روی یه سری از آدما باید یه
کاغذ بچسبونی و بنویسی :
احتیاط کنید !
لطفا از کلماتِ سنگین و
بُرَنده استفاده نشود .
از پاییزِ پر غصه ، همیشه دلتنگیِ بی حد و اندازهش نصیبِ ما میشد . نارنگیایِ خوش عطر و تازه سهمِ اونی میشد که دلتنگیِ خطرناکِ پاییزی تا بیخِ گلوش لنگر ننداخته بود و خش خشِ نارنجی و زردِ برگایِ پر ماجرای روی زمینم ، نصیبِ قدم زدنای این و اون میشد .
میگم حالا پاییزِ غمانگیزُ ولش کن ،
از خزونِ مژههات چخبر ؟