تنها صورت رضاع شرعی , استرضاع نوزاد آدمی از پستان مرضعه انثی آدمیة است .
ب). ابن برّاج در کتاب المهذّب به دلیل مطرح بودن مسئله رضاع حیوان از شیر زن در فرهنگ رایج در شهر صور در قرن پنجم هجری به بیان حکم این موضوع برای روشنگری شیعیان پرداخته است . بر پایه گزارش ابن برّاج در میان فقیهان عامّه استفاده از گوشت بزّی که پس از تولد از شیر زن خورده باشد , حرام است و این فتوا به دلیل شهرت و عمل مردم عامّه به مضمون آن چنین ذهنیتی را در فرهنگ عمومی لبنان در منطقه صور پدید آورده بود که نباید از گوشت چنین حیوانی استفاده کرد و بالتبع شیر این حیوان نیز همین حکم را دارد.
این فتوا برایند قیاس در تعمیم حکم رضاع میان مرضعه و نوزاد آدمی است. در این قیاس چنین تصور شده است که فقط مرضعه اصالت دارد و نوزاد آدمی فاقد هر گونه نقش در تسری حرمت و حدوث رضاع شرعی است از این رو هر شیر خواری اعم از نوزاد انسان , حیوانات خشکی , دریایی , پرندگان و ... از شیر مرضعه بخورد حکم حرمت بر شیر و گوشت آن حیوان جاری می شود زیرا در حکم آدمی است و استفاده از گوشت آدم حرام است و لازمه اجتناب از حرام ترک استفاده از گوشت و شیر چنین حیواناتی است که از شیر زن خورده باشند. نزد ابن برّاج این حرمت منسوب به شارع مقدس اسلام نیست بلکه در اثر فتوای فقیهان عامّه و تلقی به قبول آن از سوی عرف اهل سنّت جامعه لبنان به مثابه حکم شرعی است . ابن برّاج ضمن رد اعتبار حرمت شرعی این مسئله به کراهت عرفی آن اشاره می کند که شیعیان لبنان در صور توجه داشته باشند که هر چند حکم شرعی این مسئله حرمت استفاده از گوشت حیوان نیست اما ممکن است که از سوی فرهنگ عامّه شیعیان صور متهم به اکل به حرام شوند لذا از باب احتیاط به کراهت استفاده از گوشت چنین حیوانی فتوا می دهد تا شیعیان از سوی پیروان فقه عامّه متهم نگردد . تبیین دیگر این است که بگوییم مقصود کراهت عرفی است نه شرعی و ابن برّاج از باب حاکم شرع و برای گذار و عبور از این مقطع تاریخی چنین فتوایی را برای شیعیان صور صادر کرده است و قابل تعمیم به مناطق دیگر نیست .
این نوشتار ادامه دارد :👇👇
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش چهاردهم)
لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا
✍️علی راد
دستاورد
ادعای بلهی در نقد فتوای ابن برّاج و به دنبال آن متهم نمودن فقه شیعه به وجود فتاوای سست و شاذّ در میراث فقیهان امامی , از ابعاد مختلف اصول و روش استنباط فقهی , اصول نقد و داوری میراث فقهی مذاهب دچار آسیب است . مهم ترین آسیب نگاشته بلهی مغالطه پنهانی است که او در روش پژوهش خود برای موجه سازی دستاورد بحث خود در نقد فقه شیعه از آن بهره مند است . بلهی اصول و منطق پژوهش های تطبیقی - انتقادی را نادیده می گیرد ولی یافته خود را در ساختار و صورت این گونه پژوهش ها به مخاطب عرضه می کند تا اعتماد خواننده مخاطب را به معتبر بودن دستاورد تحقیق خود جلب کند . نتیجه تحقیق بلهی بر منطق پژوهش های تطبیقی - انتقادی در فقه مقارن استوار نیست و این چنین مغالطه در روش و فرایند بحث او در نقد شیعه شکل می گیرد .
تعمیم ناروای تاریخی از جمله مغالطات پنهان در استدلال بلهی است زیرا بدون استقراء تقریباً کامل و فقط با استناد به یک فتوا , فتوای ابن براج را نظریه فقه شیعه در مسئله رضاع حیوان از انسان قرار داده است بدون اینکه با رویکرد تاریخی تحلیلی متون و نصوص فقه امامیه را از صدور تا تصنیف مطالعه کرده باشد و سپس رهیافت و آرای فقیهان برجسته امامیه در اداور مختلف فقه امامیه را نسبت به این نصوص کاویده باشد . بلهی با رویکرد گزینش سو گیرانه و جانبدارانه از تاریخ و تراث فقه امامیه فقط به فتوای ابن براج و یحیی حلّی بسنده نموده است و حتی چرایی آن را نیز برای مخاطب بیان نکرده است . در پژوهش های فقه مقارن پیش از استناد به فتوای فقیهی به مثابه نظریه یک مذهب فقهی بایستی جایگاه تاریخی این فتوا با نظریه فقهی مذهب شیعه و چگونگی مواجه فقیهان شیعه با این فتوا را واکاوی نماییم و برایند تاریخ تحلیلی فتوا را مبنای فهم و داوری آن قرار دهیم .
