📚 مردم یک جامعه وقتی #کتاب میخوانند،
چهرهی آن جامعه را عوض میکنند،
یعنی به جامعهشان #چهره میدهند!
👁 یک جامعهی بی چهره را میشود
در میان مردمی کشف کرد که
در اتوبوس، در صف اتوبوس،
در اتاق های #انتظار
و در انتظارهای بی اتاق منتظرند
و به هم نگاه میکنند
و از نگاه کردن به هم نه چیزی میگیرند
و نه چیزی میدهند...
🎭 جامعهای که گروه #منتظرانش به هم نگاه میکنند، جامعهی بی چهرهای است...!
📕 از سکوی سرخ | یدالله رویایی.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
❓چقدر برای خودت #ارزش قائل هستی؟
🎂 اگر به جای #آموختن، فقط روزهایتان را می گذرانید و هر ساله فقط تولد می گیرید و سن تان را زیاد می کنید، #بازنده محسوب می شوید.
🚗 اگر فقط برای داشتن #آسایش، اتومبیل و خانه عوض می کنید، بازنده هستید.
🎭 اگر خوشحال بودن و #شاد کردن دیگران را نیاموخته اید.
💞 اگر نمی توانید خود و دیگران را #ببخشید.
🏀 اگر بازی و #تفریح در برنامه ی شما نیست.
🏊 اگر شنا نمی کنید.
🏙 اگر طولانی ترین #مسافرت های شما، تا منزل خواهر و مادرتان است.
📺 اگر هر روز و هر شب، #سریال های بیشتری می بینید.
📖 اگر هنوز نمی توانید روزی ده صفحه #کتاب بخوانید.
👌اگر نمی توانید روش زندگی تان را مثل همان هایی کنید که مدام از آنها مثال می زنید، بازنده محسوب می شوید.
🏝 اگر نمی توانید یک روز از #وقت تان را برای دیدن دریاچه ای در ۵۰ کیلومتری شهرتان آزاد کنید.
🌄 یا غروب آفتاب را در دشت و کویر ۲۰ کیلومتری تان تماشا کنید.
🍝 اگر #خانواده، مهمانان و همه باید حتی در روزهای تعطیل، تا دیر وقت منتظر شما بمانند تا با شما شام میل کنند، شما بازنده واقعی هستید.
⛄ اگر تاکنون آدم برفی نساخته اید.
🎭 اگر تا کنون به سالن تئاتر نرفته اید.
⚽ اگر گالری هنری یا مسابقه فوتبال یا والیبال را به صورت زنده ندیده اید.
❌ شما بازنده اید.
🔺اگر بعد از خواندن این متن می گویید: «ای بابا دلت خوشه»، شما #زندگی را باخته اید.
👌 برای خودت احترام قائل شو... شما فقط یک بار زندگی می کنید.
♻ شادی و خوشبختی ذخیره کردنی نیستند، قابل بازیافت هم نیست.
✍ #مهراب_حیدری
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#مــقــالـاٺ
💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
❓سئوال: خواستم در مورد #آداب_سفر از نظر اسلام هم توضیح بدید؟
✅ پاسخ:
📚 اجمالى از آداب و مقدّمات سفر را در اینجا ذکر می کنیم كه اسناد و تفصيل آن در #بحارالأنوار، جلد ٩٧؛ #كتاب _المزار، صفحه ١٠١ به بعد و در #وسائل_الشيعه، جلد ١١ ابواب آداب سفر از كتاب #الحجّ، صفحه ٣۴٣ به بعد وارد شده است:
1⃣ در بعضى از روايات آمده است كه انتخاب بعضى از روزهاى هفته براى مسافرت بهتر است ولى چنانچه انسان سفر خود را با صدقه و دعا شروع كند انشاء الله گرفتار مشكلى نخواهد شد.
2⃣ با اميدوارى حركت كند و از فال بد زدن بپرهيزد چرا كه از روايات به دست مى آيد آنگونه كه تو تفأل برخود كنى همان برايت پيش مى آيد؛ اگر آسان بگيرى آسان و اگر سخت بگيرى سخت مى شود و اگر آن را چيزى به حساب نياورى مشكلى پيش نمى آيد.
3⃣ قبل از سفر صدقه بدهد كه در روايتى از امام باقر (عليه السلام) آمده:
🔅«هر زمان امام سجّاد (عليه السلام) پاى در ركاب مى گذاشت با صدقه دادن در حدّ توان خود، سلامتى را از خداوند عزّوجل طلب مى كرد و هنگام بازگشت از سفر نيز به شكرانه سلامتى سفر به اندازه توان خويش صدقه مى داد و حمد و شكر خدا بجاى مى آورد».
4⃣ قبل از سفر دو ركعت نماز بخواند و همه چيز خود را به خدا بسپارد و بگويد:
🔅«اللَّهُمَّ إِنّي أَسْتَوْدِعُكَ نَفْسي، وَ أَهْلي، وَ مالي، وَ ذُرِّيَّتي، وَ دُنْياي وَآخِرَتي، وَ أَمانَتي، وَ خاتِمَةَ عَمَلي».
5⃣ پس از خروج از خانه، بر در منزل و رو به آن سمتى كه به سوى آن، سفرش را آغاز مى كند، مى ايستد و هر كدام از حمد و آيةالكرسى و فلق و ناس و اخلاص را از پيش رو و جانب راست و چپ مى خواند.
6⃣ مقدارى از تربت امام حسين (عليه السلام) را با خود بر دارد.
7⃣ در مواقع احساس خطر، آيه ٨٠ سوره اسراء و آیه الکرسی را تلاوت كند.
8⃣ اگر به منزلى رسيد كه قصد استراحت در آن را دارد قبل از خواب، تسبيح فاطمه زهرا عليها السلام را بگويد، سپس آيةالكرسى تلاوت كند كه تا صبح از هر خطرى محفوظ بماند.
9⃣ به دوستان و همراهان كمك كند و در رفع نيازهاى آنان مضايقه ننمايد و حقيقتاً نسبت به آنان متواضع و دوست و مهربان باشد.
🔟 به ما دستور داده شده با كسانى كه از جهت خرج كردن و تمكّن مالى در رديف شما نيستند، مسافرت نكنيد، مبادا آنها احساس حقارت كنند.
1⃣1⃣ دقيقاً مراقب انجام نمازهاى واجب باشد كه بسيار مهم است.
2⃣1⃣ بعد از نمازهاى قصر اگر وقت دارد سى مرتبه تسبيحات اربعه را فراموش نكند كه روى آن تأكيد شده است.
3⃣1⃣ ناگفته پيداست آنچه درباره دعا و صدقات براى حفظ جان و مال و خانواده، از خطرات در بالا گفته شد به اين معنا نيست كه انسان احتياط را از دست دهد و مراقبت هاى لازم را براى حفظ خويش و اموالش انجام ندهد؛ بلكه مقصود اين است هر چه براى حفظ خود و اموال خويش در توان دارد انجام دهد و بقيّه را به خدا بسپارد چرا كه در روايت آمده است دعاى افراد سهل انگار مستجاب نمى شود.
🚗 بنابراين، بايد در جادّه هاى خطرناك قدم نگذارد؛ خصوصاً در رانندگى امورى را كه براى ايمنى توصيه شده است فراموش نكند، از سرعت غير مجاز بپرهيزد، با احتياط حركت كند و وسايل لازم را كه در سفرهاى زمستانى يا تابستانى مورد نياز است با خود بردارد.
📕 برگرفته از مفاتیح نوین، مکارم شیرازی، ص ٢١١.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
📗توی کتابی که #عیدی گرفته بودم خواندم آدم برای رسیدن به آرزوهایش باید آنها را بنویسد.
👌اما قبلش، باید خودش را خوب به خدا معرفی کند.
✍ تاکید کرده بود که نوشتن آرزوها، فرشته ها را به تکاپو میاندازد تا برآوردهاش کنند.
📒 همان موقع، #کتاب را انداختم کنار، سررسیدم را باز کردم و نوشتم:
✍ خدای مهربان... این لیست آرزوهای مرتضی است... من همان بچه ای هستم که در هفت سالگی مامان پروانه اش را بردی پیش خودت... به نفع جفتمان است، آرزوهایم را برآورده کنی!
🏙 اول: یک #خانه بزرگ میخواهم. بعد توضیح دادم که باید آجرهای مرمری داشته باشد و نوشتم که توالت و حمام و آشپزخانه را داخل خانه بساز و مثل خانه خودمان نباشد.
💰دوم: #صد_میلیون تومان پول میخواهم. بابا میگفت «من صد میلیون داشته باشم میذارم بانک، مثل پادشاها زندگی میکنم. هی بخاطرِ ده تا یه تومنی با مسافرا دعوا نمی کنم که تهش بگن حرومت باشه!»
🚗 سوم: #ماشین_آخرین_سیستم که جلویش، پر از دکمه باشد و لازم نباشد مثل تاکسی بابا هر چند کیلومتر یکبار، پیاده شویم و توی رادیاتش آب بریزیم.
📒 بعد چند تا آرزوی دیگر را هم نوشتم و سر رسید را جایی قایم کردم که خودم هم یادم رفت.
📦 چند سال بعد، موقع اسباب کشی، وقتی #سر_رسید را دوباره پیدا کردم با خودم گفتم لابد خدا من را یادش رفته، شاید هم دست خطم بد بوده... یا اصلاً نباید به فارسی می نوشتم.
👌تا مدتها، آرزوهایم را جورهای مختلفی میگفتم و به روشهای دیگری خودم را به #خدا میشناساندم.
💰🚗🏙 بعدها، وقتی #اولین حقوقم را گرفتم، وقتی اولین ماشین دست دومم را خریدم، وقتی نخستین خانه زندگیام را اجاره کردم فهمیدم که هیچ آرزویی – نوشته شده توی سر رسید یا خواسته شده به وقت فوت کردن شمع کیک تولد، زمان حول حالنای تحویل سال نو یا حتا موقع شهاب بارانِ آسمانِ پرستاره - بدون تلاش برآورده نمی شود.
✍ #امسال که دوباره آرزوهایم را مینویسم، آخرش از طرف خدا، زیر برگه را امضا خواهم کرد و به خودم خواهم نوشت «اقدامات مقتضی را به عمل آورید.»
✋امیدوارم در #سال_جدید، مُهر خدا پای همه تصمیمات زندگیتان باشد.
🌹سبزه آرزوهایتان، گره نخورد و ماهی قرمزِ دوست داشتن تان، همیشه و همیشه زنده بماند.
✍ #مرتضی_برزگر
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
☕️ #نوش_خوان
⚠ما سرطان داریم!
🤳 #سرطان_اسکرول
📱 روزی شخصی تصمیم میگیرد گوشی #تلفن خود را بردارد و در #تلگرام پیامی به دوستش دهد و تولدش را تبریک بگوید.
⏱ مدت زمان این عمل تقریبا سه دقیقه است.
📲 او گوشی را برمیدارد، وارد تلگرام میشود و میبیند تعداد زیادی پیام جدید آمده. یک به یک همه را باز میکند.
📱چند پیام اجتماعی است، چند پیام با محتوای طنز، چند فیلم، چند گیف و... هر کدامشان هم در پایان، حاوی لینکی هستند از کانالی که این پیامها از آنجا فوروارد شده. سری به آن کانالها میزند.
🤳 شروع میکند به اسکرول کردن (راندن صفحه موبایل به بالا یا پایین).
📱از #کانال اول به دومی و سومی و همینطور الی آخر.
📲 در یکی از کانالها، با آدرس #اینستاگرام جالب توجهی مواجه میشود. سریع به اینستاگرام میرود. پستها را چک میکند. آن صفحه را #فالوو میکند. #استوری ها را میبیند. اسکرول میکند. #لایک میکند.
👍 اسکرول، لایک. اسکرول، لایک... و دوباره و چند باره و صد باره، اسکرول، لایک.
📲 علاوه بر اینها با بعضیها شروع میکند به چت کردن، پیامهای گروههایش را میخواند و جواب میدهد و کامنت میگذارد و....
⏱ دو ساعت میگذرد و گیج و منگ، با سردرد و چشم درد به این فکر میکند که برای چه کاری وارد تلگرام شد؟ یادش نمیآید.
📚📖 از آنهایی که اهل کتاباند سوال کنید شخصیت های رمانها و داستانها چه جایی در ذهنشان دارند؟
👌مطمئن باشید تعداد زیادی از شخصیتها را جزء به جزء و دقیق و با اشاره به ظرایف توصیف میکنند. طوری که انگار دربارهی یکی از اعضای خانوادهشان حرف میزنند. چرا؟
📖⏱ چون «وقت» صرف آن کتاب کرده. به پایش عمر گذاشته. در فضای داستان نفس کشیده و شخصیتها آرام آرام وارد روح و جانش شده است.
💭 #کتاب یا هر چیز دیگری که عمیق و دقیق ما را به فکر فرو ببرد این فرصت را به ذهن میدهد که درباره آن پدیده بیاندیشد. به عمقش برود. از زوایای مختلف نگاهش کند و امکان درک کردنش را داشته باشد.
👌اما در این روزگار که هویتمان در سرانگشتمان خلاصه شده و بیشفعالترین اندام بدنمان، انگشت شست است؛ تنها کاری که بیوقفه و با تمام وجود در حال انجامش هستیم اسکرول کردن است.
- روی هر پستی که میبینیم چقدر وقت صرف میکنیم؟ چقدر مکث میکنیم؟
- یک #پست چقدر فرصت دارد از خودش دفاع کند تا قبل از این که ما بیرحمانه انگشتمان را بر صفحه بکشیم و محوش کنیم؟
- چقدر به متنها فکر میکنیم؟
- چقدر عکسها را با دقت میبینیم؟
- به من بگویید این حجم از پستهایی که هر روز انرژی و زمانمان را به یغما میبرد، چقدر بر میزان شادی و روحیه ی ما میافزاید؟
- یا حداقل بگویید از بین هزاران پستی که در هفته اخیر دیدید و نوشتههایی که خواندید چند تایشان دقیقا یادتان است؟
✍ نیچه روزی نوشت: «ابزار نوشتنمان در شکل دادن تفکرمان نقش دارد»، ما که مهمترین ابزار این روزگارمان موبایل است، چقدر تحت تاثیر این وسیله تغییر کردیم؟
❓سطحی شدنمان ربطی به این پدیده دارد؟
❓وضعیت نسل جدیدی که از کودکی با موبایل بزرگ میشود، چه خواهد شد؟
🤳 تلگرام و اینستاگرام سهل است، ما داریم زندگی را اسکرول میکنیم.
📆 هر لحظه و هر روز را به امید لحظهی بعد و روز بعد و فردای بهتر رد میکنیم و میرویم. دنبال بعدی و بعدی و بعدی هستیم.
💭 حس میکنیم چیزی در آن بعدی وجود دارد.
❌ من به شما می گویم، خیالتان راحت. هیچ چیز نیست.
🚑 ما « #سرطان_اسکرول» گرفتهایم. به فکر درمانش باشیم.
✍ #رضا_مقصودی، گروه علوم تربیتی دانشگاه تهران
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
#مــقــالـاٺ
💻 اینترنت من با اینترنت تو فرق دارد!!
🖥 اگر فکر میکنی آنچه در #اینترنت میبینی یا میخوانی تو را از زندگی عقب میاندازد، رهایش کن و به زندگیات برس؛ اما جلوی من را نگیر: اینترنت من با اینترنت تو فرق دارد!
📱اینکه تلگرامت پر است از دادههای سخیف و کم ارزش، لطفاً ارزش #تلفن_هوشمند، این نمایهی مجتمع هنر و تکنولوژی را زیر سوال نبر.
📊 اگر در دوران پرشکوه #فیسبوک در ایران، تک تک نظرسنجی های چرند دوران را پر میکردی و بازیهای احمقانه راه میانداختی و حالا میگویی دیگر کاری آنجا نداری، لطفا نگو فیسبوک مزخرف است. چیزی که تو در فیسبوک میدیدی با چیزی که من و امثال من میدیدند فرق داشت.
📱اگر بیست و چهار ساعته روی تصاویر #اینستاگرام دیگران غلت میزنی، نگو اینستاگرام مبتذل است؛ در واقع تو در مبتذلترین لایه از یک ابزار غرق شدهای. آدمهای عمیقتری را #فالو کن، کانالهای بهتری را دنبال کن.
📲 اگر دغدغهات این است که اینترنت، قاتل تعامل من با محیط اطرافم است، باید بگویم که در اشتباهی. در «اینترنتِ من» چیزهای زیادی برای یاد گرفتن وجود دارد. منِ گوشه گیر، همین تعاملات اجتماعی دست و پا شکستهام را از اینترنت یاد گرفتهام. من هم مثل میلیونها نفر، خودم را با اینترنت شناختم و در میان هجوم دادههای بی در و پیکر، اطلاعات معناداری را برای خودم پیدا کردم.
📚 پیشتر گفته بودم که خدا پدر #کتاب کاغذی را بیامرزد، حالا هم اعتراف میکنم که بخش عمدهی خواندههای چند سال اخیرم در نمایشگرهای شیشهای مملو از پیکسل بوده. بر من خرده نگیر که کم کتاب میخوانم. من هم از پشت همین پنجرهی چند اینچی تلفنم، به خیال انگیزترین تفکرات بشر سر زدهام.
🌃 اگر صبح تا شب، این و آن غر میزنند که گوشیات را کنار بگذار، دستکم دلیلی برای عشق ورزی به گجتت داشته باش.
📱اگر گوشیات تفریحت است، از تفریحت دفاع و به آن افتخار کن. وقتتلفکردنی که از روی آگاهی باشد ترجیح دارد به خفتگی در پستوی ترس از تکنولوژی.
👌من که میگویم گوشیات را زمین نگذار! اما لطفا مثل مرغ به هر دانهای که پیش رویت قرار میگیرد نوک نزن. باهوش باش، انتخاب کن و از اندیشیدن و لذت بردن دست برندار.
✍ محمد زرین صدف
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#مــقــالـاٺ
🇮🇷 رهبر انقلاب: در منزل من، همه افراد، هر شب در حال #مطالعه خوابشان مىبرد.
📚 همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند.
📷 #رهبر_انقلاب:
🎙️من اين را مىخواهم عرض كنم كه در منزل خودِ من، همه افراد، بدون استثنا، هر شب در حال مطالعه خوابشان مىبرد. خود من هم همينطورم. نه اينكه حالا وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه مىكنم؛ تا خوابم مىآيد، #كتاب را مىگذارم و مىخوابم.
📔 همه افراد خانه ما، وقتى مىخواهند بخوابند حتماً يك كتاب كنار دستشان است. من فكر مىكنم كه همه خانوادههاى ايرانى بايد اينگونه باشند. توقّع من، اين است.
📗 بايد پدرها و مادرها، بچهها را از اوّل با كتاب محشور و مأنوس كنند. حتّى بچههاى كوچک بايد با كتاب اُنس پيدا كنند.
📙 بايد خريدِ كتاب، يكى از مخارج اصلى خانواده محسوب شود. مردم بايد بيش از خريدن بعضى از وسايل تزييناتى و تجمّلاتى مثل اين لوسترها، ميزهاى گوناگون، مبلهاى مختلف و پرده و...، به كتاب اهميّت بدهند.
📕 اوّل كتاب را مثل نان و خوراكى و وسايل معيشتى لازم بخرند؛ بعد كه اين تأمين شد به زوايد بپردازند.
۱۳۷۴/۰۲/۲۶ 🗓️
📖 به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
پرتو اشراق
🌟 امیرالمومنین (علیه السلام) و راهنمایی به غیب!
💎 داستان عجیب گنج یهودی
⚜️ امام رضا - عليه السّلام - از پدرانش نقل مى كند كه:
🕎 جوانى يهودى پيش ابوبكر آمد و گفت:
🧑🏻✋🏻 السّلام عليك يا ابابكر!
👥👤 مردم به او هجوم آوردند و گفتند: چرا او را خليفه نخواندى؟!
❓ابوبكر گفت: چه مى خواهى؟
💎 گفت: پدرم بر دين #يهود مرده و اموال زيادى بجا گذاشته ولى ما جاى آنها را نمى دانيم. اگر جاى آن اموال را بگويى، به دست تو مسلمان مى شوم و غلامت مى گردم. و يك سوّم مالم را به تو مى دهم و يك سوّم آن را به مهاجر و انصار مى بخشم و يك سوّم ديگر را خودم بر مى دارم!
👈🏻 ابوبكر گفت: اى خبيث! جز خدا، هيچ كس از غيب خبر ندارد. ابوبكر برخاست و رفت.
🧑🏻 يهودى پيش عمر رفت و بر او سلام كرد و گفت: پيش ابوبكر رفتم و از او چيزى را سؤال كردم ولى مأيوس برگشتم، و اكنون از تو مى پرسم. و جريان را گفت. عمر نيز گفت: غير از خدا كسى غيب را نمى داند.
