eitaa logo
پیش دبستانی کیامهر🔰
16هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
4.6هزار ویدیو
1.3هزار فایل
اموزشهای پیش از دبستان را با ما دنبال کنید http://eitaa.com/joinchat/2204762126Cc6dc2e98aa @PISHDABESTANIKIA لینک گروه جهت پرسش و پاسخ و تبادل تجارب https://eitaa.com/joinchat/3881041938Cc08fe3fa34 آیدی جهت تبلیغات و تبادل : @kimiarhn8379
مشاهده در ایتا
دانلود
1- سعی کنید به همرا کودکان کولاژی از گوسفند با استفاده از پنبه یا پشم تهیه کنید.همچنین می توانید الگوهای آماده بدهید تا رنگ آمیزی کنندو سپس لوله های پنبه را بر روی آنها بچسبانید و تجسمی از گوسفند با پشم فراوان داشته باشند. 2- در باره سگ گله و فداکاری آنها برای حفظ جان روستاییان ، گوسفندان و بزها صحبت کنید. از کار چوپان و نگهداری حیوانات اهلی بوسیله چوپان نیز صحبت کنید. آشنایی با حیوانات مختلف اعم از وحشی( جنگلی ) ، اهلی (دست آموز) ، حشرات ، پرندگان و جانوران مختلفی که کودکان آنها را بویژه در محل زندگی یا محیط می بینند علاوه بر کسب دانش و ارتقاء سطح درک و فهم کودکان به آنها کمک می کند تا ارتباط بهتری با طبیعت و محیط پیرامون خود پیدا کنند از مزایا و زیانهای آنها آگاهی پیدا کنند و بتوانند با راحتی و اطمینان بیشتر به درک محیط خود نایل آیند بسیاری از ترسها و نارحتیهای کودکان در باره حیوانات و جانورانی که می بینند یا ندیده اند ناشی از ناآگاهی و عدم ارتباط با آنها است . این بسیار ضروری است که در بخشهای مختلف برنامه به مناسبتهای گوناگون برای آشنایی و ارتباط کودکان با حیوانات و جانوران تدارکات لازم را انجام دهید و در محیط بسیار مانوس وتوام با فعالیتهای بازی به رفع ترسها و ناآگاهیهای آنها بپردازید. 🌀🌀🌀🌀🌀 @PISHDABESTANIKIA 
4_5850258954851976509.pdf
578.1K
کتاب رنگ آمیزی حیوانات اهلی در قالب پی دی اف 🌀🌀🌀🌀🌀 @PISHDABESTANIKIA
مفاهیم واحد کار : دسته بندی حیوانات اهلی و وحشی ،نوع پوشش و تولید مثل آنها، فایده هائی که به آنها می رسانند مثال : ماهی – گوسفند و فرآورده های آن زبان آموزی : حیوان – مو – پشم – لانه – دفاع اهلی – وحشی – گوسفند – پنیر – شاخ – پولک – خامه – تخم گذاری – کره – شیر – دانه – شکار مفاهیم علوم : محل زندگی اسب ( اسطبل ) کحل زندگی گاو و گوسفند ( طویله ) بچه گاو(گوساله ) بچه گوسفند ( بره ) بچه اسب ( کره اسب ) بچه بز ( بزغاله ) بعضی حیوانات فقط در آب زندگی می کنند ، بعضی هم در آب و هم در خشکی ،فرق حیوانات هلی و وحشی ؟ کدام جانوران راه می روندو کدام پرواز می کنند ؟ کدام شکمشان را روی زمین می کشند ، نوع پوشش بدن جاوران فعالیتهای کلاسی و بازیهای کلاسی : تقلید صدای حیوانات به همراه پیام های آموزشی مثال : کلاغه می گه قار قار دستاتو بشور وقت ناهار – حرکات تقلیدی ماهی – شیر ،آموزش لوحه های آموزشی در مورد حیوانات اهلی و وحشی فعالیت فوق برنامه:تقویت انگشتان دست جهت مچاله کردن و پاره کردن کاغذ و چرخش انگشتان بچه ها برای رنگ آمیزی و ایجاد خلاقیت برای ساختن چاه و کار کلاژ حیوانات اهلی و وحشی، آموزش خطوط نقاشی :استفاده ازچاپ انگشتان دست کودکان وهدایت آنها برای ساخت ماهی ، نمایش: قصه مهمان های ناخوانده و شروع به تمرین این نمایش توسط کودکان آشنایی با حیوانات اهلی و وحشی برای کودکان در موا قع مختلف چه درزمان قصه گویی چه در هنگام شعر خوانی چه در گردهمایی های بازی در حیاط و گردش های علمی از موارد زیر صحبت کنید: بعضی از حیوانات که می توانند در محیط زندگی انسانها زندگی کنند خطری ندارند حتی انسانها می توانند به آنها آب و غذا دهند و با آنها ارتباط برقرار کنند حیوانات اهلی یا دست آموز، غیر وحشی نامیده می شوند بعضی حیوانات کوچک و بعضی دیگربزرگترند. گوسفند، بز ،اسب ،الاغ، گاوو سگ در روستاها و در نزدیک بعضی از شهرها با انسانها زندگی می کنند بعضی از آنها فایده های فراوانی برای ما دارند مانند گاو و گوسفند بعضی از این حیوانات ممکن است به قفس یا محل خاصی برای زندگی نیاز داشته باشندمانند ماهیها که در آکواریم خانه ها نیز می توانند نگهداری شوند .به کودکان بگویید که ما نمی توانیم در آپارتمان و محیط های خانگی از حیوانات نگهداری کنیم زیرا آنها به مراقبت خاص نیاز دارند و ممکن است سبب آلودگی محیط زندگی ما بشوند البته نگهداری طوطی و بلبل و بعضی پرندگان زیبا در قفس امکان دارد ولی به هر حال کودکان باید بدانند ما نباید حیوانات و پرندگان را در قفس نگهداری کنیم چون آنها نیز دوست دارند با دوستان و پرندگان دیگر باشندو آزاد زندگی کنند. هدف از آموزش حیوانات اهلی : ۱- آشنایی کودکان با مفهوم اهلی و دست آموز ۲- شناخت بعضی از حیوانت اهلی ومحاسن نگهداری ومراقبت از آنها ۳- آشنایی بافوایذد بعضی از حیوانات اهلی مانند گاو و گوسفند ۴- رعایت مقررات ایمنی و بهداشت و مراقبت ار حیوانات و آزار نرساندن به آنها
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تمرین تشخیص حیوانات اهلی و وحشی
12.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌻 کلیپ کودکانه آشنایی با حیوانات 🌻 🐻 این قسمت آشنایی با خرس 🐻
13.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌻 کلیپ کودکانه 🌻 🦁این قسمت آشنایی با شیر 🦁
داستان نمایشی حیوانات اهلی و وحشی قصه گو: یکی بود یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود، در کلبه کنار جنگل، خاله پیرزن مهربانی بود که روزها در مزرعه کوچکش به تنهایی کار میکرد و شبها خسته و غمگین میخوابید یکی از شبها که هوا خیلی سرد بود و باران تندی میبارید خاله پیرزن شامش را خورده بود و میخواست بخوابد که یکدفعه «تق! تق! تق!»، صدای در بلند شد خاله پیرزن پرسید: کیه کیه این وقت شب در میزنه تق و تق و تق قصه گو: صدایی از پشت در جواب داد مرغ: یه مرغ زرد پا کوتاه. وا کن در رو تو رو بخدا، بارون میباره جر و جر و جر، همه تنم شده خیس و تر قصه گو: خاله پیرزن در را باز کرد و با دیدین مرغ زرد پاکوتاه که زیر باران ایستاده بود و از سرما میلزید گفت خاله پیرزن: خیس شدی زیر بارون، بیا بفرما جونم، بشین کنار آتیش، خوش اومدی به خونه م قصه گو: اما همین که خانوم مرغه وارد اتاق شد، و چند تا جوجه کوچولو هم دویدند و رفتند زیر لحاف خاله پیرزن، که هم گرم بود و هم نرم. خاله پیرزن از دیدن آنها خندید و رفت کمی دانه برایشان آورد، همین که میخواست برود زیر لحاف، باز صدای در بلند شد: تق! تق! تق خاله پیرزن: کیه کیه این وقت شب، در میزنه تق و تق و تق گربه: گربه شیطون و بلا، وا کن در رو تو رو بخدا؛ بارون میباره جر و جر و جر، همه تنم شده خیس و تر قصه گو: خاله پیرزن با دیدن گربه که مثل موش آب کشیده شده بود خندید و گفت خاله پیرزن: خیس شدی زیر بارون، بیا بفرما جونم، بشین کنار آتیش، خوش اومدی به خونه م قصه گو: گربه دوید و رفت زیر لحاف و خاله پیرزن برای او هم یک کاسه شیر آورد و رفت خوابید. چیزی نگذشته بود که دوباره: تق! تق! تق خاله پیرزن: کیه کیه این وقت شب، در میزنه تق و تق و تق کلاغ: کلاغ سیا! کلاغ سیا، وا کن در رو تو رو بخدا، بارون میباره جر و جر و جر، همه تنم شده خیس و تر خاله پیرزن: خیس شدی زیر بارون، بیا بفرما جونم، بشین کنار آتیش، خوش اومدی به خونه م قصه گو: کلاغ هم رفت زیر لحاف و خاله پیرزن برای او هم کمی پنیر آورد اما هنوز نخوابیده بود که دوباره: تق! تق! تق خاله پیرزن: کیه کیه این وقت شب، در میزنه تق و تق و تق سگ: سگ سیاه پا کوتاه، وا کن در رو تو رو بخدا، بارون می باره جر و جر و جر، همه تنم شده خیس و تر خاله پیرزن: خیس شدی زیر بارون، بیا بفرما جونم، بشین کنار آتیش، خوش اومدی به خونه م قصه گو: سگ هم دوید زیر لحاف و خاله پیرزن برای او هم کمی غذا آورد و رفت خوابید. تازه خوابشان برده بود که: تق! تق! تق خاله پیرزن: کیه کیه این وقت شب، در میزنه تق و تق و تق گاو: گاوم با شاخای طلا، وا کن در رو تو رو بخدا، بارون میباره جر و جر و جر، همه تنم شده خیس و تر خاله پیرزن: خیس شدی زیر بارون، بیا بفرما جونم، بشین کنار آتیش، خوش اومدی به خونه م قصه گو:خاله پیرزن گاو را هم به کلبه دعوت کرد و برای او هم کمی علف آورد و رفت و خوابید.اما وقتی گاو که از همه حیوانات بزرگتر بود، رفت زیر لحاف، نصف آن را گرفت. حیوانات دیگر تا آمدند اعتراض کنند دوباره: تق! تق! تق خاله پیرزن: کیه کیه این وقت شب، در میزنه تق و تق و تق خروس: خروس زری خوش صدا، وا کن در رو تو رو بخدا، بارون میباره جر و جر و جر، همه تنم شده خیس و تر خاله پیرزن: خیس شدی زیر بارون، بیا بفرما جونم، بشین کنار آتیش، خوش اومدی به خونه م قصه گو:خانم مرغه و جوجه ها با دیدن خروس زری خیلی خوشحال شدند و به خاله پیرزن گفتند که او رفته بود تا برای آنها غذا پیدا کند. خاله پیرزن کمی دانه برای خروس آورد و رفت که بخوابد. سر و صدای آن همه حیوان که به زور خودشان را زیر لحاف جا داده بودند اتاق را پر کرده بود خاله پیرزن که نمیتونست در آن شلوغی بخوابد، داشت با خودش فکر میکرد: که اگه فقط یه حیوون دیگه بیاد، من باید سرپا بخوابم، چون دیگه جایی نمونده… که ناگهان: تق! تق! تق خاله پیرزن:کیه کیه این وقت شب، در میزنه تق و تق و تق گنجشک: گنجشک ریزه ی بلا، وا کن در رو تو رو بخدا، بارون میباره جر و جر و جر، همه تنم شده خیس و تر قصه گو: صدای داد و فریاد حیوانات قطع شد. همه ساکت شدند تا ببینند خاله پیرزن چکار میکند او باز هم با مهربانی در را باز کرد و گفت خاله پیرزن: خیس شدی زیر بارون، بیا بفرما جونم، بشین کنار آتیش ،خوش اومدی به خونه م قصه گو: و برای گنجشک هم کمی دانه آورد و رفت که بخوابد، اما دیگر جایی برای او باقی نمانده بود. کمی ایستاد و با لبخند به حیواناتی که در اتاق او و زیر لحاف گرمش خوابیده بودند نگاه کرد که یکدفعه خروس زری خوش صدا شروع کرد به قوقولی قوقو. بله صبح شده و بارون هم بند اومده بود. خاله پیرزن نفس راحتی کشید و رفت صبحانه را آماده کرد و سفره را انداخت. بعد از اینکه همه صبحانه شان را خوردندخاله پیرزن گفت خاله پیرزن: خب بارونم که دیگه بند اومده، حالا برید سراغ زندگیتون قصه گو: یه مرتبه خروس زری گفت خروس: من که صبح زود پا میشم از خواب، قوقولی ق
وقوقولی میکنم برات بذار برم قصه گو:خاله پیرزن دید خروس راست میگوید، گفت خاله پیرزن: خب، تو بمون قصه گو: مرغ زرد پا کوتاه گفت مرغ: من که قدقدا میکنم برات، تخم طلا میکنم برات، بزارم برم؟ قصه گو: خاله نگاهی به مرغ و جوجه ها انداخت و گفت خاله پیرزن: خب، شما هم بمونین قصه گو: سگ گفت سگ: من که واق واق میکنم برات، دزدا رو چلاق میکنم برات، بزارم برم؟ خاله پیرزن: تو هم بمون قصه گو: گاو میخواست حرف بزند که گنجشک پرید تو حرفش و گفت گنجشک: من که جیک و جیک میکنم برات، تخم کوچیک میکنم برات، بزارم برم؟ خاله پیرزن: تو هم بمون قصه گو: اما یکدفعه همه حیوانات شروع کردند به داد زدن و اتاق شلوغ شد کلاغ: من که قار قار میکنم برات، همه رو بیدار میکنم برات بزارم برم؟ گربه: من که میو میکنم برات، موشا رو چپو میکنم برات، بزارم برم؟ گاو: من که ما و ما میکنم برات، ببین که چه ها میکنم برات، بزارم برم؟ قصه گو: خاله پیرزن نمیدانست که باید چکار کند. نه دلش میآمد که آنها را بیرون کند و نه در کلبه ی کوچکش برای آنها جایی داشت. کمی فکر کرد و گفت خاله پیرزن: به یه شرط، همگی به هم کمک کنین و برای خودتون خونه درست کنین، چون همه نمیتونیم توی کلبه بخوابیم قصه گو: حیوانات از خوشحالی فریاد کشیدند همه حیوانات: ماما، جیک جیک، قوقولی قوقو، واق واق، قد قد قدا، میو میو، قار قار …؛ قصه گو: آن روز همه کمک کردند تا برای همدیگر خانه بسازند و آن شب، هر کس در خانه ی خودش خوابید. مرغ و خروس و جوجه ها در لانه شان، گاو در طویله اش، کلاغ و گنجشک در لانه هایشان که در بالای درخت بود و گربه و سگ هم در خانه های کوچکشان. حالا همه آنها با هم دوست بودند. از آن روز به بعد، همگی هر روز صبح زود با صدای خروس زری خوش صدا از خواب بیدار میشدند و در کارهای خانه و مزرعه به خاله پیرزن مهربان کمک میکردند. حالا نه تنها خاله پیرزن، بلکه همه ی آنها دیگر تنها نبودند.