🟢 چکیده ای از مطالب
🔻 اولین پیش نشست
کنگره بینالمللی نظام نوین جهانی
🔔 نشست تخصصی:
دین و اقتدار فرهنگی و نقش آن
در هندسه جهانی
حجت الاسلام دکتر علی راد
دانشیار دانشگاه تهران :
• باید به این پرسش پاسخ دهیم که آیا هر دین وحیانی حوزه فرهنگ را جزء قلمرو خود میداند یا خیر یعنی آیا دین به صورت مستقیم دخالت ندارد و آن را به عقل موحدان و یا یک امر عرفی واگذار کرده و یا جزء منطقةالفراغ دین است؟ و در این صورت ما براساس اصول حاکم بر آن دین میتوانیم فرهنگ را مدیریت کنیم.
• حدود 15 سال قبل، مقالهای به نام بمب حجاب منتشر و در آن تاکید شد که حجاب به عنوان یک امر فرهنگی، محل نزاع و اختلاف است و در جامعه سنتی مانند ترکیه موفق شدند حجاب را از بدنه اجتماعی جدا کنند؛ یعنی مقولات فرهنگی اینطور است لذا باید نسبت دین و فرهنگ برای ما روشن شود البته پیشفرض ما این است که دین به فرهنگ هم توجه دارد.
• باید به تمایزات انسان مدرن و سنتی توجه لازم را داشته باشیم زیرا اقتدار فرهنگی بدون توجه به مختصات انسان مدرن و نیازهای او صرفا در حد اقتدار شعاری خواهد بود و واقعی نیست، گفت: اگر سخن از اقتدار فرهنگی در سطح جهانی است موضوع ما انسان مسلمان نیست و حتی وقتی مسئله ما انسان فرهنگی است، انسان فرهنگی جهان اسلام هم تنوع دارد و فراتر از آن ما با گونههای مختلف انسانی در سطح دنیا مواجه هستیم و خیلی از مقولات فرهنگی که از نظر ما ضد ارزش است در نزد آنها ارزش است.
◀️ ادامه مطالب👇👇
• وقتی انسان را به لحاظ انسانشناسی حیوان ناطق بدانیم و یا حی متاله دقیقا دو گفتمان و تعریف متفاوت از انسان خواهیم داشت و انی دو تعریف متفاوت دو فرهنگ مختلف ایجاد میکند. ارائه الگوی اقتدار فرهنگی به لحاظ مدل متنوع خواهد بود.
• زمانی میتوان از اقتدار فرهنگی حرف زد که دچار معضل فرهنگی شده باشیم، به عبارتی چرا الان مباحث فرهنگی برای ما جدی است زیرا احساس میکنیم فرهنگ دینی دچار آسیب و مسئله شده است از این رو رویکرد انتزاعی به فرهنگ، پاسخگوی مسائل امروز ما نخواهد بود. الگوی قرآنی، جمع همگامی و اثرگذاری در داخل و بیرون است اگر دنبال عینیت و تحقق فرهنگ اسلامی هستیم.
• صیانت از اقتدار نیازمند منطق است، همچنین باید ساختار و ادبیاتی نسبت به مقوله تغییر فرهنگی ایجاد کنیم، کما اینکه سیدجمالالدین اسدآبادی بعد از قرون متمادی از نزول این آیه شریفه«إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ» آن را از بعد فردی خارج و ساحت اجتماعی به آن بخشید.
• برای ایجاد انقلاب فرهنگی باید به متغیرهای مؤثر در فرهنگ توجه داشته باشیم، در بحث اقتدار فرهنگی معتقدم اساسا به ویژه آموزههای کتب وحیانی و سنت و سیره پیامبران اولوالعزم ناظر به نیازها و چالشهای فرهنگی انسان معاصر خود بوده است و رویکرد ما به قرآن کریم و سنت و سیره نبوی هم باید اینطور باشد زیرا اگر اسلام قصد داشته به مسائل مورد نیاز انسان معاصرش بیتوجه باشد و صرفا به کلیات ابوالبقاء بپردازد تغییر و تاثیری ایجاد نمیکرد.
◀️ ادامه مطالب👇👇
• فقه اسلامی در دوره تدوین(اعم از سنت و احادیث و آراء صحابه و تابعین) ناظر به نیازها و چالشهای دوره خود بوده است و تفسیر فرهنگی از قرآن یا سیره فرهنگی ائمه اطهار(ع) به این معنا نیست که بگوییم قرآن و آنها چه گفتهاند بلکه باید بگوییم الان چه میگویند؟
• یات متعددی در قرآن در مقام بیان اقتدار و اصول فرهنگی هستند، مثلا آیه شریفه و اعدوا لهم مااستطعتم من قوه؛ قاعده نفی سبیل و نفی شرک، الاسلام یعلوا، انتم الاعلون فی الارض؛ همه این آیات نشان میدهند که ما باید به عنوان یک الزام سراغ اقتدار فرهنگی برویم؛ اگر میخواهیم جامعه قرآنی داشته باشیم حتی افرادی چون بنده که کار علمی هم میکنند باید به اقتدار علمی و فرهنگی بیاندیشند و حتی این مسئله میتواند مطالبه نظام از نهادهای علمی خود باشد.
• برای اقتدار فرهنگی نیازمند زمانشناسی هستیم؛ شاید الان مرکز مطالعات فرهنگی داشته باشیم ولی مرکز رصد چالش و تغییرات فرهنگی انسان معاصر را نداریم و به همین دلیل نمیتوانیم اقتدار خود را حفظ کنیم. همچنین باید خوانشی از اسلام ارائه دهیم که متناسب با نیازهای انسان معاصر باشد.
◀️ ادامه مطلب👇👇
• وظیفه امامت هم جهاد فرهنگی است و ما نیازمند چنین خوانشی از نبوت و امامت هستیم و در نهایت برای اقتدار فرهنگی نیازمند انطباق آموزههای فرهنگی اسلام با مسائل روز هستیم؛ چالشی که الان داریم واگذاری منطق اجرا به غیرنخبگان اسلامشناسی است، ربا را به نهاد بانک واگذار کردهایم و هنوز هم ربا وجود دارد یا یکسری مسائلی را که در اسلام جنبه الزام ندارد ولی ما آن را جرمانگاری میکنیم و عملا اقتدار خودمان را خودمان به چالش میکشیم.
• در الگوی دروندینی قرآن کریم و سنت و سیره نبوی نیازمند بازخوانی دقیق و به روزرسانی مفاهیم آن است، قرآن کریم یک انسان آلوده عصر جاهلی را به انسانی متعالی و کارآمد تبدیل کرد و در الگوی بروندینی هم باید از تجارب بشری در فرهنگهای مختلف استفاده کرده و از طریق مهندسی معکوس از خوبیهای آنها بهره ببریم.
• اگر سخن از فتوای فرهنگی داریم یعنی فقه باید الان نسبت به یک چالش فرهنگی پاسخگو باشد؛ به نظر بنده زمانی فقه و فقیه معنا دارد که آن فقیه و آن فقه در حوزه فرهنگ کاملا اشراف فرهنگی داشته باشد؛ اینکه نوعی سکوت در حوزه و دانشگاه نسبت به حوادث اخیر کشور داریم معلول نبود چنین رویکردی است زیرا ما معمولا خوانشی از اسلام را داریم که میگوید چه گفته است ولی نمیگوییم الان چه میگوید.
• اینکه ما منتظر باشیم تا یک چالشی در هر زمینهای از جمله فرهنگی رخ دهد و بعد دنبال درمان آن باشیم، به ین حکمرانی نمیگویند، معمولا ما گرفتار انفعال فرهنگی هستیم؛ سیاستگذاریهایی میشود ولی عمدتا ناظر به گذشته است؛ اگر به اسناد فرهنگی توجه کنیم معمولا به ایران ده سال قبل توجه کرده است نه ایران امروز چه رسد به آینده ایران و فرهنگ جهان اسلام و آینده دنیا.
• جهاد فرهنگی از مطالبات اصلی قرآن کریم است و مقام معظم رهبری هم بر این مسئله توجه فرمودند؛ ما معمولا جهاد را با قتال با کفار یکی میبینیم ولی جهاد لزوما دست به سلاح بدن نیست، بنده معتقدم باید از خوانشهای جبری و نظامی از اسلام اجتناب کنیم تا ویترین معرفی اسلام عجیبن با خشونت در نزد دیگران نشود.
◀️ ادامه مطالب👇👇
🔰 گزارش تصویری بیست و دومین دوره از دوره های کوتاه مدت مؤسسه امام هادی (علیه السلام)
🔻 دوره «خاورشناسان و تفسیر امامیه» از سلسله دوره های کارگروه قرآن، باارائه حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی راد، از یکم اسفند ماه ۱۴۰۱ ه.ش در حال برگزاری می باشد.
❖ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❖
#گزارش_تصویری
#دوره_بیست_و_دوم
#علی_راد
#قرآن
@emamhadi_qom
هدایت شده از مؤسسه امام هادی علیه السلام _ قم
هدایت شده از مؤسسه امام هادی علیه السلام _ قم
🔻 بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی برگزار می نماید/ پیش نشست علمی همایش احیاگر حدیث
🔸 جایگاه نقد در تفسیر پرتوی از تفسیر اهل بیت(ع)
🔸 ارائه کننده:
🎤 حجتالاسلام دکتر علی راد
🔸 دبیر علمی
🎤 حجتالاسلام دکتر حسن زاده گلشانی
🗓 چهارشنبه ۱۰ اسفند۱۴۰۱
⏱ ساعت ۱۳:۴۵ - ۱۲:۳۰
🖥 لینک ورود به جلسه
https://www.skyroom.online/ch/scoaqr/qom
🔍 آدرس
قم- چهار راه شهدا ابتدای خیابان صفائیه ساختمان سازمان علمی و فرهنگی آستان قدس رضوی ☘️
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
درآمدی بر اصول و کارکرد نقد در الصحیح من سیرة الإمام علی«ع» سید جعفر مرتضی عاملی
چکیده: محقق عاملی از سیره نگاران معاصر امامیه در الصحیح من سیرة الإمام علی(ع) دارای نظریه خاص در نقد و سنجش گزارشهای تاریخی- حدیثی است؛ این نظریه بر اصولی استوار است که اساس نظریه وی را در نقد تشکیل میدهند؛ همچنین پیامدهایی را برای محقق عاملی در سیره نگاری علی(ع) به ارمغان آورده است. مسئله اصلی این پژوهه بازیابی و تحلیل استنادی اصول و کارکردهای نظریه نقد در الصحیح من سیرة الإمام علی(ع) است. مهم ترین اصول نظریه نقد محقق عاملی جامع نگری، اعتدال، اصالت، احتیاط، تاریخگذاری، قرآن محوری و جریان شناسی است. پیرایش نصوص، دفاع از فضائل، پاسخ به شبهات، نوآوری و ابداع و آموزه شناسی از جمله کارکردهای نظریه نقد محقق عاملی در سیره نگاری علی(ع) است. برآیند پژوهش تأکید بر روشمندی محقق عاملی در نقد السیره و توصیف ابعاد سیره نگاری تحلیلی- انتقادی الصحیح من سیرة الإمام علی(ع) است.
کلیدواژهها : نظریه نقد, سیره نگاری انتقادی , جعفر مرتضی عاملی , سیره امام علی(ع).
آینه پژوهش , دوره 30، شماره 179 - شماره پیاپی 179 , آذر و دی 1398 , صفحه 69-97.
https://jap.isca.ac.ir/article_69482.html
200212_1759.mp3
21.22M
🔸 صوت جلسه
🔻 پیش نشست علمی همایش احیاگر حدیث
🔸 جایگاه نقد در تفسیر پرتوی از تفسیر اهل بیت (ع)
🔸 ارائه کننده:
🎤 حجتالاسلام دکتر علی راد
🔸 دبیر علمی:
🎤 حجتالاسلام دکتر حسن زاده گلشانی
🗓 چهارشنبه ۱۰ اسفند۱۴۰۱
⏱ ساعت ۱۳:۴۵ - ۱۲:۳۰
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه ۱۲ اسفند در نشست علمی «جایگاه نقد در تفسیر آیتالله ریشهری» گفت: تنها تفسیر قلمی آیتالله ریشهری این مجموعه یعنی تفسیر پرتوی از تفسیر اهل بیت(ع) است؛ گرچه ایشان تفاسیر پراکنده و مختصر داشته و هدف بحث بررسی جایگاه نقد در تفاسیر به خصوص این تفسیر است.
وی با بیان اینکه نقد در ادبیات علمی ما وجهه نامناسبی پیداکرده و صرفاً متوجه نارساییها و کاستیهاست، تصریح کرد: نقد به هیچ عنوان بار منفی ندارد و در مقام بیان کمبود و نقایص نیست و نسبت به طرفین مثبت و منفی، خنثی و فرایندی برای دستیابی به تعیین ارزش یک نوشته یا یک پدیده است. نقد نوعی همترازی با نویسنده و سپس داوری درباره اثر است و جایگاه سترگی در فرهنگ اسلامی دارد و موجب پویایی تمدنی و از آموزههای دین است و در روایت بیان شده «اخلص العمل فان الناقد بصیر» و نقد جزء سنتهای اسلامی، دینی و الهی است. نقد یکی از قواعدی است که میتواند جلوی انسداد علم را بگیرد و رشد دهد نه صرف پژوهش و آموزش.
علم بدون نقد علم نیست
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران تصریح کرد: نویسندهای که نگاه انتقادی به خود ندارد یا منتظر نگاه نقادانه دیگران نیست در دنیای فاقد علم و اندیشه زیست میکند. ما در مطالعات تفسیری منهجی داریم که از آن با عنوان المنهج النقدی در آثار مستشرقان یاد میشود. در برخی گرایشهای تفسیری مفسر حرف خودش را بیان کرده است و رد میشود و نسبت به نوشته رقیب و انظار دیگران و پسینی و پیشینی بودن آرای دیگران نظری ارائه نمیدهد، ولی در منهج نقد، اولاً مفسر باید به جایگاه نظری و تاریخی تفسیر خود بنگرد؛ یعنی بداند در کجای تاریخ تفسیر این آیه ایستاده است؛ این کار باعث جلوگیری از توهم میشود و فرد تصور نمیکند که او اولین فردی است که چنین نظری را ارائه کرده است. کسانی که نگاه انتقادی ندارند دچار توهم در نظریه و ابداع و ابتکار میشوند، زیرا پیشینه را ندیدهاند؛ در منهج نقدی مجبوریم که آرای دیگران را بیاوریم. بنابراین امروزه یکی از سنجشها و معیارها، توجه به شاخص نقد است و اینکه چقدر گفتار تفسیری به نقد توجه میکند.
رئیس دفتر سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی در قم گفت: درباره کتب تفسیری و جوامع روایی و آثار ماثور این پرسش وجود دارد که آیا انتظار نقد از آن داشتن انتظاری معقول و منطقی و خردورزانه است؟ دو پاسخ وجود دارد؛ اول منفی است، زیرا گرایش تفسیر روایی صرف درصدد جمعآوری یکسری روایات ذیل آیات است؛ مثلاً بحرانی در البرهان احادیث مرتبط با آیه را ذیل آن آورده است و درباره اینکه اهل سنت و دیگران چه مواردی را مطرح کردهاند نظری ندارد؛ این نگاه غالب و در این صورت این تفاسیر عاری از اجتهاد و نقد است.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: در حالی که تفاسیر روایی تهی از اجتهاد و خالی از نقد نیست و امروزه بازتابهای اجتهاد در این تفاسیر دیده میشود و گاهی یک سر و گردن از تفاسیر اجتهادی محض بالاتر است، زیرا هم اجتهاد در روایت لازم است و هم اجتهاد در فهم قرآن کریم تا وجه اجتهادی را در این نوع تفاسیر نشان دهم. متأسفانه این تفاسیر را رمی بر اخباریگری محض در حوزه و دانشگاه و صرفاً آن را جمعآوری یکسری روایات ذیل آیات میدانند، در صورتی که نوعی اجتهاد حداقل پنهان در این تفاسیر وجود دارد. حال آیا تفسیر آیتالله ریشهری یعنی تفسیر پرتوی از تفسیر اهل بیت(ع) در کدام یک از این دو رویکرد قابل جانمایی است؟👇👇
نقد محتوایی روایات
وی اظهار کرد: نقد محتوایی مانند نقد دلالی احادیث از جمله کارهای دیگر ایشان در این تفسیر است و این تفسیر نمونه موفقی از نقد محتوایی در احادیث تفسیری محسوب میشود. همچنین اعتبارسنجی منطوق و مدلول احادیث تفسیری از دیگر کارهای ایشان است. در تفسیر بسمله احادیث را به چند دسته تقسیم میکند که نشانه ذهن سازمانمند و منظم ایشان است. از منظر وی، طبق یک دسته از احادیث، بسمله مختص قرآن نیست و در همه کتب آسمانی وجود دارد و دسته دیگر جزء اختصاصات پیامبر(ص) و یک دسته هم به سلیمان نسبت داده شده است؛ ایشان تعارض بین احادیث را اینجا برطرف کرده یا در موضوع اعظم آلایه هم اختلاف روایات را برطرف و هم وجه جمع را ارائه کرده است.
