eitaa logo
طومار نقد اندیشه
437 دنبال‌کننده
213 عکس
12 ویدیو
54 فایل
یادداشت ها و گفتارهایی از حجت الاسلام علی راد ( عضو هیئت علمی دانشگاه تهران )
مشاهده در ایتا
دانلود
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش نهم) لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا ✍️علی راد استاد جعفر سبحانی ( از فقهای نامدار معاصر شیعه ) در باره جایگاه کتاب المهذّب و تمایزات آن با دیگر کتاب های فقهی در دیباچه عالمانه و خواندنی خود بر این کتاب چنین می نویسد : « فکم فرق بین کتاب فقهی یؤلف فی زوایا المدرسة من غیر ممارسة عملیة للقضاء و کتاب الف بعد الممارسة لها او خلالها، و لاجل ذلک یعتبر الکتاب الحاضر المهذب من محاسن عصره» ( ابن برّاج , المهذّب , تکملة کلمة المقدم , ج 1 , ص 8 ) . کتاب المهذّب ابن برّاج در امتداد اندیشه فقه تطبیقی شیخ طوسی در کتاب الخلاف و با ملاحظه فتاوای سایر مذاهب فقهی تالیف شد ولی ابن برّاج هوشمندانه به مسائلی در این کتاب پرداخت که در زمانه و جامعه روزگار وی در عمل و اجتماع ضرورت داشت . بنا بر این بلهی و همگنان وی در تفسیر و نقد فتوای ابن برّاج « وإذا ربت المرأة بلبنها جديا كره لحمه ولحم ما يكون من نسله وليس ذلك بمحرم كما هو في الناس » بایستی به خاستگاه فرهنگی و اجتماعی صدور این فتوا توجه نموده و از هر گونه تعلیق فتوا در نا مکان و نا زمان اجتناب ورزیده و تقطیع پیوندهای اجتماعی و گفتمانی فتوا خودداری نمایند. فهم و تفسیر ساده و بسیط بلهی و همگنان وی از فتوای ابن برّاج به دلیل تهی بودن از رویکرد فهم اجتماعی و جامعه شناختی فهم ادبی است و با فهم فقیهانه اجتهادی در فقه مقارن انتقادی فاصله زیادی دارد لذا هر گونه داوری و نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج به دلیل نادیده گرفتن ابعاد فرهنگی و اجتماعی این فتوا از اعتبار علمی برخوردار نیست و فقط در گفتمان شبه علم , جدلی و ایدئولوژیک او با فقیهان هم گرای از اهل سنّت معاصر می تواند ارزش بازخوانی داشته باشد . این نوشتار ادامه دارد : 👇👇 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
عرفه ؛ روز جهانی نیایش در جهان اسلام ✍️علی راد در ادیان ابراهیمی به ویژه اسلام شیعی دعا با انواع و اقسام آن حاوی عشق ناب و دلدادگی, توبه و رجوع , تطهیر و تعالی , تجلای توحید ربوبی, زداینده اضطراب و اضطرار و حلقه وصال بندگان الله است . دعا از یک سو جان , روح و غرض اصلی از عبادت عاشقانه با خداوند است و از سوی دیگر از جمله اسباب طراوت و نشاط , طرب معنوی مسلمان است ؛ دعا خود سلوکی عارفانه و تعالی بخش ایمان و نوش داروی روح های خسته و ملول است که در فرایند جلب رحمت خاص و ویژه خداوند نقش بی بدیلی دارد و بیت الغزل فتح و گشایش , دعا هست که در جلب و دفع اکسیر اعظم است . در تاریخ اندیشه شیعی تلاش های سترگی در نشان دادن جایگاه دعا از سوی عالمان امامیه صورت پذیرفته است ولی آن گونه که شایسته و بایسته است این تلاش ها به جهانیان معرفی نشده است و افرادی اندکی در جهان وجود دارند که از میراث دعایی شیعه آگاهی داشته باشند ؛ در نیم سده اخیر شیعیان به دعا به مثابه یک آیین معنوی و غالباً فرد محور توجه داشتند اما در شناساندن دعا در اسلام شیعی اقدامات چندان مهم و موثری به جز تحقیق و باز نشر برخی از کتاب های دعا صورت نگرفته است هر چند که اخیراً برخی از مراکز فرهنگی دعا پژوهی را هدف و راهبرد خود قرار داده اند که امید است با نگرشی جهانی و با شیوه های جدید این میراث را به جهانیان بشناسانند. هر چند در میان گروهی از مسیحیان در دو سده اخیر نخستین جمعه ماه مارس به روز ملی دعا با رویکرد دعای برای صلح جهانی اختصاص یافته است اما در جهان اسلام از ظرفیت روز عرفه برای ثبت این روز به نام روز نیایش و دعا در تقویم فرهنگی مسلمانان غفلت شده است . چه زیبنده است که عرفه را روز جهانی نیایش و بندگی در جهان اسلام بنامیم و مضامین غنی و بی بدیل این دعا را با شیوه ها و قالب های نوین علمی به جهانیان بشناسانیم ؛ بدون شک اختصاص این روز به روز دعای مسلمانان در تقویت همبستگی مسلمانان با یکدیگر و افزایش معنویت گرایی در جوامع اسلامی و شناساندن معارف دعایی اهل بیت به جهان اسلام موثر خواهد بود . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش دهم) لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا ✍️علی راد پنج. فقر تاریخی نگری به موضوع فتوای ابن برّاج در فقه امامیه و عامّه از دیگر آسیب های روش شناختی نگاشته بلهی , فقدان تاریخی نگری در نقد او به روند پدیداری مسئله رضاع حیوان از شیر انسان به مثابه موضوع فتوای ابن برّاج در فقه امامیه و عامّه است که پیش شرط هر گونه مطالعه مقایسه ای – انتقادی در فقه مقارن است . این آسیب زاییده ضعف یا نا آشنایی بلهی با اصل تاریخی نگری در مطالعات فقه مقارن انتقادی است لذا به موضوع فتوای ابن برّاج در روند تاریخی فقه امامیه از پدیداری , اداور , تطورات , رویکردها نگاه تاریخی ندارد , علل و زمینه های طرح مسئله رضاع حیوان از شیر انسان را در فقه امامیه نکاویده است , مواجه فقیهان امامی با حکم این مسئله در ادوار مختلف فقه شیعه را بررسی نکرده است , جایگاه تاریخی فتوای ابن برّاج و تفاوت و تمایزات آن با فتاوای فقیهان امامی پیش و پس از وی در تاریخ فقه امامیه را روشن نساخته است و فقط به فهم و تفسیری بریده از تایخ فتوای ابن برّاج آن هم در دلالت ساختار متن آن بسنده نموده است. با التزام بلهی به تاریخی نگری در فهم و تفسیر فتوای ابن برّاج ابعاد و زوایای تاریخی مبهم آن در فقه امامیه آشکار می شد , نقش ویژه فتوای ابن برّاج در پاسخ به مسئله رضاع حیوان از شیر انسان روشن می گردید , ایستاده بر افق تاریخی فقه امامیه از آغاز تا فرجام آن در دوره معاصر , از منظری فراتر از عصر ابن برّاج به این مسئله در روند کلی فقه امامیه می نگریست و از زاویه دید یک تاریخ نگار تحلیلی – انتقادی به واکاوی تاریخ این فتوا در بستر تاریخ فقه امامیه می پرداخت و خود را از افتادن در دام تحلیل هم زمانی رهیده و به تحلیل فتوای ابن برّاج با رویکرد در زمانی می پرداخت . به همین سان هر یک از این عرصه ها با ملاحظه وضعیت مسئله رضاع حیوان از شیر انسان در فقه عامّه به تحلیل می¬نشاند . پس از انجام این فرایند دو سویه¬ی فهم تاریخی فتوای ابن برّاج در فقه امامیه و عامّه است که بلهی می توانست به پیوندها و روابط فتوای او با تاریخ رهنمون گردد , نص فتوای ابن برّاج را در یک گفتگو و دیالوگ با تاریخ تفسیر نماید و روشن می ساخت که فتوای ابن برّاج در تاریخ فقه امامیه و عامّه از چه جایگاهی برخوردار است؟ نقش او در صدور این فتوا چیست؟ آیا ابن برّاج فتاوای نسل پیشین از فقهیان امامی را واگویه کرده است یا فراتر از آن به نواندیشی فقهی دست زده و نخستین فقیه امامی است که این فتوا را صادر کرده است؟ پاسخ به پرسش های مشابه این را از تحلیل معنایی نص فتوای ابن برّاج و مقایسه صوری آن با متن فتوای بخاری در رضاع انسان از شیر حیوان میسور نیست و گزیزی از فهم تاریخی فتوای ابن برّاج و نظریه رقیب آن در فقه عامّه نیست آن گونه که در خود متن فتوای ابن برّاج به آن تصریح شده است. بلهی بدون هیچ کوششی برای فهم تاریخی فتوای ابن برّاج و نظریه رقیب آن در فقه عامّه به این همانی فتوای ابن برّاج با نظریه رسمی فقه شیعه بسنده کرده و هیچ به پیشینه مسئله رضاع حیوان از شیر انسان در فقه عامّه نپرداخته است , مسئله ای که فتوای ابن برّاج در مقام نقد آن است و در متن فتوای خود به آن تصریح می کند . بلهی از تاریخ گذاری فتوای ابن برّاج علی رغم دلالت های تاریخی آشکار در متن فتوای او روی بر تافته و این چنین فتوای ابن برّاج را در محاق تاریخی و فرا زمان فرو برده است ؛ فتوای بریده شده از تاریخ ظرفیت هر گونه تاویل و تفسیر را دارد . تعلیق و تقطیع فتوا از تاریخ و گفتمان صدور آن , پیوند متن فتوا را با انگیزه و قصد مفتی قطع می نماید . این نوشتار ادامه دارد :👇👇 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش یازدهم) لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا ✍️علی راد در تاریخ گذاری هر فتوا , گاه شماری صدور فتوا امری ضروری است و باید به این پرسش پاسخ داد که این فتوا در چه مقطع تاریخی از حیات فقیه از او صادر شده است؟ مقصود از مقطع تاریخی فقط سال یا روز صدور فتوا نیست بلکه هر آنچه در بازه زمانی صدور فتوا در اندیشه فقیه اثر گذار بوده است را بایستی در تاریخ گذاری آن مد نظر قرار داد . این مهم در صورتی که فقیه فتوای خود را تاریخ گذاری نکرده باشد از طریق منبع یا کتابی که فتوا در آن درج شده است قابل بازیابی است . هم چنین توجه به شرایط اجتماعی و اشتغالات فقیه و حوزه جغرافیایی زیست او امری ضروری در تاریخ گذاری فتوا است . همه این نکات در متن فتوای ابن برّاج آمده است ولی بلهی قصد توجه و تحلیل آنها را ندارد و این گونه در دام نص گرایی افتاده و از تاریخ نگری در فهم و تفسیر فتوای ابن برّاج رهیده است . برایند مطالعه تاریخی مسئله فقهی رضاع حیوان از شیر انسان در مصادر فقه امامیه چنین است : یک. نخستین بار این مسئله در کتاب المهذّب ابن برّاج مطرح گردید ( نک : ابن برّاج , المهذّب , ج 2 , ص 192 ) و سپس یحیی بن سعید حلی نیز به تبعیت از وی به آن پرداخت . در سایر کتاب های فقه شیعه به ویژه منابع فقه روایی و استدلالی پیش از ابن براج و هم چنین منابع فقه اخباری و اجتهادی متاخر و معاصر امامیه چنین فرع فقهی مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است . دو. دلیل رویگردانی فقهای شیعه از فتوای ابن براج عدم فراگیری این مسئله در فرهنگ تشیع است و چون میان شیعیان بداهت حکم این مسئله آشکار بود پرسشی درباره آن به عمل نیامده است لذا در نصوص و متون فقهی شیعه نیز به این فرع اشاره نشده است . سه. هر چند در منابع فقه عامّه تا قرن پنجم هجری این مسئله مورد بحث قرار نگرفته است ولی از تصریح ابن برّاج در متن فتوای آشکار است که شماری از فقیهان عامّه به حرمت استفاده از گوشت حیوانی فتوا دادند که پس از تولد از شیر زن خورده باشد . بنا بر این فتوای ابن برّاج دارای زمینه در فقه عامّه است و البته با مبانی فقهی او در موضوع احکام شیر در رضاع نیز پیوند دارد که بایستی به آن نیز پرداخت به ویژه به کتاب فقهی دیگر ابن برّاج با نام جواهر الفقه نیز باید مراجعه نمود . ابن برّاج جواهر الفقه را به شکل پرسش و پاسخ ( مسألة و الجواب ) و المهذّب را به با رویکرد فقه استدلالی تالیف نمود . فتوای ابن برّاج آخرین فرضیه فقهی او در باب « باب ما يحرم من النكاح بالرضاع وما لا يحرم به ، وما يتعلق بذلك » در کتاب المهذّب هست . ابن برّاج هر چند به این مسئله در کتاب