eitaa logo
پاتوق یارِ مهربان
83 دنبال‌کننده
251 عکس
44 ویدیو
2 فایل
محلی برای خرید و مطالعه کتاب🛒📚 به صرف یک فنجان چای☕️ صبح ها ۱۰الی ۱۲ عصر ها ۱۶ الی ۱۹ آدرس: سده لنجان- خیابان امام- خیابان امید جنب مسجد ابوالفضل - پاتوق‌ یارِ مهربان با ما در ارتباط باشید.. @m_r_shakibaei آیدی برای بانوان : @yahda77
مشاهده در ایتا
دانلود
«تندتر از عقربه‌ها حرکت کن» روایتی از مسیر پر فراز و نشیب و پر چالش جوانی است که در جامعه امروزی نه ارثیه چندانی دارد و نه حاضر است برای موفق شدن شرکتش به احدی باج بدهد و رشوه بگیرد. چارچوب‌های خودش را دارد و با همان چارچوب‌ها، تلاش می‌کندتا شرکتش را گسترش دهد. اما همه اطرافیان او و مدیران دولتی دیگر چنین کاری را غیرممکن می‌دانند. تندتر از عقربه‌ها حرکت کن می‌تواند برای ، اقتصادی و فرهنگی، ، شرکت‌های صنعتی جذاب باشد و نقطه عطفی در پرشتاب‌تر شدن حرکت رو به جلوی‌ آنها ایجاد کند.
«مجموعه ی هفت جلدی طعم شیرین‌ِ خدا» کتاب اول: من با خدای کوچکم، قهرم! مخاطب: و
«مهاجر سرزمین آفتاب»  همین که پا به اتاق گذاشتم، برادرم، هیداکی، با توپ پر به سراغم آمد و، در حالی که پدر و مادرم می شنیدند، سرم داد زد و با صدای بلند گفت: «تو هیچ می فهمی زندگی با یک مسلمان چه سختی هایی دارد؟! آن ها هر گوشتی نمی خورند! شراب نمی خورند! اصلا تو می دانی ایران کجای دنیاست که می خواهی خاک آبا و اجدادیت را به خاطرش ترک کنی؟!»... بغض کردم و رفتم توی اتاقم؛ همان جا که اتسوکو نشسته بود و با غیظ و غضب نگاهم می کرد. ناامیدی و دلتنگی بر سرم آوار شد... این کتاب داستان زندگی "کونیکو یامامورا" است که بعد از آشنایی با یک مسلمان ایرانی و ازدواج با او، ژاپن را به مقصد ایران ترک کرده است.
‏نظرات ما از پرسه‌زدن در شبکه‌های اجتماعی سرچشمه می‌گیرند، نه مطالعۀ کتاب‌ها. ‏این تقلید از دانایی، در واقع الگوی جدید نادانی است. 🗣 کارل تاروگرینفلد
«نفحات نفت» ممکن است شما هم جزو ایرانیانی باشید که از خود بپرسید چرا با وجود داشتن نفت و ثروت حاصل از آن، مردم ایران همچنان درگیر فقر و بدبختی هستند؟ رضا امیرخانی در کتاب حاضر به این سوال پاسخ می‌دهد و برای تفهیم بیشتر مسئله با آوردن مثال‌های جذابی از سینما، ورزش، هنر و... شما را با ابعاد وسیع و پنهان اقتصاد نفتی آشنا می‌کند. با مطالعه‌ی این اثر درک می‌کنید نفت در ایران دیگر به بخشی مهم در فرهنگ تبدیل شده است که کنار گذاشتن آن کار راحتی نخواهد بود.
«کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب» اکنون در همه جای دنیا نظام تعلیم و تربیت، تقلیدی از مغرب زمین است و هیچ کس حتی کوچکترین تردیدی به خود راه نمی دهد که مبادا این سیستم آموزشی بر محور تکامل و تعالی روحی و اخلاقی انسان پایه گذاری نشده باشد. اصلا فرصت یک چنین سوالی پیش نمی آید، چرا که هیچ کس در لزوم توسعه با شیوه های معمول تردید ندارد و نظام آموزش غربی نیز با همین مبنا برنامه ریزی شده است : توسعه اقتصادی با شیوه های نوینی که بعد از انقلاب صنعتی معمول گشته است.
