eitaa logo
پاتوق معرفی کتاب
2.1هزار دنبال‌کننده
856 عکس
184 ویدیو
76 فایل
📚 معرفی کتب خوب 🔊ترویج فرهنگ کتابخوانی 🌐 اخبار کتاب 📊ارائه برنامه های پیشنهادی و کاربردی ترویج کتاب 💬انتقاد، نظر، پیشنهاد: @admin_book 📚پاتوق کتاب کودک و نوجوان👇 @PMKetab_koodak
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 🔻 نقش حضرت زینب(ع) در روز عاشورا من تصور می کنم وضعیتی که آن روز برای زینب(س) وجود داشته، یک وضعیت استثنایی است. وضع هیچ‌کدام از زن‌ها را و حتی امام سجاد(ع) را نمی‌توانیم با وضع زینب(س) مقایسه کنیم. بسیار وضع زینب(س) وضع سخت و طاقت فرسایی بوده. تمام مردها در روز عاشورا به شهادت رسیدند. عصر عاشورا یک نفر مرد در تمام این خیمه‌گاه نبود، مگر امام سجاد(ع)؛ که او هم مریض بود. آن جا افتاده بود و شاید در حالت اغما به سر می‌برد. حالا شما ببینید این و اردوگاهی که در آن ۸۴ نفر زن و بچه هستند و در میان یک دریای دشمن محاصره‌اند، این‌ها چقدر کار دارند. بعضی تشنه‌اند، بعضی گرسنه‌اند. یا بشود گفت همه تشنه و همه گرسنه‌اند. دل‌ها همه لرزان و خائف است. جسدهای شهدا همه قلم قلم شده روی زمین افتاده است. بعضی برادر این‌هایند. بعضی فرزندانشان هستند. به هر حال یک حادثه‌ی بسیار تلخ و وحشت آوری است. یک نفر باید این جمعیت را جمع کند. آن یک نفر زینب(س) است. زینب(س) فقط این نبود که برادرش را از دست داده بود، یا دو فرزندش را، یا برادرهای دیگرش را، یا این همه عزیزان را و ۱۸ نفر جوانان بنی هاشم و اصحاب وفادار را. این هم بود. و شاید این اهمیتش کمتر از آن هم نبود که در میان این همه دشمن، بارِ سنگینِ اداره و حراست و مدیریت این خرگاه شکست خورده‌ی پراکنده شده و متفرق شده را به عهده دارد. حتی امام سجاد(ع) را هم بایستی اداره کند. لذا در آن چند ساعتی که بعد از حادثه اتفاق افتاد، تا آن ساعتی که حرکت کردند و رفتند و دشمن‌ها مشخص شد که با این‌ها چه کار خواهند کرد، در آن چند ساعت که یک شب تاریک و ظلمانی هم در میان این چند ساعت بوده، خدا می‌داند که به زینب کبری(س) چه گذشته است. لذا بود که زینب(س) در این چند ساعت دائماً در حال حرکت، در حال دوندگی، پیش این بچه، پیش آن زن، پیش این مادر داغ‌دیده، پیش آن خواهرِ برادر از دست داده، پیش آن بچه‌ی کوچک، دائماً بین این افراد حرکت می کند؛ این‌ها را جمع می‌کند. این‌ها را دلداری می‌دهد. اما یک وقت هم طاقت زینب(س) به سر می‌رسید؛ خطاب به برادرش می‌کرد، به برادر شهیدش رو می‌کرد - که تنها ملجأ و ملاذ او بود - در روایت دارد که زینب کبری(س) آمد در بالای سر جسد کشته و مجروح و قطعه قطعه شده‌ی برادرش ایستاد؛ از ته دل فریادش بلند شد: یا مُحَمَّداهُ صَلَّی عَلَیکَ مَلائِکةُ السَّماءِ! ای پیامبر! ملائکه و فرشتگان بر تو صلوات و درود بفرستند! هذَا الحُسَینُ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ؛ این کشته‌ی فتاده به هامون حسین توست... آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای - دوم مهر ۱۳۶۳ خرگاه: اردوگاه، لشکرگاه ملجأ: مأمن ملاذ: تکیه‌گاه منابع: 📒 ۱- - صص ۲۱۲ و ۲۱۳ 📜۲- - صص ۱۳۳ و ۱۴۵ 💰 قیمت حلقه دوم انسان ۲۵۰ ساله: فعلا ۵۵ هزارتومان! 💵 قیمت کتاب (ترجمه لهوف): فعلا ۶۰ هزارتومان! 🛍 : @book_room 🔗 مطلب از: @tarikh_thaqalain 🔰 با ما کتاب بخوانید👇 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab