eitaa logo
روابط عمومی پلیس
4.9هزار دنبال‌کننده
41.8هزار عکس
12.6هزار ویدیو
180 فایل
لینک کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 عکس نوشت/ شاخص های مکتب شهید سلیمانی حسین شیخ‌الاسلام مشاور سابق وزارت امور خارجه ایران گفته است : کار مهم این است که با یک ارتش بین الاسلامی، داعش را نابود کرده است. با کمک لبنانی، فلسطینی، عراقی، افغانستانی و غیره داعش و نابود کرد، این بزرگترین کار قاسم سلیمانی به شمار می رود که به دلیل کارآمدی ، دشمن را نابود کرد. 📚 برگرفته از کتاب شاخص‌های مکتب شهید سلیمانی
امام موسی صدر: من حسینیه را حسینیه نمی‌دانم مگر اینکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن فارغ التحصیل کند. قدس خون‌بهای شهید است. فردا هم‌قدم با حاج قاسم و شهدا در راهپیمایی خواهیم آمد ان شا الله
امام موسی صدر: من حسینیه را حسینیه نمی‌دانم مگر اینکه دلاورانی را برای نبرد با دشمن فارغ التحصیل کند. قدس خون‌بهای شهید است. فردا هم‌قدم با حاج قاسم و شهدا در راهپیمایی خواهیم آمد ان شا الله
✍️ رمان 💠 نورالهدی در همین فرصت برایم شامی تدارک دیده بود، اما من یک قطره آب از گلوی خشکم پایین نمی‌رفت و دلم پیش او مانده بود که معصومانه پرسیدم :«به نظرت اون کی بود؟» لقمه‌ای که برایم پیچیده بود به سمتم گرفت و با اطمینان پاسخ داد :«اگه نشونه‌هاشو به ابوزینب بگی حتماً میشناسه!» 💠 لقمه را از دستش گرفتم و نمی‌دانستم همسرش از کجا باید آن مرد را بشناسد که با صدای نازکش سینه سپر کرد :«ابوزینب از فرمانده‌های و عملیات آزادی فلوجه شده. اکثر نیروهای خط رو میشناسه. این جوون هم حتماً میشناسه.» سپس خودش لقمه‌ای خورد و می‌خواست حالم را عوض کند که با شیطنتی ساختگی سر به سرم گذاشت :«ابوزینب می‌دونه کی رو بفرسته شناسایی، طرف رو هم سر کار می‌ذاره!» 💠 و به زحمت خندید تا من هم بخندم، اما سه سال در غربت فلوجه خنده از یادم رفته و امروز تا حد ترسیده بودم که دوباره لقمه را کنار سفره قرار دادم و خودم را کنار کشیدم. هنوز همه بدنم از ضرب زمین خوردن درد می‌کرد، مچ دستانم از جای جراحت زنجیر ضعف می‌رفت و نمی‌دانستم کار فلوجه و پدر و مادرم به کجا می‌رسد که دوباره پرسیدم :«عملیات فلوجه کی شروع میشه؟» 💠 او هم اشتهایی به خوردن برایش نمانده و به هوای من با غذا بازی می‌کرد که دستش را از سفره عقب کشید و با مکثی پاسخ داد :«نمی‌دونم، ولی میگن نزدیکه!» سپس حسی در دلش شکفته شد که لبخندی شیرین صورتش را پوشاند و مژدگانی داد :«مثل بقیه عملیات‌ها، تو این عملیات هم شخصاً حضور داره!» 💠 هاله خنده صورتش هرلحظه پررنگ‌تر می‌شد و خبر نداشت من را نمی‌شناسم که چشمانش درخشید و لحنش غرق اشتیاق شد :«وقتی پای به معرکه‌ای باز بشه، که هیچ، هم حساب کار دستش میاد! الان چند روزه آمریکا و و یه عده از نماینده‌های پارلمان که طرفدار آمریکا هستن، دنیا رو گذاشتن رو سرشون که چرا تو فلوجه دخالت می‌کنه؟ آخه می‌دونن وقتی بیاد تو میدون، فاتحه داعش خونده‌اس!» هنوز مثل همان سال‌های دانشجویی دل پُرشورش برای جنگ و می‌تپید که همه توانم را جمع کردم و پرسیدم :« کیه؟» 💠 تازه یادش آمد ما زیر ظلم از همه دنیا بی‌خبر مانده‌ایم که رنگ خنده از صورتش رفت و مردانه حرف زد :«فرمانده ایرانه! این دو سال نیروهای رو سازماندهی کرد و با همین نیروهای مردمی نفس داعش رو تو عراق گرفت!» کلامش به آخر نرسیده بود که خانه در تاریکی مطلق فرو رفت و من هنوز از سایه خودم می‌ترسیدم که از همین تاریکی دلم لرزید و جیغم در گلو خفه شد. 💠 نورالهدی بلافاصله چراغ قوه موبایلش را به سمت صورتم گرفت و با آرامش خبر داد :«اگه برق صادر نکنه، وضعیت از اینم بدتر میشه!» نمی‌فهمیدم چرا اینهمه سنگ ایران را به سینه می‌زند که از جا بلند شد، به سمت کمد کنار اتاق رفت و همانطور که شمعی را از جعبه بیرون می‌کشید، سر درددلش باز شد :«اونوقت یه عده شعار میدن باید از عراق بره! انگار رو ایران اشغال کرده! دولت اعلام کرده به درخواست رسمی ما تو عراق حضور داره. امام جمعه تو خطبه‌های نماز جمعه گفته اگه ایران نبود، داعش رو با خاک یکسان می‌کرد! ولی اینا فقط میگن ایران باید بره! انگار تو این کشور نبودن و ندیدن اگه حمایت ایران و نبود، همون روزای اول بغداد هم مثل موصل سقوط کرده بود!» 💠 هنوز تمام ذهنم از وحشت امروز زیر و رو شده و از حرف‌هایش چیز زیادی نمی‌فهمیدم که تنها در سکوتی خسته نگاهش می‌کردم. مقابلم شمع را روی زمین در شمعدانی نشاند و همانطور که کبریت می‌کشید، حرف دلش را زد :«انگار اصلاً نمی‌بینن الان ۱۳ ساله تو این کشور هر کاری دلش خواسته کرده! حالا که حریف داعش شده، آمریکا تو سرشون فرو کرده که ایران کشورتون رو اشغال کرده و باید بره!» 💠 از نور لطیف شمع، جمع دو نفره‌مان رؤیایی شده و او هنوز دلش پیش و ایرانی‌ها بود که غریبانه آه کشید :«همین الان کلی از همرزمای ابوزینب ایرانی هستن! تا الان خیلی‌هاشون شدن...» و کلامش به آخر نرسیده کسی در خانه را کوبید و دست خودم نبود که وحشتزده از جا پریدم. حس می‌کردم تعقیبم کرده‌اند و نورالهدی منتظر کسی نبود که با تأخیر از جا بلند شد و پشت در صدا رساند :«کیه؟» و صدای غریبه‌ای قلبم را از جا کَند... 🌹روابط عمومی پلیس🌹 🆔@PR_Police
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ذکاوت شهدا 🌷شهدا انسان‌های تیزهوش و با ذکاوتی هستند. دلیلش هم همین پیروزی و برد آن‌ها از صحنه‌ دنیاست... ذکاوت در این نیست که من چگونه ثروت‌اندوزی کنم! ذکاوت در این نیست که من در رقابت با کسی چگونه مکانی را تصرف کنم! ذکاوت این است که من چگونه بین دنیا و آخرت ابدی بتوانم برنده آخرت ابدی بشوم.🕊 🌹جاذبه شهادت، یعنی حیات ابدی. یعنی همین که امام فرمودند: ما از درک مقام شهدا عاجزیم. همین بس که آن‌ها عند ربهم یرزقون‌اند... شهید 🕊🌷
برپا شده است جبهه و سربند دیگری ؛ شد سوریه برایِ تو اروند دیگری ... سردار حاج : بنده مخالف اعزام حسین بودم امّا او با پافشاری و اصرار ، ۴۰ روز بر سرِ قبر شهید یوسف‌الهی چله گرفت و مشغول راز و نیاز شد؛ هنوز نمی دانم که روزِ اعزام وقتی با خنـده به من نگاه ڪرد چی شد تا به آمدن بادپا راضی شدم.. ▫️جانباز ۷۰ درصد دفاع مقدس ▫️شهادت: ۹۴/۰۱/۳۱ بصری‌الحریر