هدایت شده از طومار نقد
فراخوان مقاله علمی - پژوهشی
مجله مطالعات فقه الحدیث وابسته به انجمن حدیث حوزه باهدف توسعه دانش فقه الحدیث و تببین علمی اموزه های حدیثی مکتب اهل بیت علیهم السلام مقاله می پذیرد.
🔷 ارسال مقالات از طریق:
سامانه نشریه مطالعات فقه الحدیث
https://www.sfhadith.ir
🔶 تلفن نشریه: 02532913455
🔶تلفن تماس و ایتا 09124510219
ادرس: قم، بلوار جمهوری اسلامی، کوچه 2، فرعی اول سمت چپ، ساختمان انجمنهای علمی حوزه، طبقه دوم ، انجمن حدیث حوزه
نردبان شکسته (1)
نقد کتاب «سیرة الامام البخاری» عبد السّلام مبارکفوری ؛ از تحریف در عنوان تا اعطای لقب علّامه
✍️علی راد
در بخشی از کتاب اسطوره بخارا به نقد کتاب سیرة الامام البخاری (سیّد الفقهاء و امام المحدّثین) تالیف عبدالسّلام مبارکفوری پرداخته ام . کتاب مبارکفوری از جمله مصادر کتاب طعون و شبهات الشیعة الأمامیة حول صحیح البخاری و الرد علیها تالیف عادل عزازی است که به عنوان پژوهش برتر مقطع دکتری در دانشگاه الأزهر مصر در رشته علوم حدیث معرفی شده است لذا نقد کتاب مبارکفوری در واقع نقد پژوهش عزازی نیز به شمار می¬آید. در این بخش از کتاب پس از شناساندن تبار, دانش اندوزی, استادان , تلاش ها و گرایش ها , تالیفات و جایگاه علمی مبارکفوری در جستار اوّل به کتاب شناخت این اثر در جستار دوّم می پردازد و بر روی عنوان کتاب , زمانه و تالیف اثر, منابع و مصادر , رویکرد , ترجمه عربی آن تمرکز می¬کند. برایند پژوهش اثبات می کند که مبارکفوری پیش از انتشار این کتاب شخصیتی گمنام و ناشناخته بود و تراز و گسترده دانسته های او در حد لقب علمی علّامه نبود لذا این لقب از سوی مترجم عربی این اثر و متاثر فضای انتقادی علیه بخاری در زمان انتشار این کتاب به مبارکفوری اعطا شد تا بر اعتبار کتاب بیفزاید. به همین سان عنوان این کتاب تحریف گردید , واژه الامام در میان عنوان اصلی و عبارت (سیّد الفقهاء و امام المحدّثین ) ذیل آن افزوده گردید . عبارت ذیل عنوان کتاب هم سوی با رویکرد مولف آن در تلاش است دیدگاه نفی فقاهت و اجتهاد از بخاری را به چالش بکشد؛ نام اصلی این کتاب به زبان اردو سیرة البخاری بود که در فرایند ترجمه آن به عربی و انگلیسی دچار دگرگونی گردید.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
اربعین تراز ؛ اربعین انقلاب و تحوّل
✍️علی راد
پدیده پیاده روی زیارت اربعین از آغاز تا فرجام آن, پدیده ای چند وجهی با سویه های در هم تنیده است و نمیتوان آن را صرفا یک پدیده ساده و تک بعدی دانست، بلکه اربعین را میتوان در یک نگاه کامل و جامع , تجلی روح توحید و یکتاپرستی , تبلور قرآن و بازتاب آموزه امامت در عینیت جامعه اسلامی دانست و از اینرو گزاف نیست که ما اربعین را اربعین قرآن و بعثت، معرفت و اندیشه، جهاد و قیام، بصیرت و ایستادگی، آزادگی و وارستگی و اربعین اسارت نفس و تزکیه از هوای نفس بدانیم. از اینرو اربعین را نباید مانند یک پدیده تاریخی محدود و محصور در قرن نخست هجری در نظر داشته باشیم، بلکه اربعین را میتوان اربعین رها از قید زمان و تاریخ و رهایی از هرگونه نگاه انحصاری و محدود دانست.
