eitaa logo
کانال پاتـــــوق دوستـــــان
2.4هزار دنبال‌کننده
118.9هزار عکس
84.3هزار ویدیو
262 فایل
سلام وعرض ادب واحترام خدمت شما سروران وبزرگواران کانال پاتوق بهترین جملات زیبا, مذهبی , واشعار وبهترین جملات ناب لینک کانال @Patoghedoostanha
مشاهده در ایتا
دانلود
غریبان 🥀 شام غریب غریبان ڪربلاسٺ زینب بدون تو مهمان ڪربلاسٺ چشم رباب به آغوش خالے اسٺ اصغر شهید گلستانּ ڪربلاسٺ گفتند نیست‌از شب‌یلدا درازتر🍂🥀 پیداست‌که شام‌غریبان ندیده‌اند🍂 @Patoghedoostanha
؛•┈┈••✾🌼 ﷽ 🌼✾••┈┈• «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ» «خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى، قرار بده» 📚 [امام صادق علیه السلام الكافي، ج‏2، ص: 534] هر و این "دعا" را بخوانید امام صادق علیه السلام در توصیه‌ای به داود رقی، دعای حفظ انسان از خطرات و بلایا را این گونه به او یاد دادند. 🌴💎🌹💎🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ پست ویژه ⁉️ چرا در روایات اسم شهرهای و و برده شده؟! 👤 سخنان عجیب آیت الله درباره از زبان پسر ایشان
‌ ⚫️📚 مورد از مصایب عظیم از زبان امام سجاد علیه السلام روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود ؟ حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام 🔹به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود: ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که ما را وارد شام کردند زیرا در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود . ۱- در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند. ۲- سرهای شهداء را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگه داشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار می گرفت. ۳- از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دست هایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید. ۴- از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم ! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند. ۵- ما را از شتران پیاده کردند و به یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند. ۶- ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسّر نساخت. ۷- ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم! 📖رمزالمصیبه به نقل از تذکره الشهداء،ص۴۱۱
" بسم الله الرحمن الرحیم " 🍃برای ما که را ندیده بودیم و حتی درست درک نکرده بودیم، برای ما که شکست حصر آبادان را فقط شنیده یا خوانده بودیم، 🍃شادی زایدالوصف شما عصاره همه شنیده های نادیده مان و اعتقادات خوب باورنکرده مان بود.اصلا شما با آزادیتان سهم بزرگی در ما داشتید، اگر آزاد نمیشدید ما چگونه میفهمیدیم که را چگونه آزاد کرد؟ یا حصر آبادان را چگونه امر ولی شکست؟ 🍃خدا میداند چند ایرانی و غیر ایرانی فقط برای آزادی شما دل از تمامی دنیا و دلبستگی هایشان کندند و راهی دیار غربت شدند و شما باعث آزادی آنها از این دنیای فانی شدید. 🍃آن روز را خیلی خوب به یاد دارم و هنوز هم که هنوز است شیرینی اش را فراموش نکرده ام. رفتندتا ندای رحمانی «انی انا ربک» بشنوند و در پی امر «فاخلع نعلیک»کفشهای این دنیایی از پا بیرون کنند تا وارد قرب خدا شوند، مرا نیز جذب می کردی! 🍃کاش لااقل امروز که سالگرد آزادی شماست خدا را به دلهای نورانی ای که برای آزادی شما تپید قسم بدهید تا برای ما نیز حکم آزادی از غیر خودش را امضا کند