🔶🔷🔶یک جنگ؛ دو روایت
۱۲تیر ۶۷ هواپیمای حامل ۲۹۰ مسافر بر اثر اصابت دو فروند موشک ناو آمریکایی وینسنس سقوط و همه سرنشینان شهید می شوند. امام در پاسخ به پیام تسلیت آیت الله منتظری پیامی میدهند که حاوی نگاه ایشان به ماهیت جنگ است در ادامه بخشی از این پیام را ده ها بار مطالعه بفرمایید:
مردم شریف ایران باید توجه کنند که امروز، روز #مبارزه و #جنگیدن با تمام شیاطینی است که حقوق حقۀ تمامی #پابرهنگان جهان را صرف عیش و نوش و تهیۀ سلاحهایی می نمایند که برای همیشه #حاکم_دنیای_گرسنگان باشند.
👈 جنگ امروز ما، جنگ با عراق و اسرائیل نیست؛ جنگ ما، جنگ با عربستان و شیوخ خلیج فارس نیست؛ جنگ ما، جنگ با مصر و اردن و مراکش نیست؛ جنگ ما، جنگ با ابرقدرتهای شرق و غرب نیست؛
جنگ ما، جنگ مکتب ماست علیه تمامی ظلم و جور؛ جنگ ما جنگ اسلام است علیه تمامی نابرابریهای دنیای سرمایه داری و کمونیزم؛ جنگ ما جنگ پابرهنگی علیه خوشگذرانیهای مرفهین و حاکمان بی درد کشورهای اسلامی است.
این جنگ سلاح نمی شناسد، این جنگ محصور در مرز و بوم نیست، این جنگ، خانه و کاشانه و شکست و تلخی کمبود و فقر و گرسنگی نمی داند.
این جنگ، جنگ اعتقاد است، جنگ ارزشهای اعتقادی ـ انقلابی #علیه دنیای کثیف زور و پول وخوشگذرانی است.جنگ ما جنگ قداست،عزت و شرف و استقامت علیه نامرمیهاست.
رزمندگان ما در دنیای پاکِ اعتقاد و در جهان ایمان تنفس می کنند و مسلمین جهان هم که می دانند جنگ بین استکبار و اسلام است، جهانخواران را آرام نخواهند گذاشت و ضربه های خود را بر همۀ کاخ نشینان وارد می کنند.
۱۳/۴/۶۷
🔴 سردار یا آخوندِ راوی را می شناسید که جنگ را اینچنین روایت کرده و برای مخاطب امروز بر مبنای«جنگِ بر سر عدالت»رفتارسازی کرده باشد؟
#جنگ_فقر_و_غنا
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan
🔶🔷🔶مسأله ی غدیر
خداى تبارک و تعالى که ملاحظه فرموده است که در بشر بعد از رسول اللَّه کسى نیست که بتواند عدالت را به آن طورى که باید انجام بدهد، آن طورى که دلخواه است انجام بدهد مأمور مى کند رسول اللَّه را که این شخص را که قدرت این معنا را دارد که عدالت را به تمام معنا در جامعه ایجاد کند و یک حکومت الهى داشته باشد، این را نصب کن.
نصب حضرت امیر به خلافت این طور نیست که از مقامات معنوى حضرت باشد؛ مقامات معنوى حضرت و مقامات جامع او این است که غدیر پیدا بشود.
و اینکه در روایات ما و از آن زمان تا حالا این #غدیر را آن قدر ازش تجلیل کرده اند، نه از باب اینکه حکومت یک مسئله اى است، حکومت آن است که حضرت امیر به ابن عباس مى گوید که «به قدر این کفش بى قیمت هم پیش من نیست» #آنکه_هست_اقامه_عدل_است. آن چیزى که حضرت امیر- سلام اللَّه علیه- و اولاد او مى توانستند در صورتى که فرصت بهشان بدهند، #اقامه_عدل را به آن طورى که خداى تبارک و تعالى رضا دارد انجام بدهند، اینها هستند، لکن فرصت نیافتند.
زنده نگه داشتن این عید نه براى این است که چراغانى بشود و قصیده خوانى بشود و مداحى بشود، اینها خوب است، اما #مسأله_این_نیست. مسأله این است که به ما یاد بدهند که چطور باید تبعیت کنیم، به ما یاد بدهند که غدیر منحصر به آن زمان نیست، غدیر در همه اعصار باید باشد و روشى که حضرت امیر در این حکومت پیش گرفته است باید روش ملتها و دست اندرکاران باشد.
صحیفه امام، ج20، ص: ۱۱۲
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan
🔶🔷🔶خون آوردهای فراموش شده
در نبرد حق و باطل فردایِ مرحله ی خون، درگیری دیگری در عرصه ی پیامِ مرحله ی قبل در می گیرد. جبهه حق اگر در مرحله خون، شکست خورده یا پیروز شده باشد؛ می تواند در این مرحله ی تعیین کننده، فاتح یا شکست خورده ی نهایی شود؛جایی که دقیقاً ذهن و عمل آیندگان را می سازد؛ نبرد پیام است. شمشیرِ مرحله ی پیام، تبیین است و اُسوه اش؛زینب س.
تلاشهایی آگاهانه یا ناآگاهانه منجر به سانسور برخی وصایای شهدای دفاع مقدس شده و از همین رو متاسفانه پیروزی غرور انگیز مرحله خون دفاع مقدس ما، در مرحله پیام بقدر متوقع تکرار نمی شود؛ بچه بسیجی ما وقتی پای روایت شهدا می نشیند برای ادامه "جنگ فقر و غنا"ی شهدا آماده نمی شود.چرا؟ چون پیامی که به او منتقل می شود کم ربط و بیشتر بی ربط به جنگ فقر و غناست.
راه کار چیست؟بازخوانی هر چه بیشتر و بی واسطه ترِ کلمات امام و شهدای نبرد حق و باطل است.
از این پس تلاش میکنم بقدر توفیق با هشتگ #خون_آورد برخی از این وصایای شهدا را با هم مرور کنیم.
🔴اولین وصیت پست بعد👇👇
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan
🔶🔷🔶وصیت شهید حسن عضدی
علیِ من....علت اینکه نام علی را برایت انتخاب کردم این است که من #همواره از #بی_عدالتی رنج می بردم و میبرم؛ قربانی بیعدالتیهای بسیاری شده ام؛ دیدم که علی تجسم عدالت است و مظهر حق به این ترتیب علی پیشوای بزرگ خود را به عنوان نمونه و الگو برایت انتخاب کردم.
#خون_آورد
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan
🔶🔷🔶سرود بر سر دوراهی
«"رود" یا "مرداب" اجتماعی»
اهل فن می گویند #سرود با ترانه فرقش در این است که سرود دشواری آوایی خاصی ندارد؛ به طوری که عموم مردم با صدای های خوب و بدشان می توانند آن را همخوانی کنند و این خود تازه شروع پروژه سرود است؛سرود میخواهد به بواسطه این سهولت، ذهن و بعد عمل عموم مردم را به مفاهیم و محتوایش گره بزند.
از این منظر سرود می تواند مردم را به کاری دعوت کند؛هنجاری و یا نابهنجاری را معرفی کند.غالبا مردم بخاطر مئانست آوایی با سرود و بعد هم همخوانی آن، برای پذیرش و یا رد آن ارزش و ضد ارزش ها انگیزه درونی بیشتری می یابند و این پدیده از آن جهت که جمعی صورت می پذیرد در رفتارسازی و جامعه پذیری مسائل اجتماعی اهمیت بسیاری می یابد.
شاید از همین رو است که سرود در کنش های معطوف به انقلاب اسلامی هم در دوران مبارزات و هم پس از آن اهمیت بسزایی دارد. به عنوان مثال مداحی های آهنگران در دوران دفاع مقدس یک سرود جمعی است. او در مقام یک تک خوان با تکرار فراوان، رزمندگان را در خواندن شعر شرکت می دهد. گواه رزمندگان بر این است که مثلا «ای لشکر صاحب زمان آماده باش»عزم،انگیزه و توان همه را برای مقابله بعثی ها چند برابر میکرد.
متاسفانه بعد از دوران جنگ سرود نیز مثل خیلی غالب های هنری دیگر از چگالی مفاهیم انقلابیش کاسته شد.۲_۳سال اخیر خصوصاً پس از سرود «سلام فرمانده» بلحاظ کمی سرودهای تولیدی چند برابر شده است. قیاس این سرودها با سرود های دهه اول انقلاب گواهی خوبی بر فقر مفاهیم جامعه ساز و انقلابی سرودهای امروزی است.(حرف بسیار است می گذرم)
سرود انقلاب صرفاً متکفل بیان نام حاج قاسم ور رهبر انقلاب و همت و باکری نیست.جریان انقلاب اگر بخواهد ظرفیت سرود را به نشاط و سرگرمی مذهبی فرونکاهد و از آن برای اصلاح اجتماعی بهره بگیرد؛ شاعرانش باید سراغ مفاهیم زنده ی انقلابی بروند؛مفاهیمی همچون عدالتخواهی،آزادی خواهی،کرامت انسانی،عرفان مبارزه جو،استثمار ستیزی،تقبیح ظلم و جهل،نوع دوستی،بیداری،نقد،اعتراض،حمایت و پیشنهاد و... را با استفاده از آیات و روایات و گنجینه ی سخنان متفکرین انقلاب در زبان شاعرانه ی خود تعبیه کنند.اگر اینگونه شد گام موثری در تعهد هنر سرود نسبت به آرمان های انقلاب انقلاب برداشته شده است.
بخشی از کار جدید ابوذر روحی حرکت رو به جلوتری نسبت به سرود های قبلی اوست که در پست بعد به آن می پردازم.
#نوای_ناب
✍ #محمد_زارع
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan
5.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶🔷🔶 روحی در مسیر "ابوذر"
ابوذر روحی در بخش پایانی کار جدیدش بر خلاف آثار قبلیش به طرزی تحسین برانگیزی به سمت شعر و سرود انقلاب حرکت کرده است.
او به درستی«دست مظلومو میگیریم» را با ضرب حماسیش در کنار«زیر بار حرف زور ظالما نمی ریم»گذاشته تا وصیت عدالتخواهانه«کونا للظالم خصما و للمظوم عونا»علی را به نفع اسلام آمریکایی، به خیریه بازی های صرف تقلیل ندهد.
ابوذر روحی که با همکاری حسین صیامی این شعر را سروده به زیبایی«به آینده امیدواریم»و«توی سختی کمی نمیاریم» را بعد از اعلام هویت عدالت خواهانه ی «ما» آورده و همه اینها را به «عشق علی» گره زده است.؛وه که چه زیباست این آینده و این عشق و این سختی پیمودن راه عدالتِ علی...
این علی«برکت تو زندگیامونه»؛
چرا برکت نباشد وقتی باعث می شود جامعه زیر بار زور ظالم ها نرود؟
چرا برکت نباشد وقتی جامعه مبارز با علت های ظلم،معلول های ظلم را نیز تنها نمی گذارد؟
چرا برکت نباشد وقتی عدالت، امید به آینده می سازد و سختی راه را هموار می کند؟
چرا برکت نباشد وقتی نسل ما از «بچیگی هامون» با «عشق» چنین «علی»تربیت شود.
ابوذر روحی با آهنگسازی زیبایی حالا مخاطب را آماده کرده تا با چنین تصویری از علی بیعت کند و کیست که از عمق جان"آماده این بیعت" نباشد؟
گسترش چنین فرهنگ علوی حتما قدس را آزاد می کند؛«تا آزادی قدس مونده یه یا علی»
آقای روحی بواسطه عنایتی که خداوند به کار او داشته، با ادامه این مسیر در کارهای آینده، می تواند در مسیر"ابوذر"صحابی عدالتخواه رسول الله ص؛ ابوذر باشد.
#نوای_ناب
✍ #محمد_زارع
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan
هدایت شده از علی صمیمی
20.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آمار نگرانکننده از ورودیهای کنکور
🔻سهم مدارس و دهکهای مختلف از رتبههای زیر ۳۰۰۰ کنکور:
دهک اول، دوم و سوم (کمبرخوردار): ۲ درصد
دهک ۸، ۹ و ۱۰ (برخوردارترین): ۸۰ درصد
دهک اول (ضعیفترین): ۲ دهم درصد
دهک دهم (ثروتمندترین) ۴۸ درصد
مدارس دولتی: ۲.۳ درصد
مدارس غیردولتی: ۸۰ درصد
🔻در رشتههای پزشکی و دندانپزشکی:
دهک اول: ۱.۳ درصد
دهک ۸ و ۹ و ۱۰: ۸۶ درصد
🔻در برق شریف:
دهک محروم، ۱ و ۲ و۳: صفر درصد
دهک ۸، ۹ و ۱۰: ۸۷ درصد
دهک دهم: ۶۰ درصد
🔻در رشته روانشناسی
دهک محروم: ۲.۹ درصد
دهک مرفه: ۸۰.۴ درصد
آمار را کبکانیان عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی میگوید.
پ ن👇
💠فقر احمق می کندhttps://eitaa.com/ali_samimi71/587
💠سیستان استخوان سوزhttps://eitaa.com/ali_samimi71/686
💠از زبان یک آقازاده پولدارhttps://eitaa.com/ali_samimi71/68
💠معرفی کتابhttps://eitaa.com/ali_samimi71/763
💠 از سفره های کوچک تا
مدارس کوچکhttps://eitaa.com/ali_samimi71/765
✅@ali_samimi71
هدایت شده از اتحادیه بین المللی امت واحده_قم
📌سلسله جلسات هفتگی امت واحده
▫️فصل تمدن اسلامی
▪️جلسه اول : تمدن اسلامی
(از چیستی تا تبیین نسبت آن با انقلاب اسلامی)
با حضور استاد امین اسدپور (استاد سطوح عالی حوزه و مدیر اندیشکده ضحی )
⏰ دوشنبه ۱۹ تیر، ساعت: ۱۷:۳۰
🏠 قم_میدان روح الله_ حسینیه هنر_ طبقه دوم_ دفتر امت واحده
@iuuu_Qom
🔶🔷🔶شرح یک عکس در دو حدیث
✅اول
حضرت علی ع :
رسول خدا(ص) بر منبر خود به من فرمود: «خدای عزوجل #دوستی_مسکینان و #مستضعفان در زمین را به تو بخشیده است؛ پس آنان را بهعنوان برادر گزیدهای، و آنان تو را بهعنوان یک پیشوا برگزیدهاند. پس خوشا به حال کسی که تو را داشته باشد و دربارة تو سخن راست گوید؛ و وای بر آن کس که تو را دشمن دارد و بر تو دروغ بندد.»
منبع
✅دوم
پیامبر اکرم ص:
«ای علی ....تو #ضعیفان را بهعنوان پیرو گزیده ای، و آنان تو را بهعنوان امام گزیدهاند. برادران تو هر انسان گرسنه و پاکیزه و کوشایی است که در جهت تو دوست میدارد، و در جهت تو دشمن میدارد، در چشم خلق کوچک مینماید و پایگاهی بزرگ در پیشگاه خدا دارد.»
منبع
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan
هدایت شده از الف لام میم || ابوالفضل شهبازی
حاشیه نگاری دیدار طلاب با رهبر انقلاب در ۲۱ تیر ۱۴٠۲
📝 ابوالفضل شهبازی
بخش اول
۱۵۲۶؛ این تعداد روزهایی بود که طلاب برای دیدار مجدد با رهبر انقلاب و پیر مرادشان شمارش کرده بودند و حالا پس از چهار سال، قرار بر قرارِ دلها در حسینیه امام خمینی(ره) بود.
من که از قم عازم بودم، قبل از روشن شدن هوا از خانه بیرون زدم، گنبد طلایی حرم زودتر از آفتاب، مقابل چشمانم طلوع کرد؛ سمت امام میآمدم و راهم از فیضیه میگذشت، قدمهایم را محکمتر کردم و دست روی دیوار فیضیه به راه افتادم، هر کدام از آجرها حرفی برای گفتن داشت؛ یکی میگفت: «سلام بر حماسهسازان همیشه جاوید روحانیت که رسالهی علمیه و عملیهی خود را به دم شهادت و مُرکب خون نوشتهاند.[1]»
دیگری در گوشم زمزمه میکرد: «باید مراقب بود که تفکر جدایی دین از سیاست از لایههای تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند.[2]»؛ «خطر تحجرگرایان و مقدسنمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند.[3]»؛ داشتم با فیضیه خداحافظی میکردم که آخرین حرفش را هم شنیدم: «روحانیت متعهد، به خون سرمایهداران زالوصفت تشنه است و هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت.[4]»
دقایقی بعد در میدان 72 تن، سفر آغاز شده بود و من نگران دیر رسیدن؛ وقتی وارد تهران شدم، راننده با لبخند گفت: بفرما دیدی دقیقا ساعت شش رسیدیم!؛ تدابیر امنیتی در خیابانهای اطراف حسینیه، داد میزد که امروز، اینجا خبرهاییست.
مقابل درب حسینیه دوستان آشنایی را ملاقات کردم، دوستانی که چند دقیقه بعد، دیگر آشنا نبود، آدمهای موقری که در شرایط عادی برای عبور از هر در، دهها تعارف نثار هم میکردند، اینجا برای ورود هر چه سریعتر به داخل حسینیه، انواع و اقسام سبقتها را از یکدیگر میگرفتند؛ «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْأُ مِنْ اَخِیهِ[5]» بود برای خودش.
عجلهها برای عبور از درب اول، به اشتباهت میانداخت که نکند آقا پشت همین در ایستاده است اما نه، بندگان عاشق ولی خدا خبر نداشتند که باید سه، چهار ایست بازرسی دیگر را بگذرانند و به این زودیها خبری از وصال نیست.
پا گذاشتن روی زیلوهای آبی معروف، قبل از آخرین ایست بازرسی، من را به این باور رساند که دیگر چیزی تا لحظه دیدار نمانده؛ ثانیههایی بعد و حدود ساعت هشت من داخل حسینیه امام بودم و قطرهای از یک دریای خروشان.
عدهای از آنها سرتاپای حسینیه ساده امام را برانداز کرده و تحرکات عوامل را زیرنظر داشتند، بعضی هم به پرده پشت جایگاه سخنرانی چشم دوخته بودند، نقطهای که احتمال میدادند، محبوبشان از آنجا رخ نمایان کند؛ کمی بالاتر، آیهای از قرآن، موضوع سخنرانی آقا را لو میداد: «ادع الی سبیل ربک بالحکمة والموعظة الحسنة[6]»؛ با خودم فکر میکردم، آقا چه چیزی درباره تبلیغ میخواهد بگوید؟
با اضافه شدن جمعیت، بر حجم پچپچها هم اضافه شد؛ هرازگاهی، صلواتی بلند، صداها را یکی میکرد اما باز گمانهزنیها از زمان حضور آقا شروع میشد؛ بالاخره کاسه صبرمان لبریز شد؛ یک شعار حسینیه را پر کرد: «ای پسر فاطمه منتظر تو هستیم»؛ خواهران طلبه هم که بخشی از حسینیه را به خود اختصاص داده بودند، به صدا آمدند: «این همه لشکر آمده، به عشق رهبر آمده»
در میان این جوش و خروش، طلبه جوان آفتاب سوختهای که بر سر نردههای حسینیه آوار شده بود، توجهام را جلب کرد؛ خسته شدهای؟ این را من پرسیدم، پاسخ داد: نه، منتظرم؛ راست میگفت انتظار به این روزش انداخته بود، این را وقتی بیشتر باور کردم که زنده شدنش را هنگام ورود آقا دیدم.
ادامه👇
هدایت شده از الف لام میم || ابوالفضل شهبازی
بخش دوم
ساعت 10 را نشان میداد که بالاخره آقا آمد، همه از جا برخاستند؛ خیلیها دیگر اختیار اشکهایشان را نداشتند؛ شعار در لحظه ورود، این بود: «علمدار ولایت، حوزویان فدایت»؛ آقا همه را نگاه کرد، لبخند هدیه داد و از دور دست بر سرمان کشید.
با آمدن آقا، آقا مرتضی آوینی هم آمد و کنار من نشست: «دست خداست بر زمین؛ آن همه به صفات خداوندی آراسته است که هنگامی که دست محبتش را بر سر شیفتگان بالا میآورد، سایهاش زمین و آسمان را میپوشاند و آن زمان که از حکمت و عرفان سخن میگوید، میبینی که او خود نفس حقیقت است. من بوی خوشش را از نزدیک شنیدهام و صورتش را دیدهام که قهر موسی را دارد و لطف عیسی را و آرامش سنگین محمد را[7]!»
آیات قرآن که گوشها را نوازش کرد، حسینیه کمی آرام گرفت؛ قاری از سوره احزاب خواند، « آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا مىترسند و از هیچکس جز خدا نمىترسند و خدا براى حساب به تنهایى کفایت مىکند.[8]»؛ مداح هم چند روز زودتر، محرم را به حسینیه آورد؛ مدیر حوزههای علمیه که گزارشش را بیان کرد، انتظار داشتم تعدادی از طلاب هم پشت تریبون بروند، اما نه مثل اینکه خبری نبود.
حالا همه چیز آماده بود؛ حسینیهای که گوش شده بود برای دوخته شدن به لبهای آقا؛ آقا اول اهمیت کار روحانیت را با بیان یکی از آرزوهایش گوشزد کرد؛ آقا میگفت یکی از آرزوهایش نفس کشیدن در میان مسئولان قلبی و دلی دین است؛ آقا برای این آرزویش یک شاهد مثال تاریخی هم آورد، یک خاطره از روزی که به امام گفته بود پس از اتمام دوره اول ریاست جمهوری، دلش میخواهد به قم برگردد و امام هم در جواب گفته بود من هم دلم میخواد؛ خنده حسینیه را پر کرد.
بعد آقا رفت سراغ اصل مطلب، آقا نگران بود، نگران از اطلاعاتی که به دستش رسیده، نگرانِ تبلیغ؛ میگفت تبلیغ باید اولویت اول حوزه باشد، اما اینجور نیست؛ میگفت اگر از تبلیغ غفلت کنیم، دچار استحاله فرهنگی میشویم، به قول امام، اسلام سیلی میخورد، سیلیای که تا سالهای متمادی اثرش باقی میماند.
آقا از الزامات کاربردی شدن تبلیغ هم گفت، از اینکه باید به مبانی فکری دشمن حمله کرد، از اینکه باید وسط میدان بود و به جوان و نوجوان توجه داشت، از اینکه امروز سطح آگاهی عمومی مخاطب با گذشته قابل مقایسه نیست؛ آقا دست آخر یک راهکار عملی هم داشت، تشکیل کانونهای عظیم حوزوی برای تهیه مواد تبلیغی لازم، برای تنظیم شیوههای اثرگذار و در نهایت برای تربیت مبلغ به معنای واقعی کلمه.
آقا حرفهایش را که زد، عزم رفتن کرد، جمعیت بیاختیار به پای آقا بلند شد، هر کسی به نحوی از اندک لحظات باقی مانده برای تجدید بیعت استفاده میکرد؛ طلبه جوانی در جنگ فریادها، موفق شد صدایش را به آقا برساند، گلایه داشت که چرا دیدار طلاب سالیانه نیست و حلقه ازدواجش را هم از آقا میخواست؛ آقا گلایهاش را با «فهمیدم» و درخواستش را با «قبول دارم» جواب داد. آقا رفت و حسینیه با هزاران چشم خیره و با «ابالفضل علمدار، خامنهای نگهدار» بدرقهاش کرد.
آقا گفتنیها را گفت، حالا خیل عظیمی که میخواستند در اتصال با ولی باقی بمانند، باید میرفتند سراغ تکلیف خواسته شده، بیشتر از همه، مسئولان و چهرههای شاخصی که در دو طرف آقا، روی صندلیها نشسته بودند؛ طلاب جوان هم به سراغشان رفتند، از دغدغههایشان گفتند، نقد کردند و تذکراتی هم دادند.
حسینیه کمکم خالی شد، من اما هنوز نشسته بودم و با خودم تکرار میکردم: تبلیغ، در مرتبه اول است.
[1] منشور روحانیت
2. منشور روحانیت
[3] منشور روحانیت
[4] منشور روحانیت
[5] سوره عبس، آیه 34
[6] سوره نحل، آیه 125
[7] توصیف امام خمینی(ره) در نامه شهید آوینی به برادرش در سال 1358
[8] سوره احزاب آیه 39 ترجمه مهدی الهی قمشهای
متن کامل یادداشت در خبرگزاری تسنیم👇https://tn.ai/2926048
@khaterparishan
10.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو گويي هنوز كاروان سال ٦١ هجري قمري به بيابان پردرد و بلاي كربلا نرسيده است.
...از عاشوراي سال ٦١ هجري قمري، ديگر زمان از عاشورا نگذشته است و همهي روزها عاشوراست.
زمان بر امتحان من و تو ميگردد تا ببينند كه چون صداي «هل من ناصر» امام عشق برخيزد چه ميكنيم...
مرتضی آوینی
🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان
@paberahnegan