ادعای بلهی تشابه یا تماثل فتوای ابن براج با فتوای بخاری در رضاع بهیمه است . تلاش ناکام و سعی نافرجام بلهی در تبرئه بخاری از صدور این فتوا او را به این ادعای تشابه سوق داده است . برایند نقد این مقاله نشان داد که چنین تشابهی میان این دو فتوا بر قرار نیست . در فتوای ابن برّاج به احتمال قوی کراهت عرفی مد نظر است نه کراهت شرعی همانند کراهت استفاده از گوشت حیواناتی چون الاغ , اسب و .... ؛ چون بر پایه فقه عامّه حرمت استفاده از گوشت حیوان شیر خورده از زن در فرهنگ عمومی مردم لبنان در منطقه صور شیوع داشت ابن برّاج در مقام نقد و رد آن بر آمد و قاضی این شهر را یاد آور شد که به بطلان معاملات چنین حیوانی حکم ندهد و شیعیان را نیز درباره حکم مسئله در فقه شیعه آگاهی بخشید . بنا بر این اصل حلیت گوشت بز شیر خورده از زن همچنان ثابت و جاری است و بر فرض حدوث شک در اثر استفاده حیوان از شیر زن همان حلیت سابق را استصحاب می کنیم . شیر زن از جمله نجاسات شرعی نیست که استفاده حیوان از آن سبب تسری نجاست به گوشت حیوان گردد و از این باب حرام یا مکروه شود . از این رو آنچه بلهی به فقه شیعی انتساب کرده است با واقعیت موجود در متون و کتاب های فقهی ابن برّاج انطباق ندارد. و الحمد لله رب العالمین .
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
در کانال طومارِ نقد اندیشه منتشر شد
تحلیل انتقادی نگاشته بلهی در نقد فتوای ابن برّاج : از تناقض در اصول تا بحران در روش و رویکرد
علی راد
بخش (1) تقریر دیدگاه بلهی https://eitaa.com/OstadRad/899
بخش(2) گونه شناسی پژوهش بلهی https://eitaa.com/OstadRad/901
بخش (3-13) نقدها و آسیب ها https://eitaa.com/OstadRad/902
بخش(14) دستاورد https://eitaa.com/OstadRad/924
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
لینک دانلود : http://jap.isca.ac.ir/article_75872.html
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
fazael alavi az setiz ta khowe.mp3
21.79M
🎧 صوت نشست علمی:
⏪ فضایل امام علی علیه السلام ؛ از ستیز تا غلو
🔶 ارائه کننده : حجت الاسلام دکتر علی راد : دانشیار دانشگاه تهران .
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
مقاله راز امامت در قرآن؛ معرفی رساله فلسفة المیثاق و الولاية علامه شرف الدین . لینک دانلود مقاله : https://jap.isca.ac.ir/article_2776.html
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
احادیث تفسیری امام کاظم (ع) در کتاب التفسیر عيسى بن داود النجّار
چکیده
عيسى بن داود النجّار از روایان معاصر دوره امام کاظم (ع) بوده و دارای کتاب تفسیر بوده است که اصل آن مفقود شده است. در این پژوهه روایات تفسیری وی بر پایه جوامع حدیثی شیعه بازشناسی, ارزیابی سندی و تحلیل محتوایی شده است. نتایج بازیابی روایات تفسیری وی نشان داد که کتاب حدیث وی دارای دو طریق نقل بوده است: ابن عُقَدة (332هـ) و طريق محمد بن همام الإسكافي (336هـ) که از طریق دوم بخشی از روایات وی به ما منتقل شده است. اسکافی احادیث وی را از طریق کتاب محمد بن العباس الماهيار ( ؟) نقل کرده است. از مجموع روایات عيسى بن داود النجّار تعداد سی و هشت روایت از امام کاظم (ع) و یک روایت از امام صادق(ع) بدست ما رسیده است. گونه شناسی محتوایی روایات وی نیز نشان داد که بیشترین گونه آنها به ترتیب از نوع جری و تطبیق, تاویل, معناشناسی و اسباب نزول بوده است.
ادامه بحث را بنگرید در مقاله :
کتاب التّفسیر لعیسی بن داود النجّار(قدس سره) ((استرجاع، تصنیف و تحلیل)
نویسنده: راد، علی ؛ الجزائری، جعفر صادق ؛ مجله : المصباح شتاء 1438 - العدد 28 (34 صفحه - از 412 تا 445 )
لینک دانلود:
B2n.ir/s60755
🆔✨@OstadRad✨