eitaa logo
پایه های پوشالی در نقد مدعی یمانی ( احمدالحسن )
620 دنبال‌کننده
392 عکس
391 ویدیو
39 فایل
بررسی پایه های استدلالات احمدالحسن بصری همبوشی و ادعاهای او . در تلگرام: https://t.me/PayehayePooshaly وبلاگ: http://payehayepooshaly.blogfa.com/
مشاهده در ایتا
دانلود
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 1 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 بخش پنجم: لینک بخش قبلی: https://t.me/PayehayePooshaly/29 در چهار بخش گذشته، سه آیه وچهار حدیث را که احمد الحسن وانصارش برای نفی (علم رجال و بررسی احوالات راویان) به آن استناد می‌کنند، مورد بررسی قرار داده وعدم ارتباط این آیات و روایات را با ادعای آنان اثبات نمودیم. اینک به ادامه ادله آنان در احادیث پرداخته وآنها را مورد بررسی قرار می‌دهیم. 5⃣ عن أبي عبد الله ع قال لا تكذبوا الحديث إذا أتاكم به مرجئي و لا قدري و لا حروري ينسبه إلينا فإنكم لا تدرون لعله شيء من الحق فيكذب الله فوق عرشه. [محاسن ج1ص230] 🌸ترجمه: امام صادق (صلوات الله علیه) فرمودند: احادیث را تکذیب نکنید حتی اگر مُرجئی یا قدری یا حروری آن را به ما نسبت دهد، زیرا شما نمی‌دانید، شاید که در آن چیزی از حق باشد و شما با این کارتان خداوند را بر فوق عرشش تکذیب می کنید. ✅ بررسی: همانطور که نسبت به احادیث قبلی گفتگو نمودیم، در این سری احادیث صحبت از ردّ وتکذیبِ حدیث مطرح است. به عبارت دیگر حضرات معصومین (صلوات الله علیهم) به ما دستور می‌دهند که احادیث نسبت داده شده به آنها را ــــ حتی اگر فرقه‌های ضاله آنها را نقل نمایند ــــ تکذیب نکنیم و پر واضح است که (عدم تکذیب حدیث) هیچ ارتباطی با استدلال بر نفی علم رجال ندارد. 👈 بله، اگر اینگونه می‌فرمودند که: (ردّ وتکذیب نکنید وبه آن احادیث معتقد هم بشوید وطبق آنها عمل نمایید) مسلماً این بیان وگویش می‌توانست دلیلی بر نفی (علم رجال وبررسی احوالات راویان) باشد. همانطور که شاهد بودید این احادیث اجنبی از مقام بود وهیچگونه ارتباطی با نفی علم رجال نداشت وناظر به مطلب دیگری بود وآن اینکه: (احادیث ضعیف السند را تکذیب نکنیم) که البته ما هم این معنی را منکر نبوده ونیستیم. در ادامه مقاله فوق، بحث دیگری مطرح می‌شود با عنوان (حدیث شناسی در منهج شیعیان حقیقی). ⛔️ نویسنده در ادامه می‌نویسد: ((شیعیان اگر حدیثی به آنها برسد که منسوب به محمد و آل محمد ص باشد (حال هر کس آن را روایت کرده باشد) آن را به قرآن و روایات صحیح ارجاع می‌دهند . اگر موافق قرآن بود، یا شاهدی از کلام صحیح اهل بیت ع بر آن یافتند، آن را می‌گیرند و اگر مخالف قرآن بود از آن استفاده نمی‌کنند . دیگر مهم نیست چه کسی آن را نقل کرده است . ثقه هست یا غیر ثقه (که تشخیص این امر خود بسیار دشوار بلکه شاید از خود معصوم نیز بر نیاید . همانطور که حضرت موسی ع هفتاد نفر را ثقه می دانست و به میعاد برد و همه مرتد شدند)) ✅ بررسی: همانطور که در عبارت بالا شاهد هستید نویسنده می‌گوید: (دیگر مهم نیست چه کسی آن را نقل کرده است . ثقه هست یا غیر ثقه). ضعف وبطلان این حرف با توجه به سه روایتی که در ابتدای بخش چهارم بیان نمودیم، آشکار است. برای دیدن آن سه روایت به لینک زیر مراجعه فرمایید: https://t.me/PayehayePooshaly/29 👈 در آن سه روایت حضرات معصومین (صلوات الله علیهم) تاکید خاصی بر عنوان (ثقه) داشته وما هم عرض کردیم که یکی از راه‌های تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح، همین بحث خبر ثقه و وثوق مخبِری است. البته روایات مربوطه خیلی بیشتر از سه روایت می باشد که به جهت اختصار فقط سه نمونه ذکر گردید. اما متاسفانه احمدالحسن وانصارش برای نیل به اهداف خود، هیچ اشاره‌ای به آنها نمی‌نمایند. 😔 ـ📄👇
ـ📄👆 💥 عجیب‌تر اینکه پای حضرت موسی را هم وسط می‌کشد ومی‌گوید: (تشخیص این امر خود بسیار دشوار بلکه شاید از خود معصوم نیز بر نیاید. همانطور که حضرت موسی ع هفتاد نفر را ثقه می دانست و به میعاد برد و همه مرتد شدند) ✅ بررسی: متاسفانه بقدری این عزیزان در معرفت وشناخت امامان معصوم ضعیف وناتوان هستند که به راحتی این سخنان را بر زبان می‌رانند. 👈 حقیقت این است که چون امامشان احمدالحسن فاقد بسیاری از اوصاف ومقامات است ــــ وحتی از افراد عادی جامعه هم پایین‌تر است ــــ لذا 👈 برای اینکه او را هم تراز ائمه (صلوات الله علیهم) کنند، به ناچار ائمه (صلوات الله علیهم) را از مقامات واوصاف خود پایین می‌آورند تا در سطح امامشان قرار گیرند، تا تناسبی بین این امام و آن امامان (صلوات الله علیهم) بر قرار شود. 👈 دقیقا همان کاری که اهل سنت نسبت به پیامبر (صلوات الله علیه وآله) وخلفاء انجام دادند. ✅ سوال: اگر ــــ نعوذ بالله ـــ خود امام (صلوات الله علیه) هم از عهده تشخیص ثقات بر‌نمی‌آیند، پس چرا به شیعیان فرموده‌اند: (فَإِنَّهُ لَا عُذْرَ لِأَحَدٍ مِنْ مَوَالِينَا فِي التَّشْكِيكِ فِيمَا يُؤَدِّيهِ عَنَّا ثِقَاتُنَا الخ)⁉️ ترجمه: پس همانا عذری نیست برای احدی از موالیان ما، که تشکیک کند در آنچه که افراد ثقه‌ی ما از ما نقل می‌کنند. [وسائل الشیعه ج 1ص38] پس تشخیص ثقه از غیر ثقه برای ما میسّر است که چنین دستوری داده‌اند و وقتی برای ما این تشخیص میسّر باشد، برای امام که به طریق اولی میسّر خواهد بود. 📣 مضافا اینکه متاسفانه نویسنده هنوز نمی‌داند که در ماجرای حضرت موسی بحث (ثقه) مطرح نبوده است بلکه ظاهرا بحث (درجات ایمان) مطرح بوده است. برای دیدن متن حدیث به بحارالانوار ج 11ص81 مراجعه فرمایید. 👈 البته در تشخیص ایمان قلبی اگر عنایات خاص خداوند و وحی وعلم الهی نباشد، کسی نمی‌تواند مومن واقعی را تشخیص دهد، اما این عنایات همواره شامل حال امامان (صلوات الله علیهم) بوده وهست. رج بحارالانوار ج 24ص123 💥 جمع بندی: 📌 احادیث عنوان شده در جهت اثبات (بدعت بودن علم رجال) از سوی مستشکل، اجنبی از مقام بوده وهیچ ارتباطی با مدعای او ندارد. 📌 بدون شک یکی از راه‌های تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح، عرضه احادیث بر قرآن و روایات صحیحه است. 📌 تشکیک و بی توجهی به احادیث ثقات ونقل نکردن احادیث اهل بیت (صلوات الله علیهم) در این زمینه ــــ لینک بالا ــــ بیان کنند عوام فریبی و اغراض خاص مستشکل می‌باشد. 