eitaa logo
پـــروانـگـــــی
2.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
1 فایل
﷽ جایگاهی برای رشد https://eitaa.com/joinchat/1501364478C8d20a8595a 🦋 کانال پروانگی: ۱۴۰۱/۹/۵ کپی مطالب آزاد با ذکر #صلوات برای تعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج و شادی روح پدر و مادرم❤
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روزتون زیبا و بی‌نظیر امروزتون پر از موفقیت لحظات‌تون سرشاراز آرامش دل‌تون از محبت لبریز تن‌تون از سلامتی سرشار زندگی‌تون از برکت جاری وخدا پشت پناه‌تون باشه... 🍃🌸 کانال پروانگی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1501364478C8d20a8595a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تمامِ لحظه‌هایت را زندگی کن! خودت خالقِ زیباترین اتفاقاتِ زندگی‌ات باش!... و رویِ خودت حساب کن! کسی که انتخاب کرده، آرام و امیدوار باشد؛ در سخت‌ترین لحظات هم دلایلِ شادی‌اش را پیدا می‌کند👌 🍃🌸 کانال پروانگی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1501364478C8d20a8595a
Deltange Toam ~ Music-Fa.Com_۲۰۲۳_۰۵_۱۱_۰۹_۵۴_۳۹_۴۲۴.mp3
8.6M
♡•• دلتنگِ‌تُوأمـ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌸 کانال پروانگی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1501364478C8d20a8595a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡•• دیوانہ‌ترین‌حالتِ‌یڪ‌‌عشق‌زمانیست دلتنـگ شوے، ڪار زدستِ تُـو نیاید... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌https://eitaa.com/joinchat/3760193829Cf874edde37
🕶ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ‌ﻫﺎ، ﻗﻀﺎﻭﺕ‌ﻫﺎ ﻭ ﺗﻮﻗﻌﺎﺗﯽ ﮐﻪ ﺫﻫﻦ ﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻣﯽ‌ﺳﺎﺯﺩ، ﺳﺒﺐ ﺭﻧﺠﺶ ﻣﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺩﯼ ﺧﻼﻑ ﺗﻮﻗﻊ ﻣﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﮐﻨﺪ، ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﻨﻔﯽ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﺩﺭﻭﻥ ﻣﺎ ﺑﺮﻭﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ. ﺁﮔﺎﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺗﻮﻗﻌﺎﺕ ﻭ ﻫﻢ ﻫﻮﯾﺖ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﺎ ﺁن‌‌ها ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺟﺪﯾﺪﯼ ﺍﺯ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﻭ ﺳﻄﺢ ﻋﻤﯿﻖ‌ﺗﺮﯼ ﺍﺯ ﭘﯿﻮﻧﺪ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﻫﻨﻤﻮﻥ ﻣﯽﮐﻨﺪ🌿 🍃🌸 کانال پروانگی 👇 https://eitaa.com/joinchat/1501364478C8d20a8595a
پـــروانـگـــــی
🍁🍁🍁 مغــرورِدوست‌داشتنے با این حرف هومن مهرسا هم شروع به خندیدن کرد. اخمی کرده و گفتم: _خیلی
🍁🍁🍁 مغــرورِدوست‌داشتنے مهرسا و دوستاش به سمت وسایل بازی رفتند و منم روی همون نیمکت نشستم. هومن رفته بود براشون بلیط تهیه کنه ناخودآگاه چشمم به فانفارش افتاد... با همون یه نگاه این‌قدر ترسیدم که فک کنم رنگم حسابی پرید. با شنیدن صداش به سمتش برگشتم با فاصله کنارم روی نیمکت نشسته بود. در حالی‌که سعی می‌کرد خندشو کنترل کنه گفت: _نگین که از ارتفاع میترسین؟ یــــــــــا خدا ... این ازکجا فهمید... حاضرم قسم بخورم اگه جلوش کم بیارم از فردا همین موضوع و دائم مثل پتک می‌کوبه تو سرم... تمام جسارت‌مو توی صدام ریختم و گفتم: _من و ترس عمرا ... اتفاقا برعکس من عاشق ارتفاعم. _حق با شماست!... به دلیل بی دلیلی یه دفعه‌ای رنگتون مثل دیوار سفید شده؟! قبول کنین که این‌بار خیلی مشخص بود دروغ گفتین. _این تفکرات زاده‌ی ذهن شماست ... من به هیچ وجه از ارتفاع نمی‌ترسم... از جایش بلند شد و گفت: _خیله خب... پس بلندشین، بریم... با تعجب گفتم: _کجا؟... با دستش به آسمون اشاره کرد و گفت: _اون بالاهاااا... مگه نمیگین از ارتفاع نمیترسین، خیله خب... پاشین بریم فانفار سوار بشیم تا بهتون ثابت کنم اشتباه نکردم. ای لعنت به این شانس من... خدایا... الهی هستی فدات بشه! یه بلای آسمونی ... شهابی چیزی بفرست این از خر شیطون بیاد پایین. با صداش به خودم اومدم روی نیمکت نشست و گفت: _فقط می‌خواستم، بهتون ثابت کنم که اصلا خوب فیلم بازی نمیکنین. نمی‌دونم اون موقع چه نیرویی بود که باعث شد از جایم بلند بشم و با جسارت بگم: _چرا نشستین؟؟... بلند شید بریم دیگه من آماده‌ام. لبخند بدجنسی زد و پا به پای هم به سمت فانفار رفتیم. توی صف که ایستاده بودم، سعی می‌کردم اصلا به ارتفاعی که قراره چند دقیقه دیگه توش قرار بگیرم، فکر نکنم... حالت تهوع شدیدی از همون لحظه بهم دست داده بود... خدا بخیر کنه! معلوم نیست اون بالا چی میشه. هومن که تا اون لحظه رفته بود به مهرسا خبر بده ما جای فانفاریم... اومد کنارم ایستاد همون موقع نوبت ما شد که سوار بشیم، بلیطا رو دادیم و وارد کابین شدیم. سریع روی صندلی نشستم هومنم روی صندلی مقابل من نشست... ... 🍁🍁🍁🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا