1.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله
#معرفی_برنامه
📲📗 شبکه اجتماعی #بهخوان
📚 بهخوان، شبکهی اجتماعی ویژهی #کتاب و #کتابخوان ها است.
ما در بهخوان به یکدیگر کمک میکنیم تا با کتابهای جدیدی آشنا شویم و کتابهای بهتری برای خواندن انتخاب کنیم. همچنین، با کسانی آشنا میشویم و دنبالشان میکنیم که سلیقهی کتابخوانی آنها برایمان جالب و ارزشمند است.
✅ قابلیت های جالب بهخوان:
🗂 ساختن #کتابخانه ی شخصی: کتابهایی را که خواندهاید، در حال خواندنشان هستید یا میخواهید بعداً بخوانید فهرست کنید. قفسههای مختلفی درست کنید و کتابهایتان را مطابق سلیقهی خود در آنها قرار دهید.
💬 تبادلنظر دربارهی کتابها: به کتابهایی که خواندهاید #امتیاز دهید، بر آنها #یادداشت بنویسید و دربارهی کتابها با دیگر کاربران صحبت کنید.
📝آشنایی با کتابخوانهای همنظر: با کسانی که سلیقهی کتابخوانیشان را میپسندید، آشنا شوید و همراهیشان کنید. به علاوه، میتوانید #دوستان خود را در بهخوان بیابید یا به این شبکه دعوت کنید.
✍ برقراری ارتباط با نویسندگان: به صورت بیواسطه با نویسندهی محبوبتان در ارتباط باشید و با سِیر کتابخوانی او همراه شوید.
💓 کشف کتاب محبوب بعدی: با استفاده از نظرات کاربران، فهرستهای پیشنهادی و برندگان جوایز داخلی و خارجی، کتاب محبوبِ بعدیتان را کشف کنید.
📜ٖ ایجاد لیست: برای معرفی کتابهایی در یک موضوع یا حوزهی خاص یا پیشنهاد سیر مطالعاتی در بهخوان لیست بسازید.
🔰 از این برنامه می توانید در قالب #اندروید ، یا نسخه وب استفاده کنید: behkhaan.ir
📥 دانلود اندروید
🔰 با ما کتاب بخوانید👇
📚پاتوق معرفی کتاب📖
@PMKetab
پاتوق معرفی کتاب
بسم الله #معرفی_برنامه 📲📗 شبکه اجتماعی #بهخوان 📚 بهخوان، شبکهی اجتماعی ویژهی #کتاب و #کتابخوان
بسم الله
🔰 شما می تونید صفحه مدیر کانال در برنامه #بهخوان را از طریق لینک زیر دنبال کنید👇
https://behkhaan.ir/profile/ali_mahdighalb
@PMKetab
پاتوق معرفی کتاب
بسم الله 🎞 #گزارش کوتاهی از شبکه صدا و سیمای مرکز خوزستان درباره برخی فعالیت های مرحوم #حاج_حسین_سر
بسم الله
این شخصیت اینقدر بزرگوار و مخلص بود که این کتاب(کتابِ #همیشه_پشتیبان ) به نظر من بخش کوچکی از فعالیت های مخلصانه ی او برای خدا رو روایت میکنه.
من نوه ایشان هستم، و توفیق داشتم چندسال پایانی عمرشون رو باهاشون زندگی کنم، باوجود اینکه بالای ۹۰ سال سن داشت، چنان فعالیت و کار و تلاش در زمینه های مختلف(بیشتر فرهنگی و کمک به مردم) انجام میداد که واقعا خیلی از ما جوونا اینقدر نمی تونیم فعالیت کنیم، اندازه ده تا جوون فعالیت داشت.
یه بار ازش پرسیدم چطور شد که اینقدر عاشق خدا شدید و با جون و دل کاری که احساس تکلیف میکنید، انجام میدید؟ بهم گفت که در جوانی خدا گره از کارم باز کرد(تو کتاب بهش اشاره شده) و از اون موقع عاشق خدا شدم، ماها هم زیاد از این گره گشایی ها تو زندگی مون داشتیم، ولی او نعمت و لطف خدا رو در جایی که باید، دید و فهمید و خدا هم به کاراش برکت داد، همه چیز به #نکته_بینی ما برمی گرده...
معروفه شبیه به این جمله رو میگن که شیران روز، فروتنان شب در پیشگاه خدایند، نصف شب ها که نماز شب میخواند، یواشکی نگاه میکردم چقدر عاشقانه و از سوز دل توی قنوتش دعا می خوند و اشک می ریخت و روزها به کمک مردم نیازمند می رفت و در پی فراهم کردن برنامه های فرهنگی و آماده کردن شرایط برای برنامه همیشگی اش در جمعه ها بود که به سربازا سر بزنه. انرژی روزانه رو از تضرع شبانه میگرفت...
الان که خودم سربازم، می فهمم که چه کار بزرگی میکرد که میرفت به سربازا سر میزد، قصه میگفت، از دین میگفت، براشون طنز میگفت و خوراکی و کتاب و هدایای دیگه بهشون میداد تا روحیه بگیرند،
کاری که میتونه الگویی برای فرماندهان نظامی باشه که مخلصانه(نه نمایشی و مقطعی و برای پرکردن رزومه خدمت به سرباز!) هر چند وقت یکبار بصورت منظم با سربازا خوش و بش کنند و روحیه بدن و پای درد دلشون بشینن.
یادش گرامی.
🙏🌹 باتشکر از زحمتکشان «رسانه بیداری اهواز» و «واحد تاریخ شفاهی اهواز»، بخصوص نویسنده و محققان و مصاحبه کنندگان کتاب که در چاپ این کتاب تلاش فراوان کردند.
🎥 فیلم کوتاه بالا هم گزارش کوتاهی است که شبکه خوزستان در زمان حیات ایشان پخش کرد.
🔗 لینک متن همین یادداشت در شبکه اجتماعی #بهخوان :
https://behkhaan.ir/reviews/65712ccc-72d7-44e9-bdce-741c94cc3a49?inviteCode=sAa65u8iEpdN
✍ یادداشتی از «علیِ مهدی قلب»، مدیر «پاتوق معرفی کتاب»
🔗 @ali_mahdighalb
🔰 با ما کتاب بخوانید👇
📚پاتوق معرفی کتاب📖
@PMKetab
هدایت شده از حیران | علیِ مهدی قلب
بسم الله
🌹 بمناسبت سالروز «آزادیِ اسرای دوران دفاع مقدس»
📘 یادداشتی کوتاه بر کتاب #روزهای_بی_آینه
📝 خاطرات منیژه لشکری همسر خلبان شهید حسین لشکری، کسی که ۱۸ سال اسیر دست ظالمانه ی بعثی های عراق بود!
✍متن یادداشت:
#عاشقانه آغاز شد، دردمندانه ادامه یافت و مجدد عاشقانه و رنج آور پایان یافت...
حیف که ما #نسل_جوان امروز، قدر این افراد و خانواده هاشون و اهدافی که در راهش سختی و عذاب کشیدند رو نمیدونیم و خیلی کم در مورد سرگذشتشون مطالعه میکنیم، حیف...
🔗 لینک یادداشت و خواندن نظرات دیگران درباره این کتاب در شبکه اجتماعی کتابخوانان، #بهخوان
#معرفی_کتاب #کتاب #دفاع_مقدس
@ali_mahdighalb
@PMKetab
✅ ادامه یادداشت بر کتاب #آقا_سید_محسن 👇
👌 در مجموع، سطح کتاب از آثار مشابه در این سبک_ حداقل آنها که من پیشتر مطالعه کردم_ بالاتر است و نمونهی خوبی برای افزودن هنر و خلاقیت به خاطرهنگاری شخصیتها است.
البته که دلیل اصرار من به خواندن کتاب، این نیست.
چرا که زیبایی این عکس بیش از آنکه از عکاس باشد از سوژه آن است:
🥀 سه سال پیش بود که خبر رفتنش را شنیدیم. صبح زود بود. تازه از خواب بیدار شده بودیم و همه از شنیدن خبر مبهوت. پدرم ارادت ویژهای به آقاسیدمحسن داشت و ما هم به واسطهی او و هم به خاطر دیدارهای گاه و بیگاه خودمان احترام و محبت او را در دل داشتیم و اصلاً مگر میشد کسی ببیند او را و مهرش را به دل نگیرد؟
🔻 من آنوقت به خیال خودم خیلی آدم سنگدل و بیرحمی بودم اما وقتی خبر را شنیدم عمیقاً ناراحت شدم و گریه کردم. ولی اندوه تنها احساسم نبود بلکه از تصور نبودِ «حاجآقا» حیرت کرده بودم:
💠 او امام جماعت مسجدمان بود. از بچگی پای منبر و روضهاش نشسته بودم. شب عاشورا مقتلخوانیهایش را شنیده بودم و شبهای قدر «بِکَ یااللّه» هایش را. هنوز آن لحن حزین و متضرعانهاش یادم هست.
آنقدر نمیتوانستم باور کنم رفتنش را که سال بعد از فوتش در مراسم احیای مسجد یک لحظه دیدمش. یعنی کاملاً تصور کردم که او را دیدهام. همانشب، کمی بعد از این اتفاق، صوتی پخش کردند از قرآن بهسر خواندن سالهای قبلش. صدای گریهی مردم هم در پسزمینهی صوت شنیده میشد و هم از صحن مسجد. هم از یاد خدا گریه میکردند و هم به یاد آقاسیدمحسن. من هم یکی از آن همه بودم. هنوز هم وقتی نامش میآید اگر به خودم سخت نگیرم اشکم جاری میشود. و این به خاطر خیلیچیزها است:
💞 من را که آنوقت بچهای بیش نبودم به شدت تحویل میگرفت. البته با تمام بچهها و حتی بزرگترها اینگونه بود.
به همه بیدریغ محبت میکرد. دل بزرگش برای همه جا داشت. او برایم تجسم محبت و اخلاق بود. برای منی که از خیلیها متنفر بودم او یک آدم دوستداشتنی بود.
🔰 نگاه جامع و اندیشهای چندبعدی داشت. اگر رمان خارجی میخواندی یا اسم فلان متفکر غربی را میآوردی از دین خارجت نمیکرد!، با شعر هم به خوبی آشنا بود، تو را به یک نویسنده یا اندیشمند محدود نمیکرد. مثلاً نمیگفت فقط شهید مطهری بخوان. شریعتی را از دایره انقلاب بیرون نمیکرد و مثل بعضیها عین.صاد را در لیست سیاه نمیگذاشت. اطرافیانش را طوری رشد داده بود که فکر کنند، نه اینکه فقط بله بگویند. میگفت باید حرف متفکران را از خودشان بشنوید نه من.
اخلاق حسنه و فکر روشنش باعث شد عدهای او را برنتابند. و چه جفاها که در حقش نکردند. همانها که برده تربیت میکردند نه انسان.
♨️ در این جدال دو اسلام، اصلاً اغراق نیست
اگر بگویم من مسلمانِ اسلام او شدم. اسلامی که انسانیت و مهربانی و تفکر داشت نه تعصب و تحجر و جمود.
از وقتی هم که به حوزه آمدم سؤالاتی برایم پیش میآمد و به راهنمایی نیاز داشتم. کسی را میخواستم که به پیچ و خم مسیر آگاه باشد. اینجا بود که بیش از پیش جای خالیاش را احساس کردم. اما سیرهاش را در ذهن داشتم و از شاگردان او راهنمایی گرفتم. عکسش را به دیوار کمدم تکیه دادم و قاب چوبیاش را در کتابخانهام گذاشتم.
✨ به آن نگاه میکنم و با خودم میگویم میتوان «حاجآقا» شد: اندیشمندِ روشنبین، مهربانِ بیدریغ و روحانیِ حقیقی.
📖 خاطرات چنین بزرگواری خواندن دارد و چقدر زیباست که میبینم او به چه جزئیاتی توجه میکرده و در چه سطحی میاندیشیده و عمل میکرده.
💡میدانم که یادش ما را رها نمیکند و او برایمان نوری است در تاریکی. به او تکیه میکردیم و حالا امید میدهد به آیندهمان. همه را میدانم. و درست است که حافظ میگوید:
«هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق»
اما با همهی اینها، باز این حرف ابتهاج هر بار نزدیک عید و در سالگرد رفتن او رهایم نخواهد کرد که:
«این چه رازی است که هر سال بهار
با عزای دل ما میآید؟»
«اسفند۱۴۰۳ در آستانهی سومین سالِ بیبهار»
🔗لینک یادداشت در شبکه اجتماعی کتابخوانان #بهخوان:
https://behkhaan.ir/reviews/35c060c3-a64d-4e52-afb5-fdab86758b84?inviteCode=sAa65u8iEpdN
🔰 با ما کتاب بخوانید👇
📚پاتوق معرفی کتاب📖
@PMKetab