eitaa logo
روشنا(شهرستان ایجرود)
196 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
363 فایل
روشنا_شهرستان ایجرود
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از مطالبات رهبری
✌پیروزی انقلاب اسلامی ایران دریچه ای برای اهداف و الهی ملت بزرگ ایران و به پیوستن آرزوهای تمام و مجاهدین سراسر دنیا بود. @motalebatrahbari
هدایت شده از روشنا استان زنجان
اولین کنگره ملی 3535 شهید استان زنجان سخنران: سردار سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زمان:روز پنجشنبه 1400/8/6 ساعت 9 الی 12 صبح مکان : مصلای خاتم الانبیاء (ص) زنجان 🔍 🌷https://eitaa.com/roshana_zanjan 🌷https://rubika.ir/roshana_zanjan           •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈• ✅ با ما همراه باشید..
هدایت شده از روشنا استان زنجان
9.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کنگره ملی ۳۵۳۵ شهید استان زنجان 🔹 سخنران: سرلشگر پاسدار حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🔹 زمان: پنجشنبه ۶ آبان ۱۴۰۰ ساعت: ۸/۳۰ تا ۱۲ ظهر 🔹 مکان: مصلی نماز جمعه زنجان 🔍 🌓روشنا استان زنجان           •┈•✾•🌿🌺🌿•✾•┈• ✅https://eitaa.com/roshana_zanjanhttps://rubika.ir/roshana_zanjan
🔸 تلنگر مهم شهید مدافع حرم به همه ی ما... همون اوایلِ شهادتِ امیر خوابش رو دیدم؛ توی بهشت ایستاده بود. افتادم به پایش و با گریه دستش رو گرفتم و گفتم: امیر! ما که توی دنیا نتونستیم زمانِ زیادی با هم زندگی کنیم؛ کمک کن توی بهشت با هم باشیم... اینو که گفتم، امیر به بهشت اشاره کرد و گفت: رسیدن به این جایگاه فقط بستگی به اعمال شما داره.. . 👤خاطره ای از زندگی شهید مدافع حرم امیر کاظم زاده 📚منبع: خبرگزاری دفاع مقدس وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس به نقل از همسر شهید خاکریز خاطرات ۶۶ 📎 📎 📎 📎
💢 می‌خوام مثلِ امیرالمؤمنین علیه‌السلام زندگی کنم... 🔹تازه موتورسیکلت خریده بود، اما با وسیله‌ی نقلیه‌عمومی رفت و آمد می‌کرد. می‌گفت: خیلی از اقوام و دوستـان وسیله‌ی نقلیه ندارن؛ سعی می‌کنم کمتر موتورم رو سوار بشم، تا اونا حسرت نخورند... یه تابستون هم که هوا خیلی گرم بود، پدرم مقـداری پـول بهش داد و گفت: برو یه یخچال بگیر؛ تو متاهلی و لازم داری. اما سیدمحمدحسن پول رو نگرفت و گفت: هر وقت همه‌ی همسایه‌ها یخچال گرفتند و آبِ خنک خوردند، من هم یخچال می‌گیرم؛ من می‌خوام مثلِ حضرت علی علیه‌السلام زندگی کنم... 👤خاطره‌ای از زندگی پاسدار شهید سیّدمحمدحسن سعادت 📚 منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان بوشهر 🔻خاکریز خاطرات ۱۰۸ 📎 📎 📎 📎
💢شهیدی که عکسش باعث مسلمان شدنِ یک جوان شد... 🔹سرِ مزار امیر بودم که جوانی با ظاهرِ مذهبی اومد و گفت: شما با این شهید نسبتی دارید؟ گفتم: بله! من برادرش هستم. بهم گفت: حقیقتش من مسلمان نبودم؛ اما بنا به دلایلی با اجبار و به ظاهر مسلمون شده؛ ولی قلباً ایمان نیاوردم. تا اینکه بر حسب اتفاق عکس برادر شهیدتون رو دیدم، با دیدن عکس ایشون حال عجیبی بهم دست داد. انگار این عکس با من حرف می‌زد؛ بعد از اون بود که قلباً مسلمون شدم... 👤خاطره‌ای از زندگی شهید امیر حاج‌امینی 📚منبع: پایگاه اینترنتی تبیان به نقل از برادر شهید 🔻خاکریز خاطرات ۱۰۹ 📎 📎 📎 📎
10.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظه‌ی شهادت یک شهید، به روایتِ شهیدی دیگر 🌹روایتگریِ کوتاهِ شهید سیدمجتبی علمدار 📎 📎