جواهر الفقه نمی پردازد ولی ذیل جستار « باب مسائل تتعلق بالرضاع » به برخی از مسائل معطوف به احکام رضاع می پردازد که در پیوند با موضوع فتوای او در کتاب المهذّب است و در نقد دیدگاه بلهی کار آمد است ( نک : القاضي ابن البرّاج , جواهر الفقه , ص 195 - 199) . این نوشتار ادامه دارد :👇👇 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش دوازدهم) لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا ✍️علی راد ابن برّاج دو مسئله پایانی کتاب جواهر الفقه را به احکام شیر در مسئله رضاع اختصاص داده است . متن عبارات این دو مسئله فقهی چنین است : « 698 - مسألة : رجل جرى في ثدييه لبن فأرضع به مولودا لغيره العدد المعتبر في التحريم ، هل يكون لرضاعه هذا حكم أم لا ؟ الجواب : لا حكم لهذا الرضاع ، لأنه لا ينشر الحرمة ، ولا خلق غذاء للمولود ، فلم يثبت له حكم ، وجرى مجرى لبن البهائم في ذلك . 699 - مسألة : إذا ظهر من ثدي خنثى ، أو من هو مشكل ، لبن ، فأرضع به مولودا ، هل يكون له حكم أم لا؟ الجواب : لا حكم لذلك ، لان اللبن انما تكون له حرمة بان يكون لبن ولادة ، واما إن كان على غير ذلك ، فلا ينشر الحرمة ، فلم يثبت للرضاع حكم » ( قاضي ابن براج , جواهر الفقه , مؤسسة النشر الإسلامى , ق, 1411 ق , ص 199 ) . تحلیل دیدگاه فقهی ابن برّاج در مسئله رضاع الف). بر پایه دیدگاه فقهی ابن برّاج یکی از شرایط محرمیت رضاعی میان دو نوزاد مکیدن از شیر پستان زن مرضعه¬ای است که شیر پستان زن به دنبال و در اثر تولد نوزادش در سینه او جاری شده باشد . ب). ابن برّاج با این فتوا در مقام نقد و رد فتاوای برخی از فقهای عامّه در مسئله رضاع است که به مطلق نشر حرمت از طریق شیر معتقد بودند . ج). مفهوم فتوای ابن برّاج این است که با مکیدن شیر از سینه مرد حرمت ایجاد نمی شود زیرا بر پایه قوانین تکوینی شیر سینه مرد برای تغذیه نوزاد نیست و ملحق به حکم شیر حیوانات است . به همین سان اگر از سینه خنثی شیری جاری بشود همین حکم را دارد زیرا در هیچ کدام از این فرض های شرط انوثیت از انسان و شیر حاصل از ولادت وجود ندارد. د). جمله « ولا خلق غذاء للمولود ، فلم يثبت له حكم ، وجرى مجرى لبن البهائم في ذلك » در مسئله نخست و جمله « لان اللبن انما تكون له حرمة بان يكون لبن ولادة ، واما إن كان على غير ذلك ، فلا ينشر الحرمة ، فلم يثبت للرضاع حكم » در مسئله دوّم گویای این مهم است که ابن براج بر خلاف بخاری به جریان و نشر حرمت از طریق شیر حیوان اعتقاد نداشت زیرا دو شرط اساسی شیر در رضاع را ندارد . ه). بر خلاف تحلیل بلهی , ابن برّاج همانند بخاری به نشر حرمت از طریق رضاع شیر حیوان قائل نیست زیرا در جمله « وجرى مجرى لبن البهائم في ذلك » آشکارا به دیدگاه خود درباره عدم شانیت و عدم تاثیر شیر حیوان در مسئله رضاع تصریح می کند. و). فتوای عبارت ابن برّاج گویای این نکته است که فتوای رضاع از طریق شیر حیوان در میان فقهای عامّه رواج و شیوع دارد و ابن برّاج قصد دارد تاکید کند در که فقه شیعه شیر حیوان هیچ شانیتی در نشر حرمت ندارد . بنا بر این ابن برّاج با لحاظ خاستگاه این مسئله در فقه عامّه و نفی اعتبار فتوای فقیهان عامّه در کتاب المهذّب به آن می پردازد و به این معنا نیست که اساساً این مسئله از جمله موضوعات و مسائل فقهی است که در فقه شیعه از اصالت برخوردار است و ناگزیر فقهای امامیه به آن پرداخته اند. این نوشتار ادامه دارد :👇👇 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش سیزدهم) لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا ✍️علی راد شش . تنظیر نادرست بلهی از تماثل فتوای ابن برّاج با بخاری بلهی در نقد خود فتوای ابن برّاج را همانند فتوای بخاری تصور کرده است . این تنظیر و تمثیل به دلیل عدم رعایت اصول تنظیر علمی چون تجانس موضوعی , مماثلت حقیقی , وحدت حکمی, از اساس نادرست و بر خلاف مبانی فقهی ابن برّاج در دو کتاب المهذّب و جواهر الفقه او هست . در تقریر دیدگاه ابن برّاج توجه به نکات ذیل ضروری است : الف) . از نگاه ابن برّاج در نشر حرمت میان مرضعه و نوزاد اصل همسانی در نوع وجود و حصر مرضعه در انوثیت از نوع انسان شرط است ولی در فرض های دیگر این مسئله ( شیر مرد و نوزاد انسان , شیر حیوان و نوزاد انسان , شیر زن و نوزاد حیوان ) به دلیل فقدان این شرط هیچ گونه محرمیت ایجاد نمی¬شود زیرا افزون بر عدم شانیت شیر در این فرضیه های برای تغذیه نوزاد آدمی , شارع مقدس اسلام نسب و نژاد را فقط میان نوع انسان اعتبار کرده است. بنا بر این فتوای ابن برّاج هیچ سنخیت و تشابهی با موضوع فتوای بخاری ( خوردن شیر حیوان توسط نوزاد انسان ) ندارد و اساساً این موضوع از صور رضاع شرعی در فقه اسلامی نیست زیرا تنها صورت رضاع شرعی , استرضاع نوزاد آدمی از پستان مرضعه انثی آدمیة است . ب). ابن برّاج در کتاب المهذّب به دلیل مطرح بودن مسئله رضاع حیوان از شیر زن در فرهنگ رایج در شهر صور در قرن پنجم هجری به بیان حکم این موضوع برای روشنگری شیعیان پرداخته است . بر پایه گزارش ابن برّاج در میان فقیهان عامّه استفاده از گوشت بزّی که پس از تولد از شیر زن خورده باشد , حرام است و این فتوا به دلیل شهرت و عمل مردم عامّه به مضمون آن چنین ذهنیتی را در فرهنگ عمومی لبنان در منطقه صور پدید آورده بود که نباید از گوشت چنین حیوانی استفاده کرد و بالتبع شیر این حیوان نیز همین حکم را دارد. این فتوا برایند قیاس در تعمیم حکم رضاع میان مرضعه و نوزاد آدمی است. در این قیاس چنین تصور شده است که فقط مرضعه اصالت دارد و نوزاد آدمی فاقد هر گونه نقش در تسری حرمت و حدوث رضاع شرعی است از این رو هر شیر خواری اعم از نوزاد انسان , حیوانات خشکی , دریایی , پرندگان و ... از شیر مرضعه بخورد حکم حرمت بر شیر و گوشت آن حیوان جاری می شود زیرا در حکم آدمی است و استفاده از گوشت آدم حرام است و لازمه اجتناب از حرام ترک استفاده از گوشت و شیر چنین حیواناتی است که از شیر زن خورده باشند. نزد ابن برّاج این حرمت منسوب به شارع مقدس اسلام نیست بلکه در اثر فتوای فقیهان عامّه و تلقی به قبول آن از سوی عرف اهل سنّت جامعه لبنان به مثابه حکم شرعی است . ابن برّاج ضمن رد اعتبار حرمت شرعی این مسئله به کراهت عرفی آن اشاره می کند که شیعیان لبنان در صور توجه داشته باشند که هر چند حکم شرعی این مسئله حرمت استفاده از گوشت حیوان نیست اما ممکن است که از سوی فرهنگ عامّه شیعیان صور متهم به اکل به حرام شوند لذا از باب احتیاط به کراهت استفاده از گوشت چنین حیوانی فتوا می دهد تا شیعیان از سوی پیروان فقه عامّه متهم نگردد . تبیین دیگر این است که بگوییم مقصود کراهت عرفی است نه شرعی و ابن برّاج از باب حاکم شرع و برای گذار و عبور از این مقطع تاریخی چنین فتوایی را برای شیعیان صور صادر کرده است و قابل تعمیم به مناطق دیگر نیست . این نوشتار ادامه دارد :👇👇 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
نقد بلهی بر فتوای ابن برّاج از پندار تا واقعیت ( بخش چهاردهم) لزوم تاریخی نگری در فقه مقارن از فهم متون تا نقد فتاوا ✍️علی راد دستاورد ادعای بلهی در نقد فتوای ابن برّاج و به دنبال آن متهم نمودن فقه شیعه به وجود فتاوای سست و شاذّ در میراث فقیهان امامی , از ابعاد مختلف اصول و روش استنباط فقهی , اصول نقد و داوری میراث فقهی مذاهب دچار آسیب است . مهم ترین آسیب نگاشته بلهی مغالطه پنهانی است که او در روش پژوهش خود برای موجه سازی دستاورد بحث خود در نقد فقه شیعه از آن بهره مند است . بلهی اصول و منطق پژوهش های تطبیقی - انتقادی را نادیده می گیرد ولی یافته خود را در ساختار و صورت این گونه پژوهش ها به مخاطب عرضه می کند تا اعتماد خواننده مخاطب را به معتبر بودن دستاورد تحقیق خود جلب کند . نتیجه تحقیق بلهی بر منطق پژوهش های تطبیقی - انتقادی در فقه مقارن استوار نیست و این چنین مغالطه در روش و فرایند بحث او در نقد شیعه شکل می گیرد . تعمیم ناروای تاریخی از جمله مغالطات پنهان در استدلال بلهی است زیرا بدون استقراء تقریباً کامل و فقط با استناد به یک فتوا , فتوای ابن براج را نظریه فقه شیعه در مسئله رضاع حیوان از انسان قرار داده است بدون اینکه با رویکرد تاریخی تحلیلی متون و نصوص فقه امامیه را از صدور تا تصنیف مطالعه کرده باشد و سپس رهیافت و آرای فقیهان برجسته امامیه در اداور مختلف فقه امامیه را نسبت به این نصوص کاویده باشد . بلهی با رویکرد گزینش سو گیرانه و جانبدارانه از تاریخ و تراث فقه امامیه فقط به فتوای ابن براج و یحیی حلّی بسنده نموده است و حتی چرایی آن را نیز برای مخاطب بیان نکرده است . در پژوهش های فقه مقارن پیش از استناد به فتوای فقیهی به مثابه نظریه یک مذهب فقهی بایستی جایگاه تاریخی این فتوا با نظریه فقهی مذهب شیعه و چگونگی مواجه فقیهان شیعه با این فتوا را واکاوی نماییم و برایند تاریخ تحلیلی فتوا را مبنای فهم و داوری آن قرار دهیم . ادعای بلهی تشابه یا تماثل فتوای ابن براج با فتوای بخاری در رضاع بهیمه است . تلاش ناکام و سعی نافرجام بلهی در تبرئه بخاری از صدور این فتوا او را به این ادعای تشابه سوق داده است . برایند نقد این مقاله نشان داد که چنین تشابهی میان این دو فتوا بر قرار نیست . در فتوای ابن برّاج به احتمال قوی کراهت عرفی مد نظر است نه کراهت شرعی همانند کراهت استفاده از گوشت حیواناتی چون الاغ , اسب و .... ؛ چون بر پایه فقه عامّه حرمت استفاده از گوشت حیوان شیر خورده از زن در فرهنگ عمومی مردم لبنان در منطقه صور شیوع داشت ابن برّاج در مقام نقد و رد آن بر آمد و قاضی این شهر را یاد آور شد که به بطلان معاملات چنین حیوانی حکم ندهد و شیعیان را نیز درباره حکم مسئله در فقه شیعه آگاهی بخشید . بنا بر این اصل حلیت گوشت بز شیر خورده از زن همچنان ثابت و جاری است و بر فرض حدوث شک در اثر استفاده حیوان از شیر زن همان حلیت سابق را استصحاب می کنیم . شیر زن از جمله نجاسات شرعی نیست که استفاده حیوان از آن سبب تسری نجاست به گوشت حیوان گردد و از این باب حرام یا مکروه شود . از این رو آنچه بلهی به فقه شیعی انتساب کرده است با واقعیت موجود در متون و کتاب های فقهی ابن برّاج انطباق ندارد. و الحمد لله رب العالمین . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad
در کانال طومارِ نقد اندیشه منتشر شد تحلیل انتقادی نگاشته بلهی در نقد فتوای ابن برّاج : از بحران در روش تا تناقض در اصول علی راد بخش (1) تقریر دیدگاه بلهی https://eitaa.com/OstadRad/899 بخش(2) گونه شناسی پژوهش بلهی https://eitaa.com/OstadRad/901 بخش (3-13) نقدها و آسیب ها https://eitaa.com/OstadRad/902 بخش(14) دستاورد https://eitaa.com/OstadRad/924 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @OstadRad