💢انقلاب اسلامی تجلی ارادهای برتر
🔹«خلع رضاشاه با رقص و پایکوبی در خیابانها جشن گرفته شد. او پس از تبعید در شاهنسبورگ بیمار شد و نهایت در ۲۶ ژوئیه ۱۹۴۴ مرد، صحنههایی از شادمانی که مشابه آن در سال ۱۹۷۹هنگامی که پسر رضاشاه و جانشینش مجبور به ترک کشور گردید تکرار شد.» این جملات بخشی از کتاب از قاجار تا پهلوی(۱۹۱۹ـ۱۹۳۰) نوشته محمدقلی مجد پژوهشگر ایرانی مقیم آمریکا و استاد دانشگاه پنسلوانیا است. مجد با استناد به گزارشات وزارت امور خارجه آمریکا در ایران، حس و حال مردم پس از برکناری رضاشاه را شادمانی و سرور میداند.
🔸لوئیز دریفس کاردار آمریکا در ایران در ۱۸ سپتامبر ۱۹۴۱ اینگونه مینویسد: «واکنش ایرانیان به خلع شاه تقریبا شکلی از حس رهایی و شادمانی است که عموما با رفتن یک ستمگر رخ میدهد». مسئله دیگری که در این کتاب به آن توجه شده است موضوع وابستگی خاندان پهلوی به بیگانگان و اهمیت حفظ این خاندان برای آنها است، او با بررسی اسناد نشان میدهد که برای انگلیس و آمریکا حفظ این خاندان به منظور دستیابی به اهداف استعماریشان امری حیاتی بوده است و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نبودند چرا که اساسا مهندسی انگلستان برای به قدرت رساندن دیکتاتوری پهلوی با موافقت آنها صورت گرفت.
🔹روزولت سیودومین رئیسجمهور آمریکا در سال ۱۹۴۲ مینویسد: «آقای استیتینوس عزیز: از آنجایی که من دریافتهام دفاع از دولت ایران برای دفاع از ایالات متحده حیاتی است بدینوسیله برابر دستور شماره ۸۹۲۶ مورخه ۲۸ سپتامبر ۱۹۴۲ اختیارات اعطای وام به دولت ایران به شما واگذار گردید. فرانکلین دلانو روزولت». حمایت آمریکاییها بعدها در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ (۱۹۵۳) در جریان سرنگونی حکومت مصدق و بازگشت محمدرضا به قدرت رنگ آشکارتری به خود گرفت و تا پایان حکومت پهلوی و پس از سقوط آن به امید بازگرداندن ته ماندهای این خاندان به قدرت ادامه دارد.
🔸برخلاف آنچه که سلطنتطلبان تلاش دارند با تحریف و وارونهسازی تاریخ چهرهای مقتدر، محبوب و مستقل از پهلوی بسازند، هزاران صفحه و اسناد تاریخی چیز دیگری را نشان میدهد. این اسناد گواهی میدهد که اساسا روی کار آمدن و دوام سلطنت این خاندان خارج از اراده ملت و محصول اراده بیگانگان بوده است و تنها زمانی کار آنان به پایان رسید که اراده ملت در قالب پدیدهای سترگ به نام انقلاب اسلامی بر اراده بیگانگان برتری یافت.
✍🏻حسین حسینینژاد
#حرفروز