راد بیان کرد: از منظر ایشان اگر حدیثی با مبانی عقلی، نه عقل خودبنیاد تعارض داشته باشد آن را غیرمعتبر میداند؛ وقتی ویژگیهای صراط مستقیم را برمیشمارد بر لزوم هماهنگی آن با موازین عقلی و علمی تاکید کرده و آورده است که اساس در دستورات انبیاء چیزی ضد عقل وجود ندارد. بنابراین گزارشهایی که عقل آن را صددرصد رد کند مورد قبول نیست. همچنین در احادیث مرتبط با حمددرمانی و شفابخشی سوره حمد، بحث مفصلی دارد و چون از نظر سند، حدیث صحیح است وارد مفهوم محتوا شده و مفهومی قابل انطباق با عقل ارائه کرده است و ایشان قائل به تاثیر فیالجمله به نحو اقتضای سوره حمد در شفا هستند؛ یعنی نمیتوان شفابخشی آن را رد کرد، ولی اگر شرایط وجود داشته و موانع منقضی باشد محقق خواهد شد.
وی تاکید کرد: آیتالله ریشهری همواره ادب نقد را پاس داشته و قلم را از حریم عفاف بیرون ننهاده است و از جدل و تخریب و انتقاد حتی به شکل پنهان و اشاره خودداری میکند و یکسره به رمی نظر رقیب نپرداخته و تقریر کامل نظریه رقیب را آورده است و بعد آن را نقد میکند.
تفسیر آیتالله ریشهری، تفسیری اجتهادی
وی افزود: این تفسیر در طبقهبندی و گونه دوم قرار میگیرد و افزون بر لایههای اجتهاد پنهان، نقد صریح و آشکار را در آن شاهدیم. تبیین رابطه احادیث با یکدیگر، ارزیابی و نقد نظریات تفسیری ناهمسو، استخراج نظرگاه قرآن با استمداد از احادیث از جمله بازتاب اجتهاد انتقادی در این تفسیر است. لذا تفسیر ایشان روایی ـ اجتهادی محسوب میشود و جایگاه نقد در این تفسیر جایگاه قابل توجهی است.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه نقد یا علمی است یا غیرعلمی، یعنی شبهعلمی است، گفت: در این مجموعه نقد غیرعلمی و شبه علمی ندیدم. این تفسیر روایی، تحلیلی و اجتهادی است و بیش از نیمی از این تفسیر، احادیث تفسیری اهل بیت و گاه از عامه و اهل سنت و نیم دیگر هم نظر شارحان و قاریان و لغویون و... است. از جمله نکات این تفسیر، قلمی کردن ۷۰۰ صفحه درباره ۷ آیه سوره مبارکه حمد است. روایات محور این تفسیر هستند و کمتر صفحهای وجود دارد که روایتی نداشته باشد یا به یک روایت ارجاع نشده باشد. این تفسیر برآیند تدبر انتقادی و تحلیل و تفسیر روایی است. ایشان تفسیر را نه صرفاً از روی تحقیق، بلکه از روی تدبر و تفکر به ویژه در جایگاه نقد آورده است.
رئیس دفتر قم سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی گفت: در نقد سندی، چالش اصلی احراز اعتبار صدور حدیث از سوی معصوم است؛ یعنی آیا میتوان حدیثی را به معصوم نسبت داد و اطمینانآور است و اگر نباشد مصداق افترا به بزرگان خواهد بود. نقد سند و منبعی در خدمت این امر است و جرح و تعدیل، دانش رجال، راویشناسی و... بهسان ابزار در خدمت حل آن مسئله است.
تلاش برای احراز وثاقت حدیث
راد بیان کرد: بررسی تفسیر سوره حمد آیتالله ریشهری نشان میدهد که احراز وثاقت صدور احادیث و انتساب به معصوم از جمله اصول ایشان بوده و تلاش کرده تا اعتبار حدیث را احراز کنند لذا نقد جایگاه ممتاز و کارکرد فعالی را ایفا میکند. روش ایشان در ارزیابی اسناد احادیث تفسیری، اکتفا به رای رجالی خودشان و گاه همراه با مستند رأی رجالی و نقد سندی است و سوگمندانه ایشان در این تفسیر از تفصیل فرایند دستیابی به نظریه خود در نقد سند، خودداری کرده؛ یعنی عملیات نقد سند را در متن بازتاب نداده است.
وی افزود: ایشان در مواردی که اطمینان از صحت سند دارد مستقیماً حدیث را به معصوم نسبت میدهند، در حالی که داب ایشان این بود که در این عرصه احتیاط زیادی کرده است و امروزه متأسفانه در رسانهها و غیررسانهها به راحتی این انتسابهای مستقیم به ائمه(ع) صورت میگیرد.
