✅🔴✅چند خط خاطره ی اربعینی (بازنشر) سال گذشته که توفیق حضور در راهپیمایی اربعین داشتم در مسیر پیاده روی،میان همه هیاهوی پرچم ها،عکس های تکی اهل بیت☺️ و برخی مداحی های فارسی و عربی که یک تنه، جور یک مراسم عروسی را می توانست بکشد؛ دنبال این بودم که از #اسلام_ناب بیش از عکس های شهدا،امام و آقا، نمادی پیدا کنم تا خودم را قانع کنم که این راهپیمایی با #وضعیت_کنونی اش می تواند برای مسأله های جهان اسلام #راه_حل هایی را ارائه دهد. بالاخره پس از تلاشی وافر پیدایش کردم ...بنری را دیدم در کنار یک کانکس، که به زوار خدمات درمانی ارائه می کرد که رویش نوشته شده بود: "پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد". با اینکه با نصب اینگونه جملات کلیشه ای و تکراری در ایران هم به دلایل گوناگون موافق نبودم و نیستم اما میان آن همه بی چیزی،لنگه کفشی بود در بیابان،و وجودش غنیمت. جلو رفتم و مسئول کانکس را پیدا کردم و اتفاقا سریعا او را شناختم از بچه های خوب شیراز بود. از او با تعجب درباره نصب بنر پرسیدم.با لبخند و لهجه شیرین شیرازی گفت:«اِی بنرو رو بخاطر اِی،نصب کِردِیم اِینجو چون نور مستقیم آفتُو،چِیشِ بَچوُهُوی خادم رو اذیت می کِرد چیزی ندُشتیم بزنیم اِی بنرو رو پِیدُو کِردیِم زدیم که نور اذیتمون نکنه». من هم در عین حال که می خندیدم اما تلخی یک واقعیت کامم را تلخ می کرد؛اینکه"به همین سادگی داریم فرصت اربعین را از دست می دهیم..." #محمد_زارع 🔶پابرهنگان؛ پنجره ای رو به اسلامِ مستضعفان @paberahnegan در همین رابطه اگر فرصت داشتید یادداشت بنده را در پست بعد بخوانید.👇