eitaa logo
پرتو اشراق
785 دنبال‌کننده
26هزار عکس
14.4هزار ویدیو
59 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
📡 دروغ رسانه ای! ❌ رسانه های روسیاه ضدانقلاب جنگنده فوق پیشرفته آمریکایی را که دچار نقص فنی شد و با دماغه فرود آمد را بعنوان جنگنده کوثر ایرانی معرفی می کنند. همین قدر وقیح و همین قدر دروغگو! 🌐 @partoweshraq
📡جان مک کین در صدای آمریکا: 😐 قول می دهم روزی در تهران در میدانی به نام ندا آقا سلطان جمع خواهیم شد! 😁 ایران: حیف شد، خبر مرگت رو از صدای آمریکا شنیدیم! 🌐 @partoweshraq
😐 الیاس حضرتی: من فکر می‌کردم که فراکسیون امید به منظوراحساس همدردی با مردم در استیضاح وزیر اقتصاد پیشتاز می‌شود اما دیدم مخالف هستند 🔺این نماینده تهران ازحضور در فراکسیون امید استعفا داد. 🌐 @partoweshraq
🔺در حالی دولتی‌ها از هر تریبونی برای حمله به نهادهای انقلابی چون سپاه و بسیج استفاده می‌کنند که بسیج بارها برای کمک به حل مشکلات کشور اعلام آمادگی کرده است. 🌐 @partoweshraq
🔺تسلیم شدن مقابل بیگانه به سبک غربگرایان! 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺صحبتهای حاج آقا « » در بستر خشکیده‌ی هامون: ⚠ آقایان خواهشاً کمی شرف داشته باشید... 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان 🔥 خشم و غضب نشانه سستی و پستی شخصیت است. 🌹 #امام_هادی(ع) می فرمایند: 🔅غضب حاکمان نشان دهنده ناتوانی آنها و خشم بر زیردستان نشان دهنده فرومایگی و پستی است. 🌐 @partoweshraq #حـلقـہ_عشـاق
🗓 رمزگشانی (علیه السلام) از راز روزهای هفته ⚜ شیخ صدوق (ره) با سند خود از «صقر بن ابی دلف کرخی» نقل می کند که گفت: 🏰 متوکل، چون آقای ما امام هادی علیه السلام را برد، آمدم که از خبرش جویا شوم، رازقی که دربان متوکل بود مرا دید، دستور داد تا نزدش بروم، نزد او رفتم، گفت: 👨🏻صقر! چکار داری؟ 👳🏻 گفتم: جناب استاد! خیر است. 👨🏻👳🏻 گفت: بنشین، [نشستم،] و فکر این سؤال او، و سؤالهای آینده اش مرا آشفته کرد، با خود گفتم: 💭 اشتباه کردم که آمدم. 👈🏻 اشاره کرد و مردم را از خود دور کرد، پس به من گفت: 👨🏻 چکار داری؟ و برای چه آمده ای؟ 👳🏻 گفتم: برای کار خیری! 👨🏻 گفت: شاید می خواهی از مولایت خبر بگیری؟ 👳🏻 گفتم: کدام مولا؟ مولای من امیر است. 👨🏻 گفت: آرام باش، مولای تو حق است، من نیز مذهب تو را دارم!! 👳🏻 گفتم: الحمدلله! 👨🏻 گفت: آیا می خواهی او را ببینی؟ 👳🏻 گفتم آری! 👨🏻 گفت: بنشین تا رئیس پیکها از نزدش بیرون آید. 🔗 اهل بیت علیهم السلام گاه در شرایط سختی مثل زندان و حبس و تبعید و حصر و جنگ می زیسته اند. 🗡 در آن شرایط شیعیان نیز از جانب حکومتهای وقت تحت فشارهای شدید قرار داشته اند و گاه امکان ملاقات با امام عصر خویش را پیدا نمی کردند و یا اینکه در راه رسیدن به محل امام مجبور به حفظ مراقبتهای بسیار می شدند تا جانشان در امان بماند! 