تردید درباره سخنی مشهور
راد بیان کرد: ایشان در بحث تفسیر سوره حمد آورده که سخنی منسوب به امام علی(ع) است که ابن عباس از نماز مغرب تا صبح نشست و حضرت درباره بای بسم الله برای او تفسیر کرد؛ این روایت مشهوری است و در افواه عمومی زیاد گفته میشود، ولی ایشان آن را منسوب به امام(ع) میدانند و در مناقب ابن شهر آشوب بیان شده است. ایشان این دقت را به خرج داده و با هدف نقد پنهان اینگونه بیان کرده است.
وی اظهار کرد: در جای دیگر آورده که؛ همانند آن از امام صادق(ع) نقل شده و در صفحه ۳۳۶ آوردهاند: «اینگونه روایت شده است»؛ یعنی ادبیات ایشان را توجه کنید به صورت غیرمستقیم استناد میدهند. گاهی به اعتبار سند حدیث تصریح میکنند، ولی فرایند احراز اعتبار سند را بیان نکردهاند که شاید برای جلوگیری از تطویل بوده است؛ از جمله در مورد رحمان و رحیم آورده روایتی که صفت رحمان را عام و صفت رحیم را خاص میداند معتبر است و نمیتوان این احادیث را کنار گذاشت یا فرموده حدیث قرب نوافل معتبر است.
راد بیان کرد: ایشان درباره روایتی که امام معصوم(ع)، هدیه زیادی را به جهت یاد دادن بسم الله به فرزندشان، به آن معلم دادند مرسل میداند. گاهی تردید خودشان را در قطعیت صدور احادیث به مخاطب نشان میدهند. مثلا در موضوع تعداد عوالم هستی فرموده که عدد این عوالم در روایات مختلف گزارش شده است؛ دو هزار، ۷ ، ۷۰ ، یک میلیون عالم، با توجه به اینکه صدور این روایت قطعی نیست و دانستن تعداد عوالم قطعی نیست نیازی به توضیح بیشتری نیست یا ایشان در تاویل حروف مقطعه فرموده است، در صورتی که صدور این روایات را از اهل بیت(ع) قطعی بدانیم باید دو پرسش را مطرح کنیم و پرسشهایی مطرح کردهاند که بحث خود را براساس آن صورتبندی کند. همچنین مشهوراتی را که محدثان بزرگ قبول کردهاند مورد نقد سندی قرار ندادهاند.
مطالعات قرآنی و تفسیری با انفعال روبروست
حجتالاسلام علی راد، دانشیار دانشگاه تهران معتقد است که متاسفانه وضعیت مطالعات قرآنی و تفسیری در غالب جهان اسلام همچنین ایران با یک انسداد و انفعال روبرو هست زیرا خروجی پژوهشهای رایج و غالب حوزه و دانشگاه، تکرار مکررات، ایضاح واضحات و قیل و قالهای کهنه است.
علی رادبه گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، در نشست علمی «تبیین و ارزیابی آراء و اندیشههای انگلیکا نویورت و همکارانش در کتاب مطالعات قرآنی امروزین» گفت: سده اخیر یا دوره معاصر در حوزه مطالعات کتاب مقدس اعم از کتاب یهودیان و مسیحیان و در سه دهه اخیر در بین مسلمین در فهم و تفسیر قرآن کریم شاهد تحول و تغییر و نوگرایی در خوانشها هستیم. البته این نوگرایی و تجدیدنظرطلبی و تحولخواهی دیر زمانی است که در سنت فرااسلامی و فراقرآنی در نزد پژوهشگران عهدین شکل گرفته و آرام آرام در جهان اسلام هم بازتاب یافته است.
راد بیان کرد: این نوگرایی متاثر از پیامدهای دوره رنسانس علمی بود که تردیدهایی را در آموزههای دینی و کتب مقدس ایجاد کرد و در دوره مدرنتیه با رویکرد تجربهگرایی، بحث بازخوانی و تجدیدنظر خواهی درباره کتاب مقدس به جریان افتاد و ماحصل نقد و نظرها و گفت و شنودها در کتب و مقالات مختلف وجود دارد؛ مبنای این رویکرد، نگاه انتقادی به کتب مقدس بوده و به همین دلیل چالشها و شبهاتی را فراروی افراد گذاشت و پرسشهای جدیدی ایجاد کرده که در سنت سابق ما مورد توجه نبوده است.
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران اضافه کرد: در این میراث متاثر از مدرنیته، ما شاهد رویکردها و روشهای جدیدی از نقد و تحلیل کتاب مقدس و قرآن کریم هستیم و سبب شده تا روشهای جدیدی در تفسیر و فهم قرآن ایجاد شود که همه این دستاوردها را میتوان مطالعات قرآنی معاصر نامگذاری کرد.
راد بیان کرد: متاسفانه وضعیت مطالعات قرآنی و تفسیری در غالب جهان اسلام همچنین ایران با یک انسداد و انفعال روبرو هست، خروجی پژوهشهای رایج و غالب حوزه و دانشگاه، تکرار مکررات و ایضاح واضحات و قیل و قالهای کهنه است ما متاسفانه شاهد نظریات نو و دقیق در حوزه فهم و شناخت قرآن نیستیم و یکی از راههای برونرفت روآوری به ترجمه و نقد پژوهشهای خاورشناسان در حوزه قرآنپژوهی و شناخت درست گفتمان ایشان است ما بخواهیم و نخواهیم جریان اوریانتالیسم در غرب فکری شکل گرفته و با رویکرد کاملا علمی به مطالعه و نقد قرآن میپردازد ولی معالاسف شدید، ما مسلمین و شیعیان بسیار دیرهنگام به رصد و تعامل و نقد و نظر با این جریان وارد شدهایم و جای تلاشهای سخت و سترگ خالی است.
ضعف روششناسی عامل کمبود نظریه در علوم انسانی است
حجتالاسلام علی راد، دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران، گفت: اینکه ما در علوم مختلف به خصوص در علوم انسانی با انسداد در نظریه مواجه هستیم در موارد زیادی متاثر از نبود روششناسی است،
علی راد به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه ۴ بهمن در نشست علمی «درآمدی بر روششناسی حدیثپژوهی خاورشناسان» گفت: گفتمان علوم انسانی ایران به خصوص روششناسی دیرهنگام شروع شده است و آن را به قواعد و ضوابط تعریف میکنند که با تعریف منبع و داده همپوشانی دارد. البته مدعی ارائه تعریف معیار از روش نیستم. روش در مطالعات علوم انسانی حداقل دو بعد دارد، یکی ماهیت و ذات روش و دیگری فرایند. با توجه به این دو سطح میتوان روش را چگونگی مواجهه پژوهشگر با مسئله و ایده تعریف کرد. البته روش با روششناسی فرق دارد. روششناسی علمی است که هدف آن شناخت انواع راههای پژوهش و تفکر محسوب میشود.
راد با بیان اینکه روش و روششناسی در تحقیقات بسیار مهم است و برخی آن را نادیده میشمارند و معتقدند که گفتهها و نوشتههای افراد مهم است، ادامه داد: اگر روش معتبری را مبنای تحقیقات خود قرار ندهیم، برونداد ۷۰ تا ۱۰۰ سال تلاش علمی ما جمع پریشانی است که در مرحله شبهعلم باقی میماند و به علم تبدیل نمیشود. بنابراین بنده بر روش و روششناسی تأکید میکنم.
انسداد نظریه
دانشیار دانشگاه تهران اظهار کرد: اینکه ما در علوم مختلف به خصوص در علوم انسانی با انسداد در نظریه مواجه هستیم در موارد زیادی متاثر از نبود روششناسی است، یکی از مؤلفههای مهم در زدن حرف جدید، مؤلفه روش است. توصیه میشود پژوهشگران مطالعات اسلامی در ابتدای امر از روش توصیفی استفاده کنند، با رصدی که بنده داشتم خاورشناسان در مقاطع ابتدایی مانند لیسانس، از روش توصیفی استفاده میکنند زیرا تا فرد توصیفکننده خوبی نباشد، تحلیلگر و تطبیقگر خوبی نیست و نمیتواند پژوهش تاریخی انجام دهد. این روش در مطالعات خاورشناسی رایج بوده است و خوب است ما حوزویان کارهای خود را با این روش خاورشناسان مقایسه و تجربه کنیم.
راد با ذکر اینکه گفتمان روش در حوزه رشد خوبی دارد، تصریح کرد: هر روشی اگر بخواهد عملیاتی شود یک سطح فرایندی دارد، مرحله اول این است که باید حد و حدود و ماهیت یک مسئله دقیقا روشن شود، گاهی ما نمیدانیم دنبال چه چیزی هستیم و جزیینگری لازم را نداریم، گام دوم شناسایی منابع معتبر مرتبط با آن مسئله است؛ گام سوم گردآوری اطلاعات و دادههای مرتبط با آن مسئله و چهارم دستهبندی مطالب مرتبط با مسئله، پنجم تحلیل اطلاعات مرحله چهارم، ششم صورتبندی در قالب مدل و الگو، هفتم، تقریر دادههای پیشین و هشتم، عرضه آن در ساختار مقاله و کتاب، سمینار و نقد و ... . اینها مراحلی است که یک خاورشناس در توصیفات خود از یک پدیده طی میکند.
اهمیت روششناسی
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه کمابیش این مسئله در مطالعات ما هم هست، ولی در مطالعات خاورشناسی همه اینها قضاوت و داوری میشود، گفت: تا دو دهه گذشته وضعیت روششناسی در حوزه خوب نبود و الان گفتمان آن رواج دارد. حرفهای خوب بسیارند، ولی روش مناسبی نداریم. مانند آن است که سقف میزنیم ولی ستون ندارد. ذهن روشمند باید منابع تخصصی را داشته باشد و این بیانگر اهمیت مأخذشناسی در مطالعات علوم انسانی است؛ برخی علوم مانند حدیث مبتنی بر داده است و مانند فلسفه ذهنی نیست. تاریخ و حدیث و لغت کاملاً مبتنی بر دادهاند و فقط در مقام داوری میتوانیم از عقل کمک بگیریم.
دانشیار دانشگاه تهران با اشاره به اینکه روش توصیفی محدودیتهایی دارد و باید سراغ روشهای دیگر برویم، اظهار کرد: مثلاً احادیث جمع و تحریف قرآن مسئلهای تاریخی است و باید از روش تاریخی بهره ببریم و نمیتوان از روش فلسفی و عقلی و ... استفاده کرد که معالاسف گاهی ما با خلط روش مواجه هستیم و در باب جمع قرآن از روش عقلی استفاده و فکر میکنیم صورت مسئله پاک میشود، در حالی که باید روش با نوع مسئله سنخیت داشته باشد وگرنه به آنارشیسم و بحران روشی مبتلا خواهیم شد.👇
وی افزود: تحقیق درباره بازسازی اسناد و منابع حدیثی نخستین مسلمین یا شیعیان از نمونههای خوب مطالعات خاورشناسان به روش توصیفی است، مثلاً اتان کلبرگ پژوهش توصیفی خوبی را انجام داده یا میراث مکتوب شیعه در سه قرن نخست یک پژوهش توصیفی خوب است. البته کاربرد یک روش به معنای نفی روشهای دیگر نیست. کتاب اسلام متنگرا یا نصگرا پژوهشی توصیفی و خواندنی است. در این روش پژوهشگر دخالت ندارد، بلکه دادهها به حد اشباع گردآوری میشود و خواننده را با واقعیت تاریخی یک مسئله آشنا میکند. تحقیق اتان کلبرگ درباره اصول اربعمئه تحقیقی توصیفی از دوره ائمه(ع) است و ماهیت آن را روشن میکند یا مقاله الکافی، مارسین کاوسکی مجموعه کافی را توصیف میکند یا کتاب نخستین اندیشههای شیعی، تعالیم امام محمدباقر(ع) نوشته خانم لالانی کتابی توصیفی خوبی است.
راد با ذکر اینکه نکته مهم در روش توصیفی این است که از مدار خود خارج نشود، زیرا ممکن است نگاه گزینشی و مداخله پنهان وجود داشته باشد و گاهی غیرعمدی است، گفت: روش تطبیقی در حدیثپژوهی خاورشناسان مشاهده میشود و مسئله اصلی پژوهشگر تطبیقی، بررسی مواضع خلاف و وفاق دیدگاهها، انگارهها و آراست، یعنی در یک مسئله واحد چه دیدگاههای موافق و مخالفی وجود دارد و نسبت و حد اختلاف و وفاق چیست.
روش تطبیقی
وی با بیان اینکه پژوهشهای تطبیقی گاهی بین دو فرد یا دو کتاب انجام میشود و گاه فراتر است، گفت: گاهی حد زمانی برای تطبیق تعیین میشود، مثلاً گفته میشود این تحقیق شامل قرن اول تا سوم یا از قرن سوم تا ششم و .. است؛ خاورشناسان مراقباند که در این روش از کلیگویی خودداری کنند و در محدوده زمانی و مکانی معیّنی دست به تحقیق بزنند. همچنین در این روش استقسای حداکثری در تمایز و تفاوت و نیز عبور از سطح ظاهری و رسیدن به مواضع واقعی خلاف و اشتراک اهمیت دارد. علاوه بر این، تبیین مواضع خلاف و وفاق واقعی با رویکرد تحلیلی عمیق مد نظر پژوهشگر است که میتوان به نمونههایی اشاره کرد؛ رابرت گلیو، بیش از ده سال قبل مقاله «پیوند حدیث و فقه» را نوشت. وی ۵ کتاب حدیثی فقهی امامیه را در باب تیمم با هم مقایسه کرد و نشان داد که چگونه مبانی فقهی شیخ مفید و صدوق و ... در تدوین باب تیمم در کتب حدیثی آنها مؤثر بود. مقاله دیگری را پرفسور فایرستون نوشت و به جنبههای فراتاریخی شیعه در داستان قربانی ابراهیم(ع) در پرتو احادیث اهل سنت، یهودیت و مسیحیت پرداخت و مقالهاش را به احادیث اهل سنت، مسیحیت و یهودیت محدود و نیز نگرش شیعه در بحث قربانی را با نگرش احادیث گفتهشده مقایسه کرد. کتاب دیگر دوره شکلگیری تشیع دوازده امامی، گفتمان حدیث میان قم و بغداد است.
وی با اشاره به روش تاریخی در مطالعات خاورشناسی، اظهار کرد: در روش مذکور هست و چیست امر تاریخی مسئله است و شامل هر حادثه و واقعه و آموزه اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی میشود و امر تاریخی چیست و چگونه تکوین یافته است. همچنین فاعلیت پژوهشگر از توصیف به مقام تحلیلگر و پاسخگو ارتقا مییابد و هدف از آن بازسازی دقیق گذشته با دادهها، اسناد و مدارک تاریخی و نیز با وجود نظرات موافق و مخالف و مؤثر در پدیدار شدن امر تاریخی است، یعنی هر آنچه در یک امر تاریخی و تطور و افول و حذف آن مؤثر بوده تأثیر دارد.
راد بیان کرد: به لحاظ فرایند دو مرحله مجزا دارد، توصیفی و تبیین. تبیین به چرایی رخداد امر تاریخی میپردازد، کمااینکه در مرحله اول به چیستی آن پرداخته بود. مثال آن انقلاب اسلامی است. چرا انقلاب رخ داد؟ و چگونه رخ داد نیازمند توصیف و تبیین است و هر توصیفگری تبیینکننده خوبی نیست و کسانی در روش تاریخی موفقاند که بر هر دو اشراف داشته باشند. اگر قصد داریم دستاوردهای حدیثپژوهی خود را در جهان عرضه کنیم، باید با ادبیات روشی خاورشناسان آشنا باشیم. نوشتههای ما برای آنان مبهم است، چون روش شترک منهجی نداریم و بزرگان ما را در حد نظریهپرداز نمیدانند، زیرا روش در بحث آنان وجود ندارد.
تهی شدن جامعه از عدالت نشاندهنده ظلم حکومت است/بازتاب مفهوم« عدالت» در کتاب عیون اخبارالرضا(ع)
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران با اشاره به اینکه تهی شدن جامعه از عدالت نشاندهنده ظلم حکومت است، گفت: سه گونه از عدالت در کتاب عیون اخبارالرضا(ع) به فراوانی یاد شده است که آن حوزه عدالت در باور و اعتقاد، عدالت اخلاقی و عدالت اقتصادی است.
تهی شدن جامعه از عدالت نشاندهنده ظلم حکومت است/بازتاب مفهوم« عدالت» در کتاب عیون اخبارالرضا(ع)به گزارش ایکنا از قم، حجتالاسلام علی راد دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران ادر نشست با عنوان «آموزه عدالت در عیون اخبار الرضا(ع)» از سلسله نشستهای دومین سوگواره علمی فرهنگی امام رضا(ع) بیان کرد: عدالت از یک جایگاه بسیار مهم در آموزههای ادیان برخوردار است شاید این سخن گزاف نباشد که بگوییم آموزه عدالتمحوری و عدالتگستری در ادیان ابراهیمی بیشترین توجه دین را به خود اختصاص داده است و همتراز با آموزههای عبادی در این ادیان است و حتی مهمتر از برخی از آموزههای عبادی تلقی شده است.
وی با بیان اینکه عدالت محوری نه در سطح یک فضیلت بلکه اصل اساسی و بنیادین در آموزههای ادیان به شمار میرود، گفت: عدالت در دین مبین اسلام یک قاعده است که باید بر پایه این قاعده زندگی، اندیشه، تدابیر، رفتار و تعامل با خود و دیگران را تنظیم کنیم درواقع عدالت، معیار دین و منبع معرفتی است که عیاری برای سنجش عملکرد انسان در جهان به شمار میرود.
راد با اشاره به اینکه در ادیان ابراهیمی عدالتستیزی و عدالتگریزی به عنوان یک جریان منحط و طاغوتی شمرده شده است، اظهار کرد: تهی شدن جامعه از عدالت نشاندهنده ظلم حکومت است، نخبگان و فلاسفه و عالمان علوم مختلف همواره به عدالت اندیشیدهاند و خواسته عمومی مردم در طول تاریخ بوده است؛ عدالت یک چالش و مطالبه در سطح جامعه نخبگانی و عالمان در طول تاریخ بشر بوده است.
وی با بیان اینکه در کشورمان از همان آغاز انقلاب اسلامی امام (ره) به عدالت توجه بسیاری داشتند و اخیرا در گفتمان رهبری عدالت بسیار مورد تاکید قرار گرفته است، تصریح کرد: امروزه در گفتمان علمی عدالتپژوهی به یک گرایش مطالعاتی و پژوهشی تبدیل شده است و مور توجه نخبگان فلسفی است.
دانشیار پردیس فارابی دانشگاه تهران بیان کرد: امام رضا(ع) به دلیل قرارگرفتن در موقعیت ویژه در دوران ولایتعهدی مامون مورد توجه جهان اسلام قرار گرفت و این موقعیت اجتماعی و سیاسی جدید در دوران ولایتعهدی مامون، حضرت را با عدالت به ویژه عدالت اجتماعی درگیر کرد.
بازتاب مفهوم عدالت در عیون اخبار الرضا(ع)
وی به بازتاب مفهوم عدالت در کتاب عیون اخبارالرضا(ع) پرداخت و تصریح کرد: سه گونه از عدالت در این کتاب به فراوانی یاد شده است که آن حوزه عدالت در باور و اعتقاد، عدالت اخلاقی و عدالت اقتصادی است؛ عدالت به معنای حد وسط و گریز از افراط و تفریط است.
راد با اشاره به اینکه حد وسط در باورهای اعتقادی و سازگاری آن با عدالت کمتر مورد توجه قرار گرفته است، گفت: هر فکر و اندیشهای، اندیشه حق و عدل و عقل نیست و در فضای مجازی که در حوزه مسائل اعتقادی و دینی مطالب مختلفی منتشر میشود، جوانان باید به هرچیزی که میشنوند اعتنا نکنند و در ابتدا با عیار حق و عدالت بسنجند و سپس آن را باور کنند.
وی با اشاره به اینکه امروزه میتوانیم باورهای خود را با عدل و حقی که از بیانات امام رضا(ع)استخراج میشود، بسنجیم، تصریح کرد: در باب یازدهم کتاب عیون اخبار الرضا(ع) احادیث امام رضا(ع) از سوی شیخ صدوق ارائه شده است که سویههای افراط و تفریط در باورهای اعتقاد به خداوند و توحید تذکر داده شده است، برای مثال آمده است:« هرکسی خداوند را به آفریدههای او تشبیه کند مشرک است و اگر کسی به خداوند نسبت بدهد آنچه را که از آن نهی شده او کافر است» در همین حدیث دو سویه معرفت و عدل خداوند که باید معیار و تراز ما باشد شرک و کفر است.
این پژوهشگر و محقق دینی با ذکر این نکته که دو آسیب شرک و کفر معرفت و باور ما را تهدید میکند، یادآور شد: در بخش دیگری از این کتاب به عدالت در باور توحیدی اشاره شده است:«مرا نشناخته است آن که مرا به آفریدههایم تشبیه میکند» درواقع این حدیث یک معرفت و شناختی از معیار عدل به ما میدهد.
راد بیان کرد: سویه دیگر عدالت در باور در مناظرات امام رضا(ع) مشهود است که در این مناظرات امام رضا(ع) ضمن تبیین عدالت در باور، عدالت در گفتوگو و مناظره را برای ما به تصویر میکشد عموما مناظرات و گفتوگوهای دینی و یا در سطوح دیگر به جدال منجر میشود اما مناظرات حضرت رضا(ع) به دور از هرگونه کژی و نادرستی و تحقیر است لذا ما میتوانیم مناظرات امام رضا(ع) را براساس آموزه عدالت مورد بررسی قرار دهیم.
📣با مَدرَس استاد راد همراه باشید:
🆔✨@OstadRad✨