eitaa logo
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
1.8هزار دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
8.2هزار ویدیو
187 فایل
بی‌توآوارم‌‌و‌بر‌‌خویش‌‌فروریخته‌‌ام ای‌همه‌‌سقف‌و‌ستون‌و‌همه‌آبادی‌من(:🌿 . [ وقف لبخند آسیدمهدی💚 ] . _سعی داریم مفید باشیم! .. گوش شنوای حرفاتون🌚 : https://daigo.ir/secret/1796928
مشاهده در ایتا
دانلود
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
سَلامٌ‌عَلی‌قَلبِ‌زَينَبَ‌الصَّبور -برای‌عمه‌جانم‌زینب‌سلام‌الله‌علیها💚 #صحنه‌ی‌اول . نوزاد گریه م
.. . خواستگار آمد پدر فرمود : باید از دخترم بپرسم دختر پاسخ داد: چندشرط دارم....پدر فرمود: شرط‌هایت را بگو عزیز‌دلم... دختر بابغض شرط‌ها را گفت؛ . . ام‌سلمه‌ واردخانه‌ی تازه عروس می‌شود گوشه‌ای نشسته زانوی غم بغل‌گرفته و اشک می‌ریزد ام‌سلمه نگران شد چیزی شده دخترم؟ از شوهرت راضی نیستی؟ نه مادرجان سه روز است را ندیدم... برای شده‌است ام‌سلمه فرمود: میروم حسینت را بیاورم وارد خانه شد؛ -ع هم گریه می‌کرد چرا گریه میکنی پسرم؟ روز است را ندیده‌ام... 🌱|@Patoghemahdaviyoon
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
.. #صحنه‌ی‌دوم . خواستگار آمد پدر فرمود : باید از دخترم بپرسم دختر پاسخ داد: چندشرط دارم....پدر فرم
.. خبر به دربار یزید لعنت‌الله رسید یزید گفت: بروید به همسرم بگویید دارند می‌آیند لقمه‌های نذری‌ات را آماده کن... کاروان وارد شد شروع کردند لقمه‌ها را پخش‌کردن ناگهان به گوش هنده خورد الصدقه‌علینا‌حرام..... صدقه‌ بر ما حرام‌ است! هنده با تعجب پرسید: این کاروان کیست؟ فرمودند: حرفت را بزن... هنده سوال کرد اهل کجایید؟! بی‌بی پاسخ دادند: مدینه.... هنده پرسید: کدام مدینه.... بی‌بی فرمودند: تا هنده شنید مدینةالنبی را ، ازمرکب پیاده شد دوزانو جلوی عمه‌سادات نشست و سوال‌ کرد در مدینه‌ بنی‌هاشم را میشناسید؟! حضرت فرمودند: بله که میشناسم... درکوچه بنی هاشم -ع را میشناسید؟! بله که میشناسم... خانم این‌ها صدقه نیست نذر است من کودک بودم مریض بودم پدرم مرا خانه -ع برد به حسین-ع من گرفتم و سالیانی کنیزی خانه را کردم... خانم ... من هم بازی ای به اسم داشتم شما زینب را میشناسید؟! بغض بی‌بی ترکید💔 حق داری -س را نشناسی هنده من هنده گریه‌کنان میگفت: زینبی ‌که من میشناسم یک نشانه داشت... ؟! اون زینبی که میشناسم لحظه‌ای از نمیشد... بی‌بی اشاره کرد به روبَر سری‌به‌نیزه‌بلند‌است‌در‌برابر خدا کند که‌ نباشد‌ سر 🌱|@Patoghemahdaviyoon