eitaa logo
عیون .
537 دنبال‌کننده
209 عکس
23 ویدیو
1 فایل
چشم‌ها ، بیشتر از حَنجره‌‌ها می‌فهمند . - 17 𝘕𝘰𝘷𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳 2‌0‌2‌3‌ . - همه‌ی مکتوباتِ عُیون ، تراوشاتِ "دل" است . اینجا ، فقط من می‌نویسم و او می‌خواند . - زنده به آغوش‌های کوتاه .
مشاهده در ایتا
دانلود
قیافه‌ای در هم به خود گرفته بود. دست‌هایش را روی سرش می‌گذاشت با تمامِ توان، دو طرف را فشار می‌داد اما فایده‌ای نداشت و رشتۀ افکارِ مزاحم و گلاویزِ با تار و پودِ ذهنش، تمام نشدنی و پایان ناپذیر بود. طولِ اتاقِ نیمه مرتبش‌ را با کلافه‌ترین‌ حالتِ ممکن، می‌رفت و می‌آمد. رشتۀ کلافِ مشکیِ افکارش‌ دور تا دورِ مغز پیچیده شده بود و اجازۀ درست فکر کردن را نمی‌داد. دوان دوان و سردرگم به سمتِ دیوار رو به رو گام برداشت و سرش را محکم‌ به دیوار کوبید تا شاید کمی ذهن آرام گیرد و گرهِ کلاف باز شود و از چشم‌هایش آویزان گردد.
دردِ عظیم و عجیبی در سرش پیچید و ناچار بر زمین افتاد، همان گوشۀ‌ دنجی که برای آخرین بار او را در آغوشِ گرمِ نیمه تابستانیِ خود کشیده بود و عطرِ دلخواهش را استشمام می‌کرد. بی‌جان و پُر درد زمزمه می‌کرد: افکارِ مزاحمِ نامیزون‌، کاش نیست و نابود می‌شدید. سرِ کلافِ مشکی، کمی خیس‌تر از همیشه از چشم‌هایش سرازیر شد و بر پیراهنِ سفیدش ریخت و دیگر هیچ چیز را حس نکرد.
از خواب بیدار شد. هنوز همان‌جا بود، اما این‌بار کلافِ مرتبِ مشکی کنار دستش به چشم‌ می‌خورد. با خیالی آرام و آسوده لبخند زد و به انتظارِ او نشست. آمد، با همان فنجانِ گل سرخ و قهوۀ همیشگی. سینیِ طلایی را کنار دستش گذاشت، ریز خندید و پرسید: میزونی؟ باز که اومدی خیال ببافی، اشتباهی ذهنتو به دلت وصله زدی و فکرات‌ سرازیر شدن. نوچ، اینا وصلۀ هم نیستن که نیستن. فنجانِ قهوه را برداشتم، جرعه‌ای نوشیدم و گفتم: میزونم‌، فقط دارم به این فکر می‌کنم که بهتره با یه کلافِ دیگه دوست بشم، یا.. فقط قهوه‌مو‌ بنوشم؟
خوشحالی‌های‌ مرا در چشم‌هایِ به ذوق نشسته‌ات‌ جست‌وجو کن. من آنجا ایستاده‌ام در پسِ پردۀ خزانِ مژه‌هایت.
با عجله از سالنِ سرد و نمور‌ خارج شدم و به سمتِ درِ بزرگِ خروجی پا تند کردم که کسی به اسمِ کوچک صدایت کرد. ناخودآگاه‌ به سرعت برگشتم که لااقل کمی بعد از ایامِ دور و درازِ دلتنگی تماشایت‌ کنم اما.. نمیدانم این کدورتِ دل و نبودن‌های بی‌پایانت‌ چه بر سرم آورده! تو اصلا اینجا نبودی؛ پس کِی قرار است دست‌های پُر لطافتت را به سراغِ شب‌هایم بفرستی ؟
ایده‌هام‌ برای نوشتن:🛐 چیزهایی‌ که در نهایت میتونم بنویسم:🚮
Artistry_-_Jacob_Lee.mp3
3.94M
هندزفریت‌ رو بیار ؛