🌴 عاقبت، جوان يهودى در مسجد پيش على - عليه السّلام - رفت و گفت:
🧑🏻✋🏻 السّلام عليك يا #اميرالمؤمنين!
👥 طورى گفت كه ابوبكر و عمر نيز شنيدند.
👊🏻 مردم او را زدند و گفتند: اى خبيث! چرا بر #على، همچون ابوبكر سلام نمى كنى، مگر نمى دانى كه ابوبكر خليفه است؟
🧑🏻✋🏻 يهودى گفت:
📓 به خدا سوگند از طرف خود اين گونه نگفتم، بلكه در تورات اسم او را اين گونه ديدم.
🌹 حضرت فرمود: چه مى خواهى؟
🧑🏻✋🏻 جوان گفت: پدرم بر دين يهود مرد و اموال زيادى را باقى گذاشت ولى جاى آن را به ما نگفت. اگر آنها را بيرون بياورى به دست تو ايمان مى آورم.
🌹 حضرت فرمود: «به آنچه مى گويى پايبند هستى؟»
✋🏻 جوان گفت: بلى خدا و ملائكه و تمام حاضران را شاهد و مى گيرد.
📃 حضرت برگ سفيدى خواست و چيزى در آن نوشت. سپس فرمود:
❓«آيا مى توانى خوب بنويسى؟»
🧑🏻✋🏻 جوان يهودى گفت: بلى.
🌹 فرمود: لوحه هايى را با خودت بردار و به طرف يمن برو، وقتى آنجا رسيدى صحراى برهوت را بپرس. وقتى كه آنجا رفتى، هنگام غروب خورشيد، بنشين.
🌄 كلاغهايى مى آيند كه منقارشان سياه و سر و صدا مى كنند و دنبال آب مى روند.
👁️ وقتى كه آنها را ديدى اسم پدرت را ببر و بگو:
🗣️ اى فلانى! من فرستاده وصى محمّد - صلّى اللَّه عليه و آله - هستم، با من سخن بگو!
📃 پدرت جوابت را مى دهد از گنجينه ها سؤال كن، جايش را مى گويد. و هر چه گفت بنويس. وقتى كه به خيبر برگشتى، هر آنچه در آنها نوشته اى عمل كن».
🏇 يهودى رفت تا اينكه به يمن رسيد و در جايى كه على- عليه السّلام- فرموده بود، نشست و كلاغهاى سياهى آمدند و صدا كردند.
🧑🏻 جوان يهودى اسم پدرش را برد.
❓پدرش جواب داد و گفت: واى بر تو چه چيزى تو را به اينجا آورده؟
🔥 چون اينجا يكى از جاهاى اهل جهنم است.
🧑🏻✋🏻 پسرش گفت: آمدم جاى گنجها را از تو بپرسم كه كجا مخفى كرده اى.
👤گفت: در فلان باغ در فلان مكان در فلان ديوار.
📃 جوان همه را نوشت. آنگاه پدرش گفت: واى بر تو! از محمّد- صلّى اللَّه عليه و آله- پيروى كن.
🏰 كلاغها برگشتند و جوان يهودى به سوى خيبر روانه شد و غلامان و نوكران و شتر و جوالها را برداشت و دنبال آنچه نوشته بود رفت. و گنجهايى در ظرفهاى نقره و ظرفهاى طلا بيرون آوردند. سپس آنها را بر درازگوش بار كردند و خدمت على - عليه السّلام - آوردند.
🧑🏻✋🏻 جوان شهادتين را گفت و مسلمان شد و گفت: براستى كه تو وصى محمّد - صلّى اللَّه عليه و آله - هستى و به حق اميرالمؤمنين هستى چنانچه اين گونه ناميده شده اى.
💎 اين كاروان و درهم ها و دينارها را در جايى كه خدا به تو دستور داده مصرف كن.
👥👤 مردم جمع شدند و گفتند: اين را چگونه دانستى؟
🌹حضرت فرمود: «از رسول خدا - صلّى اللَّه عليه و آله*- شنيده ام. اگر مى خواهيد بالاتر از اين را نيز به شما خبر دهم».
👥👤 گفتند: بلى.
👣 فرمود: «روزى با رسول خدا- صلّى اللَّه عليه و آله- زير يك سقف نشسته بوديم، و من شصت و شش جاى پا شمردم كه همه آنها مال ملائكه بودند و تمام جاى پاى آنها را مى شناختم و اسم و خصوصيات و زبان يك - يك آنها را هم دانستم».
📕 #کتاب الخرائج و الجرائح باب دوم.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستان_کوتاه
#فضائل_مولا_علی
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
پرتو اشراق
💰 ۳ شرط دریافت کمک مالی!
🕌 روزی عثمان در آستانه مسجد نشسته بود.
👴🏽 شخص فقیری به نزدش آمد و از او کمک مالی خواست.
✊🏻 عثمان دستور داد. پنج درهم به او بخشیدند.
👴🏽 فقیر گفت: این مبلغ برایم کافی نیست. مرا به کسی راهنمایی کن که مبلغ بیشتری به من کمک کند.
👈🏻 عثمان گفت: برو پیش آن جوانان که می بینی و با دست خود اشاره به گوشه ای از مسجد کرد که حضرت #امام_حسن و #امام_حسین (علیهم السلام) و عبدالله بن جعفر در آنجا نشسته بودند.
👴🏽 مرد فقیر پیش آنها رفت. سلام داد و اظهار حاجت نمود.
🌹 امام حسن (علیه السلام) به خاطر اینکه از رحمت های اسلام سوء استفاده نشود، پیش از آنکه به او کمک کند فرمود:
- ای مرد! از دیگران درخواست کمک مالی فقط در سه مورد جایز است:
🔅۱- دیه ای که انسان بر ذمه دارد و از پرداخت آن عاجز است.
🔅۲- بدهی کمر شکن داشته باشد و از پرداخت آن ناتوان باشد.
🔅۳- مسکین و درمانده گردد و دستش به جایی نرسد.
❓کدام یک از این سه مورد برای تو پیش آمده است؟
👴🏽✋🏽 فقیر گفت: اتفاقاً گرفتاری من در یکی از این سه مورد است.
💰 امام حسن (علیه السلام) پنجاه دینار و امام حسین (علیه السلام) چهل و نه دینار و عبداله بن جعفر چهل و هشت دینار به او دادند.
👴🏽 مرد فقیر برگشت و از کنار عثمان خواست بگذرد.
❓عثمان پرسید: چه کردی؟
👴🏽 فقیر پاسخ داد: پیش تو آمدم و پول خواستم. تو هم مبلغی به من دادی و از من نپرسیدی این پولها را برای چه می خواهی؟ ولی نزد آن سه نفر که رفتم وقتی کمک خواستم، یکی از آنان (امام حسن) پرسید: برای چه منظوری پول درخواست می کنی؟ و فرمود: تنها در سه مورد می توان از دیگران کمک مالی درخواست نمود. (دیه عاجز کننده، بدهی کمر شکن و فقر زمین گیر کننده). من هم گفتم گرفتاریم یکی از آن سه مورد است. آن گاه یکی پنجاه دینار و دومی چهل و نه دینار و سومی چهل و هشت دینار به من دادند.
☝🏻عثمان گفت: هرگز نظیر این جوانان را نخواهی یافت! آنان کانون دانش و حکمت و سرچشمه کرامت و فضیلتند. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۳۳۳.
📘 #کتاب داستان های بحارالأنوار، جلد ۲،
محمود ناصری
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
❤️ عشق راستین
🧕🏻آرایشگر دختر #فرعون، خدا پرست بود. روزی در حالی که سر دختر فرعون را شانه می کرد، شانه از دستش افتاد، آن را برداشت و نام خدا را بر زبان آورد.
👑 دختر فرعون گفت: آیا جز پدر من، خدای دیگری داری؟
🧕🏻آرایشگر کفت: خدای من و خدای پدر تو و خدای آسمان ها و زمین، خدای یگانه است که شریکی ندارد.
👑 دختر برخاست و گریه کنان نزد پدر رفت.
❓فرعون گفت: چرا گریه می کنی؟
👑 دختر گفت: آرایشگر گفته است که خدای من و خدای تو و خدای آسمان ها و زمین یکی است.
🏰 فرعون، آرایشگر را احضار کرد و گفت:
👈🏻 اگر از این گفتار بازنگری تو را هلاک می کنم!
🧕🏻 آرایشگر از توحید باز نگشت.
🐍🦂 فرعون دستور داد او را چهار میخ کردند و با میخ ها بر زمین دوختند و مار و عقرب بر سینه اش گذاشتند.
👈🏻 فرعون گفت: از دینت باز گرد! اما او نپذیرفت!
🗡️ فرعون دستور داد دختر بزرگ او را روی سینه اش سر بریدند؛ ولی او از توحید باز نگشت.
👶🏻 دختر شیر خواره ای داشت، او را نیز آوردند و روی سینه اش سر بریدند؛ اما دست از دین خود برنداشت و سپس خود آن زن با ایمان را به قتل رساندند. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. داستان های کشف الاسرار، ص ۴۹۵.
📙 #کتاب چهل موضوع / ۳۳۹ داستان
کاظم سعیدپور
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#داستان_کوتاه
#پندها
⚜️ امیرالمومنین علی (علیه السلام):
🔅«جوانی ات را قبل از پیری قدر بدان».
📘 #کتاب فهرست غرر، ص ۱۷۰.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#حدبث
پرتو اشراق
❓وظیفه حاکم کشورگشایی و بسط ید در دیگر کشورهاست یا پرداختن به مردم خودش و رفع ظلم و فقر از چهره مملکت؟
🔻 پاسخ را از لسان مبارک حضرت رضا (علیه السلام) بخوانیم.
🏰 روزی مأمون با خوشحالی به محضر #امام_رضا (علیه السلام) آمد و نامه ای را خواند که در آن نامه از پیروزی لشگرش، و فتح یکی از بلاد کابل، سخن به میان آمده بود!
🌹 امام به او فرمود: آیا فتح یکی از شهرهای مشرکان، تو را خوشحال کرده است؟
👳🏽♂️ مأمون: آیا چنین فتحی مایه شادی نیست؟
🌹 امام: «در مورد امت محمد (صلی الله علیه و آله) و مسئولیت زمامداری که خداوند آن را در اختیارت نهاده، از خدا بترس!
🔅همانا تو امور مسلمانان را تباه ساخته ای، حکمرانی را به غیر خود واگذار نموده ای که در میان مسلمانان به غیر حکم خدا حکمرانی می کنند (تو با نصب فرمانداری نالایق و ستمگر، حق مسلمانان بلاد را تباه نموده ای، اکنون به خاطر فتح فلان قریه خوشحالی می کنی؟)
🔅تو در این بلاد نشسته ای ولی... به مسلمانان مهاجر و انصار، ظلم می شود، به طوری که مدتهاست در فقر و نداری هستند و به آنها ستم می شود، و دسترسی به تو ندارند و کسی به داد آنها نمی رسد، از خدا بترس، و به امور مسلمانان توجه داشته باش!
🔅آیا نمی دانی که زمامدار مسلمانان مانند ستون وسط خیمه است، که هر کسی در درون خیمه است بخواهد می تواند آن ستون را بگیرد؟
🔅تو نیز باید به مسلمانان اینگونه نزدیک باشی، و مردم به تو دسترسی داشته باشند، و شکایتهای خود را به تو برسانند...».
📜 سپس حضرت دستور دادند که لشکر را بازگرداند و دست از آن منطقه فتح شده بردارد.
📚 #کتاب عيون اخبار الرضا، کتابخانه فقاهت ج ۱، ص ۱۷۰.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#سیره_رضوی
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
⚜️ امام علی (علیه السلام):
🔅«امکان گناه نیافتن یکی از نعمت هاست».
📚 #کتاب میزان الحکمه، جلد ۱۳، ص ۳۳۵.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#حدیث
🏴 داستان شیر و فضه در کربلا
🌷 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
⚔️ هنگامی که #امام_حسین(ع) در کربلا به شهادت رسید، دشمنان خواستند بدن اطهرش را زیر سم ستوران قرار دهند!
⛺ «فضه» کنیز حضرت زهرا(س) در #کربلا بود، جریان را به زینب(س) خبر داد، و سپس گفت:
🏝️ ای بانوی من سفینه غلام آزاد شده، رسول خدا(ص) سوار بر کشتی شده بود، و به سفر می رفت، کشتی شکست، و خود را (به کمک امواج دریا) به جزیره ای رسانید، در آنجا شیری دید، هراسان شد و به شیر گفت:
👳🏻♂️ من غلام پیامبر(ص) هستم!
🦁 شیر برای او فروتنی کرد، تا آنجا که (او را سوار بر پشت خود کرد و) به جاده راهنمائی نمود، اکنون همان شیر در ناحیه ای (از این دشت) است، به من اجازه بده نزد او بروم و جریان را به او بگویم (تا همانگونه که آن شیر، سفینه را از نگرانی خارج ساخت، ما را نیز از نگرانی بیرون آورد).
🧕🏻 فضه نزد آن شیر رفت و گفت: آیا می دانی که می خواهد بدن اطهر امام حسین(ع) را زیر سم ستوران قرار دهند؟
🐾 شیر برخاست و به قتلگاه آمد، دستهای خود را روی جسد امام حسین(ع) نهاد، سواران به طرف بدن مطهر آمدند، هنگامی که آن شیر را دیدند، عمر سعد گفت:
👈🏻 فتنه و بلائی دیده می شود، تا خاموش است آن را بر نینگیزید، باز گردید و پراکنده شوید.
🏇 سواران، ترسیدند و بازگشتند (۱) به این ترتیب، آن شیر به قدر توان خود از امام حسین(ع) حمایت کرد.
📚 پی نوشت:
۱. مولد الحسین(ع)، حدیث ۸، ص ۴۶۵ (به طور اقتباس) ج ۱.
📕 #کتاب داستانهای اسلامی از اصول کافی، جلد اول، محمد محمدی اشتهاردی.
#روایت
#کرامات
#عاشورا
#داستان_کوتاه
🏕️ سالها پیش، ژان لیدلوف که با قبیله یکانا در جنگل های بارانی امریکای جنوبی زندگی کرده است از مشاهده کار ایتالیایی ها و سرخپوستان متوجه دیدگاه های متفاوت این دو گروه نسبت به کار شد؛
✍🏻 «اینجا جلوی چشمان من، دو گروه از افراد در حال انجام دادن کار یکسانی هستند. ایتالیاییها عصبی، اخمو و ناراحت بودند، با هر چیزی از کوره در می رفتند و یکریز فحش میدادند. اما سرخپوستان خوش میگذراندند. آنها به بدبار بودن قایق می خندیدند و اداهای مختلفی در می آوردند.
🛶 هیچ کس به سرخپوستها نگفته بود که آنچه آنها انجام میدادند اسمش «کار» است. در نتیجه، از انجام آن لذت می بردند. در زبان آنها کلمهای معادل کلمه «کار» وجود ندارد».
💡ژوزف کمبل میگوید کار واقعا زمانی شروع میشود که ما از انجام دادن آنچه لذت میبریم دست بکشیم.
📕 برشی از #کتاب شنبههای شاد
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
☕ #نوش_خوان
پرتو اشراق
🐍 صدقه و اَفعی همراه یهودی!!
⚜️ حضرت اباعبداللّه، امام جعفر صادق (علیه السلام) حکایت فرماید:
🌴 روزی پیامبر عالی قدر اسلام، حضرت رسول (صلّی اللّه علیه و آله)، در جمع اصحاب و یاران خود نشسته بود، که یک نفر یهودی از نزدیکی حضرت و اصحابش عبور می کرد، خطاب به رسول خدا کرد و گفت:
✋🏻 سام علیک!!!
🌹 #رسول_خدا، در پاسخ به آن یهودی اظهار نمود: (و علیک!)
👥👤 بعضی از اصحاب گفتند: یا رسول اللّه! یهودی آرزوی مرگ برای شما کرد و گفت: سام علیک، یعنی؛ مرگ بر تو باد!!
🌹حضرت رسول (صلّی اللّه علیه و آله) فرمود:
🔅من نیز همانند او جوابش را پاسخ دادم؛ و سپس افزود: این مرد یهودی امروز به وسیله مار سیاهی افعی کشته خواهد شد!!
🌄 و چون عصر همان روز فرا رسید، یهودی در حالی که مقداری هیزم با طناب بسته بود و آن ها را جهت فروش بر پشت خود حمل کرده بود از بیابان بازگشت، پیغمبر اسلام (صلّی اللّه علیه و آله) نیز در همان محلّ با عدّه ای از همان افراد نشسته بود که چشمشان بر آن یهودی افتاد، حضرت به او فرمود:
🔅بار هیزم را زمین بگذار!!
🐍 همین که هیزم ها را زمین نهاد وطناب را باز کرد، مار بزرگی را در بین هیزم ها بی حال و بی حسّ مشاهده کرد.
🌹 حضرت به او خطاب کرد و فرمود:امروز چه کار خیری کرده ای؟
🍪🍪 گفت: کاری نکرده ام، مگر آن که دو عدد نان همراه خود داشتم یکی از آنها را خوردم و دیگری را به فقیری صدقه دادم!
🌹حضرت رسول فرمود: خداوند متعال، بلا را به وسیله آن صدقه از تو برطرف کرد و پس از آن اظهار داشت: صدقه انواع بلاها را از انسان برطرف می گرداند.
👳🏻♂️ سپس یهودی اسلام را پذیرفت و شهادتین را بر زبان خود جاری نمود؛ و مسلمان شد.
📚 بحارالأنوار، ج ۱۸، ص ۲۱.
📚 نقل از فروع کافی: ج ۲، ص ۱۶۲.
📚 مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۷۵، ح ۷.
📙 #کتاب چهل داستان و چهل حدیث از حضرت #رسول_خدا (صلّی اللّه علیه و آله)، عبداللّه صالحی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#سیره_نبوی
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#من_محمد_را_دوست_دارم
💔 بزرگترین حسرت در قیامت
👥 از امیرمومنان علی (علیه السلام) پرسیدند:
❓«من اعظم الناس حسرتا»: بزرگترین حسرت از آن کیست؟
🌹 فرمود: بزرگترین حسرت مخصوص کسی است که مالش را در ترازوی دیگران ببیند در حالی که همان مال او را اهل جهنم و وارث او را اهل بهشت می گردد؟
🌹 فرمود:یکی از برادرانم نقل کرد:
🛌 که نزد فردی رفتم که در حال جان کندن بود، به من گفت:
❓صد هزاردرهم یا دینار در این صندوق دارم، حقوق الهی اش را پرداخت نکرده ام به نظر تو چه کنم؟
👳🏻♂️ برادرم می گوید، گفتم: برای چه آن را جمع کردی؟
🛌 گفت: برای پرداخت مالیات دولت، فخر فروشی به دیگران، ترس از فقر و ترس از حوادث روزگار.
🌹 #علی (علیه السلام) می فرماید:
👳🏻♂️ برادرم هنوز از نزد او بیرون نیامده، جان داده بود.
🌹 سپس امام (علیه السلام) فرمود:
🔅خدا را شکر که او را با حال بد از دنیا برد. در حالی که ثروت را از راه باطل جمع کرد و حق حقدار را نداد و در صندوقی گذاشته و قفل کرده بود که دزد آن را نبرد. او بیابان خشک و سوزان شهرها را در نوردید تا آن سرمایه را گرد آورد.
🌹آنگاه فرمود:
🔅ای کسی که هنوز در دنیا زنده ای، مبادا گول بخوری، همچنان که دیروز آن مرد گول خورد.
🔅به راستی بزرگترین حسرت روز قیامت از آن کسی است که ببیند مالش در میزان دیگری است، و به واسطه همان مال خداوند او را به جهنم، و دیگری را به بهشت می برد. (۱)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالأنوار، ج ۱۰۳، ص ۱۵.
📙 #کتاب داستان های بحارالأنوار، جلد ۷، محمود ناصری.
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#روایت
#مطالعه
#داستان_کوتاه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #ببینید
🤯 هی میگن: #کتاب بخون!
🤷🏻♂️ واسه چی بخونم آخه؟! ولم کنیییین!
🗓️ دهه هشتادیا!
🔺 این موشن کوتاه واسه شماست!
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
🔺 #اینفوگرافیک
👧🏻👶🏻🧒🏻 چجوری کودکان رو کتابخون کنیم؟
📚 این هفته با برپایی نمایشگاه #کتاب، بحث مطالعه و خوندن، پررنگتر از روزهای دیگه است. این راهکارها به شما کمک میکنه تا از بچگی فرزندانتون رو به به #مطالعه علاقهمند کنید.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq