eitaa logo
کانال پاتـــــوق دوستـــــان
2.4هزار دنبال‌کننده
118.4هزار عکس
83.6هزار ویدیو
262 فایل
سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما سروران وبزرگواران کانال پاتوق بهترین جملات زیبا, مذهبی , واشعار وبهترین جملات ناب لینک کانال @Patoghedoostanha
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه یک نفر در زندگی مان هست که دوست داشتنش عجیب برکت دارد ! دور می‌شوی دوستش داری.... نزدیک میشوی دوستش داری.... قهر میکنی باز هم دوستش داری... همیشه یک نفر هست که حتی در اشتباه‌ترین مسیر ممکن هم قدم‌های دوست داشتنش را بر‌می‌داری....! کلا زنده هستی برای دوست داشتن همان یک نفری که خانه محکمی از عشق در قلبت ساخته است.... نازيلا_زارع @Patoghedoostanha
گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود؛ بدیدم و مشتاق تر شدم @Patoghedoostanha
✅آیت‌اللہ شیخ محمد تقی بہجت درحاشیہ قرآن‌ِ شخصی خود، دستورالعمل زیبایی را نوشته‌اند : هر کس در بین الطلوعین یعنی بین فجــر کاذب و فجر صادق (۵ دقیقه قبل از اذان صبح تـا ۵ دقیقه بعد از اذان) این ذکر را بگوید هــر حاجتی داشته باشـد برآورده می شود ، ولو اگـر حاجتش تشرف بـه خدمت امام زمـان (عج الله تعالی فرجه الشریف) باشد : 1️⃣صلـوات ⇦ ۱۴ بار 2️⃣یامولای یاصاحب الزمان ادرکنـی⇦ ۴۰بار 3️⃣صلوات⇦۱۴ بار @Patoghedoostanha
🕊 هر آینه دلى ست که حیران کربلاست در هر کجا سرى‌ست،پریشان کربلاست داغى اگرکه‌هست به‌این سینه داغ‌توست ماتم اگر که هست ز هجران کربلاست اشک‌است‌این‌که دور حرم راگرفته‌است آرى فرات دیده ى گریان کربلاست چشمى‌که روشن است به‌اشک غم‌حسین شمعى به بزم شام غریبان کربلاست نوح ائمه گفت که نوحو على الحسین کشتى شکست خورده‌ى طوفان کربلاست جا دارد از کفن بگریزیم روز مرگ از غربتى که در تن عریان کربلاست افتاده صد ترک به بلور دل رسول از هر ترک که بر لب عطشان کربلاست روزِ حسین خون دل از دیده می رود این گریه ى امامِ خراسان کربلاست
💠♥️💠 ♥️💠 💠 بابا میزند روي شانه ام:پاشو نیکی بذا من بزنم بلند میشوم و بابا پشت لپ تاب مینشیند . خدایا،سرنوشتم را به تو میسپارم... بابا آرام کد و رمز عبور را میزند... سایت شلوغ است و کفاف این همه جمعیت را نمیدهد... بابا دوباره تلاش میکند..ـ چشم هایم را میبندم و پشت به صفحه میایستم... یا ضامن آهو... صداي جیغ مامان میآید :_واي آفرین نیکی... برمیگردم... خداي من...نگاهم روي رتبه ي دورقمی ام متحیر میماند... واي خدایا شکر.... مامان،ازشدت ذوق بغلم میکند... مدت ها بود که حسرت این آغوش را داشتم... بابا را هم بغل میکنم... صداي موبایلم میآید،فاطمه است. :_الو فاطمه؟ صدایش نگران است :+سلام نیکی چی شد؟تونستی ببینی؟ اشکهایم ناخودآگاه میریزند:_آره،فاطمه..همونی که میخواستم... صدایش رنگ خوشحالی میگیرد :+راس میگی؟تبریک :_اوهوم،تو چی؟ :+نه من هنوز ندیدم... دعا کن نیکی... :_دیدي خبرم کنا.. :+باشه باشه خداحافظ :_خداحافظ. مامان و بابا از اتاقم بیرون میروند،به محض تنها شدن،روي خاك میافتم...چه خطایی! تنهایی معنا ندارد وقتی تو اینجایی،در قلبم! روح خودت را در کالبد من دمیده اي تا هیچ وقت بی تو نمانم،خداي مهربانم... باز هم صداي موبایلم میآید،پیامک از دانیال،کاش میشد سمج صدایش کنم! ]مبارکه،نیکی خواهش میکنم جوابم رو بده. باید ببینمت /دانیال [ گوشی را روي میز میگذارم،اما دوباره زنگ میخورد،عمووحید است.. اشک هایم را با لبخند پاك میکنم. :_سلام عموجون..سه هفته اي از دانشجوشدنم میگذرد...اوضاع زندگی کمی سخت شده،اما هنوز شیرین است... این روزها بیشتر از قبل باید هواي رفت و آمدهایم را داشته باشم،نباید مثل قبل خطایی کنم... دو خیابان بالاتر از خانه مان،چادرم را درمیآورم. هوا روبه تاریکی میرود. آرام در را باز میکنم و وارد خانه میشوم. قدم هایم را آرام برمیدارم تا قیژ قیژ برخورد دمپایی هایم با پارکت،به کمترین حد خود برسد. این روزها کمتر مامان و بابا را میبینم..کلاسهاي دانشگاه از یک طرف و دوري کردن مامان از طرف دیگر،باعث شده حتی باهم براي غذاخوردن پشت یک میز ننشینیم... میخواهم از پله ها بالا بروم که صداي بابا میخکوبم میکند. :_نیکی.. با ترس برمیگردم،نمیدانم دلیل نگرانی ام چیست... :+سلام بابا بابا موبایلش را در دست گرفته و میگوید :_یه چند لحظه گوشی موبایل را روي شانه اش میگذارد و آرام میگوید 💠 ♥️💠 💠♥️💠
💠♥️💠 ♥️💠 💠 :_لباسات رو عوض کن،منتظرم با هم یه فنجون چاي بخوریم و دوباره موبایل را جلوي گوشش میگیرد:الو..آقاي حمیدي... نفس عمیقی میکشم،علی الظاهر که آرامش برقرار است،اما نکند قبل طوفانی شدن باشد... به اتاق که میرسم،پیامک فاطمه را میبینم. ]سلام،چطوري وکیل بعد از این؟یه وقت بذار همو ببینیم[ در حالی که چادرم را داخل کشو مخفی میکنم، مینویسم ]سلامـ خانم دکتر،چشم. کی؟[ لباس راحتی میپوشم و به طرف آشپزخانه میروم. بابا پشت میز نشسته و منتظر من استــ ،منیرخانم هم مشغول چاي ریختن است. طبق عادتم،به محض ورود سلام میدهم. سلام،نام خداست و من بنده اش. باید همیشه به یادش باشم، به هر بهانه اي،حتی بهانه ي لطیفی مثل>سلام!< بابا جواب سلامم را میدهد و منیر خانم هم. روبه روي بابا مینشینم. منیر برایم چاي میآورد. با لبخندي تشکر میکنم :_ممنون منیرخانم :+نوش جان از آشپزخانه خارج میشود. بابا استکان چاي اش را برمیدارد. :_خب،چه خبر؟ از این پرسش ناگهانی تعجب میکنم :+سلامتی بابا سر تکان میدهد و جرعه اي از چاي اش مینوشد. اوضاع غیرعادي است و این براي من،یعنی خطر. سعی میکنم بابا را به حرف بیاورم،شاید میان حرف هایش کلمه اي بیابم و دلیل این همه عجایب مشخص شود. :+اممم....مامان کجاست؟ :_خونه ي آقاي رادان،دورهمی سه شنبه ها دیگه.. :+آهان دست هایم را دور فنجان حلقه میکنم و به اشکال عجیب بخار خیره میشوم. سکوت بابا آزارم میدهد.. فنجان را به لبم نزدیک میکنم،اما صداي بابا متوقفم میکند. :_نیکی من تا حالا چیزي از تو خواستم؟ شروع شد،خدایا،صد صلوات نذر جد سیدجواد،به خیر بگذرد.. فنجان را آرام روي میز میگذارم،آب دهانم را قورت میدهم. :+نه بابا:_ببین نیکی،من کامل اینو میفهمم که تو خیلی فرق کردي. دیگه حتی از جنس ما نیستی؛تو شدي شبیه وحید...واضح بگم،از این همه تغییرکردنت راضی نیستم.. الآن چهارساله من و مادرت متلک هاي ریز و درشت اطرافیان رو تحمل میکنیم.. تو از ما دور شدي،من اینو خوب میفهمم؛ولی اینم خوب میدونم که واسه خواسته ي من ارزش قائلی. درسته؟ :+بله بابا،البته اگه... :_البته اگه در چهارچوب دین باشه،هست..مطمئن باش چیز خلاف شرع ازت نمیخوام.. نفسم را حبس میکنم. :_رادان ازت خواستگاري کرده،واسه پسرش،دانیال نفسم را بیرون میدهم... :+بابا من هنوز.... :_من نگفتم باهاش ازدواج کن،گفتم؟ازت انتظار میره حرف پدرت رو قطع نکنی... سرم را تکان میدهم،بابا جدیست. مثل همیشه... :_فقط بذار بیان،مثل یه خانم،موقر و متین بشین و آخر مجلس بگو که جوابت منفیه،البته من واقعا دوست داشتم جوابت مثبت باشه 💠 ♥️💠 💠♥️💠
💠♥️💠 ♥️💠 💠 _:خب حالا نوبت لپه و گوشته که باید تفتش بدیم. حالا که کمی درس هایم سبک شده،دوست دارم آشپزي یاد بگیرم. استاد راهنمایم هم منیر است! در حالی که به سیب زمینی ها،ناخنک میزنم میگویم:منیر خانم،قورمه سبزي رو کی یادم میدي؟ :_چشم خانم،اونم یاد میدم. روي صندلی مینشینم. فکر مهمانی فرداشب،حسابی مشغولم کرده و نمی گذارد تمرکز کنم. موبایلم را برمیدارم و به فاطمه پیامک میدهم. ]سلام فاطمه جونم،دلم برات تنگ شده،کی همو ببینیم؟[ فورا جواب میدهد: ]سلام عزیزدلم،اتفاقا الآن داشتم بهت پیام میدادم. فردا من ساعت سه جلسه ي شعرخوانی دارم،دوست داري تو هم بیا.بعدش میتونیم بریم بیرون باهم[.جواب میدهم: ]باشه پس منم میام ... میبینمت[ از منیر معذرت میخواهم و به طرف اتاق میروم. ظاهرا هیچ اتفاق مهمی در پیش نیست،اما دلم مثل سیر و سرکه میجوشد... روي تخت دراز میکشم...دستم را زیر سرم میگذارم. با وجود این همه تفاوتی که بین من و دانیال است، او چطور چنین چیزي را با پدر و مادرش در میان گذاشته؟چطور اصلا میتواند به دختري مثل من فکر کند. اینقدر که با هم فرق داریم،زمین تا آسمان فاصله ندارد... او دلش پر میزند براي رفتن به کشورهاي اروپایی و من حسرت یک سفر مشهد دارم.. او عاشق مهمانی هاي شبانه است و من دلتنگ روضه هاي پنجشنبه شب هاي هیئت... او افتخارش به مارك لباس هایش است و من عاشق تسبیحی که از کربلا برایم آمده... نه،نشدنی است،این پیوند،مثل اتصال شرق و غرب است... غیرممکن است... عمو میخندد:خب،پس امروز میخواي بري پیش رفیق قدیمی که این همه عجله داري. در حالی که چادر و جزوه ام را داخل کیف میکنم میگویم:عمو خیلی دیرم شده،میشه برم؟ :_بله برو،من که چیزي نمیگم :+عمو شرمندم ها..راستی.... بین گفتن و نگفتن مردد میمانم..چرا باید بگویم وقتی وانمود میکنم امشب اتفاق مهمی در شرف وقوع نیست؟؟ عمو،مشکوك نگاهم میکند :_راستی چی؟؟ :+هیچی،مهم نیس :_ببینم اونجا خبریه که نمی خواي بهم بگی؟ :+نه،نه اصلا..خب من برم دیگه . :_تا ساعت چند کلاس داري؟ :+از هشت و نیم صبح،تا دوازده ظهر...بعدش هم می خوام برم جلسه ي شعرخوانی فاطمه. :_اوه اوه،پس زود باش برو که کلاس اولت دیر شد. :+باشه باشه،خداحافظ 💠 ♥️💠 💠♥️💠
🌹وعده ما هر روز صبح دعای عهد🌹 سلام بر شما : ❤️ منتظران بقیه الله (ارواحنا فداه) ❤️ ان شاء ا... هر روز صبح همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با 🌺امام زمان (عج)🌺 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 📜 🌹*بِسْم اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ*🌹 ❣🕊اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْه❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ،وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ ❣🕊اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ❣🕊 ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈ 🔴 آنگاه سه باربرران خوددست میزنى، ودرهرمرتبه مى گويى: اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان ❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈🍃❈
