eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🐜 !! 👳🏻 خسته و درمانده بود. دنبال سایبانی می گشت تا کمی استراحت کند. 🌴دور برش را دید، ولی جای مناسبی برای استراحت نیافت. جلوتر رفت. به جایی رسید که سایبانی از برگ های درخت خرما ساخته شده بود و چند نفر نشسته بودند. 👳🏻 سمت آنان رفت تا از آنها آب بگیرد و کمی استراحت کند. پس از سلام به آنان، کوزه آبی دید که از تیرک سایبان آویزان بود. 🏺کوزه نمناک بود و نشان از خنکی آب داشت. آب دهانش را به سختی فرو برد و سمت کوزه آب رفت. کاسه گلین روی کوزه را برداشت و پر از آب کرد و گفت: - بفرمایید. - نوش جان... گوارای وجود. 👳🏻 آب کاسه را تا ته سر کشید؛ اما تشنگی اش بر طرف نشد. 🏺دوباره کاسه را پر کرد. این بار با آرامش نوشید. هنگام نوشیدن آب شنید که شخصی می گفت: 👤 اگر خدا به خاطر گناه به این کوچکی بخواهد ما را مؤاخذه کند، پس انصاف و عدالت او کجا رفته؟ مردم معصیت هایی مرتکب می شوند که عمل ما در مقابل آنان هیچ هم کمتر است. 👥 کسی حرفش را تأیید کرد. دیگری نیز سرش را به نشانه تایید تکان داد. 👳🏻 که سیراب شده بود، کاسه را روی کوزه گذاشت و از ته دل «یا حسین» گفت و با آستین پیراهنش ریش خیسش را خشک کرد و گفت: - چه می گویی مرد؟ گناه، گناه است. چه فرقی می کند؟ + آری، ولی کوچک و بزرگ دارد. من به دوستانم می گفتم که کارهای بد ما در برابر گناهان بزرگ بسیار ناچیز است. 👳🏻 نه، اشتباه تو همین جاست. کم اهمیت شمردن گناه کوچک، گناه کبیره است. + فتوا می دهی ابوهاشم؟ 👳🏻 این سخن از من نیست. چند روز پیش نزد امام حسن عسکری (علیه السلام) بودم. 🌹ایشان می فرمود: یکی از گناهانی که آمرزیده نمی شود این است که شخص، گناه خود را کوچک بشمارد و بگوید که کاش گناه من فقط همین یکی باشد. 👌با خود اندیشیدم امام به نکته ظریفی اشاره کرد. باید بیشتر از قبل مواظب نیت ها و اعمالم باشم. 👳🏻 ابوهاشم برخاست و دستش را روی شانه کسی که گناهش را کوچک می شمرد، گذاشت و گفت: می دانی امام هنگامی مرا در آن حال دید، چه گفت؟ + نه. چه گفت؟ 🌹 (ع) فرمود: ای ابوهاشم، مواظب آنچه از دلت می گذرد، باش و بدان که شرک و ریاکاری، گاهی پنهان تر و آرام تر از راه رفتن مورچه روی سنگی سیاه در شب است. (١) ١. منتهی الامال، ج ٢، ص ٧١۴ و ٧١۵. 📗حیات پاکان ۵/ داستانهایی از زندگانی امام حسن عسکری (علیه السلام) و امام مهدی (عج)، مهدی محدثی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕌 (علیه السلام) 🌷 به مناسبت ، شب زیارتی ارباب بی کفن 🌴 بی هدف در کوچه قدم می زدم. چند روزی می شد که «یار خِرَد پیشه‌ی نورانی» ام را ندیده بودم و از حال و روزش خبر نداشتم. طوری به او عادت کرده بودم که اگر یک روز نمی دیدمش، تمام روز بی قرار بودم. ❤️ او را مثل برادر، حتی بیشتر دوست داشتم. هر چه داشتم از او بود. چیزهای زیادی از او آموخته بودم. 🤝🏻 سر کوچه به « » برخوردم. بعد از سلام و علیک پرسید: + ابوهاشم! بی حالی! نکند خدای نکرده مریض باشی! - نه! حالم خوب است ؛ فقط... + فقط چی؟ بی پولی؟ - نه بابا! تو هم حرف ها می زنی! راستش چند روز است (علیه السلام) را ندیده ام. دلم برایش تنگ شده. فکر می کنم به مسافرت رفته است. + مگر خبر نداری؟ - چه شده؟ + به به! عجب مریدی هستی که از حال مرادت خبر نداری! - چه شده؟ اتفاقی افتاده؟ + حضرت بیمار است. دو روز است که در بستر افتاده و تب شدیدی دارد. همین الآن از عیادت او می آیم. - پس من رفتم. خداحافظ... 👣 با شتاب خود را به خانه ی امام رساندم. هنوز چند دقیقه از نشستنم نمی گذشت که امام فرمود: 🌷 ابوهاشم! 👳🏻‍♂️ بله آقا! 🌷 اگر کاری به تو محوّل کنم، انجام می دهی؟ ✋🏻 حتماً، با کمال میل! 🌷 می خواهم یکی از دوستان را به حرم (علیه السلام) بفرستی تا برای شفای من دعا کند. هزنیه ی سفرش را هم می دهم! 💰 کیسه ی کوچک پول را از زیر متکایش بیرون آورد و به من داد: 🌷 این هم خرج سفر. 👳🏻‍♂️ هاج و واج بودم که چه بگویم. 💰 کیسه را گرفته، بیرون رفتم. 🤝🏻 در راه به « » برخوردم. تمام آنچه را که اتفاق افتاده بود گفتم و از او خواستم به برود و برای بهبودی امام دعا کند. 🧔🏻 علی بن بلال گفت: با جان و دل حاضرم، ولی حضرت، خودش از حرم امام حسین علیه السلام برتر و بالاتر است. او از آل پیغمبر (ص) است و مسلّماً دعایش از دعای من روسیاه زودتر مستجاب می شود. چرا چنین گفته؟ 👳🏻‍♂️ نمی دانم! حال حاضری بروی یا نه؟ 🧔🏻 گفت که حاضرم، اما ابتدا باید به منزل بروم و به همسر و فرزندانم خبر بدهم، سپس عازم می شوم. 💰 پول ها را به او دادم و خواستم مرا نیز از دعای خیر فراموش نکند. 👣 به منزل حضرت برگشتم تا هم بیش تر ببینمش و هم از قرارم با علی بن بلال آگاهش کنم. 👳🏻‍♂️ جریان را برای امام تعریف کردم و من نیز مثل علی بن بلال تعجبم را از درخواست ایشان ابراز کردم، 🌷فرمود: ! مگر جدّم، (ص) از خانه ی و برتر نبود؟ 👳🏻‍♂️ چرا؟ 🕋 با این حال به گرد خانه‌ی خدا طواف می کرد و حجرالاسود را می بوسید. خدا روی زمین مکان های مقدسی دارد که در آن جا مستجاب است. 🕌 اطراف قبر امام حسین (علیه السلام) نیز یکی از همان مکان ها است. (۱) 📚 پی نوشت ها: ۱. ، باب ۹۰، ص ۴۵۸. 📗 حیات پاکان ۴/ (داستانهایی از زندگی امام رضا (علیه السلام)، امام جواد (علیه السلام) و امام هادی (علیه السلام)، مهدی محدثی‏ 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq