📜 #متن
🚦زمان و نحوه دفن شهدای کربلا
استاد دکتر محمد حسین #رجبی_دوانی
🔹ویژه ماه #محرم
🚦#سوال : زمان و نحوه دفن پیکر شهدای کربلا و مشخص کردن قبور مطهر آنها چگونه بوده است؟
♦️ #پاسخ : طبق نقلهای صحیح، پس از شهادت یاران امام حسین علیهالسلام و نهایتاً وجود مقدس حضرت سیدالشهدا علیهالسلام، این جنایتکاران شروع کردند به بریدن سرهای مطهر شهیدان.
📍عمرسعد لعنهالله سر مقدس امام حسین علیهالسلام را به خولی داد که همراه با #حمید_بن_مسلم_ازدی که وقایعنگار لشکرخود بود، به سرعت به کوفه نزد عبیدالله ببرند و خبر پیروزی خود و شکست و شهادت امام حسین علیهالسلام را به اطلاع او برسانند.
📍اما چون دیر وقت بود و به شب رسیدند، این جنایتکاران پس از غارت خیمههای عزاداران و مصیبتزدگان امام حسین علیهالسلام شب را به صبح رساندند و صبح روز یازدهم تا ظهر به غسل دادن و دفن کشتههای منحوس خود پرداختند و بعدازظهر روز یازدهم در حالی که پیکر مقدس شهیدان را دفن نشده روی زمین رها کردند، عمرسعد لعنهالله دستور داد که آماده حرکت بشوند و به سوی کوفه بازگردند.
📍وقتی که لشکر عمرسعد لعنهالله همراه با اسیران آل الله منطقه را ترک کردند و از کربلا دور شدند، قبیله بنیاسد که در غاضریه در نزدیکی کربلا زندگی میکردند و از حادثه خبر داشتند، عصر روز یازدهم خود را به کربلا رساندند و امر تدفین پیکر مقدس شهدا را بر عهده گرفتند. منابع تاریخی که عمدتاً اهل تسنن هستند به این صورت آورده اند. یعنی قبیله بنی اسد در عصر روز یازدهم آمدند و پیکر مقدس شهدا را دفن کردند.
📍اما در منابع شیعی و عمدتاً در احادیث ما اینگونه آمده است که چون بر مبنای اعتقاد شیعه امام معصوم را جز امام معصوم نماز نمیخواند و دفن نمیکند، امام سجاد علیهالسلام که در اسارت به سوی کوفه برده میشدند با قدرت امامت و به اذن الهی از همان اسارت به کربلا باز گردانده شد و امام سجاد علیهالسلام است که بنیاسد را راهنمایی دفن شهدا میکند. چون سر شهدا همه بریده شده بود و پیکرهای آنها قابل شناسایی نبود و این مهم فقط از امام معصوم برمیآمد.
📍لذا امام سجاد علیهالسلام پیکر مقدس پدر خود را شناسایی کردند و خود این پیکر مقدس را دفن فرمودند سپس پیکر مطهر برادر خویش حضرت علی اکبر علیهالسلام را هم شناسایی کردند و آن پیکر مطهر را در مقابل پدر دفن کردند. بعد امام سجاد علیهالسلام به بنیاسد دستور دادند که در پایینتر از پای امام علیهالسلام یک قبر بزرگی حفر شود و پیکر مطهر همه شهدا را در این قبر جمعی دفن کنند، جز وجود مقدس حضرت عباس علیهالسلام که در کنار شریعه به خاک افتاده بود و در همانجا پیکر مقدسش دفن شد.
📍برخی نقلها حاکی از آن است که حر هم که با فاصلهای از منطقه درگیری به شهادت رسیده بود را هم در آنجا دفن کردند. برخی از نقل ها البته نه در نقلهای معتبر اصلی، حاکی از این است که چون قبیله بنی اسد از خویشاوندان حبیببنمظاهر بودند پیکر او را هم شناسایی کردند و وی را جداگانه در کنار امام حسین علیهالسلام دفن کردند که امروز هم ضریحی منسوب به حبیب بن مظاهر در نزدیکی قبر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام وجود دارد...
┄═❁#پرسش_و_پاسخ❁࿇༅═┅─
🔻 #پرسش:
لطفا قاعده امکان اشرف شیخ اشراق و قاعده امکان اخص ملاصدرا را توضیح بدهید ؟
࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─
🔸 #پاسخ:
این دوقاعده، بیانگر دوسوی یک حقیقت هستند...حقیقتی تحت عنوان ظهور وتجلی وجود
ظهور وتجلی وجود به صورت دوقوس میباشد
۱_قوس نزول: وجود از مراتب شدید و اعلی به مراتب ضعیف ومادون تنزل مییابد(افاضه فیض)
۲_وجود از مراتب مادون به سمت اصل وموطن خود(مراتب اعلی) باز میگردد
در قوس نزول، وجود هر موجودی نشانهای است برای اینکه یک وجود اشرف واعلی که ازلحاظ رتبی متاخر از اوست، در مرتبه قبل موجود میباشد
مثلا وجود نفس نشان دهنده آن است که یک مرتبه اعلی قبل از او موجود است وآن مرتبه عقل است....به عبارتی در قوس نزول قاعده بر این است که تنزل رخ داده پس هر موجودی سایه موجود برتر دیگری است...این راقاعده امکان اشرف میگویند
حالا در قوس صعود قضیه برعکس میشود....وجود هر موجودی نشان دهنده این است که سایه وتنزلی از او در مرتبه پائین موجود است....یعنی از وجود نفس پی به این میبریم که او سایه ای دارد وتنزلاتی دارد....لذا از وجود نفس پی به وجود ضعیفتری به نام وجود جسم میبریم...این راقاعده امکان اخس میگویند
پس در قوس نزول ...قاعده امکان اشرف حکمفرماست
ودر قوس صعود.....قاعده امکان اخس جاری میباشد.
#محسن_بهرامی
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄┄
┄═❁#پرسش_و_پاسخ❁࿇༅═┅─
🔻 #پرسش:
یکی از نقدهایی که به #علیت می شود و نقد جدیی است، بحث #زمان است. یعنی #علت هر معلولی از نظر زمانی بر آن تقدم دارد. مسئله ای که مطرح است این است که در #فیزیک پیش از #بیگ_بنگ زمان وجود نداشته است، فضا-زمان بعد از بیگ بنگ موجودیت پیدا کرده است و بنابراین علیت را بی معنا می دانند.
࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─
🔸 #پاسخ:
اولا: زمان وصفِ موجودات #جسمانی و #مادی است، لذا موجودات غیرجسمانی (مجردات) متصف به زمان نمیشوند، پس #خداوند زمانمند نیست وفراتر از زمان است. براین اساس چه زمان باشد(بعد از بیگ بنگ) وچه نباشد (قبل از بیگبنگ) در علیت وخالقیت حق تعالی خللی ایجاد نمیکند. زیرا زمان محمولِ موجودات جسمانی است، وجسم واوصاف ماهوی آن، یعنی ابعاد قار (مکان_ابعادثلاث: طول،عرض،ارتفاع) وابعاد غیرقار(زمان) همگی مخلوق خداوند هستند.
ثانیا: تقدم زمانی به تنهایی مقوم مفهوم علتالعلل نیست بلکه عارض ذاتی آن است. یعنی امر دیگری سبب شده که علت به تقدم زمانی متصف شود. وآن تقدم رُتبی و وجودی است. علت یعنی موجودی که از حیث #وجود تقدم و اولویت بر #معلول دارد. وجودِ علت، وجودِ معلول را ایجاد میکند. چون علت از لحاظ هستی برتری و تقدم وشرافت بر معلول دارد (زیرا معلول، فعل واثر اوست) لذا این تقدم رتبی سبب تقدم زمانی هم میشود. پس تقدم زمانی مقوم ومعرِف علت نیست، بلکه تقدم وجودی ورتبی ذاتی اصلی مفهوم علیت است.
تمام موجودات (حتی ذره اولیه یاموج کوآنتومی یا.... که براثرانفجار آن بیگ بنگ آغازشد) از حیث وجودی #ممکن_الوجود هستند، این بدان معناست که ذاتاً نیازمند به #واجب_الوجود یاخداوند هستند.
ثالثا: علم فیزیک، نمیتواند پیرامون مساله علیت عالم یا وجود #خدا سخن بگوید. زیرا این علم از حیث مبانی معرفتی #آمپریستی و از حیث متد ومبنای روشی #پوزیتیویستی میباشد. یعنی از نگاه فیزیک، موضوعی علمی است که مبتنی بر اندازهگیری کمی (ریاضیوار و فرمولپذیر) وهمچنین قابلیت مشاهده و یا آزمایش داشته باشد. لذا فیزیک به توصیف حالات جسم وانرژی وماده میپردازد.
حال آنکه خداوند موجود مادی وجسمانی نیست که با زبان کمیت و #ریاضی وآزمایش قابل وصف باشد. درباره خداوند (چه برای اثبات وچه برای نفی) فقط باید بازبان #فلسفه سخن گفت. لذا کشفیات علم فیزیک وسایر علوم جزئی صلاحیت ورود به حیطه #الهیات را ندارند.
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
┄═❁#پرسش_و_پاسخ❁࿇༅═┅─
🔻 #پرسش:
من از چندین نفر پرسش داشتم
همه عنوان میکنند که #ابن_سینا و #مشائیون ،استدلالی تر از #ملاصدرا هستند و یا فلسفه #صدرا رو همون مطالب #ابن_عربی و حالا به نحو فلسفی میدونند
چرا این برداشت رو دارند و میگن #فلسفه ملاصدرا بدون عرفان از کار میفته ؟
مگه ملاصدرا چه فرقی با ابن سینا داره؟
࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─
🔸 #پاسخ:
باید بین مسائل فلسفی و طریق اثبات آنها تفاوت قائل شد توضیح آنکه:
فلسفه حائز دو مقام است.
۱_مقام جمع آوری ۲_مقام داوری.
در مقام جمع آوری فیلسوف صاحب ایده و نظریات و مسائل خاص میباشد. و در مقام داوری فیلسوف سعی میکند آن ایده و فکری که دارد را با روش استدلال و قیاس و برهان اثبات کند.
نکته اینجاست که جناب #شیخ_الرئیس_بوعلی_سینا مسائل فلسفی که طرح می کند به تبع فضای مشائی، مسائلی است که حال و هوای امور طبیعی دارد یعنی بیشتر به مسائلی مانند حرکت و سکون، جوهر و عرض، مقولات عشر، نفس افلاک، نفوس فلکی، قوای ادراکی وجود ومساوقاتش و....میپردازد.
البته در چند اثر مانند نمطهای آخر کتاب الاشارات یا در کتاب حی بن یقظان وارد مسائل عرفانی نیز می شود. اما بطور کلی مسائل و ایدههایی کلی #فلسفه_مشاء و آنچه جناب بوعلی در مقام جمعآوری مطرح میکند حال و هوای عرفانی ندارد.
اما ایده های فلسفی #آخوند_ملاصدرا بیشتر حال و هوای عرفانی دارد یعنی صدرا در مقام جمعآوری توجه زیادی به قرابت و نزدیکی مسائل فلسفی با مسائل عرفانی دارد. ایدههای را از عرفان اخذ کرده. وسعی در اثبات استدلالی وفلسفی آنها دارد.
اما هر دو در مقام داوری به شدت مقید به ارائه استدلال و قیاس منطقی و فلسفی می باشند.
این نکته قابل طرح است که ملاصدرا در هیچ اثر و کتاب فلسفی برای اثبات مسائلش به امور غیر استدلالی نظیر عرفان اشاره نکرده است. اتفاقاً به نظر من جنبه استدلالی ملاصدرا به مراتب قویتر از بوعلی می باشد.
بر این اساس نمیتوان مکتب فلسفی ملاصدرا را ضعیف و ناقص دانست چرا که فلسفه عبارت است از شهود عقلی فیلسوف نسبت به حقیقت. وقتی فیلسوف از فطرت اول که مقام تدبیر امور روزمره است منقطع میشود و به مواجهه با هستی میپردازد و دچار حیرت میشود... درواقع فلسفه آغاز میشود.
هر فیلسوفی در این مقام به بُعد وحیثیتی از حقیقت توجه میکند.
برخی به بُعد طبیعی هستی توجه میکنند مانند مشائیان و برخی مثل ملاصدرا به حیث عرفانی وشهودی هستی توجه میکند. لذا هر فیلسوفی ایده و کشفی از حقیقت دارد و نمیتوان او را به این خاطر توبیخ کرد. آنچه که مهم است مقام داوری می باشد این مطلب خیلی مهم است که آیا فیلسوف میتواند یافته حضوری و آن کشف عقلی خود از هستی و واقعیت را با زبان عقل و برهان برای دیگران توضیح داده و اثبات بکند؟؟ یا نه؟؟ که البته صدرا در این زمینه بسیار موفق عمل کرده البته ما منکر وجود نقد به حکمت متعالیه نیستیم اما دستاورد کلی فلسفه صدرایی توجه زیاد به عقل می باشد
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
┄═❁#پرسش_و_پاسخ❁࿇༅═┅─
🔻 #پرسش:
انسان محدود چگونه میتواند خدای نامحدود را بشناسد؟ لازمه علم داشتن ، احاطه بر شئ هست. ما نمیتوانیم بر #خدا احاطه داشته باشیم لذا نمیتوانیم شناختی از او حاصل کنیم حتی شناختی سطحی.
نظرتون رو میفرمایید؟؟
࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─
🔸 #پاسخ:
آن شناختی که لازمهاش احاطه برشیء است، معرفت به حاقِ ذات موجود میباشد...در واقع اگر بخواهیم به ذات وحقیقت چیزی شناخت حدی وکامل پیدا کنیم نیاز داریم که بر او احاطه داشته باشیم
ما قادر به چنین شناخت از خدا نیستیم...اصلا قادر به شناخت هیچ کدام از موجودات به این نحو نیستیم (البته صدرا برای شناخت این چنینی مخلوقات راهی پیشنهاد میکند..وآن سیروسلوک وقرار گرفتن در مرتبه ارباب انواع وعقل فعال وشهود باطن موجودات از طریق عقل فعال است) ....اما چنین شناختی از #خداوند میسر نیست.
چونکه شناخت حاق ذات خداوند امکان پذیر نیست، دلیل نمیشود که کلا شناخت خدا منتفی باشد
شناخت مراتب دارد...ما قادر به شناخت حضوری وباطنی حق تعالی هستیم..اینکه فطرتا ادراکی از خالق داریم....والبته باقدرت #عقل و #استدلال میتوانیم صورتِ کلی به این شناخت بدهیم وتصوری حقیقی از خدا داشته باشیم
اینکه میگوییم خداوند واجب الوجود است، مستجمع جمیع صفات کمالیه، دافع رذائل ونقائص جلالیه و.....میباشد همگی شناخت خداوند است به نحو حقیقی وکلی از طریق عقل چنانچه سیرو سلوک و معنویات ما بیشتر شود،خود خداوند معرفتی از خود را به ماافاضه میکند. دوباره از آن معرفت باطنی به کمک عقل صورت کلی میسازیم ومعرفتی دقیق واستدلالی به خداوند پیدا میکنیم...واین سیر الی بینهایت ادامه دارد
معرفت به خداوند نهایت ندارد
همگی میتوانیم از طریق دریافت #حضوری فطری و به کمک راهنمایی عقل شناختی حقیقی وابتدایی از خدا پیدا کنیم...گرچه این شناخت، معرفت به حاق ذات خدا نیست اما معرفتی است که با عالم خارج مطابقت دارد ..حالا همین معرفت را میتوانیم شدت وعمق بدهیم..از طریق عقل، کشف وشهود، وحی ....واین معرفت در طول زمان عمق پیدا کند
#محسن_بهرامی
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄┄