| پـٰاتـوقمهدویـون |
قـسـمـت صـد و پنـجاه و دوم💚 مهیا با تعجب گفت: ــ آقا آرش! همه با تعجب به مهیا و آرش نگاه می کردند
قـسـمـت صـد و پنـجـاه و ســوم💚
مهیا کالفه گوشی را در کیفش انداخت. از صبح تا االن بیشتر از پنجاه بار با شهاب تماس گرفته بود، اما در دسترس
نبود. موبایلش را روی تخت انداخت و نگران در اتاق شروع به قدم زدن کرد.
از استرس بر دستان و پیشانیش عرق سردی نشسته بود. سرش را باال آورد و به عکس شهید همت، خیره شد و
آرام زمزمه کرد.
.ــ تو از خدا بخواه؛ شهابم سالم برگرده!
نگاهش را به ساعت روی دیوار سوق داد. ساعت از یک شب گذشته بود و حتما االن عملیات شروع شده بود.
از استرس و اضطراب خواب به چشمانش نمی آمد. ترس عجیبی تمام وجودش را گرفته بود. دیگر نمی توانست
تحمل کند. سریع وضو گرفت. به بالکن رفت. سجاده اش را پهن کرد. چادر سفیدش را سر کرد. دو رکعت نماز خواند.
و برو روی سجاده نشست. قرآن سفیدش را باز کرد و آرام آرام شروع به خواندن کرد. احساس می کرد، دلش آرام
گرفته و این آرامش او را ترغیب می کرد که بیشتر بخواند.
با تکان های مهال خانم، مهیا چشمانش را باز کرد.
ــ دختر چرا اینجا خوابیدی! بیدار شو ببینم!
مهیا از جایش بلند شد. درد عجیبی در گردنش احساس کرد. چشمانش را روی هم فشرد.
ــ بفرما! گردنت داغون شد. آخه اینجا جای خوابه؟!
ــ خوابم برد.
مهال خانم به عالمت تاسف سرش را تکان داد.
ــ باشه بلندشو صورتتو بشور صبحونه آماده است!
مهیا سریع سجاده و چادرش را برداشت و به طرف اتاقش رفت.
با دیدن موبایلش سریع به سمتش رفت. ولی با دیدن لیست تماس؛ که تماسی از شهاب نبود؛ ناراحت شماره شهاب
را گرفت. اما باز هم در دسترس نبود.
بعد صورتش را شست به آشپزخانه رفت و در سکوت صبحانه اش را خورد.
ــ کالس داری؟!
مهیا با صدای مادرش سرش را باال برد.
ــ نه!
ــ پس اماده شو باهم بریم خونه شهین خانوم...
مهیا سرش را پایین انداخت و زمزمه کرد.
ــ من نمیام!
مهلا خانم با عصبانیت گفت:
ــ این بچه بازیا چیه مهیا؟!
ــ من کار دارم!
ــ این مهمتره! کارتو بزار برا یه روز دیگه...
ــ نمیشه!
ــ میشه. حرف دیگه ای هم زده نمیشه! الانم برو آماده شو!
مهیا سکوت کرد. خودش هم دلش برای آن خانه تنگ شده بود. برای حیاط و آن حوض آبی؛ برای شهین جان و
محمد اقا؛ برای مهربانی های مریم و به خصوص اتاق شهاب! اما می دانست با رفتن به آن خانه داغ دلش دوباره تازه
می شود...
قــسـمـت صــد و پنـجـاه و چهـارم💚
مهال خانم دکمه ی آیفون را فشرد و نگاهی به دخترش که از استرس گوشه ای ایستاده بود؛ انداخت
صدای مریم در کوچه ی خلوت پیچید.
ــ بله؟!
ــ منم مریم جان!
ــ بفرمایید خاله مهال!
مهال خانم و مهیا وارد شدند. مهیا در را بست و نگاهش را در حیاط چرخاند. گوشه به گوشه این حیاط با شهاب
خاطره داشت.
خیره به حوض مانده بود؛ که احساس کرد در آغوش کسی فرو رفته!
ــ قربونت برم! دلم برات تنگ شده بود. چرا بهمون سر نمیزدی؟!
مهیا، شهین خانم را به خودش فشرد و آرام زمزمه کرد:
ــ شرمنده نتونستم!
شهین خانوم از مهیا جداشد. اما دستش را محکم گرفت.
ــ بفرمایید داخل! خوش اومدید!
همه وارد خانه شدند، که مریم با خوشحالی به سمت مهیا پرواز کرد. هر دو همدیگر را در آغوش گرفتند.
ــ خیلی نامردی مهیا! خیلی...
و مهیا فقط توانست آرام بگوید.
ــ شرمنده!
با صدای شهین خانوم به خودشان آمدند.
ــ ولش کن مریم بزار بیاد پیشم!
مهیا لبخندی زد و کنار شهین خانوم نشست.
با صدای سرفه ای سرش را بلند کرد و تازه متوجه سوسن خانم و نرجس شد.
آرام سالمی کرد که آن ها آرام تر جواب دادند. مهیا حتی صدایی نشنید. فقط لبهایشان را دید که تکان خوردند.
مهیا با صدای شهین خانوم به خودش آمد.
ــ نمیگی دلمون تنگ میشه؟!
ناگهان اشک هایش روی گونه هایش سرازیر شد. تا مهیا خواست چیزی بگوید. شهین خانوم با صدای لرزانش گفت:ــ شهاب رفت و تو هم بیخال ما شدی! من دلم به بودنای تو خوش بود. گفتم شهابم نیست زنش هست.
مهیا پا به پای شهین خانم اشک می ریخت و از شرمندگی زبانش بند آمد بود.
ــ وقتی کنارمی وقتی بغلت میکنم؛ حس میکنم شهابم کنارمه... دلتنگیم رفع میشه!
شهین خانوم اشک هایش را پاک کرد و ادامه داد.
ــ چرا جواب تماس شهابم و نمیدی؟!
مهیا شرمنده سرش را پایین انداخت.
ــ نمیدونی نبودنت چطور داغونش کرده! اون روز که داشتم باهاش صحبت می کردم، صداش خیلی خسته بود.
مهیا آرام زمزمه کرد.
ــ زنگ زدم جواب نمیده!
مهیا شروع کرد از دلتنگی هایش گفتن... کسی را پیدا کرده بود که نگرانی هایش را درک کند.
ــ دیشب ماموریت داشت. از دیروز تا الان زنگ میزنم جواب نمیده...
°🦋°
•
.
↺متن دعای عهد↯❦.•
.
••❦«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيم»
.
📗اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ، وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ، وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ، وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ، وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ، یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ، یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.
.
📗اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ، عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها، سَهْلِها وَ جَبَلِها، وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ، وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ. أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا، وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً. اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ، وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.
.
📗اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى، شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى، مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى. اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ، وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِکَ
.
📗حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ، وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ، وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ، اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ، وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ، اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.
.
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
.
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمانِ
.
اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان
.
∞| ♡ʝσiŋ🌱↷
『 @Patoghemahdaviyoon』∞♡
•
.
سرصبحبردننـٰام #حسین[؏] بنِعلـے
میچسبد…!
السَلآمُعلیكیـٰا اَبـا عَبْدِاللهـ وَعلیالارواحِ التےحلٺبفنـٰائِكَعلیكِمِنیسلآماللهـ اَبدا مـٰابقـیتُوَبقےاللیلوَالنَھـٰاروَلاجَعلہُاللھآخِر الْعَھدِمنـے لِزِیـٰارَتِکُـم…!
السَلامُعَلـےالحُسَینوَعَلیٰعلـےبنِ الحُسَین وَعَلیٰ اَولآدِالحُسَینِوَعَلےاصحـٰابِالحسین؏ . .
هرصبحسـلامبھآقـٰا🖐🏼🍃'!
•السلامعلیکیابقیہاللھفےارضھ؛°السلامعلیکیاحجةاللھفےارضھ؛
•السلامعلیکیاالحجةاللھالثانےعشر؛
°السلامعلیکیانوراللھفےالظلماتالارض؛•السلامعلیکیامولاییاصاحبالزمان؛
°السلامعلیکیافارسالحجاز؛
•السلامعلیکیاخلیفہالرحمنویا
°شریڪالقرآنویاامامالانسوالجان
#صبحتبخیر آقایِمن . .🌸'
「@Patoghemahdaviyoon 」
﷽
دعای_فرج📜
🌈ٻِسمِ_اللہِ_الرَّحمَڽِ_الڔَّحِیم...✨
✨الهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ
🌈وانْكَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ
✨وضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ
🌈واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
✨الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى
🌈الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
✨محَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ
🌈الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
✨وعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ
🌈عنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً
✨كلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا
🌈محَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ
✨اكْفِيانى فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى
🌈فاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
✨الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى
🌈ادْرِكْنى اَدرِکنی
✨الساعه الساعه الساعه
🌈العجل العجل العجل یاارحمن راحمین بحق محمد وآله طاهرین
(خواندن دعای فرج
به نیت سلامتی و
~♡ ~ تعجیـل در فرج مولامـون)
[°•@Patoghemahdaviyoon✨]°
#زیارت_نامه_شهدا🌸🍃
"بـسماللهالࢪحمنالࢪحـیم"
السَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم
#شادیروحشھداصلوات💛!
•°••°•
╔❁•°•♡•°•❁╗
@Patoghemahdaviyoon
╚❁•°•♡•°•❁╝
#سلام _امام_زمانم💚
گل نرگس چہ شود
بوسہ بہ پایٺ بزنم؟
تا بہ ڪے خستہ دل
از دور صدایٺ بزنم؟🌸
همہ گویند
بہ امید ظهورش صلواٺ
ڪاش این جمعہ بگویند
بہ تبریڪ ظهورش صلواٺ
🦋صبحت بخیر اقا🦋
🌸اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج🌸
#پاتوق_مهدویون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖السلام ای حضرت سلطان عشق
💕یا علی موسی الرضا ای جان عشق
💖السلام ای بهر عاشق سرنوشت
💕السلام ای تربتت باغ بهشت
🌸🎊 ولادت باسعادت
💖سلطان، امیر و ولی نعمت تمام ایرانیان
🌸🎊حضرت امام رضا علیه السلام مبارک
@patoghemahdaviyoon _-_-❀
〖 "🌱❤"〗
دخترخانوم #خوشگل🧕🏻
آقاپسر #خوشتیپ🙍🏻♂
لطفاڪنارآینہاتاقتبنویس:📋
طوری آرایش کن💄
لباسبپوش؛👕
وتیپبزنڪہ☝🏻
''امامزمـــــان''نگاهتڪنہ😍❤
نه #مردم...🖐🏻
#تلنگر
@patoghemahdaviyoon (:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱نقارهزنی صبح #میلاد_امام_رضا (ع) در حرم رضوی
#خوشاومدیسلطانایران🎊🤩
#تولدتمبارکمون♥️🌿
@patoghemahdaviyoon°•°•✿
دلمان تنگ زیارت است....💔
#امام_رضا
j๑ïท➺@Patoghemahdaviyoon🍃
برفراز آسمان بهشت خدا🌈
#امام_رضا
j๑ïท➺@Patoghemahdaviyoon🍃
حضرت یار سلام...✋🏻
#امام_رضا
j๑ïท➺@Patoghemahdaviyoon🍃
آقا جان ما را هم بطلب...🤚🏻✨
#امام_رضا
j๑ïท➺@Patoghemahdaviyoon🍃
الو میشه گوشی و بدین امام رضا🙃
#امام_رضا
j๑ïท➺@Patoghemahdaviyoon🍃
•.☁️✨'↯
عالمےراجذبڪردھڪعبہششگوشہاټ
بهترازششگوشہاټالحقۅالانصافنیسټ...
᷎᷎🌿⃟♥️¦⇢#اربابدلم
᷎᷎🌿⃟♥️¦⇢#جـنّٺ
️⸀@Patoghemahdaviyoon🍃
#کادرسازی
خوشبختے یعنے
تو زندگیت
یھ امام رضا (ع) دارے
☺️💕
#اللّٰهمصلےعلےعلےبنموسےالرضا(ع)🌸
@Patoghemahdaviyoon