غرق کار شده بودم و روزها مثل هم می‌گذشت. به خود آمدم و گفتم من در این شلوغی دنبال چه می‌گردم؟ آخرش چه می‌شود؟ مرگ؟ اصلا تابه‌حال به مرگ فکر کرده‌ام؟ «سه‌شنبه‌ها با موری» داستان به چهارده سه‌شنبه‌ای می‌پردازد که میچ آلبوم با استاد پیرش موری شوارتز ملاقات کرده است. در هر سه‌شنبه خود را در کنار استاد می‌یابیم و پابه‌پا معانی عمیقی را یاد می‌گیریم. کتاب سه‌شنبه‌ها با موری کمی حالت داستانی دارد و همین مخاطب را خسته نمی‌کند و بیشتر با آن همراه می‌شود. پایان هر فصل غرق در فکر میخکوب می‌شویم. به‌راستی نگاهی به مفاهیم عمیق زندگی‌مان انداخته‌ایم یا همواره به هدف‌های بیهوده‌ی ساختگی مشغول بوده‌ایم؟
🐥بچه که بودم مادرم برایم جوجه می خرید؛ از همین جوجه های رنگی؛ دانه ای پنج تومان. اولش فکر نمی کردم بزرگ کردنشان کار چندان سختی باشد؛ اما بعد فهمیدم پرورش جوجه ها فوت و فن خودش را دارد. چند جوجه از بین رفتند تا توانستم جوجه داری را یاد بگیرم. پیرزن ها و پیرمردهای محله مان از دستم عاصی بودند؛ از بس که به سراغشان می رفتم و از تجربه هایشان می پرسیدم. یک بار که دوستم گفت کتابی دربارۀ جوجه ها در یک کتاب فروشی دیده، سر از پا نشناختم. به سراغ کتاب فروش رفتم. کتاب، گران بود؛ اما قیمتش برایم مهم نبود. من دغدغۀ بزرگ کردن جوجه هایم را داشتم.... من تنها نگران پرورش جسم جوجه هایم بودم و همین نگرانی مرا وا می داشت که به دنبال راه صحیح پرورش آن ها باشم. حالا که بزرگ شده ام، بچه هایی دارم که باید هم جسم و هم روحشان را پرورش دهم؛ اما یک سوال: دغدغۀ من برای پیدا کردن راه تربیت فرزندانم، آیا به اندازۀ نگرانی ام برای پرورش جوجه هایم هست؟ «مجموعه‌ی منِ دیگرِ ما» کتاب‌‌اول مخاطب: و
«نامیرا» داستان در پیش از واقعه ی عاشورا اتفاق می افتد و شخصیت های زیادی دارد اما مهم ترین شخصیت های آن دو جوان به نام های ربیع و سلیمه هم هستند که به یکدیگر دل باخته اند و گفتگوهایی میان آنان در باب حقانیت امام سوم شیعیان و یزید بن معاویه شکل می گیرد. 
«علل تزلزل تمدن غرب» در تحليل وضع امروزی غرب گفته‌اند: « مانند خروسی می‌ماند كه سرش را بريده‌اند، برای مدتی كوتاه اين طرف و آن طرف می‌دود، با حركتی سريع و بدون هدف، تا جان آن بدر رود و بميرد.» تمدن فعلی، تمدنی است كه تحولات آن بسيار زياد است اما تحولاتی سرگردان که روند فروپاشی آن را سريع‌تر می‌کند؛ بدون آن که تذکرات حکيمان را در امر فروپاشی جدّی بگيرد. ‼️ خطر از آن‌جا ما را تهديد می‌کند که تمدن غرب را بريده از گذشته و آينده‌اش بنگريم و حياتِ در حال اضمحلال و بی‌آيندگی آن را نبينيم. 
«پدر سرگی» «من به بهانه اینکه برای خدا زندگی می‌کنم برای انسان‌ها زندگی کردم و این زن برای خدا زندگی می‌کند و حال‌آنکه گمان می‌کند برای انسان‌ها زندگی می‌کند». ‼️این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات روسیه بالخصوص آثار لئو تولستوی پیشنهاد می‌کنیم