از مهم ترین سویه های زیارت اربعین حسینی، سویه انقلاب و اعتراض , تغییر مطلوب و تحول اعتقادی زائر و اجتماع اربعینی است که می تواند پیاده روی اربعین را از یک سلوک فردی به یک جریان اجتماعی پویا و اثر گذار در سطح اجتماعی تبدیل کند و زائر اربعین بایستی از فرد گروی عبور و به جریان اربعینی برسد. زمینههای تفسیر اربعین حسینی به اربعین انقلاب و اعتراض در متون و نصوص زیارت اربعین وجود دارد لذا همواره حاکمان جریان جور و طاغوت از این هراس دارند که اربعین به یک ظرف انقلاب علیه جور و ستم و حاکمان جور و فساد تبدیل شود. در گستره تاریخی میبینیم که چگونه امویان و عباسیان از برآمدن یاد، نام، نمادها و شعائر امام حسین(ع) ترس داشتند و محدودیتهایی را برای زیارت مزار شریف آن حضرت ایجاد کردند و در مقابل اهل بیت(ع) همواره در نام، یاد و تعظیم زیارت حسین(ع) تأکید داشتند، اما با توجه به ظرفیت ناپیدا و بیکران زیارت امام حسین(ع)، این زیارت با محدودیتها و رنجها مواجه است. بنا بر این اربعین در یک تحلیل سیاسی زمانی برای برای نشان دادن زبان اعتراض علیه همه بنیادها و نمادهای ظلم و شرک است، و زائران اربعین بایستی با این روح انقلابی و حماسی این پدیده انس بگیرند لذا زیارت اربعین این صرفا محدود به سوگ و عزاداری , پیاده روی و خواندن متن زیارت اربعین نیست بلکه اربعین، اربعین معرفت و بصیرت , حماسه و انقلاب , اعتراض و احتجاج نیز هست علیه هر آنچه که به عنوان فسق و جور در جامعه انسانی و در سطح جهانی است ظهور و بروز پیدا کند. متولیان امر اربعین بایستی نسبت به شعارها، محتواها، نمادها و کاربردهای اربعینی اهتمام لازم را داشته باشند . به نظر میرسد که هنوز ورود جدی به حوزه محتوایی اربعین نکردهایم، زیرا شاهد هستیم که سطح المانها و شعارهای اربعینی هنوز با آن اربعین مطلوب و تراز فاصله دارد، لذا پیشنهاد جدی ما این است که در کنار توجه به مدیریت اجرایی، رفاهی و فرایندهای برگزاری اربعین متولیان امر اربعین به این مهم توجه داشته باشند. اربعین حسینی نماد تضاد و تقابلهایی مانند تضاد و تقابل حق و باطل، تقابل اسلام و شرک، تقابل توحید و کفر و تقابل حسینیان و یزیدیان تاریخ بوده و هست و به نوعی فرصتی برای اندیشیدن درباره چرایی پدیداری این تضادها و تقابلهاست. از اینرو امید است که ما در اربعین این جلوههای تضادها و تقابلها را ببینیم و استشمام کنیم. در حقیقت به دلیل ظرفیتهای عمیقی که در اربعین نهفته است بایستی مورد مطالعه و واکاوی عمیق نخبگان حوزه و دانشگاه قرار گیرد. بدون شک تبیین علمی و روشمند پدیده اربعین از مصادیق احیای امر اهل بیت(ع) است و در این مهم شکی نیست که زیارت اربعین جزء امر اهل بیت(ع) و جزء لاینفک فرهنگ آن بزرگواران است.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
مطالعات اربعین ؛ ضرورت ها و عرصه ها ( بخش اوّل)
✍️ علی راد
درود و سلام خداوند بر حسین بن علی ( علیه السلام ) و یاران با وفایش که با قیام , بیان و خون خود اسلام و انسانیت را معنایی دوباره بخشیدند و حماسه ای بزرگ برای عبرت آیندگان رقم زدند و اینک, در آستانه یادمان اربعینِ آن قیام نجات بخش اسلام و قرآن , آن حماسه پُر از شعور و احساس , و آن تجلیگاه بصیرت و وفاداری قرار داریم که در امتداد عاشورا و غدیر, درس ها و عبرت ها , پیام ها و آموزه های متنوع دینی و انسانی در خود نهفته دارد که باید با درنگ و تامل در آن نگریست و برای امروز و آینده خود و امت اسلام توشه بر گرفت.
اربعین جزء مهم حماسه حسینی و مکمل آرمان و ارزشهای این مکتب است از این رو نباید اربعین را گسسته و بریده از قیام عاشوراء و عاشورا را نباید بریده از بعثت نبوی, غدیر و قرآن تفسیر نمود . آری , اربعین فقط بازگشت و مرور ساده و تاریخی یک عدد نیست , بلکه فراخوانی است بر بازخوانی حماسه عاشوراء و زنده نگه داشتن پیام آن در امتداد تاریخ , تا خفتگان در خوابِ غفلت و جهالت مقدس را از غلتیدن در آغوش جُور و طاغوت و فرو رفتن در حیرت و سرگردانی بیدار سازد و اهالی اربعین , همنوای با حسین بن علی ( ع ) ریشه ها و نمادهای کفر و شرک و ظلم و جُور را از سرزمین اسلام و دیار انسانیت بزدایند . آری و این است اربعین : اربعین قرآن و بعثت , اربعین غدیر و عاشورا, اربعین معرفت و اندیشه , اربعین جهاد و قیام , اربعین بصیرت و ایستادگی , اربعین آزادگی و وارستگی , اربعین رهایی از اسارت نفس و بندگی شهوت , اربعین اعتراض و انقلاب , اربعین آدم تا خاتم , اربعین زمین منهای کفر و شرک ؛ اربعین نماد تقابل حق و باطل , اسلام و شرک , توحید و کفر , حسینیان و یزیدیان تاریخ بوده و هست و خواهد بود است . اربعین روز تبلور تضادها و تقابل های تاریخ است و فرصتی است برای اندیشیدن .
بدون شک تبیین علمی و روشمند ابعاد متنوع پدیده اربعین از مصادیق احیای امر اهل بیت است که بر پایه حدیث رضوی مشمول رحمت خداوند به دعای معصوم است که فرمودند : رحم الله عبدا احیا امرنا . از این رو اهتمام نظری و علمی به اربعین یکی از الزامات نهادهای شیعی و به مثابه ای تکلیف مذهبی بر عهده نخبگان حوزه و دانشگاه است و این مهم از جمله نشانگان تعالی ایمان در جامعه اسلامی است . پدیده اربعین به همان اندازه که مهم , خطیر است به همان اندازه نیز حساس و شکننده است اگر دچار آسیب و انحراف شود و خرافه ها در آن رخنه کند می تواند موجب تضعیف دین شود و از اهداف متعالی خود منحرف گردد .
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
مطالعات اربعین ؛ ضرورت ها و عرصه ها ( بخش دوّم)
✍️ علی راد
مقصود از مطالعات اربعین ؛ تبیین چیستی , ریشه ها , چرایی این پدیده ذو ابعاد از منظرهای مختلف هست . مطالعات اربعین را در یک نگاه می توان به دو گونه کلی برون دینی و درون دینی تقسیم نمود ؛
الف. برون دینی : ظاهر گرایی در مطالعه اربعین و اکتفا به ظهورات و نمادها , عدم الزام مرجعیت قرآن و سنّت در تبیین و تحلیل اربعین در رویکرد برون دینی , تفسیر آزاد از ماهیت و ابعاد اربعین و غفلت از ارتباط و انسجام آن با آموزه های اسلامی از جمله شاخص های این رویکرد در مطالعه و تفسیر اربعین حسینی است .
ب. درون دینی : مرجعیت قرآن و سنّت در تبیین عمیق و روشمند اربعین بر پایه مبانی و اصول دانش های دینی , ارزیابی اربعین با آموزه های اسلامی و ارائه تفسیری منسجم از آن با دیگر مناسک شیعی از جمله اصول و رویکردهای رویکرد درون دینی در مطالعه اربعین حسینی است .
در رویکرد برون دینی اربعین به مثابه یک جریان و اجتماع انسانی – معنوی تعریف می شود که سالیانه یکبار در زمان و مکانی مشخص برای ابراز احساسات و عواطف مذهبی از سوی شیعیان نسبت به امام حسین ( ع ) برگزار می شود . در این رویکرد اربعین صرفاً پدیده ای تاریخمند و ایستا و محدود است . البته این رویکرد به دلیل نگاه خشک و سطحی به پدیده اربعین و عدم درک روشن از ریشه ها و فلسفه اربعین قدرت تبیین عمیق از عمق و قلب این آیین را ندارد و دستاورد تبیین آن از اربعین در حد یک تظاهرات انسانی است حال اینکه اربعین فراتر از این است.
برایند این نگاه ها به اربعین در برون داد این پدیده دینی اثر گذار است و حتی می تواند در یک گذار تاریخی به تقسیم اقسام اربعین و ظهور گونه های مختلف آن چون اربعین پویا و موثر , اربعین ایستا و تاریخمند , اربعین فرد گرا و اربعین امت گرا و ... بینجامد .
متاسفانه از عصر حضور تا کنون - تا دو دهه اخیر - به دلیل شرایط فرهنگی , سیاسی و اجتماعی حاکم علیه شیعیان در طول تاریخ اهتمام روشمند و جامع نگر به پدیده اربعین چندان زمینه لازم برای بروز و طرح در مراکز علمی حوزه و دانشگاه را نیافته است , هر چند در نصوص حدیثی و میراث فقهی , تاریخی , کلامی و عرفانی تشیع می توان داده های مرتبط و متناسب با اربعین را می توان رد یابی نمود ولی به طور مستقل و جدی به این فرهنگ توجه جدی نشده است . در این میان نباید از نقش معدود محققان غفلت نمود که در مقام پاسخ به برخی از ابهامات و نقدها تک نگاری های مهم را درباره اربعین پدید آوردند ولی این آثار نگاه های تک بعدی و محدود به برخی از ابعاد اربعین را داشته و دارند .
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
مطالعات اربعین ؛ ضرورت ها و عرصه ها ( بخش سوّم)
✍️ علی راد
برخی از مهم ترین عرصه های مغفول اربعین پژوهی عبارتند از :
یک. ایجاد ساز وکار و بستر علمی مناسب برای هم اندیشی , و نقد و نظر نخبگان حوزه و دانشگاه درباره ابعاد متنوع پدیده اربعین ( گفتمان سازی اربعین در میان نخبگان).
دو. تبیین علمی و روشمند ابعاد متنوع پدیده اربعین از منظر دانش های مختلف علوم اسلامی و انسانی ( اربعین در آوردگاه علوم انسانی و اسلامی) .
سه. تقویت مرور ادبیات علمی موجود درباره اربعین و ترسیم چشم انداز آینده مطالعات اربعین . ( آینده پژوهی اربعین با نگاه به گذشته و افق آینده ).
چهار. تقویب نگرش چند وجهی و میان رشته ای به پدیده اربعین به منظور تبیین ابعاد متنوع و آموزه های خرد و کلان این پدیده ( رویکرد میان رشته ای در تبیین و تفسیر اربعین).
پنج. استخراج مقولات , جستارها و مدخل های مهم اربعین به منظور نگارش فرهنگ نامه و دانشنامه های مرجع در شناساندن این پدیده چند وجهی به جهان .
شش . تجربه نگاری و تاریخ شفاهی اربعین .
هفت . عرفان اربعین : تبیین ابعاد عرفانی و شهودی اربعین.
هشت . فقه اربعین : تبیین مسائل فقهی اربعین از منظر مذاهب فقهی .
نه. الهیات اربعین: تبیین مبانی کلامی و اعتقادی پدیده اربعین.
ده. تاریخ و تراث اربعین.
یازده. اربعین در نگره مذاهب و ادیان.
دوازده. مطالعه فرهنگی و اجتماعی اربعین.
سیزده. مطالعه سیاسی اربعین.
چهارده. مطالعه تمدنی اربعین.
پانزده. اربعین و تقریب مذاهب و ادیان.
شانزده. اربعین و فرق شیعی.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
عبد الله بن عمر و انفعال فقیهان در واقعه کربلاء
دلالت های تاریخی و گفتمانی
✍️ علی راد
عبدالله بن عمر ( 73 ق ) پسر خلیفه دوّم , شوهر خواهر مختار ثقفی و باجناق عمر بن سعد, هماره به احتیاط و عدم مداخله در حوادث صدر سیاسی پس از رحلت نبوی شناخته شده بود, او با امام علی ( ع ) بیعت نکرد لکن سر انجام با معاویه بیعت نمود ؛ او سر انجام با حیله حجاج بن یوسف از دنیا رفت. بر پایه روایت بخاری , پس از واقعه شهادت حسین بن علی (ع) شخصی از عبد الله بن عمر درباره حکم خون پشه ( پاکی و نجاست یا کشتن آن در ایام حج) سوال نمود . او چون از کوفی بودن پرسشگر اطمینان یافت از پاسخ به سوال او اجتناب ورزید و با لحنی تحقیر آمیز گفت : اینان را بنگرید که اینک از حکم خون پشه ای ناچیز سوال می کنند و نظر شریعت را جویا می شوند حال اینکه فرزند رسول خدا ( حسین بن علی ) را کشتند و هیچ نپرسیدند و دم فرو بستند و این در حالی است خودم از زبان مبارک پیامبر شنیدم که حسن و حسین دو گل خوشبوی او از دنیا بودند . متن این روایت به گزارش بخاری چنین است :
روایت اوّل : « حدثنا موسى بن إسماعيل حدثنا مهدي حدثنا ابن أبي يعقوب عن ابن أبي نعم قال كنت شاهدا لابن عمر وسأله رجل عن دم البعوض فقال ممن أنت ؟ فقال من أهل العراق . قال : انظروا إلى هذا يسألني عن دم البعوض وقد قتلوا ابن النبي صلى الله عليه وسلم وسمعت النبي صلى الله عليه وسلم يقول هما ريحانتاي من الدنيا » (صحيح البخاري , ج 7 , ص 74 ) .
روایت دوّم : « حدثنا محمد بن بشار حدثنا غندر شعبة عن محمد بن أبي يعقوب سمعت ابن أبي نعم سمعت عبد الله بن عمر وسأله عن المحرم قال شعبة احسبه يقتل الذباب فقال أهل العراق يسألون عن الذباب وقد قتلوا ابن ابنة رسول الله صلى الله عليه وسلم وقال النبي صلى الله عليه وسلم هما ريحانتاي من الدنيا» (صحيح البخاري , ج 4 , ص 217 )
تحلیل دلالت ها:
یک. عبد الله بن عمر در مواجه با جریان های سیاسی روزگار خود منطق دو گانه داشت لکن پس از واقعه شهادت حسین بن علی ( ع ) اعتراض خود را آشکار ساخت و نشان داد که این امر خطای بزرگ مسلمین و بر خلاف سنّـت قطعی رسول خدا در تکریم و تعظیم امام حسین ( ع ) بود.
دو.عبدالله بن عمر به فقدان بینش سیاسی شماری از دین ورزان فقه گرا روزگار خود اعتراض داشت که چگونه در مقابل جنایت بزرگ قتل حسین بن علی ( ع ) سکوت پیشه کردند ولی به دنبال تبیین طهارت یا نجاست خون ناچیز پشه هستند !! این افول اندیشه و جمود فکر برای ابن عمر بسیار شگفت انگیز بود.
سه. بر پایه روایت ابن عمر , دستگاه خلافت توانسته بود نوعی وارونگی معکوس در دیانت عوام و دین شناسی نخبگان ایجاد کند به گونه ای که اندیشیدن و پرسیدن درباره حکم خون پیشه در ایام حج یا طهارت یا نجاست آن به مسئله ای بنیادین در فقه فقیهان عراق تبدیل شده بود اما همین نخبگان درباره مسئله بسیار بزرگی چون قتل حسین بن علی ( ع ) دچار نوعی سکوت – انفعال بودند زیرا مسائل واقعه کربلاء هیچ بازتاب و انعکاسی در فقه ایشان نداشت و برای آنها اصل قتل حسین بن علی ( ع ) پرسش بر انگیز نبود .
چهار. به دلالت روایت ابن عمر , سکوت و انفعال در فقه کوفه و گفتمان فقیهان کوفی نسبت به جریان شهادت حسین علی ( ع ) سیطره و هژمونی داشت. این سکوت و انفعال خواسته دستگاه خلافت در زدودن آثار و پیامدهای جنایت بزرگ قتل زاده رسول خدا ( ص ) بود و ابن عمر این سکوت و انفعال را روا نمی دانست زیرا با آگاهی از سنّت وسیره نبوی در تعامل با امام حسین ( ع ) , قتل آن ریحانه نبوی را به هیچ وجه توجیه پذیر نمی دانست .
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
#نکات_حدیثی
💠 ارزش کار حدیثی
🔹 کار حدیث و دفاع از میراث حدیثی امامیه، کار بسیار ارزشمندی است و در عین حال مشکل. شیخ الطائفه، جناب #شیخ_طوسی، محیی مذهب شیعه است. ایشان به بغداد هجرت نمودند و کرسی تدریس در آن شهر برقرار کردند و بر اساس انظار چهار مذهب اهل سنت نیز نظر میدادند. زندگی شیخ طوسی عبرت انگیز است و همهی آثار ایشان از فقه و اصول و رجال و ... و تسلط ایشان بر تمامی علوم بهت انگیز است. وی بعد از آتش سوزی کتابخانهاش در بغداد به شهر #نجف هجرت کرد و حوزه ارزشمند نجف از یادگارهای ایشان است.
🔸وقتی ما نجف بودیم، قبر شیخ طوسی شکافته شد و بدن و کفن ایشان صحیح و سالم بود. مرحوم آقای #خویی که در فقه و اصول پهلوانی بودند، روزی در فکر بودند و وقتی از ایشان علت را پرسیدیم، فرمودند: در فکر هستم که شیخ طوسی که بود و ما که هستیم؟!
🔹احادیث یادگار ائمه معصومین (علیهمالسلام) است و حشر با حدیث #اکسیر_احمر. اثر انس با احادیث این است که وقتی بدن #شیخ_صدوق بعد از هزار سال از قبر پدیدار شد، پیکر ایشان تازه و سالم بود. و وقتی آقا علی مدرس این واقعه را دید، نظرش در باب معاد برگشت.
🔸علامه #مجلسی با بحارش دین و مذهب را زنده کرد. كوچک شمردن زحمات علامه مجلسی در تأليف بحارالأنوار، نشانهی #جهالت است!
📚 برگرفته از فرمایشات حضرت آیت الله العظمی #وحید خراسانی (مدظله) در دیدار دستاندرکاران همایش "واکاوی اصالت میراث حدیثی شیعه" (اردیبهشت 1397)
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
گزیده ای از کتاب حدیث گرایی ابوحنیفه «گسست بین ابوحنیفه و ابوحنیفه متخیل» تالیف عدنان فلاحی
سادت نظريةٌ في القرن الخامس تفيد أن أبا حنيفة كان من "أهل الحديث"؛ لأن فقهه يقوم على أحاديث وأخبار الآحاد، كما انتشر شبهُ إجماع بين العلماء على أن مَن كانوا أقرب زمنيًّا إلى أبي حنيفة اعتقدوا عقيدتهم هذه نفسها في أبي حنيفة، وهي نظرية تجبرنا على ضرورة قبول أنه لم يحدث أي انقطاع معرفي بين ما نعرفه اليوم من مبادئ الفقه الحنفي وتعامله مع الأحاديث النبوية وبين آراء الفقيه المطلق أبي حنيفة في زمانه. يحاول هذا الكتاب، من خلال قراءة متأنية لوثائق تصب في مصلحة النظرية التمامية، إظهار الفرق والتمييز والانقطاع بين "أبوَي حنيفة": أبي حنيفة عند القدماء وأبي حنيفة "متخيَّل" في صورة تطورت خلال الزمن وتُقدَّم اليوم كما تخيلتها مجموعة من المؤرخين والفقهاء والمتكلمين والمحدثين، وكأنها الصورة "الوحيدة" الموافقة للواقع.وقد اقتُبس اسم المفعول "متخيَّل" في عنوان الكتاب من عنوان كتاب السلف المتخيَّل لرائد السمهوري، الذي اقتبس الكلمةَ من أحد أعمال عزمي بشارة باسم الطائفة، الطائفية، الطوائف المتخيَّلة.
أما مصطلح "الحديثية"، فيشير إلى نهج محدّثين وفقهاء من القرن الثالث فصاعدًا، ميزوا أنفسهم بلقب "أهل الحديث"، على الرغم من أن استنباط الأحكام الفقهية من الحديث النبوي لم يكن خاصًّا بهم، بل استخدمته طوائف المسلمين كلها، باستثناء قلة ذكرها الشافعي في كتاب جماع العلم، فها هي كتب الجرح والتعديل زاخرة بأسماء الرواة الخوارج والقدرية والمرجئة وأهل الرأي، ومنهم من وثّقه البخاري، مع أن تصحيح الأحاديث وتطبيقها في مناهج استنباط الأحكام كانت في ميدان آخر؛ إذ أدت الاختلافات في تصحيحها إلى أن يكون عدد المقبول منها متفاوتًا بين جماعة وأخرى، إلى أن حلّ زمن المتوكل العباسي، وفيه استطاعت جماعات متأثرة بمنهج الإمام أحمد ترسيخ نفسها ممثلة وحيدة لأهل الحديث وتهميش الفرق الأخرى، إلى درجة استغراب إطلاق لقب أهل الحديث على المعتزلة، الذين يقول أحد كبار علمائها، وهو القاضي عبد الجبار: "وأما ظنُّ مَن يظن في أصحابنا أنهم ليسوا من أهل الحديث فليس كما قاله". وحاولت هذه الجماعات أيضًا فرض تطبيق منهجها في تصحيح الأحاديث واعتباره الطريقة "الوحيدة" لـ "الحديثية"، ووصم المقاربات الأخرى بالبدعة والانحراف.
يصف الكتاب الصورةَ السائدة اليوم عن "أبي حنيفة الحديثي"، والتي تُظهره متّبعًا نهج الشافعي وأحمد والبخاري وأمثالهم، بالـ "متخيَّلة" تمامًا والمشوَّهة وغير الواقعية، ويذهب إلى أن هناك انقطاعًا جوهريًّا بينها وبين الصورة الحقيقية لأبي حنيفة، الذي كانت حديثيته تختلف اختلافًا جذريًّا عن تلك الرسمية التقليدية. ثمّة دراسات كثيرة حول أبي حنيفة، لكنّ عملَين منها يعدّان من أهم الأعمال التي استقى منها الكتاب موضوع بحثه، وهما مكانة الإمام أبي حنيفة في الحديث، لمحمد عبد الرشيد النعماني؛ ومكانة الإمام أبي حنيفة بين المحدثين لمحمد قاسم عبده الحارثي. ومن المؤلفات المهمة كذلك: أبو حنيفة: حياته وعصره - آراؤه وفقهه لمحمد أبو زهرة؛ والإمام الأعظم أبو حنيفة النعمان لمصطفى الشكعة؛ وأبو حنيفة النعمان إمام الأئمة الفقهاء لوهبي سليمان غاوجي؛ ونشر الصحيفة في ذكر الصحيح من أقوال أئمة الجرح والتعديل في أبي حنيفة لمقبل بن هادي الوادعي؛ وأبو حنيفة بين الجرح والتعديل لشاكر ذيب فياض. إضافة إلى كتاب بالإنكليزية لمحمد أكرم الندوي، وعنوانه: Abu Hanifah: His Life, Legal Method and Legacy. ومن المؤلفات التي خصصت فصولًا منها للحديث عن أبي حنيفة: ضحى الإسلام لأحمد أمين؛ ومن إسلام القرآن إلى الإسلام الحديث لجورج طرابيشي.
فصول الكتاب
خُصص الفصل الأول من الكتاب لعرض موجز عن حياة أبي حنيفة وخلفيته العلمية وطرق تحصيله العلم، واستعراض أساتذته وتلاميذه، والمحن التي مرَّ بها في العصرين الأموي والعباسي. ويتضمن الفصل الثاني أدلة على الانقطاع الكبير بين حديثية أبي حنيفة التاريخي وحديثية أبي حنيفة المتخيَّل، مع ذكر انتقادات مجموعة كبيرة من المحدثين والفقهاء على امتداد القرون من الثاني إلى السادس ثم المعاصرين لأبي حنيفة وبيان صوابها من خطئها. ويركز الفصل الثالث على تفسير أدلة الفصل الثاني وتصنيفها، ونقد أهم مشهورات علم الحديث للمتأخرين في حديثية أبي حنيفة التي تصبّ في مصلحة وجوده المتخيَّل. أما الفصل الرابع فقد خُصص مع خاتمة الكتاب لعرض نتائج البحث، التي تتضمن الكشف عن الفكرة الأساسية منه وهو الانقطاع بين الفقه الحنفي و"الإمام الأعظم" أبي حنيفة، بمعنى آخر: بين أبي حنيفة وأبي حنيفة المتخيَّل. وقد تناول الملحق أهمَّ نظرية مخالِفة لنظرية كتاب الحديثية المتخيَّلة، وهي التي تضمنها كتاب محمد عبد الرشيد النعماني مكانة الإمام أبي حنيفة في الحديث.
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
فردا به یاری خداوند در ساعت یازده و ربع درباره رهیافت اخلاقی و تربیتی به کتاب عیون اخبار الرضا علیه السلام سخن خواهیم گفت. ایده اصلی این بحث تاکید بر سویه ها , لایه ها , مفاهیم و مقولات اخلاقی و ترببتی احادیث این کتاب است که در سراسر آن پراکنده است لذا بر خلاف دیدگاه رایج - که این کتاب را بیش تر به عنوان اثری نقلی در کلام امامیه تلقی میکنند - توجه به احادیث کتاب عیون اخبار الرضا ( ع) در بازیابی برخی از مولفه های نظریه اخلاق وحیانی اجتناب ناپذیر است .
لینک ورود به جلسه مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
هدایت شده از طومار نقد
لینک ورود به جلسه مجازی:
https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
گزارش خبر گزاری ایکنا از نشست علمی امروز : کتاب عیون اخبار الرضا (ع) به مثابه کتاب اخلاق و تربیت
بازنمایی اخلاق ناب قرآنی و نبوی در سیره رضوی
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در دوران امامت امام رضا(ع) اخلاق پررنگ است، گفت: ایشان آگاهانه به دنبال تثبیت مکارم اخلاق در جامعه بودند و خودشان هم برترین شخص در تخلق به اخلاق بودند. برخی قائل بودند که قدرت و سیاست بر اخلاق سیطره دارد ولی سیره رضوی اخلاق ناب قرآنی و نبوی را بازنمایی کرد و به عبارتی امام رضا(ع) انقلاب اخلاقی را به عینیت رساندند.
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین دکتر علی راد، استاد دانشگاه تهران، هفتم شهریورماه در همایش ملی اخلاق و تربیت در سیره و معارف رضوی که از سوی دفتر قم بنیاد علمی پژوهشی آستان قدس رضوی در حال برگزاری است به موضوع «عیون اخبارالرضا کتابی به مثابه کتاب تربیت و اخلاق» پرداخت و گفت: در حوزه عیونپژوهی باید اعتراف کنیم که در این نیم قرن کارهای فاخری انجام ندادهایم البته در زمینه تصحیح و تعلیق و ترجمه آن کارهای فاخری شده است ولی این کتاب در فرهنگ عمومی بین شیعه شناخته شده نیست. وقتی گفته شود منابع اخلاق نقلی و تربیتی را نام ببرید این کتاب معرفی نمیشود لذا بحث اصلی بنده تاکید بر این رهیافت مغفول و کمتر شناخته شده است. وی افزود: دیدگاه غالب و رایج نزد پژوهشگران این است که کتاب عیون کلامی تاریخی است زیرا بیشتر روایات در حوزه خدا و پیامبر(ص) و امامشناسی و موضوعات دیگر کلامی است و مباحث زیاد دیگری هم تاریخی و مرتبط با سبک زندگی امام رضا(ع) است. البته هر چند شیخ صدوق در این کتاب بابی را به بیان اوصاف اخلاقی حضرت رضا(ع) اختصاص داده است ولی در ابواب دیگر کتاب عنوان اخلاق و تربیت را به مثابه یک مسئله شیخ صدوق مشاهده نمیکنیم. استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: اعتقاد بنده این است که میتوان براساس روش تحلیل مضمون این رهیافت را تکمیل کنیم و نشان دهیم این کتاب با وجود کلامی و تاریخی بودن، کتابی تربیتی و اخلاقی هم هست. در بین عیونپژوهان، این شهرت وجود دارد که کتاب در مورد توحید و کرامات امام رضا(ع) است و خطب توحیدی والایی دارد ولی نظر بنده این است که این رهیافت قابل تعدیل است. برجستهشدن مباحث کلامی این کتاب نافی سویههای اخلاقی و تربیتی در آن نیست و جمع میان این دو سویهها، از نظر عقلی و منطقی ممتنع نیست.
انس مداوم امام رضا(ع) با قرآن
راد با بیان اینکه سخنان و رفتار امام رضا(ع) همانند قرآن ذوابعاد و دارای لایههای متنوع و پیچیده است، تصریح کرد: مشخصه امام رضا(ع) انس مداوم ایشان با قرآن کریم است که مشهور شده است؛ وقتی امام رضا(ع) را وصف میکنند به عنوان فردی است که سخنان و رفتار او دارای بنیادهای قرآنی است؛ این ویژگی در ائمه دیگر هم هست ولی در مورد امام رضا(ع) خیلی مشهور است؛ آن حضرت در مناظراتشان در بحث آیاتی از سوره فاطر با آمادگی کامل وارد بحث شدند که شگفتآور است زیرا موضوعات مناظره را مامون تعیین و به همه اعلام میکرد ولی امام رضا(ع) را بیخبر میگذاشت و ناگهان ایشان را به مجلس مناظره میکشاند ولی باز میبینیم سخنان امام، شاهکار است؛ ایشان ثابت فرمودند که حدیث ثقلین وامگرفته از آیات ۳۱ تا ۳۳ سوره مبارکه فاطر است.
وی با بیان اینکه سوگمندانه این آیات در مطالعات کلامی مورد غفلت است با اینکه محور یکی از مناظرات امام رضا(ع) است، گفت: ایشان تفسیر قرآن به قرآن از این آیات ارائه کردند تا جایی که خصم اعتراف کردند که خداوند دست ما را از دامن شما کوتاه نکند، بحث این آیات وارث کتاب است که امام(ع) بر خلاف مخالفانشان فرمودند که وارث کتاب، عترت خاصه است و این را با آیات قرآن ثابت کردند. در حدیث چهارم از باب ۴۴ کتاب عیون آمده است که حضرت رضا(ع) هر سه روز یکبار ختم قرآن میکردند و گفته شده است که همه سخنان و رفتار ایشان مبتنی بر قرآن بود که البته امام باقر(ع) بنیانگذار این روش بودند و فرمودند هر وقت من حدیثی خواندم از من بپرسید که مستندات قرآنی آن چیست.
راد افزود: قرآن در جان و اندیشه و فکر امام رضا(ع) حضور تام و تمام داشت و نیازی به احضار نبود کما اینکه لب مبارک امام حسین(ع) و سر بریده ایشان هم در مسیر کوفه و شام قرآن میخواندند و در طول حرکت عاشورا هم این مسئله موج میزند. میزان و بسامد استنادات قرآنی امام رضا(ع) شاهکار است زیرا ایشان در مناظره با یک عالم اهل سنت نمیتواند به روایات خودشان و اجدادشان مراجعه کنند ولی قرآن، فصلالخطاب است لذا گفتار امام رضا(ع) قرآنی است.👇👇
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه ایشان در فرمایشی فرمودند اگر خواستی زن خود را طلاق بدهی بده ولی بدان «وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا»، اظهار کرد: یعنی اگر قانون نتواند حق را به صورت کامل ادا کند ولی تو بدان خداوند احاطه بر همه اعمال و رفتار بین شما و همسرتان دارد لذا طلاق ندهید ولی اگر دادید به معروف و احسان باشد.
وی با بیان اینکه سبک قرآن تلفیق کلام، فقه و اخلاق است و در تحلیل عیون هم باید این روش را به کار ببریم، افزود: در گفتمان علمی دوران امام رضا(ع) مرز بین دانشهای مختلف مانند قرون هفتم به بعد جدا نبوده است و درهم تنیدگی وجود داشت لذا شیخ صدوق هم قصد تفکیک احادیث را به صورت موضوعی نداشته است و ملاک و معیار او غرر و نفاست حدیث است یعنی روایتی که برجستگی خاصی دارد.
سبک تعلیمی امام رضا(ع) سبک قرآن است
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه همچنین سبک تعلیمی حضرت رضا(ع) همان سبک تعلیمی قرآن است، گفت: یعنی توجه به تعهدات اجتماعی، احساسات و عواطف و عقلانیت و ... در تعلیم با هم است و انسان با همه ابعاد وجودی لحاظ میشود و شور و احساس در کنار عقلانیت مورد توجه است و احادیث امام رضا(ع) هم اینطور است.
وی افزود: مثلا در مناظره با عمران صابی اخلاق موج میزند؛ عمدتا مناظرات با این هدف است که فرد طرف مقابل را شکست بدهد به همین دلیل الان مناظرات علمی شکل نمیگیرد؛ امام رضا(ع) با عمران در نهایت تواضع و فروتنی و با ارسال یک مرکب خاص و هدایای ویزه با او برخورد کرد یعنی امام همه ابعاد را لحاظ فرمودند.
راد بیان کرد: چون اخلاق و تربیت نزد علمای گذشته تا قبل از اخلاق ناصری جدی گرفته نشده بود لذا احادیث اخلاقی هم مورد توجه نبوده است؛ البته ادعای بنده این نیست که کتاب عیون کتابی تخصصی در عرصه تربیت و اخلاق است و مدعی نیستم که هدف شیخ صدوق هم گزینش روایات اخلاقی بوده است ولی معتقدم که منبعی مهم در مباحث اخلاق و تربیت است و نباید از آن در تبیین نظریه اخلاق وحیانی به ویژه اخلاق اجتماعی غفلت کنیم.
وی تاکید کرد: بخش عمده احادیث این کتاب مرتبط با دوره ولایتعهدی امام و روایاتی است که حضرت در اجتماعات آن را بیان فرمودند مانند خطب امام علی(ع) در دوره حکومتشان که برونداد اخلاق اجتماعی در آن برجسته است زیرا اخلاق اجتماعی محصول کنش اجتماعی امام(ع) است.
راد با بیان اینکه کتاب عیون واقعا مروارید و ستاره است و شکوه امامت را به تصویر کشیده است به همان اندازه هم اخلاق و تربیت اسلامی را ترسیم کرده است که میتوان آن را به دنیا معرفی کنیم، تصریح کرد: تقریبا دوهزار و ۴۰۰ حدیث از امام رضا(ع) به ما رسیده که نزدیک به هزار حدیث از کتاب عیون است یعنی یک سوم آن؛ وقتی کتاب عیون مطالعه شود اخلاق تربیت برای حضرت رضا(ع) بسیار مهم و در متن و جوهره زندگی حضرت رضا(ع) است و اخلاق به مثابه ابزار برای مدیریت زندگی دیگران و کنترل اجتماعی نیست مثلا گاهی زهد در جامعه رواج یافته است تا مردم در تنگنا باشند و توان اعتراض نداشته باشند یعنی زهد اهرم کنترل اجتماعی شده است.
راد بیان کرد: الان هم گاهی گفته میشود که پیامبر(ص) و ائمه(ع) زاهد بودهاند و شما هم باشید یعنی به ما میگویند ثروت باید در دست دیگران باشد و شما همیشه نیازمند و یکی از دلایل عقبماندگی مسلمین در بحث فقرزدایی همین تفکر نادرست است.
امامت اخلاقی
راد افزود: امامت و شخص امام در کنش و وظیفه در امتداد نبوت است؛ امامت حضرت حضرت رضا(ع) بسان بعثت نبی مکرم بود و ویژگی بعثت نبی اعظم(ص) انقلاب اخلاقی بود لذا اعجاز اخلاقی را به پیامبر(ص) نسبت دادهاند و امامت امام رضا(ع) امامتی اخلاقی است. از این رو حضرت رضا(ع) آگاهانه به دنبال تثبیت مکارم اخلاق در جامعه بودند و خودشان هم برترین شخص در تخلق به احلاق بود و امامت اخلاقی داشتند.
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: دوره امام رضا(ع) دوره التقاط اخلاقی بود یعنی برخی دنبال سودگرایی اخلاقی بودند؛ برخی هم تحت تاثیر جریانات شبه عرفانی، زهدگرایی میکردند مانند قلندریه و ... که به امام رضا(ع) انتقاد داشتند که چرا شما شیکپوش هستید یا برخی مانند مرجئه به اصالت اخلاق قائل نبودند و یا برخی دنبال اخلاق خودبنیاد یونانی بودند؛ برخی قائل بودند که قدرت و سیاست بر اخلاق سیطره دارد لذا مخلوطی از این تفکرات وجود داشت ولی سیره رضوی اخلاق ناب قرآنی و نبوی را بازنمایی کرد و به عبارتی ایشان انقلاب اخلاقی را به عینیت رساند. 👇👇
وی تاکید کرد: امام رضا(ع) در تعریف ایمان، اصرار بر اخلاقگرایی داشتند برخلاف کسانی که عمل به فقه را مصداق ایمان میدانستند لذا جامعه دچار نابهنجاریهای اخلاقی شده بود. دستگاه خلافت عباسی هم مبتنی بر نظریه جدایی اخلاق از سیاست خود را ملزم به اخلاق نمیدانست و از اخلاق برای کنترل اجتماعی استفاده میکرد ولی ایشان نشان داد که اخلاق از سیاست جدا نیست و حاکم اسلامی هم باید مانند دیگران پیرو اخلاق باشد.
راد در پایان تصریح کرد: امام رضا(ع) نظریه در هم تنیدگی را در برابر نظریه گسست اخلاق مطرح کردند؛ ما دین و اخلاق و فقه را تفکیک میکنیم در حالی که امام اینطور نبودند. یعنی اخلاق با سایر اعضای دین در هم تنیده است و در همه عرصهها از جمله تجارت، دوستی و دشمنی و مناظره و علم باید رعایت شود یعنی انسان مؤمن در هر قلمرویی کنش داشته باشد نیازمند این اخلاق است و اخلاق جزء جداییناپذیر در اعمال انسان در خلوت و جلوت و در هر جایی است لذا در نظریه امام رضا اخلاق با خدا، خود، دیگری و محیط زیست و حیوانات هم وجود دارد.
لینک دانلود از ایکنا :
https://B2n.ir/z78186
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
@OstadRad
📸 گزارش تصویری روز اول ۴
همایش ملی اخلاق و تربیت در سیره و معارف رضوی...
🗓 ۷شهریور ۱۴۰۳
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
🔹 کانال اطلاع رسانی اخبار و برنامه های سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم 👇
🆔@scorazavi