4_6001048002414772713.mp3
3.25M
#دعاے_ندبه 🎤 #محسن_فرهمند مولای مهربان وتوای عشق من سلام عجل ولیک الفرج آقای من سلام درندبه های جمعه توراجستجوکنم زیباترین بهانه دنیای من سلام تعجیل درظهور
روز جمعه تون 🍃🌷 دل انگیز و دلپذیر معبودا هدیهء امروز تو به ما تواضع و بخشش باشد یادم هست گفتی جایی که بخشش باشد دشمنی و کینه وجود ندارد ای یزدان پاڪ بی همتا امروز را به ما عنایت کردی پس توانایی شکر را نیز به ما عطا کن. آمین یا رب العالمین🍃🌷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌
♦️‏رهبری گفتند به آمریکا اعتماد نکنید، اعتماد کردید و نتیجه‌ شد عقب‌نشینی هسته‌ای ما و سنگین‌ترین تحریم‌های آنها رهبری گفتند به این ۳کشور اروپایی هم اعتماد نکنید، اعتماد کردید و نتیجه‌ شد همین قطعنامه شورای حکام آقای دولت! یکبار با دست فرمان رهبری جلو بروید؛ قوی شویم تا زور نشنویم ✍ دانیال معمار ‌ ‌ @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ سلام به آدینه خوش آمدید ☕🌺😊 آدینه تون زیبا و پرانرژی🌺 و معطر بہ عطر خدا 🌺❤️🌺 سر آغاز روزتون 🌺🍃 سرشار از عشق❤️ و خبرهای عالی👌 زندگیتون آروم🌺 عمرتون با عزت🌺 لحظه هاتون بی نظیر👌 دلتون شاد و بی غصہ🌺❤️🌺 🌺🍃🌺 @Patoghedoostanha
می گویند قلب هر کس به اندازه مشت بسته اوست…. اما من قلب هایی را دیده ام که به اندازه دنیایی از “محبت” عمیقند دلهای بزرگی که هیچ وقت در مشت های بسته جای نمی گیرند ! تقدیم به قلب مهربونتون❤️ @Patoghedoostanha
‍ ☘️ آیت الله حسن زاده آملي : 🌺 هر صبح که برای کار بر می خیزید، وضویی بگیرید، بعد از آن بار «بسم الله الرحمن الرحیم» را به عدد حروف این آیه مبارکه تلاوت کنید 🌸 تا آن «وضو» تطهیرتان کند و آن «بسم الله» آفات و بلیّات و شعله های اشتغالات جهنمی دنیا را از شما دور نماید. @Patoghedoostanha
🌸زندگی مثل فصلهای 📔یڪ ڪتاب است 🌸تو نمی توانی قسمتهای نوشتہ شدہ 📔را پاڪ ڪنی 🌸اما می توانی پایان زیبایی 📔برای آن بنویسی 🌸زیرا تو نویسندہ زندگی خودت هستی 📔زندگیتون پر معجزہ @Patoghedoostanha
چقدر دوست داشتنی هستند آدمهــایی که تا آخر خوبند آنهـا که برای غرور و احساس ما هم به اندازه خودشان ارزش قائلند آنهایی که دست دوستی میدهند و تا همیشه میمانند💞 @Patoghedoostanha
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصاویری باشکوه 👌👌👌 در واقع نظیر چنین مناظر طبیعی را کمتر دیده اید! حتما ببینید👌 @Patoghedoostanha
خط_سرخ گاهی چه سخت می شود حـیات... آنـجا که راه عبور را می بینی!اما دریــغا که تـو هنوز نرسیده ای اول وقت نمازه..حتمابامعرفت نصیب تک تکمون الهی @Patoghedoostanha
💥مابرنده ایم اگر: لحظه های شیرین امروز را قربانی اتفاقات تلخ دیروز نکنیم 🍃🌹پس نـه در حســرت دیـروز و نـه در رویـای فـردا فقــط بــرای امــروز...!🥀 .... @Patoghedoostanha