📚پاتوق کتاب نی ریز 📚
#کتاب_خوب_بخوانیم👌🏻📚
کتاب #ابوباران
#برشی_از_کتاب 👇🏻
من و دستهام سمت راست و در فاصلۀ هشتصد متری از آن خانه مستقر شدیم، درحالیکه تیراندازیها در مرکز و اطراف خانه شروع شده بود. در بیسیم اعلام شد که بچهها با موفقیت وارد خانه شدهاند؛ اما لحظهای نگذشت که صدای انفجار مهیبی بلند شد. از دور بچهها را میدیدم که دواندوان یا سینهخیز به عقب برمیگردند. همه چیز بهم ریخته بود، بچههایی که توانسته بودند زنده از آن خانه به عقب برگردند، در گوشه و کنار خاکریز نشسته بودند و گریه میکردند، حتی نمیدانستیم کدام یک از بچهها نیستند و شهید شدهاند، من در ارتش افغانستان با چنین صحنههایی مواجه شده بودم اما این اولین برخورد جدی و واقعی بچهها با خشونت و بی رحمی جنگ بود. با ناراحتی و دلگیری گفتند خانه تلهگذاری شده بود و به محض ورود ما منفجر شد.
مصطفی که اصالتاً اهل افغانستان است، ابتدا از زندگی در #ایران احساس غربت میکند و برای فرار از این غربت تحمیلی به افغانستان میرود و فکر میکند در افغانستان گمشدۀ خودش را پیدا میکند. او که جز اصالت ذاتی افغان بودن، چیزی از فرهنگ و رسوم آنان درک نکرده، آنجا هم گرفتار غربت شده و برای فرار از این غربت عازم ارتش افغانستان میشود و چهار سال در آن خدمت میکند. بعد از مدتی تصمیم میگیرد به ایران بازگردد ولی مسیر بهصورت قانونی بسته است. با تحمل سختیهای فراوان بهصورت قاچاقی به ایران میرسد و به دیدار خانوادهاش میرود. حالا اینجا بین جوانان افغان ساکن ایران، شوری برای رفتن به کشورهای اروپایی ایجاد شده و مصطفی هم از این میل رفتن بینصیب نیست. مصطفی به ترکیه میرود تا از آنجا بهصورت غیرقانونی به یونان برود، اما ناکام میماند و بعد از دستگیری به افغانستان فرستاده میشود.
مصطفی اینبار بهصورت قانونی به ایران بازمی گردد و در کنار خانوادهاش زندگی میکند. پس از مدتی با چند مجاهد افغانستانی در سوریه، مسیری برای رفتن به آنجا پیدا کرده و میرود تا سرنوشت خودش را رقم بزند.
در این #کتاب راوی ما به فیض #شهادت نرسیده و برای اولینبار است که کسی برای شما از جنگ سوریه میگوید. او خاطراتی برای ما میگوید که جایی شنیده نشده است.
زندگی #مصطفی_نجیب، پیشنهاد خوبی برای کسانی است که به بررسی زندگیهای پر شور و حماسه علاقه دارند
#پاتوق_کتاب_نی_ریز
#کتاب_خوب
#بهترین_کتاب
#ارسال_رایگان
#کتاب
#ترویجـ_کتاب_خوانی
@patogheketabn