👳🏻 نشستم، چون بیرون آمد، رازقی به غلامش گفت: 👨🏻 دست صقر را بگیر، و به حجره ای که علوی در آن زندانی است ببر، و آن ها را تنها بگذار، او مرا به آن حجره درآورد، به اتاقی اشاره کرد، و من داخل شدم، و دیدم که امام هادی علیه السلام روی حصیری نشسته، و قبری در برابرش کنده اند، سلام کردم، پاسخم را داد، و دستور داد بنشینم. 🌹سپس فرمود: صقر! برای چه آمده ای؟ 👳🏻 عرض کردم: سرورم! آمده ام تا از احوالتان آگاه شوم. 👁 سپس به قبر نگاه کردم و گریستم. به من نگاه کرد و فرمود: 🌹 صقر! نگران نباش، فعلا نمی توانند به ما بدی برسانند. ✋🏻 عرض کردم: الحمدلله! 👳🏻 سپس گفتم: سرورم! حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل شده که معنی آن را نمی دانم. 🌹 فرمود: کدام حدیث؟ 👳🏻 عرض کردم: حدیث «با روزها دشمنی نکنید که با شما دشمنی می کنند» معنای آن چیست؟ 🌹فرمود: «آری، تا آسمانها و زمین به پاست، روزها ما هستیم، شنبه، نام [و کنایه از] پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - است، یکشنبه، کنایه از امیرمؤمنان - علیه السلام - است، دوشنبه، حسن و حسین - علیهماالسلام - است، سه شنبه، علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر بن محمد - علیهم السلام - است، چهارشنبه، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمد بن علی - علیهم السلام - و من است، پنجشنبه، فرزندم حسن بن علی -علیهماالسلام- است، و جمعه، فرزند فرزندم [حجة بن الحسن - علیهما السلام -] است، که گروه حقخواه بنی آدم، نزد او گرد آیند، و او زمین را پر از داد و عدل کند، همچنانکه پر از ظلم و جور شده است. 🗓 این است معنای روزها، پس در دنیا با ایشان دشمنی نکنید، که در آخرت با شما دشمنی می کنند.» 🌹سپس فرمود: «[صقر!] خداحافظی کن و برو که من بر تو ایمن نیستم» (١) 📚 پی نوشت ها: ١- لَمَّا حَمَلَ الْمتَوَكِّل سَیِّدَنَا أَبَا الْحَسَنِ الْعَسْكَرِیَّ ... لَاتعَادوا الْأَیَّامَ فَتعَادِیَكم (خصال، ج ٢، ص ٣٩۶ و معانی الاخبار، ص ١٢٢) به نقل از کتاب فرهنگ جامع سخنان امام هادی علیه السلام ترجمه علی مؤیدی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
ولادت امام هادی (ع).mp3
2.66M
🎧 | دلنشین استودیویی 🎼 در جهان خوش پا نهادی، مولا امام هادی... 🎙با صدای 🌹میلاد (ع) 🌐 @partoweshraq
154-استاد انصاریان.mp3
5.34M
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🌹ویژگیهای اهل بیت از منظر (علیه السلام) 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_5767194592290014356.mp3
11.86M
🕥💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🌺 صفات و فضیلت های بسیار والای مولا علی(ع) 🌹✨هر چه خوبان همه دارند، علی یکجا دارد... 🎙حجت الاسلام 💠🌴💠 🌐 @partoweshraq
🕑 💠🌹💠 🌸 ولادت با سعادت حضرت امام هادی (علیه‌السلام) مبارک باد. ⚜ (ره): 🎙اگر مسألۀ امام شناسی بالا رود، خداشناسی هم بالا می‌رود، زیرا چه آیتی بالاتر از امام علیه‌السلام؟! 🔅امام آیینه‌ای است که حقیقت تمام عالم را نشان می‌دهد. 📚 در محضر بهجت، ج ١، ص ۴١. 🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 🌹 : 💞 کاری کنید که مرد با شوق به خانه برگردد! 🌐 @partoweshraq
