eitaa logo
پاتوق معرفی کتاب
2.3هزار دنبال‌کننده
912 عکس
193 ویدیو
78 فایل
📚 معرفی کتب خوب 🔊ترویج فرهنگ کتابخوانی 🌐 اخبار کتاب 📊ارائه برنامه های پیشنهادی و کاربردی ترویج کتاب 💬انتقاد، نظر، پیشنهاد: @admin_book 📚پاتوق کتاب کودک و نوجوان👇 @PMKetab_koodak
مشاهده در ایتا
دانلود
پاتوق معرفی کتاب
🔴بمناسبت ۲۱ فروردین ماه، سالروز ترور سپهبد علی صیاد شیرازی توسط #منافقین کینه توز 🌹 #معرفی_کتاب «در
🌹📖کتاب روایتی از زندگی است و با دو روایت نویسنده و خود شهید ارائه شده و از ✍مهم‌ترین ویژگی قلم محسن مؤمنی شریف در این اثر ـ نوگرایی در شیوه‌های روایت، تلفیق ظریف اطلاعات با بافت داستان و پرداختن به شخصیت‌هایی است که چه در بخش داستان و چه در بخش زندگی‌نامه ، به‌خوبی قوام یافته‌اند و گویی از متن بیرون می‌آیند و همراه خواننده می‌شوند . نویسنده در این کتاب کوشیده است با استفاده از خاطرات سپهبد صیاد شیرازی و روایت خود، مجموعه‌ای جذاب بیافریند. 📃پشت جلد کتاب اینگونه نوشته شده  : ده سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، زمانی که ستوان علی صیاد شیرازی افسر گمنامی در لشکر تبریز بود ، تیمسار یوسفی فرمانده ی لشکر در میان جمعی از نظامیان گفته بود : نام این جوان را به خاطر بسپارید . من در ناصیه ی او آن قدر لیاقت می بینم که اگر بخت یارش باشد و از شر حاسدان در امان بماند ، روزی فرمانده ی نیروی زمینی ارتش ایران می شود ! پیش بینی سرلشکر پیر سیزده سال بعد هنگامی تحقق یافت که ایران یکی از حساس ترین لحظات تاریخ خود را می گذراند. ✅متن بر کتاب در کمین گل سرخ: «این نمونه‌ی جالب و بی سابقه‌ ای است از گزارش جنگ در ضمن داستان شیرین زندگی یکی از شخصیتهای آن . آن را یکسره مطالعه کردم ( تا ۸۴/۶/۷ ) زیبا و هنرمندانه نوشته شده است . با بسیاری از حوادث آن کاملاً آشنایم . البته بسیاری دیگر از حوادث آن دوران و نیز مطالب بسیاری از آنچه مربوط به این شهید عزیز است ناگفته مانده است . و این طبیعی است . البته برجستگیهای شخصیت شهید صیاد شیرازی را در نوشته و کتاب به درستی نمی توان نشان داد او حقاً نمونه‌ ای از یک ارتشی مومن و شجاع و فداکار بود . رحمت خدا بر او» 📬 👇 @admin_book 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @pmketab
📙 «راض بابا» 🌹 ۱۱ شهریور ۱۳۷۱ در مرودشت به دنیا آمد و تا قبل از بهار ۱۶ سالگیش موفقیت‌های چشمگیری را در زمینه های: ✅ ، و و تحصیل کسب کرد. دختری که تمام تلاشش را به کار می‌بندد تا در زندگی اول باشد. در شانزدهمین بهار عمرش حادثه‌ای رخ می‌دهد و او را در رسیدن به خواسته اش کمک می‌کند؛ 💣 بر اثر انفجار بمب در کانون فرهنگی  در سال 1387 توسط عوامل تروریستی وابسته به غرب، بعد از تحمل ۱۸ روز درد و رنج ناشی از جراحت به جمع شهیدان سرفراز و سربلند که ره صد ساله را یک شبه پیمودند پیوست. 📝کتاب اوست که منتشر کرده است. 📕 یک‌دفعه در خود فرو رفت انگار می‌خواست حرفی را به زبان بیاورد. نگاه مختصری به من کرد و گفت: «مامان، من یه آرزویی دارم... دعا می‌کنین برآورده بشه؟» التماس دعایش، هنگام تحویل سال از یادم نرفته بود. خندان پرسیدم: «دختر من چه آرزویی داره؟» از پنجرۀ آشپزخانه، بیرون را نگاه کرد. «مامان، دعا کنین بشم جراح قلب و خدا یه مطبی بهم بده که پنجره‌ش رو به کعبه باز بشه.» 🔳 📭 : @book_room 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab