eitaa logo
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
1.9هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
187 فایل
بی‌توآوارم‌‌و‌بر‌‌خویش‌‌فروریخته‌‌ام ای‌همه‌‌سقف‌و‌ستون‌و‌همه‌آبادی‌من(:🌿 . [ وقف لبخند آسیدمهدی💚 ] . _سعی داریم مفید باشیم! .. گوش شنوای حرفاتون🌚 : https://daigo.ir/secret/1796928
مشاهده در ایتا
دانلود
Part 33 # تنها میانِ داعش به عاشقانه های حیدر بود و چشمم بیصدا میبارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :»به حیدر بگو دیگه نمیتونه از سمت تکریت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!« و صدای عباس به قدری بلند بود که حیدر شنید و ساکت شد. احساس میکردم فکرش به هم ریخته و دیگر نمیداند چه کند که برای چند لحظه فقط صدای نفس هایش را میشنیدم. انگار سقوط یک روزه موصل و تکریت و جاده هایی که یکی پس از دیگری بسته میشد، حساب کار را دستش داده بود که به جای پاسخ به هشدار عباس، قلب کلماتش برای من تپید :»نرجس! یادت نره بهم چه قولی دادی!« و من از همین جمله، فهمیدم فاتحه رسیدن به آمرلی را خوانده که نفسم گرفت، ولی نیت کرده بودم دیگر بیتابی نکنم که با همه احساسم خیالش را راحت کردم :»منتظرت میمونم تا بیای!« و هیچکس نفهمید چطور قلبم از هم پاشید؛ این انتظار به حرف راحت بود اما وقتی غروب نیمه شعبان رسید و در حیاط خانه به جای جشن عروسی بساط تقسیم آرد و روغن بین مردم محله برپا بود تازه فهمیدم درد جدایی چطور تا مغز استخوانم را میسوزانَد. لباس عروسم در کمد مانده و حیدر ده ها کیلومتر آن طرفتر که آخرین راه دسترسی از کرکوک هم بسته شد و حیدر نتوانست به آمرلی برگردد. آخرین راننده کامیونی که توانسته بود از جاده کرکوک برای عمو آرد بیاورد، از
Part 34 # تنها میانِ داعش چنگ داعش گریخته و به چشم خود دیده بود داعشیها چند کامیون را متوقف کرده و سر رانندگان را کنار جاده بریده اند. همین کیسه های آرد و جعبه های روغن هم دوراندیشی عمو و چند نفر دیگر از اهالی شهر بود تا با بستهشدن جاده ها آذوقه مردم تمام نشود. از لحظه ای که داعش به آمرلی رسیده بود، جوانان برای دفاع در اطراف شهر مستقر شده و مُسنترها وضعیت مردم را سر و سامان میدادند. حالا چشم من به لباس عروسم بود و احساس حیدر هر لحظه در دلم آتش میگرفت. از وقتی خبر بسته شدن جاده کرکوک را از عمو شنید، دیگر به من زنگ نزده بود و خوب میفهمیدم چه احساس تلخی دارد که حتی نمیتواند با من صحبت کند؛ احتمالا او هم رؤیای وصالمان را لحظه لحظه تصور میکرد و ذره ذره میسوخت، درست مثل من! شاید هم حالش بدتر از من بود که خیال من راحت بود عشقم در سلامت است و عشق او در محاصره داعش بود و شاید همین احساس آتشش زده بود که بالاخره تماس گرفت. به گمانم حنجره اش را با تیغ غیرت بریده بودند که نفسش هم بریده بالا می آمد و صدایش خش داشت :»کجایی نرجس؟« با کف دستم اشکم را از صورتم پاک کردم و زیرلب پاسخ دادم :»خونه.« و طعم گرم اشکم را از صدای سردم چشید که بغضش شکست اما مردانه مقاومت میکرد تا نفس های خیسش را نشنوم و آهسته زمزمه کرد :»عباس میگه مردم میخوان مقاومت کنن.« به لباس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِـــســمِ رَبــــُ الْــمَـــهـــدے:)😊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ °•🌱🕊°• توهنوزبه‌مادرت‌میگےتو.. صداسرش بلندمیکنے!! باخواهربرادرڪوچکتریابزرگترت‌ نمیسازے! مایه‌افتخارِپدرت‌نیستے…! امربه‌معروف‌ونهےاز‌منکر‌نمیکنے! هنوز… ازخیلیاحلالیت‌نگرفتے! لابدانتظاردارےشهیدم‌بشے…💔:) - Patoghemahdaviyoon@ 🕊🌿
🍃 میگن‌وقتایۍڪه‌بنده‌میخوادیه‌گناه‌ِبزرگ انجام‌بده‌خدابه‌فرشتگان‌یاهمون‌ڪرام الڪاتبین‌میگه‌فرشته‌هاشماهابرید...! من‌و‌بندموتنهابزارید ✨ ماباهم‌یه‌ڪارخصوصی‌داریم... ڪه‌نڪنه‌موردلعن‌ملائڪه‌واقع‌شیم، ڪه‌آبرومون‌نره... انقدرعشق‌واین‌همه‌بی‌وفایی؟! 🔅 @Patoghemahdaviyoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ام‌الــــــبــــنــــیــــن‌یعنی؟ عباس‌داشته‌باشی‌و‌بگویی ازحســـــــــــــــــینم‌چخبر 🔅@Patoghemahdaviyoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
! مادرتمامِ‌دنیا و آرزوهایش را خلاصه میکند در‌نگاه حاصل‌ عمرش ؛ حالا‌ تو خیال‌کن ۳۰سال‌بۍخبری ازتمام‌ آرزوهایت‌ را ! + ما هیچ‌وقت نمۍفهمیم"دلتنگی" یڪ "مادرِ"شهید" را... 🔅@Patoghemahdaviyoon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°○•🌼🍃•○° آنچنان‌جای‌گرفتی‌توبہ‌چشم‌ودلِ‌من.. کہ‌بہ‌خوبانِ‌دوعالم‌نظری‌نیست‌مرا💜:) 🌹🍃 •°•علـمـدارکـمـیـل•°• ╔❁•°•♡•°•❁╗ @Patoghemahdaviyoon ╚❁•°•♡•°•❁╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| نـبـودی ام بنـیـن.. فقط یه جمله بگم: الشّـام..الشّـام‌..🥀 (با حال معنوے گوش ڪنید) ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @Patoghemahdaviyoon ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️سیدا‌بچہ‌ۍ‌فاطمھ،ماها‌بچہ‌ام‌البنین ▪️شور ▪️... _محمد‌‌حسین‌حدادیان🎤 ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @Patoghemahdaviyoon ╚═♥️════.🍃🕊.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو مادرِ دومِ حسینی در معرفتت گمِ حسینی احسنت به انتخابِ مولا مثلِ تو نشانده جای زهرا ای صاحبِ روحِ با کرامت عباسِ تو یک جهان سخاوت 🥀 (س)🥀 🥀 •°•°☘°•°↷ ╔═.🍃🕊.═══♥️══╗ @Patoghemahdaviyoon ╚═♥️════.🍃🕊.═╝