eitaa logo
کانال سخنرانی سیاسی
4.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3هزار ویدیو
439 فایل
لینک کانال‌‌سخنرانی‌سیاسی: https://eitaa.com/joinchat/567345168Ce3301f68f1 لینک کانال تحلیل سیاسی: https://eitaa.com/joinchat/3832938513C10428c852e
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از دفاع همچنان باقیست
🔴 | آن نورانیت کجا رفت‼️ 🖌 امین توکلی‌زاده: 🔻سال‌ها برای درس‌آموزی از حاج آقای امجد، پای منبرش نشستیم و چقدر در لیالی قدر با او گریستیم. تهران بدون حضرت آیت‌الله حاج آقا مجتبی تهرانی، خوشوقت، حق‌شناس ، استاد فاطمی‌نیا و حاج آقای امجد، برایمان قابل تحمل نبود، تا سال ۸۸ که فتنه فرا رسید؛ غبار همه جا را گرفته بود... 🔺علمای روشن ضمیر و انقلابی به رسالت خود عمل کردند و با تمام وجود به میدان آمدند 🔻ولی برخی دیگر با سکوت و نجوای تردید مردم را در فتنه رها کردند. 🔹 آن روزها ، و جزء بودند. پسران شیوخی که هرکدام به نحوی در حال تدارک برای بودند. 🔹دلمان برای استاد اخلاق می‌سوخت! او یکبار همین امتحان را در مسجد کوی دانشگاه سال ۷۸ با قبولی داده‌بود، ولی حالا اصحاب فتنه را صدیق می‌دانست و برای آن‌ها دعا می‌کرد! ؛ امام‌زاده صالحی که می‌توانست نقش مسجد کوی دانشگاه سال ۷۸ را داشته‌باشد، شده بود پاتوق اصحاب فتنه، و البته مردم تحمل نکردند و با تشدید اعتراض‌های مردمی به شیخ، مجبور به ترک این مکان مقدس شد. 🔹عده‌ای از دلسوزان، جلسات متعددی با ایشان برگزار کردند، کاشف بعمل آمد. برخی از فتنه‌گران از جمله ، مرتب با و و و و ، سعی در تحریک آن‌ها دارند ‼️علت منبرهای فتنه‌انگیز تا حدی معلوم شد، کودکان دیروز، بزرگ شده بودند و پدران پیر، تسلیم فرزندان!؛ اما همچنان عده‌ای از دلسوزان شروع کردند با برخی از آقایان ارتباط گرفتن و دادن اطلاعات واقعی؛ البته تفاوت کار این بود که زحمت این عزیزان منحصر می‌شد به چند جلسه. و کار حلقه‌های اطراف و فرزندان ناخلف، شبانه‌روزی و مستمر بود. 🔹با شیخ امجد جلسه‌ای مفصل برگزار شد و آنقدر استدلال و سند آوردند تا ایشان قانع شد، ولی در نهایت شیخ گذاشت، او گفت اگر محمّد ما را متقاعد کردید، من قبول می‌کنم. او گفت: من به محمد نان حلال داده‌ام، امکان ندارد دروغ بگوید! سست بودن دلیل شیخ بر همه آشکار بود و محمد را هم همه می‌شناختند. ▪️او از مبنا دچار انحراف بود. 🔹شیخ، دیکتاتوری موسوی در مقابل رأی اکثریت مردم را نمی‌دید، ایستادن او را در برابر قانون را نمی‌دید، ولی خطای یک پاسبان و درجه‌دار را در برخورد با آشوبگران و اغتشاشگران را فریاد می‌زد... 🔻شیخ قدرت تشخیص خود را به حلقه اطرافیان خود و پسرش محمد واگذار کرده بود و افکار آن‌ها را فریاد می‌زد! 🔻یک روز تشکیل حکومت اسلامی پیش از ظهور را رد می‌کرد 🔻و روز دیگر و در رفتاری متناقض اصرار بر حضور درانتخابات مجلس خبرگان را داشت 🔻و وقتی ردّ صلاحیت شد، مثل میرحسین، بجایی اعتراض قانونی، با صدور بیانیه! بر علیه نظام به انحراف ادامه می‌داد. 🔻یک روز از سیاست دوری می‌کرد. 🔻روز دیگر، حامی حسن روحانی می‌شد و توافق برجام را تبریک می‌گفت 🔻و این اواخر هم در فرانسه برای مرگ ، پیام تسلیت صادر کرد 🔻و کنار برادر فتنه‌گر او بر علیه جمهوری اسلامی بیانیه صادر کرد! 🔹ولی نظام همچنان حرمت را شیخ حفظ کرد، با توصیه شاگردان و مریدان انقلابی شیخ و برخی از اعضا بیت‌ش، سعی شد و را از شیخ دور کنند، ولی محمد او را رها نمی‌کرد. ▪️شیخ به و که رفت، اوضاع بدتر شد. اندک دسترسی‌های شاگردان دیروز و دلسوزان امروز او هم قطع شد و هر چند مدت یکبار، پیامی از شیخ صادر می‌شد که مایه افسوس بیشتر می‌شد! 🔹امروز وقتی فیلم را از آن ارتفاع به این دیدم؛ احساس کردم او دیگر حاج آقا امجد نیست. هرچه به صورتش نگاه کردم، کمترین اثری از نورانیت آن شب‌های قدر را ندیدم و چقدر چهره‌ااش درس‌آموز شده‌است! 🔹داستان امجد، داستان تکراری تاریخ است. داستانی عبرت‌آموز از انحراف یک عالم که تسلیم مشاوران و فرزند منحرف خود شده.‌ البته راه توبه باز است، شاید شبی شیخ راهی مسجد شود و توبه نصوح کند! ولی با دل‌هایی که منحرفشان کرد چه می‌کند؟؟؟ خدا عاقبت همه ما را بخیر کند ‌دفاع همچنان باقیست https://eitaa.com/defa_baghist