پرتو اشراق
🌴 سجده درخت!!
🎪 #عبداللّه_بن_عباس به نقل از پدرش گفت: که #ابوطالب در حضور گروهی از قریش برای این که شایستگی #پیامبر_اکرم (صلی الله علیه و آله) را به آنان نشان دهد، به ایشان گفت:
✋🏻ای پسر برادرم! آیا خداوند تو را فرستاده است؟
🌹فرمود: آری.
☝🏻ابوطالب گفت: همانا انبیا، #معجزه و کارهای خارق العاده ای دارند. پس یک معجزه به ما نشان بده!
🌹رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
🔅آن درخت را صدا بزن و بگو که #محمد_بن_عبداللّه می گوید، به اذن خدا جلو بیا.
👈🏻 ابوطالب آن درخت را صدا زد!
🌴 درخت جلو آمد و سجده کرد. سپس به درخت دستور داد تا برگردد. درخت برگشت!!
✋🏻 ابوطالب گفت: شهادت می دهم که به درستی تو راستگو هستی. سپس به پسرش #علی (علیه السلام) گفت:
🔅پسرم، همراه پسر عمویت باش و از او جدا نشو.
📚 بحارالأنوار، ج ٣۵، ص ١١۵، روایت ۵٣، باب ٣.
👥 آوردهاند که #امیرمؤمنان(ع) را پرسیدند: پیش از پیامبر ما(ص) آخرین کس از جانشینان پیامبران که بود!
⚜ گفت: پدرم (جناب ابوطالب)
📙 برگردید به ضیاءالعالمین از شیخ ابوالحسن شریف فتونى.
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#کرامات
#داستان_کوتاه
🌟 کراماتی از حضرت #امام_حسن_مجتبی (علیه السلام) - {٢}
🌌 اسرار علوم
🍪 روايت شده است كه امام حسن - عليه السّلام - و برادرانش و #عبداللَّه_بن_عباس، بر سر سفره اى نشسته بودند كه ناگهان ملخى بر سفره آنها افتاد.
👳🏻 عبداللَّه از امام حسن - عليه السّلام - پرسيد: بر بال اين #ملخ چه نوشته شده است؟
🌹حضرت فرمود: نوشته شده است:
🔅«من خدايى هستم كه بجز من خدايى نيست».
🏞 «چه بسا ملخها را براى قوم گرسنه اى به عنوان رحمت مى فرستم تا از آنها استفاده كنند. و چه بسا براى قومى موجب بلا هستند و محصولات آنها را مى خورند».
👳🏻 عبداللَّه ايستاد و سر حضرت را بوسيد و گفت: اين سخن از اسرار علوم است. [۱]
[۱]. بحارالأنوار، ۴۳/ ۳۳۷، حديث ۸.
📙 جلوههاي اعجاز معصومين (ع) / مولف قطب الدين راوندي؛ مترجم غلامحسين محرمي با همكاري مجتبي طبري فراهاني صفحه ١٩٢ - ١٩١.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#کرامات
#روایت
#داستان_کوتاه
#پندها
پرتو اشراق
⚜️ سرزمین کربلا در عالم ملکوت
👳🏻♂️ #عبدالله_بن_عباس می گوید:
🌤️ روزی همراه #امیرالمومنین و در رکاب آن حضرت به #صفین می رفتیم.
🌴 هنگامی که به نینوا - #کربلا - در کنار فرات رسیدیم با صدای بلند فرمود:
❓«یابن عباس! اتعرف هذا الموضع» : ای ابن عباس این محل را می شناسی؟
👳🏻♂️ گفتم: نه یا امیرالمومنین!
🌷 فرمود: اگر اینجا را مانند من می شناختی از اینجا نمی گذشتی مگر آنکه مانند من گریه کنی... بعد امام آنقدر گریست که محاسن مبارکش تر شد و اشک ها بر سینه اش جاری گردید، ما هم با او گریستیم.
🌷 آنگاه فرمود:
▪️اوه اوه ای وای ای وای! مرا با ابوسفیان چکار؟ مرا با آل حرب و حزب و سران شیطان چه کار؟
▪️ای اباعبدالله صبر کن، ای #حسین پدر مصیبت هایی را که از فرزندان ابوسفیان دیده تو نیز خواهی دید.
🤲🏻 پس از آن حضرت آب خواست و وضو گرفت و مقداری زیادی نماز خواند سپس مقداری خوابید، بیدار که شد فرمود:
❓ابن عباس! آیا خوابی که هم اکنون دیده ام برایت نقل کنم؟
👳🏻♂️ گفتم: آری یا امیرالمومنین!
🏳️ فرمود: دیدم گویا مردانی از آسمان به زمین آمده و در دست آنها پرچم های سفیدی است و شمشیرهایی که به کمر بسته اند همه براق و سفید است، آنگاه اطراف این زمین را خط کشیدند، سپس دیدم، گویی شاخه های این درخت خرما در حرکت است و بر زمین می خورد و از آنها خون تازه بیرون می زند، آنگاه فرزندم، پاره تنم و میوه قلبم، حسین را دیدم که در دریای خون غرق است، و پناه می خواهد و پناه داده نمی شود.
👥 مردان سفید پوشی که از آسمان آمده بودند، فریاد می زدند و می گفتند:
✋🏻 ای خاندان پیامبر صبر کنید! شما به دست اشرار کشته می شوید، ای اباعبدالله - بهشت - مشتاق تو است.
👥 سپس مردان آسمانی به من گفتند:
▪️یا ابالحسن! مژده باد تو را، خداوند با این فرزندی که به تو عطا کرده است روز محشر چشم تو را روشن خواهد کرد.
🌷 سپس فرمود:
🌴 به خدا سوگند! پیامبر راستگو به من خبر داد که این زمین را هنگام رفتن به سوی قوم متجاوز معاویه و یارانش خواهم دید و این زمین کرب و بلا است، حسین من در آن دفن می شود و نیز هفده تن از فرزندان من و فاطمه در کنار حسینم دفن خواهد شد، و این زمین در آسمانها، به زمین کرب و بلا و مشقت و سختی معروف است و از آن با بزرگی و تعظیم یاد می شود، همچنانکه از مکه و مدینه و بیت المقدس در آسمانها یاد می شود. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالأنوار، ج ۴۴، ص ۲۵۲.
📘 داستان های بحارالانوار، جلد ۷،
محمود ناصری.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#محرم
#عاشورا
#کرامات
#داستان_کوتاه