هدایت شده از محمدتقی اکبرنژاد
16.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#اصالت_متربی #مخاطب
👈خداوند در عرصۀ تربیت، اصالت را به متربّی داده است؛ چه در ارسال پیامبرانش، چه بیان احکام و ... چون بناست این انسان را تربیت کند.
سخنان استاد اکبرنژاد درباره اصالت متربی:
🔰حوزه باید اصالت را به طلبه ها داده و اقتضائیات طلبۀ امروز را بداند و متناسب با آن برنامه های خود را تنظیم کند.
🔻حوزۀ امروز، طلبه را نادیده میگیرد؛ چه در نظام آموزشی که طلاب نمی توانند با این کتابها ارتباط بگیرند، چه در معیشت و....
❓وقتی خروجی درس خارج، طلبه ای است که حدیث را مانند عوام جامعه معنا میکند چرا فقیه در روش تربیتی خود شک نمی کند؟
⬅️ امروز مظلوم ترین فرد در حوزه های علمیه، طلاب هستند؛ علاقات و نظراتش دیده نمی شود و نظرات و برنامه های بزرگان بر او تحمیل میشود.
📌 فضای حوزۀ امروز بیشتر به دیکتاتوری علمی می ماند تا فضای تربیتی!!
🆔 @tahavol_howze
هدایت شده از محمدتقی اکبرنژاد
#اصالت_مخاطب #اصالت_متربّی
✳️ جایگاه طلبه در نظام آموزشی حوزه
🔶با اینکه مخاطب و متربّی به عنوان رکن اصلی در جریان تربیت و تعلیم میباشد و شارع نیز همین رویه را داشته است و چارهای هم از آن نیست، اما آیا در حوزههای علمیه، طلبه که مخاطب اصلی برنامههای آن است، چه جایگاهی دارد؟ پاسخ به این پرسش را در عرصههای مختلف حوزه میتوان ردیابی کرد و به جواب رسید.
🔸یکی از این عرصهها نظام آموزشی حوزه است؛ سؤال این است که اگر نظام آموزشی برای این طلبه و برای تربیت و آموزش او تنظیم شده است، خصوصیات مخاطب امروزی هم در این نظام لحاظ شده است؟ به بیان روشنتر طلبه امروزی نسبت به طلاب گذشته ویژگیها متفاوتی دارند و اگر حوزه خود را مربّی این طلبه میداند تا چه اندازه برنامههای خود را متناسب و هماهنگ با مخاطبش قرار داده است؟
⬅️ طلبۀ امروزی خوب یا بد، بپذیرید یا نپذیرید، با محتوای دروس این نظام آموزشی ارتباط نمیگیرد. آن را با زمانۀ خود و نیازهای آن بیگانه مییابد و میگوید نمیتوان با این متون درسی پاسخگوی سؤالات روز جامعه بود. اگر حوزه خود را مربّی این طلبه میداند نباید این حسّ و تلقّی مخاطبش را ببیند؟ حتی اگر آن را نپذیرد. اگر میخواهد این طلبه را تربیت کند، بخواهد یا نخواهد طلبهاش این ذهنیت را دارد یا باید اقناعش کند یا اعتنا کرده و آن را مورد مطالعه قرار دهد.
⬅️ طلبۀ امروز عادت به سرعت تبادل اطلاعات و یادگیری دارد و حوصلۀ معطّل ماندن بیش از یکدهه، برای آموزش دروسی که هنوز مقدمۀ تخصص و اجتهاد است را ندارد. این طلبه سه سال درگیر بودن با ادبیات عرب را نمیپذیرد. سه دوره اصول خواندن او را کسِل و افسرده میکند. 7 سال فقه را برای یادگیری مدل استنباط، وقت تلف کردن میخواند. بله حوزه با این طلبه و با این روحیات سر و کار دارد؛ پس جایگاه این دغدغهها و داشتههای فکری طلبه، در کجای نظام آموزشی قرار دارد؟
⬅️ طلبۀ قرن 21 معتقد به تخصصگرایی است و نمیتواند بپذیرد که همۀ افراد با اختلاف در استعدادها و علاقهها در یک رشتۀ حوزوی تحصیل کنند. برخی استعداد تبلیغ دارند؛ برخی استعداد پژوهش، برخی تدریس و برخی دیگر نیز اجتهاد. برای این طلبه قابل قبول نیست که برخورداری از امکانات علمی و مادی حوزه تنها منحصر به افرادی باشد که 10 سال از عمر خودشان را صرف این مسیر از پیش تعیینشده بگذارد؛ یعنی تمرکز بر فقه و اصول موجود.
🔺میتوان گفت تقریبا طلبه بهعنوان مخاطب اصلی، هیچ اصالتی در نظام آموزشی حوزه ندارد. ناچار است که با همان متون اُنس بگیرد اگرچه نمیتواند و نمیخواهد! با همان مدتزمان تعیینشده راحت باشد که نیست! و اگر میخواهد مدرکی داشته باشد، شهریهاش قطع نشود و ... باید همان یکدهه وقت را برای فقه اصول بگذارد اگرچه علاقه یا استعدادی با این شدت، در این زمینه نداشته باشد!
✅ اصالت دادن به مخاطب از بدیهیات جریان تعلیم و تربیت است و چارهای از آن نیست. حوزه از یکسو میخواهد طلاب را تربیت کند از سوی دیگر نسبت به روحیات، دغدغهها، حساسیتها و تلقّیهایشان بیتفاوت است! آیا این ظلم و جفا به طلبه نیست؟ آیا میتوان از چنین ارگان و سازمانی امید تربیت و مربّی بودن را داشت؟ و اصلا چنین رویهای چقدر نزدیک به رویۀ شارع در اصالت دادن به مخاطب میباشد؟
🖋 ناصر نجفی
🆔 @tahavol_howze