😂 شامورتی بازی به سبک مشایی!! دقت کردید تو ایران هر متهم از هر کدوم جناح ها رو بخوان محاکمه کنن، کلی شامورتی بازی درمیاره؟ 🌐 @partoweshraq
😐 اگر دولت غربگرایان بر سرکار نیامده بود قیمت دلار چند میشد؟ 🌐 @partoweshraq
🔺برخلاف فضاسازی رسانه‌ها، این حاجی عراقی در مسجدالحرام خودکشی نکرده است بلکه در طبقه بالای مسجدالحرام ندای «لبیک یا حسین» سر داده که توسط مأموران وهابی به پایین پرتاب شده است! 🌐 @partoweshraq
🚨 جعبه‌ سیاه وزیر صنعت درحین فرار دستگیر شد! سخنگوی قوه‌ی قضائیه: میثم رضایی با حکم قضایی بازداشت است و حسب گزارش وزارت اطلاعات قصد خروج از کشور داشته است. 😐 میثم رضایی رئیس انجمن صنفی کارفرمایی واردکنندگان خودرو است که رسانه‌ها از آن به عنوان جعبه سیاه واردات غیرقانونی معروف به دست راست شریعتمداری یاد‌ می‌کنند. 🌐 @partoweshraq
ای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت دویست و ششم 🏻می‌دانستم که به خاطر من نمازش را نخوانده تا زودتر بساط شام را مهیا کند که از همانجا با ناله ضعیفم صدایش کردم: - مجید جان! بیا نمازت رو بخون. و او از آشپزخانه پاسخ تعارفم را با مهربانی داد: - تو باید زودتر غذا بخوری! من بعد شام نمازم رو می‌خونم... 🍽 و به نیم ساعت نکشید که سفره شام را همانجا کنار سجاده روی زمین پهن کرد. 🏻🏻 با هر دو دست زیر سر و کمرم را گرفت و کمکم کرد تا بلند شوم و به پایه مخملی کاناپه تکیه بدهم. 🌯 خودش با دنیایی محبت برایم لقمه گرفت و همین که لقمه را نزدیک دهانم آورد، حالم طوری به هم خورد که بدن سنگینم را از جا کَندم و خودم را به دستشویی رساندم! از بوی غذا، دلم زیر و رو شده بود و چیزی در معده‌ام نبود تا بالا بیاید که فقط عُق می‌زدم. 🚪مجید با حالتی مضطرب در پاشنه درِ دستشویی ایستاده و دیگر کاری از دستش برایم بر نمی‌آمد که فقط با غصه نگاهم می‌کرد. 🏻دستم را به لبه سرامیکی دستشویی گرفته بودم و از شدت حالت تهوع ناله می‌زدم که نگاهم در آیینه به صورتم افتاد... رنگم از سفیدی به مُرده می‌زد و هاله سیاهی که پای چشمم افتاده بود، اوج ناخوشی‌ام را نشان می‌داد. 🏻 مجید دست دراز کرد تا دستم را بگیرد و کمکم کند از دستشویی خارج شوم که دیدم از اندوه حال خرابم، چشمانش از اشک پُر شده و باز می‌خواست با کلمات شیرین و لبریز محبتش، دلم را به حمایتش خوش کند و من نه فقط از حالت تهوع و کمر درد که از بلایی که به سرم آمده بود، دوباره به تب و تاب افتاده و شکیبایی‌ام را از دست داده بودم. 🛋 به پهلو روی کاناپه دراز کشیده بودم و باز از اعماق جگر سوخته‌ام ضجه می‌زدم که دیشب در خانه و کنار خانواده خودم بودم و امشب در خانه یک غریبه به پناه آمده و جز همسرم کسی برایم نمانده بود و چه ساده همه عزیزانم را در یک شب از دست داده بودم. 