eitaa logo
عیون .
537 دنبال‌کننده
209 عکس
23 ویدیو
1 فایل
چشم‌ها ، بیشتر از حَنجره‌‌ها می‌فهمند . - 17 𝘕𝘰𝘷𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳 2‌0‌2‌3‌ . - همه‌ی مکتوباتِ عُیون ، تراوشاتِ "دل" است . اینجا ، فقط من می‌نویسم و او می‌خواند . - زنده به آغوش‌های کوتاه .
مشاهده در ایتا
دانلود
اویِ خسته‌ی امیدوار را میدیدم.. دلتنگِ دلتنگ بود. از چشم‌های بادامی شکلش، بارانِ بی‌صدای دلتنگی ‌می‌بارید. پیراهنِ سفیدش‌ را بو کردم، همان عطرِ همیشگیِ دلتنگی را میداد؛ ملایم بود و غریب.. موهایش‌ را که شانه می‌زد، ستاره‌های دنباله دارِ سفید و درخشانِ لای گیسوانش‌ نویدِ دلتنگی می‌دادند. او دائما دلتنگ بود، اویِ خسته‌ی امیدوارِ درونِ آینه را می‌گویم.
و پس از ساعاتِ بی شوقِ خاکستری، امیدِ سبزِ پُربار، باز هم در جایِ زخم‌هایمان ریشه دوانده و جوانه می‌زند.
عزیزِ محجوبِ من؛ تلخی‌ها‌ی کلام و خستگی‌های نگاه و لبخندهای به لب ننشسته و نوازش‌های به تن نرسیده‌ات را به پایِ بی‌‌ملاحظگی‌های زندگی‌ خواهم گذاشت که برایِ ساعت‌های ناآرام‌ بهانه‌ی خوبی‌ست؛ نه تو نامهربانی و نه دست‌هایت.
-
سرزمینی‌ اَمن و آرامی، باید "وطن" صدایت کرد.
خلاقیتِ یه سری آدما توی انتخاب و به کار گرفتنِ شیوه‌ی محبتِ غیرِ تکراری و مخصوصِ به خودشون واقعا قشنگه.
عزیزِ صبورِ من، سهمِ دلتنگیِ هر روزه‌ام برای تو، تنها چیزی‌ست که از تداوم و پایداری‌اش واهمه‌ای به دل و جان راه نخواهد یافت.
عیون .
از پاییزِ پر غصه ، همیشه دلتنگیِ بی حد و اندازه‌ش نصیبِ ما میشد . نارنگیا‌یِ خوش عطر و تازه سهمِ اون
سراغِ خزانِ مژه‌هایت را گرفته بودم عزیزِ دورِ نزدیک؛ سراغِ مرا اگر میگیری، در خیالِ ایامی هستم که در ذهن، با تو و چشم‌هایت زندگی کردم و در زیرِ سایه‌‌ی مژه‌هایت آسوده خوابیدم. یقیناً مرا جز تو، با آدم‌های این دنیا هیچ کار و صحبتِ لطیف و نگاهِ معطوفی نیست.
لبخندِ بعد از مرورِ خاطراتِ فرح‌بخش*