از چشمهایِ نیمه درخشانش، غمی امیدوارِ مایوس میچکید. خواستم آغوشِ امن را برایش باز کنم، سنگینیِ فاصلهی دوست نداشتنی را بر دوشم افزود و.. خمیده و خمیدهتر*
از فاصلهای دورِ نه چندان درازِ پُر تناقض، آغوش گشودم، غمِ دیرینهاش را دو نیم کردم و نیمی را بر دوش کشیدم و حالا وقتِ ادامه دادن فرا رسیده بود !
اما عزیزِ من.
اگر روزی رشتهی لغاتِ بینمان به دست باد افتاد، مرا دائما نگاه کن؛ من تو را میخوانم.
شبها نیازِ آدمی به شنیدنِ کلیشههای پُر تکرارِ آروم کننده بیشتر میشه. اگر غمِ بیانتها ساکنِ دل، و دلتنگی، رنجِ این سیاره رو برات بیشتر کرده؛ منم همینطور عزیزِ من، منم همینطور.
y2meta.com - yaeow - both of us (Official Lyric Video) (320 kbps).mp3
6.22M
این آهنگ پلی لیستت رو زیباتر کنه ؟
عمیقاً توی گودیِ پُر از فکرِ آرومِ نا آروم فرو رفته بود، به گلدونِ شمعدونیِ توی طاقچه خیره شد و جوری که انگار فقط خودش تنها موجودِ حی و حاضرِ اونجاست، زیر لب زمزمه میکرد. گوش تیز کردم که بفهمم با خودِ آشفتهش زیرِ لب چی میگه : اون روزا که با گفتنِ "بچهست نمیفهمه" از خرابکاریامون چشمپوشی میکردن و به غلط و غلوطِ رفتارِ بچهگانمون خُرده نمیگرفتن یادته ؟ همون روزا رو میگم که فکر میکردن مغزمون قدِ نخود و لوبیای توی آشِ رشتهی مامانبزرگه و قدمون به طاقچهی پُر گلدون نمیرسید ، روزنامهها رو دزدکی و یواشکی برمیداشتیم که موشکِ کاغذی بسازیم و فازِ سازندههای بالستیک بگیریم ، یادته ؟ میگم اون روزا ما چمیدونستیم انسان گریزی و تناقضِ درونی چیه ؟ اصا اینا رو هیچی ، غم چی بود ؟ غصه کی داشت ؟ خیال کجا بود ؟