🍽 سفره غذا دست نخورده مانده بود و مجید به غمخواری غم‌های بی‌کرانم، کنار کاناپه نشسته و پا به پای مویه‌های غریبانه‌ام، بی‌صدا گریه می‌کرد که سرِ درد دلم باز شد: 🏻مجید! دلم خیلی می‌سوزه! مگه من چه گناهی کردم که باید این همه عذاب بکشم؟ مجید دلم برای مامانم خیلی تنگ شده! وقتی مامانم زنده بود، همیشه حمایتم می‌کرد، نمی‌ذاشت بابا اذیتم کنه. هر وقت بابا می‌خواست دعوام کنه، مامان وساطت می‌کرد. ولی امروز دیگه مامانم نبود که ازم دفاع کنه، امروز خیلی تنها بودم. اگه مامان زنده بود، بابا انقدر اذیتم نمی‌کرد. مجید بابا امروز منو کشت... 🏻 با یک دستش، انگشتان سردم را گرفته بود تا کمتر از گریه بلرزد و با دست دیگرش، قطرات اشکم را از روی صورتم پاک می‌کرد. می‌دیدم که او هم می‌خواهد از دردهای مانده بر دلش، با صدای بلند گریه کند و باز با سکوت صبورانه‌اش، برای شکوائیه‌های من آغوش باز کرده بود تا هر چه می‌خواهم بگویم و من چطور می‌توانستم از این مجال عاشقانه بگذرم که هر چه بر سینه‌ام سنگینی می‌کرد، پیش محرم زندگی‌ام زار می‌زدم: 🏻مجید! بخدا من نمی‌خواستم ازت جدا شم، ولی بابا مجبورم کرد که برم تقاضا بدم. به خدا تا اون تقاضای طلاق رو نوشتم، هزار بار مُردم و زنده شدم. فقط می‌خواستم بابا دست از سرم برداره. امید داشتم تو قبول کنی سُنی شی و همه چی تموم شه، ولی نشد. دیشب وقتی بابا احضاریه دادگاه رو اُورد، داغون شدم. نمی‌دونستم دیگه باید چی کار کنم، نمی‌تونستم باهات حرف بزنم، ازت خجالت می‌کشیدم! برا همین تلفن رو جواب نمی‌دادم. امروز به سرم زد که تهدیدت کنم، گفتم شاید اگه تهدید کنم که ازت جدا میشم، قبول کنی... 👌و حالا نوبت او بود که به یاد لحظات بعد از ظهر امروز، بیتاب شود. 👁 سفیدی چشمانش از بارش بی‌قرار اشک‌هایش به رنگ خون در آمده و با صدایی که زیر ضرب سر انگشت غصه به لرزه افتاده بود، شروع کرد: 🏻الهه! وقتی گفتی ازم طلاق میگیری، بخدا مرگ رو جلوی چشمام دیدم! نفهمیدم چجوری از پالایشگاه زدم بیرون! باورم نمی‌شد تو بهم این حرف رو بزنی! نمی‌دونستم باید چی کار کنم، فقط می‌خواستم زودتر خودم رو بهت برسونم، می‌خواستم به پات بیفتم... 👌و نگفت که با اینهمه آشفته حالی، تسلیم مذهب اهل تسنن شده بود یا نه و من هم چیزی نپرسیدم که با مصیبتی که امروز به سرم آمده بود، تنها حفظ کرامت زنانه و زندگی دخترم برایم ارزش پیدا کرده بود و او همچنان با نفس‌های خیسش نجوا می‌کرد: 📱وقتی گوشی رو خاموش کردی دیوونه شدم! فکر کردم دیگه حتی نمی‌خوای صِدام رو بشنوی! باورم نمی‌شد انقدر ازم متنفر شده باشی! نمی‌دونی اون یه ساعتی که گوشی‌ات خاموش بود و جوابمو نمی‌دادی، چی کشیدم! ولی وقتی خودت بهم زنگ زدی و گفتی بیام دنبالت، بیشتر ترسیدم! نمی‌دونستم چه بلایی سرت اومده که اینجوری بُریدی... 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 بر
