#رشتو_حجاب
آدم شدن از حیوان بودن جداست
چون اساسا، حق از باطل جداست
نمیشود کمی حق بود و کمی باطلی
نمیشود ظاهری مؤمنانه داشت اما باور غلط و باطل هم داشت (سکیولار)
نمیشود مؤمن بود اما با همجنس بازی، بیحجابی وبا سلبریتی های فوتبالو هنر که فساد میکنند هم موافق و همراه بود
نمیشود که خدارو قبول داشت اما قوانینش رو قبول نکرد
نمیشود هم حق بود و هم باطل، چرا که بین حق و باطل نفاق است که به منافق شدن منتج میشه
ولذا حواسمان باشد که چقدر در حق خالصیم و چقدر به باطل آلوده! و از چه چیزهایی طرفداری و حمایت میکنیم!
مؤمنان، آدمیانی هستند که از بشر به انسان و در ادامه به آدمیّت رسیده اند
اما بشر، انسان نماهایی هستند که در بُعد حیوانیت مانده اند
در جوامعی که مردمانش آدمند،ایمان و رعایت قوانین الهی مطرحه ولذامؤمنند و در این جوامع،به خاطر غلبه عقل برنفسشان،نیازی به پلیس،گشت ارشاد و...نیست
چراکه آنها آدمهایی باتقوا هستندکه خود رااز چشم خدامیبینند ولذا همواره مراقب خود ونفسشان هستند درنتیجه بغیر از خطاهای احتمالی غیر عمد،گناه وخطایی صورت نخواهدگرفت
اماجوامعی که مردمانش صرفاً بشرند،بخاطر غلبه هوای نفسشان،بُعد حیوانیشان برجسته تر است
چراکه نفس خود رابجای خدای خود میپرستند ودرنتیجه منطق عقلانی ندارند؛ومنطقشان نفسانیست(شعارشان، لِسِفِر است یعنی"بگذار هرچه دلش میخواهد انجام دهد")ولذا از قوانین الهی تبعیت نمیکنند
حال آنکه قوانین الهی برای آدم تر شدنست
افرادیکه در بُعد حیوانی بشریت ماندند،جوامع را مثل جنگل میبینند،یعنی میدرند تا دریده نشوند،ولذابا سبک حیوانی زندگی میکنند ونه آدمیّت،چون نه خود تقوا میکنند و نه به قوانین الهی تن میدهند،چنین افرادی جوامع را به نابسامانی میکشانند
ولذا بایدقوانینی برای چنین افرادی،اِعمال شود تادر سایه رعایت قوانین الهی،ازین زیست حیوانی خودفاصله بگیرند تاجوامع رابا تفکر باطل خود،مسموم نکنند
ولذاپلیس،گشت ارشاد و...به عنوان عامل بازدارنده ی بشرِ نفس محوریست که بامنطق غیرعقلانی درجامعه میخواهدزیست کند وبه قوانین آدمیّت تن ندهد
آنچه در مبحث گشت ارشاد مهم است نحوه برخورد صحیح است چرا که باید مبتنی بر قوانین الهی بدرستی عوامل بازدارنده اقدام و عمل کنند و لذا تدابیر هوشمندانه لازم است