eitaa logo
عیون .
537 دنبال‌کننده
209 عکس
23 ویدیو
1 فایل
چشم‌ها ، بیشتر از حَنجره‌‌ها می‌فهمند . - 17 𝘕𝘰𝘷𝘦𝘮𝘣𝘦𝘳 2‌0‌2‌3‌ . - همه‌ی مکتوباتِ عُیون ، تراوشاتِ "دل" است . اینجا ، فقط من می‌نویسم و او می‌خواند . - زنده به آغوش‌های کوتاه .
مشاهده در ایتا
دانلود
عیون .
ماهی صدام می‌کرد. همیشه با جدیتِ تمام می‌گفت: آدما رو میبینی؟ بیخودی سرشونو‌ گرفتن بالا که ماهِ توی
از کنارم که به سرعت عبور می‌کرد برای لحظه‌ای خزونِ مژه‌هاش رو تماشا کردم، که سایه‌ی تیره انداخته بود روی چشم‌هایی که عطرِ خوشِ دارچین‌ می‌دادن. سکوت کرده بود اما چشم‌های دارچینی‌ فریاد می‌زدن که "ماهی خانوم! ما عمیقاً توی حدِ فاصلِ بینِ شونه‌هات گیر کردیما."
نامۀ شمارۀ یک؛ | مکتوب شده در تاریخِ ۲۷ آذر ماهِ سالِ دلتنگی . سلام نورِ دیده، امیدوارم احوالتان خوب و ایامتان‌ بر وفقِ مُراد بچرخد و به دلخواه بگذرد. الیوم که این کاغذ را از کلماتِ دل، سیاه می‌کنم، سوزِ پاییز کمی بر دلتنگی‌هایمان افزوده و جیرۀ صبر و قرارمان را کاهش داده. آنجا که شما هستید را نمی‌دانم اما اینجا احوالِ هیچکس متعادل نیست و همه در قعرِ پاییز، به هر بهانه‌ای خونِ دل می‌خورند و آبِ دیده را به بدرقۀ عزیزانِ رفته‌شان، روانه می‌کنند. چند روز پیش، دخترِ کوچکِ همسایۀ دیوار به دیوارمان‌ راهِ آسمان را در پیش گرفت و جسمش‌ گرفتارِ خاکِ سرد شد. می‌گفتند ضربانِ قلبش‌ متوقف شده اما من از نزدیکانش شنیده بودم که درِ گوشی زمزمه می‌کردند از بی‌آغوشی هلاک گشته. ترسناک نیست ؟ از چند روزِ ماضی تا کنون فکر میکنم نکند ما هم از بی‌آغوشیِ پاییز جان دهیم و چله را ندیده رختِ خاک بر تن کنیم ؟ توصیه می‌کنم گاه گاهی دو دستی خود را در آغوش بگیرید، مبادا زبانم لال اجلِ پاییزی به تنتان رخنه کند و تمام شویم.
Shervin - Zakhm (Unplugged).mp3
6.41M
نشینه غم به دلت ؛
کاش نوشتنِ افکار، همیشه کارِ ساده‌ای بود.
نامۀ شمارۀ دو؛| مکتوب شده در تاریخِ ۲۹ آذر ماهِ سالِ دلتنگی . سلام عزیزِ جان، احوالتان خوب است ؟ مکتوباتِ فرح‌بخشتان را دریافت کردم و شبانه که ماه و ستارگان طبقِ معمول روی سقفِ حجره سُکنا گزیدند، در گوشۀ دنجی با نورِ دیده و دل چند باری از نو خواندم و خواندم و خواندم .. پرسیده بودید دلتنگ می‌شوم ؟ باید بگویم که گاهی. صبح‌ها، ظهر‌ها، شب‌ها، شاید هم همیشه. زیاده عرضی نیست، جز اینکه تقاضای کوچکی دارم. می‌شود کمی دست‌هایتان را به سراغِ گیسوهایِ پریشان بفرستید ؟ شقایقِ زندگی می‌خواهد چمدان ببند و برود، دست‌هایتان را برای ماندنِ شقایق‌ها نیازمندم.
Shab Too Moohaye~ Takmusics.IR.mp3
1.23M
برایِ زیباییِ پلی لیستت ؛
غریبه‌ای به تندی از کنارم رد شد. موقعِ گذر کردنش عطری آشنا مشامم را پُر کرد و مرا به ایامِ ماضیِ خوشی که حالا محزونه به حساب می‌آمدند پرت کرد. لحظه‌ای از حرکت ایستادم. عطرِ آشنا حرف‌های زیادی داشت و من بی‌قرارترینِ آن دقایق بودم. فقط ای کاش حرفی از تو و عطرِ پُر تکرار و ماندگارت نزند و دل را برآشفته‌تر نکند که ما را نه طاقتی‌ست و نه صبر و قراری دیگر.
پاییزِ عزیزِ غم‌انگیز؛ در گوشِ زمستان بگو زین پس کمی سوزِ جان‌سوزِ سرمایش را با ملاطفت و ملایمتِ بیشتری سویِ دل‌های لطیفمان روانه کند. اگر هم توانستی سراغی از محبوبِ دورِ کمی نزدیکمان، از زمستان بگیر و بگو کمی از انتظارمان بکاهد. راستی، کلید را زیرِ گلدانِ شمعدانیِ صورتی گذاشته‌ام، در را خوب پشتِ سرت ببند، مبادا سوزِ چله بر دلِ گرممان اثر کند.