🌹✨ با زمزمۂ سرود یارب رفتند ❣چون تیرشهاب در دل شب رفتند ❣ تا زنده شود رسالت خون حسین 🌹✨ با نام شکوهمند زینب رفتند 🌷 🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
🕖 💠📚💠 🌹سالروز ولادت حضرت امام علی النقی الهادی(ع) مبارک باد! 🍷اشعار تکان‌ دهنده امام هادی(ع) در بزم شاهانه خلیفه عباسی! 🌷 (ره): 🌌 متوکل یک شب بی‌خبر و بدون سابقه، عده‌ای از دژخیمان خود را فرستاد به خانه امام هادی علیه السلام که خانه‌اش را تفتیش و خود امام را هم حاضر نمایند. متوکل این تصمیم را در حالی گرفت که بزمی تشکیل داده مشغول می‌گساری بود. مأمورین سرزده وارد خانه امام شدند و امام را به حضور متوکل بردند. 👣 وقتی که امام وارد شد، متوکل در صدر مجلس بزم نشسته مشغول می‌گساری بود. دستور داد که امام پهلوی خودش بنشیند. امام نشست. 🍷متوکل جام شرابی که در دستش بود به امام تعارف کرد. ⚜ امام امتناع کرد و فرمود: 🔅«به خدا قسم که هرگز شراب داخل خون و گوشت من نشده، مرا معاف بدار». 👑 متوکل قبول کرد، بعد گفت: «پس شعر بخوان و با خواندن اشعار نغز و غزلیات آبدار محفل ما را رونق ده». ⚜ فرمود: «من اهل شعر نیستم و کمتر، از اشعار گذشتگان حفظ دارم». 👑 متوکل گفت: «چاره‌ای نیست، حتما باید شعر بخوانی!» ⚜ امام شروع کرد به خواندن اشعاری که مضمونش این است: 🔅«قله‌های بلند را برای خود منزلگاه کردند، و همواره مردان مسلح در اطراف آنها بودند و آنها را نگهبانی می‌کردند، ولی هیچ یک از آنها نتوانست جلو مرگ را بگیرد و آنها را از گزند روزگار محفوظ بدارد». 🔅«آخرالامر از دامن آن قله‌های منیع و از داخل آن حِصن‌های محکم و مستحکم به داخل گودال‌های قبر پایین کشیده شدند، و با چه بدبختی به آن گودال‌ها فرود آمدند!» 🔅«در این حال منادی فریاد کرد و به آنها بانگ زد که: کجا رفت آن زینت‌ها و آن تاج‌ها و هیمنه‌ها و شکوه و جلال‌ها؟» 🔅«کجا رفت آن چهره‌های پرورده نعمت‌ها که همیشه از روی ناز و نخوت، در پس پرده‌های الوان، خود را از انظار مردم مخفی نگاه می‌داشت؟» 🔅«قبر عاقبت آنها را رسوا ساخت. آن چهره‌های نعمت پرورده عاقبة الامر جولانگاه کرم‌های زمین شد که بر روی آنها حرکت می‌کنند!» 🔅«زمان درازی دنیا را خوردند و آشامیدند و همه چیز را بلعیدند، ولی امروز همان‌ها که خورنده همه چیزها بودند مأکول زمین و حشرات زمین واقع شده‌اند!» 🍷نشئه شراب از سر می‌گساران پرید. 👑 متوکل جام شراب را محکم به زمین کوفت و اشک‌هایش مثل باران جاری شد. به این ترتیب آن مجلس بزم درهم ریخت و نور حقیقت توانست غبار غرور و غفلت را، ولو برای مدتی کوتاه، از یک قلب پرقساوت بزداید. 📚 استاد مطهری، داستان راستان، ج ۱، ص ۱۰۷ - ۱۰۳ (با تلخیص). 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌼 ز آیه ها بشارتى ز سوره ها اشارتى 💚 مدینه شد زیارتى که شمس نازل آمده 💚 خدا على دیگرى به شیعه مى دهد نشان 🌼 سلام ما درود ما به جد صاحب الزمان 🌹 اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیَّکَ الفَرَج 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا