خداحافظ محرم و صفر...
مُحَرّم ماه حسین؛خدا نگهدارت
نمیدانم دوباره تو راخواهم دید یا نه...
اما اگر وزیدی و از سَرِ کوی من گذشتی سلامم را به اربابم برسان...
و اگر این آخرین مُحَرّمم باشد بگو همیشه برایت مشکی به تن میکرد و دوست داشت نامش با نام تو عجین شود...
گرچه جوانی میکرد اما از اعماق وجودش تو را از ته دل دوست داشت و ارادتمند شما بود...
با چای روضه صفا میکردو سرش درد میکرد برای نوکری....
مُحَرّم و صفر تو را به خدا می سپارم و دلم شور میزند تا یک سال آینده ببینیم باشیم یا نه...
خداحافظ ماه محرم و صفر...
خداحافظ تاسوعای عباس...
خداحافظ عاشورای حسین...
خدا حافظ اربعین حسینی...
خداحافظ مشک پاره پاره شده٬خیمه های سوخته...
خداحافظ سرهای بر نیزه شده٬نخل های شکسته...
خداحافظ جرعه جرعه تشنگی فرات٬لب های خشکیده...
خداحافظ گهوارهی علی اصغر...
خداحافظ سنگ های نامرد شام و کوفه...
خداحافظ نیزه ها و شمشیرهای شکسته...
خدا حافظ صورت های سیلی خورده...
خداحافظ اشک های زینب٬دل تبدار و بی امان زینب...
خداحافظ چادر خاکی زینب...
خداحافظ صورت سیلی خوردهی رقیه و سکینه...
خداحافظ پیراهن سیاه ارباب...
خداحافظ مُحَرّم وصفر.....
خداحافظ.........
خداحافظ........
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
💠 #حدیث روز 💠
💎روزی خود را اینگونه زیاد کنید
🔻أمیرالمؤمنین علی عليهالسلام:
مُواساةُ الأخِ في اللّهِ عزّ و جلّ تَزِيدُ في الرِّزقِ
❇️ كمك مالى كردن به برادر دينى، روزى را زياد مىكند.
📚 بحارالأنوار : ۷۴/۳۹۵/ ۲۲
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
💚 هر روز با یاد شهدا 💚
🌷 شهید حسین سلمانی
🌷 تولد ۱۰ آذر ۱۳۴۶ بوشهر
🌷 شهادت ۱۵ شهریور ۱۳۶۵ فاو
🌷 سن موقع شهادت ۱۹ سال
✍ فرازهایی از وصیتنامه این شهید عزیز
🔹 خداوندا تو شاهد باش که من با آگاهی تمام به این راه قدم نهادم و هیچ کس و به هیچ شرایطی مرا به اجبار به جبهه روانه نکرده ولی با خود گفتم اگر با ریختن خون من اسلام آبیاری می شود و قابلیت آن را دارم، پس ای گلوله های گرم، من شما را به طرف خود می کشانم.
🔸 از تمام برادران و خواهران می خواهم که راه شهیدان را ادامه دهید و همیشه در مقابل دشمنان اسلام ایستادگی کنید تا نابود شوند.
🔹 از کفار و منافقین هیچ ترس به خود راه ندهید و بی امان بر آنان یورش برید که قطعاً پیروزی با ماست.
🔸 به همه ی جوانان سفارش می کنم و استدعا دارم امام خمینی را که عصاره ی پیامبران و ائمه علیهم السلام است را اطاعت کنید و قدر این نعمت را بدانید و همیشه با او باشید.
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان
🦋 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و این شهید عزیز، صلوات
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
🏴 هفت روز گذشت 🏴
به مناسبت هفتمین روز درگذشت مرحومه مغفوره شادروان خانم زهرا حسینی فرزند میرزا همراه با یادبود برادر مرحومش حاج حسن حسینی و خواهر مرحومه اش مجلس ترحیمی برگزار می گردد.
▪️ زمان :
پنجشنبه ۱۴۰۳/۰۶/۱۵ از ساعت ۱۶ الی ۱۷:۳۰
▪️ مکان :
حسینیه حضرت ابوالفضل علیه السلام روستای ازوار
▪️حضور شما سروران گرامی موجب شادی روح آن مرحومه و تسلی خاطر بازماندگان خواهد شد.
🥀 شادی روحش فاتحه و صلوات
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
💠 پیشگیری و کنترل دیابت از دیدگاه طب ایرانی و مکمل
🔸استفاده از گیاهان دارویی در کنترل قندخون مفید است
🔸این تصور که برای درمان دیابت با طب سنتی همه داروهای شیمیایی باید قطع شود، اشتباه و توصیه بسیار خطرناکی است.
🔸 رعایت رژیم غذایی متناسب با نوع مزاج و متناسب با شاخص توده بدنی، داشتن خواب شبانه کافی، کنترل هیجانات خلقی و اضطراب، داشتن فعالیت بدنی مناسب حدود ١۵۰ دقیقه در هفته، توجه به وضعیت اجابت مزاج و رفع یبوست و پرهیز از قرار گرفتن در معرض هوای آلوده را در کنترل بهتر قند خون مؤثر است.
🔸 درمان های طب ایرانی به صورت تلفیقی در کنار درمان های جدید باعث کنترل هر چه بهتر قند خون، کاهش عوارض دارویی، کاهش عوارض دیابت و نیز کاهش دُز داروها می شود.
#مرکز_خدمات_جامع_سلامت_طالبیان_فر_ازوار
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
خبرنامه روستای ازوار📣🌺
🕊 به بهانه سالروز بازگشت آزادگان به کشور،وباتوجه به درخواست تعدادزیادی ازدوستان خاطرات آزادی از اسار
دو سالی از پایان جنگ گذشته بود و دیگر کسی در انتظار این نوع خبرها از رادیوی عراق نبود. اما این بار خبر چیز دیگری بود «خبرحمله عراق به کویت!».
همه با تعجب به هم نگاه میکردیم. چرا به کویت؟ دولت کویت که در طول جنگِ عراق با ایران، همواره دوست صمیمی صدام بود و به بعثیها کمک فراوانی کرده بود. هنوز در بهت و حیرت این خبر بودیم که اطلاعیههای بعدی سخنگوی نظامی عراق خبر از تصمیم رئیسجمهوری برای آزادی قریبالوقوع اسرای ایرانی (از روز جمعه 26 مردادماه) را داد.
نمیتوانستیم این خبر را باور کنیم. اعتمادی به بعثیها نداشتیم. هنوز در حال تجزیه و تحلیلِ این خبر بودیم که فهمیدیم اولین گروه هزار نفری را از اردوگاه موصل یک خارج کرده و به سمت مرزهای ایران بردهاند. سربازان عراقی خبر را تأیید میکردند و میگفتند: «اردوگاه شما در نوبت بعدی قرار دارد، ما هر روز هزار نفر را برای تبادل به مرزهای ایران میفرستیم».
آن قدر همه چیز داشت سریع پیش میرفت که باورکردنی نبود. همه شواهد نشان میداد اتفاقات مهمی در راه است، اما به قدری در این دو سال بعد از قطعنامه آتشبس از این نوع خبرها شنیده بودیم و بهتدریج دروغبودنشان برایمان برملا شده بود که انگار نمیخواستیم بپذیریم. مبادا بازی بخوریم و روحیهی استقامتمان آسیب ببیند.
من مثل همیشه به خودم میگفتم: «نباید به هیچ خبری اعتماد کنم، آزادی رو وقتی باورمیکنم که پامو تو خاک ایران گذاشته باشم».
خلاصه (روز ۱۵شهریور شروع تبادل اردوگاه ما) بعد از صبحانه خبر رسید اردوگاه ما را روانه خواهند کرد.
آنچه بیشتر مشهود بود بُهت و ناباوری بود تا هیجان و شادمانی. در چهره کسی شعف و خوشحالی زیاد از حدی دیده نمیشد.
عکسی که یادآور اولین روزهای اسارت بود!
در افکار خودم غوطهور بودم !
۲
#خاطره #آزادگان
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
خبرنامه روستای ازوار📣🌺
دو سالی از پایان جنگ گذشته بود و دیگر کسی در انتظار این نوع خبرها از رادیوی عراق نبود. اما این بار خ
آنچه از آن شب در ذهنم مانده این است که از تصور آخرین شب اردوگاه ذوقزده نبودم. نمیدانم چرا قلبم سنگینی میکرد. نمیدانستم در این چهاردیواری دلبسته چه چیز شدهام و این غمی که بر دلم سنگینی میکند از چیست.
به پدر و مادرم و به خواهران و برادرانم فکر میکردم... حتماً آنها هم خبر احتمال آزادی قریبالوقوع مرا شنیدهاند. گرچه در طول اسارت سعی میکردم زیاد به آنها فکر نکنم و ذهنم را از تجسم و تصور آنها خالی کنم، اما آن شب ناخودآگاه ذهنم پر شده بود از پدر و مادر و خواهران و برادرانم. چهرههای تکتکشان را در ذهنم مرور میکردم. با خودم فکر میکردم الان هرکدکامشان چه تغییراتی کردهاند. بهخصوص برادر کوچک ترم ، او که وقتی جبهه بودم بیمارشده بودو اسیر شدم حالا باید خوب شده باشد.!
۳
#خاطره #آزادگان
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
🔰به مناسبت لیلةالمبیت (خوابیدن امیرالمؤمنین علیهالسلام در بستر رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم برای محافظت از جان آن حضرت)، اول #ربیعالاول سال ١٣ بعثت؛
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
📝 از کرامات حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام این است که هیچگاه بت نپرستیده است؛ لذا اهل تسنن هم به ایشان «کرّمَاللهُوَجْهَهُ» میگویند.
از این گذشته، امتیاز بتشکستن هم به دست ایشان واقع شده است. خدا میداند اگر به کسانی که سالها بتپرستی کرده و توسلات بسیار به بتهای خود داشتهاند، دستور داده میشد که بتها را بشکنند، چگونه بر آنها سخت بود و چگونه امتناع میکردند!
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص١١
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
مداحی_آنلاین_خداحافظ_ای_برادر_زینب_پویانفر.mp3
8.37M
خداحافظ ای برادر زینب
به خون غلطان در برابر زینب
برادر جان بی تو در دل صحرا
شده تنها خواهرت گل زهرا
#محمدحسین_پویانفر🎙
#وداع_با_محرم_صفر🏴
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خلاصهای از محرم و صفر امسال در 56 ثانیه
👈 #محرم و #صفر 1446 چطور به پایان رسید؟
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🩹شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم
یادی از صحن و سرایت نکنم،میمیرم
🔰 شب زیارتی حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
🌺 مهد قرآن شهر برزک
🔹ویژه سنین ۴ تا ۵ سال
🔹 آموزش روانخوانی قرآن همراه با قصه
🔹 حفظ موضوعی قرآن با زبان اشاره و همراه با قصه
🔹 آموزش نقاشی، کاردستی و ...
♨️ جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر با شماره زیر تماس حاصل فرمایید.
📞 09012285508
#ارسالی_مخاطبین #تبلیغ
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
📣 لوازم التحریر آل طاها 👑🔥
🔷فروش ویژه لوازم التحریر و دفاتر دولتی با قیمت استثنایی،کیفیت عالی، طرح های متنوع✏️💥📝
✔️خرید کلی لوازم التحریر با قیمت مناسب + ۳ درصد تخفیف😱
◾️به مدت ۳ روز به مناسبت فرارسیدن ایام ربیع الاول 🥀💐
✨⏰جمعه۱۶،شنبه ۱۷ و یک شنبه ۱۸ شهریور ماه از ساعت ۹ صبح الی ۲۳ شب
🔹📓🔹📙🔹
40برگ
۹/۹۰۰ تومان
60برگ
۱۵/۷۵۰ تومان
80برگ
۲۱/۷۵۰ تومان
100برگ
۲۵/۷۵۰ تومان
👀هرکدام با۵هزارتومان تخفیف👆😃
🔸️📒🔸️📕🔸️
✔️دفترسیمی ۸۰برگ طلقی کلاسیک و فانتزی😉
۴۰/۰۰۰تومان❌
فقط و فقط ۲۸/۹۰۰تومان✅😳
🔹️📚🔹️📖🔹️
✔️جلد چسبی تولید به تاریخ روز با چسبندگی و ضخامت بالا
برند تاپرول و کاتیکا
۸۵/۰۰۰ تومان❌
۶۹/۰۰۰ تومان✅🤭
و ...🗯
🌟جا بمونی ضرر کردی😉💫
🏫آدرس:کاشان_بلوار کارگر-نرسیده به پل آران و بیدگل سمت چپ_نبش ۱۸متری امام حسین(ع)
📱شماره تماس:
۰۹۳۰۳۹۱۴۰۵۴ حق بین
💬 به دوستانتان اطلاع دهید
👇 با ما باشید
✅ لینک عضویت در کانال کافی نت آل طاها
@cafinetaletaha
✅ ارتباط با ما و ارسال مدارک
@rasoolhaghbin.
#تبلیغ
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
🍃❤🍃
🌹 سلام
صبحتون معطر به
عطر خوش صلوات
💖 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
💖 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌹 ان شالله به برکت
این ذکر شریف ، روزتون
سرشار از بهترینها باشه
🌹 جمعه خوبی داشته باشید
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
✨«السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام»
🌸سلام بر بهار مردمان و خرمی روزگاران
💠امام عصر(عج) با خود بهار انسانیت را به ارمغان بیاورند.
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
📸 اطلاعیه استخدامی در بانک تجارت
🔹️بانک تجارت به منظور تامین و تکمیل سرمایه انسانی خود در مشاغل متصدی امور اداری ، متصدی امور بانکی و بانکدار دعوت به همکاری می کند.
🔹️داوطلبان محترم می توانند از روز شنبه ۱۷ شهریور ماه لغایت ۲۲ شهریور ماه با مراجعه به سایت www.tejaratbank.ir و مطالعه دقیق شرایط و ضوابط استخدام، نسبت به تکمیل فرم ثبت نام اقدام کنند.
#استخدامی
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حرم مطهر امام هشتم علی بن موسی الرضا( علیه السلام)
⭐️ السلام علیک یا امام الرئووف⭐️
ان شالله به زودی قسمت همه همراهان کانال شود.
#ارسالی_مخاطبین
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
خبرنامه روستای ازوار📣🌺
آنچه از آن شب در ذهنم مانده این است که از تصور آخرین شب اردوگاه ذوقزده نبودم. نمیدانم چرا قلبم سنگ
نخستین دیدار ما پس از سالها، کجا و چگونه خواهد بود؟ آنها انتظار دارند من چگونه باشم؟ و سؤالات بسیاری از این قبیل.
با دوستانم چگونه برخورد خواهم کرد؟ نمیتوانستم باور کنم که با آن همه سابقه رفاقت و صمیمیت آنها مرا فراموش کرده باشند. با خودم گفتم حتی اگر تمام وقت هم آنها در جبهه و جنگ بودند حداقل این دو سال بعد از پایان جنگ چرا برایم نامهای ننوشتند؟!
وداع با اسارتگاه!
آن شب گذشت. صبح فردا با همه روزهای اسارت فرق میکرد. ۱۴ شهریور. با بُغض سنگینی در گلو، درحالیکه اشکِ چشمانم را پنهان میکردم...
سوال عجیب نماینده صلیب سرخ از اسراء
عصر آن روز نام و شماره مرا هم خواندند. جلو رفتم، یک دست لباس و کفش دمپایی یک جلد قران مجید را گرفتم، لباسهایم را عوض کرده و رخت نو را پوشیدم. کمی آن طرفتر میزی بود که چند نماینده صلیب سرخ پشت آن نشسته بودند. اسیران قبل از خروج در مقابل آن میز لحظاتی میایستادند و به سؤالی پاسخ میدادند. نمیدانستم این گفتگوی کوتاه چه هست، تا وقتی نوبتم رسید. سؤال این بود:
«آیا میخواهی به ایران برگردی یا میل داری به عراق و یا هر کشور دیگری پناهنده شوی؟»
#آزادگان #خاطره ۴
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
خبرنامه روستای ازوار📣🌺
نخستین دیدار ما پس از سالها، کجا و چگونه خواهد بود؟ آنها انتظار دارند من چگونه باشم؟ و سؤالات بسیار
سؤال بسیار مسخرهای بود. ولی من که نمیتوانستم همه احساسم را نسبت به این سؤال بیان کنم، لبخندی زدم و جواب منفی دادم و از پای آن میز هم گذشتم...وپس چند ساعت طول مسیر تکریت تا مرز خسروی
عبور از تونل استقبال کنندگان!
دوران اسارت با تمام فراز و نشیبهایش داشت به پایان میرسید...چندساعت بعد خود را در حلقه سربازان و پاسداران ایرانی لب مرز دیدم. آنها با لبخند و شادمانی مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند، اینجا هم باید از تونلی میگذشتیم، تونلی متشکل از صفِ استقبالکنندگان که در دو طرفِ مسیری منتهی به درِ اتوبوسی ایستاده بودند. اعتراف میکنم که هیچ اثری از شادمانی در چهره و رفتارم مشاهده نمیشد. بلکه با دیدن مرز و پرچم جمهوری اسلامی ایران و سنگرهای بهجامانده از زمان جنگ، که در خاک دو طرف دیده بودم، حال و هوایم به کلی منقلب شده و بهشدت ابری بود.
استقبال مردمی
اتوبوسها به راه افتادند. از کنار روستاهایی که در اثر جنگ به مخروبههایی تبدیل شده بودند، از کنار سنگرهای خالی و میادین مین، تانکها و نفربرهای سوخته، از کنار خاطرات جنگ، از کنار همه اینها گذشتیم. آن قدر در افکار خودم فرو رفته بودم که اصلاً به یاد نمیآورم دیگران در اتوبوس در چه حالی بودند. انگار خودم تنها در آن اتوبوس سوار بودهام. از کنار هر روستایی که میگذشتیم اهالی آنجا با چه شور و اشتیاقی برایمان دست تکان میدادند و شادی میکردند.
#آزادگان #خاطره ۵
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅
https://eitaa.com/Ozvariha
┅┅┄┄┅✾🌸🍃🌸✾┅┄┄┅┅