📌 تاکید اهل بیت بر اخذ روایات از افراد ثقه، بهترین شاهد ودلیل بر امکان تشخیص ثقه از غیر ثقه توسط شیعیان است، چه رسد به خود اهل بیت (صلوات الله علیهم). ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 تلنگر وسوال: 🔸آیا کسی که مغرضانه بررسی احوالات راویان را نفی می‌کند ــــ آن هم با ادله‌ای که هیچ ارتباطی با ادعایش ندارد ــــ وبه روایات فراوانی که دلالت بر اخذ از افراد ثقه دارد هیچ اشاره‌ای نمی‌کند، می‌تواند (یمانی) باشد⁉️ 🔸آیا کسی که قدرت تشخیص افراد ثقه را از معصومین (صلوات الله علیهم) نفی می کند و امامان را از افراد عادی جامعه پایین تر می آورد، می تواند (یمانی) باشد ⁉️ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار برای بررسی پایه‌های دیگر مدعای نفی علم رجال با ما همراه باشید. https://t.me/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 1 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 بخش ششم: لینک بخش قبلی: https://t.me/PayehayePooshaly/34 نویسنده در ادامه می‌گوید: ((از معصومین هم در مورد اینکه به محتوای سخن نگاه کنید، نه گوینده آن بسیار شنیده‌ایم. قال علی (ع): اُنظُر الی ما قال و لا تنظر الی من قال ـ غررالحکم فصل ۳۰ حدیث ۱۱ ترجمه: امیر المومنین (ع) فرمود: به آنچه گفته شد، بنگرید نه به گوینده آن. قال علی (ع): ان الحق و الباطل لایعرفان باقدار الرجال، اعرف الحق تعرف اهله، اعرف الباطل تعرف اهله. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ترجمه: مولا علی (ع) می‌فرماید که همانا حق و باطل به قدر و منزلت مردان شناخته نمی‌شود، ابتدا حق را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت، باطل را بشناس، اهل آن را خواهی شناخت)) ✅ بررسی: همانطور که می‌دانید یکی از راه‌های تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح، قوّت متن حدیث می‌باشد. توضیح اینکه گاهی بعضی از راویان با اینکه مورد وثوق نیستند ولی روایاتی را نقل نموده‌اند که با دقت در متن آنها، احتمال اینکه جز از غیر امام صادر شده باشد منتفی است. 👈 وگاهی دقت در بعضی جملات مشخص می‌کند که گوینده‌ی آن، نه تنها معصوم نبوده بلکه دارای عقائد باطل ومنحرف هم می‌باشد، مثل جمله زیر که در بخش قبلی (https://t.me/PayehayePooshaly/34) مختصری به آن پرداختیم: ((تشخیص این امر ــــ یعنی تشخیص وثاقت افراد ــــ خود بسیار دشوار بلکه شاید از خود معصوم نیز بر نیاید)) حال این مطلب ــــ انظر الی ما قال . . . ــــ چه ارتباطی به نفی علم رجال دارد، خدا می‌داند ! مستشکل می‌خواهد با نقل دو روایت فوق، راه صحیح تشخیص احادیث را ذکر نموده و در ضمن کنایه‌ای هم به بطلان علم رجال بزند اما غافل از اینکه این مطلب ــــ انظر الی ما قال . . . ــــ مطلب کاملا صحیحی بوده ویکی از راه‌های تشخیص حدیث می‌باشد که البته با علم رجال و وثوق مخبِری هم هیچگونه تعارضی ندارد. 📣 سابقا اشاره نمودیم که راه‌های تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح فراوان بوده که اهل بیت (صلوات الله علیهم) در روایات مختلفی به آنها اشاره نموده‌اند وهیچ یک از این راه‌ها با هم تخالف وتعارض ندارند. سپس نویسنده در ادامه متن خود در جهت تشخیص احادیث، اشاره‌ای به باب اخبار علاجیه می‌کند. ✅ اخبار علاجیه اخباری است که در مقامِ رفعِ تعارضِ میانِ اخبار، از سوی معصوم ‌(صلوات الله علیه) وارد شده است.‌ روایات فراوانی در جهت علاجِ اخبارِ متعارض وجود دارد وهر روایتی به قسمتی از راه‌های علاجِ تعارض اشاره دارد. در زیر به روایتی که در آن چندین راه علاج مطرح شده ومستشکل هم به آن استناد می‌نماید اشاره می‌کنیم: ((زُرَارَهَ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ: سَأَلْتُ الْبَاقِرَ (ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَأْتِی عَنْکُمُ الْخَبَرَانِ أَوِ الْحَدِیثَانِ الْمُتَعَارِضَانِ فَبِأَیِّهِمَا آخُذُ فَقَالَ (ع): یَا زُرَارَهُ خُذْ بِمَا اشْتَهَرَ بَیْنَ أَصْحَابِکَ وَ دَعِ الشَّاذَّ النَّادِرَ فَقُلْتُ یَا سَیِّدِی إِنَّهُمَا مَعاً مَشْهُورَانِ مَرْوِیَّانِ مَأْثُورَانِ عَنْکُمْ فَقَالَ (ع): خُذْ بِقَوْلِ أَعْدَلِهِمَا عِنْدَکَ وَ أَوْثَقِهِمَا فِی نَفْسِکَ فَقُلْتُ إِنَّهُمَا مَعاً عَدْلَانِ مَرْضِیَّانِ مُوَثَّقَانِ- فَقَالَ انْظُرْ مَا وَافَقَ مِنْهُمَا مَذْهَبَ الْعَامَّهِ فَاتْرُکْهُ وَ خُذْ بِمَا خَالَفَهُمْ قُلْتُ رُبَّمَا کَانَا مُوَافِقَیْنِ لَهُمْ أَوْ مُخَالِفَیْنِ فَکَیْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ إِذَنْ فَخُذْ بِمَا فِیهِ الْحَائِطَهُ لِدِینِکَ وَ اتْرُکْ مَا خَالَفَ الِاحْتِیَاطَ فَقُلْتُ إِنَّهُمَا مَعاً مُوَافِقَانِ لِلِاحْتِیَاطِ أَوْ مُخَالِفَانِ لَهُ فَکَیْفَ أَصْنَعُ فَقَالَ (ع): إِذَنْ فَتَخَیَّرْ أَحَدَهُمَا فَتَأْخُذُ بِهِ وَ تَدَعُ الْآخَرَ.)) ـ📄👇
ترجمه: زراره گوید از امام باقر (ع) سوال کردم، فدایت شوم از شما دو خبر یا دو حدیث که در تضاد با هم هستند به دست ما می‌رسد، پس کدام حدیث را قبول کنیم؟ پس ایشان فرمود: ای زراره آنچه که بین اصحاب مشهور است را بگیر و آن را که نادر و غیر مشهور است رها کن، پس گفتم هر دو حدیث مشهور است و روایت شده و از قول شما نقل شده، پس فرمود: آن حدیثی را قبول کنید که راوی آن عادل تر در نزد شماست و از آن اطمینان [و وثوق] بیشتری دارید، پس گفتم هر دو راوی از افراد [عادل و] ثقه و راستگو هستند، پس فرمود: پس آن حدیثی که موافق مذهب اهل سنت را رها کنید، و آنچه را بگیرید که مخالف آنان است، گفتم ممکن است هر دو حدیث یا موافق اهل سنت باشد یا هر دو حدیث مخالف اهل سنت، آنوقت چه کنیم؟ پس ایشان فرمود: در آن صورت آن چیزی که موافق احتیاط در دین شماست را بگیرید و آنچه برخلاف احتیاط است را رها کنید، پس گفتم: هر دو موافق احتیاط در دین است، یا هر دو مخالف آن است، آنگاه چه کنیم؟ پس ایشان فرمود: آنوقت، هر کدام از آن دو را مختار هستید بپذیرید و دیگری را رها کنید. بحارالانوار ج 2ص246 ✅ بررسی: حدیث فوق یکی از احادیث بسیار کارگشا در بحث اخبار علاجیه و رفع تعارض بین روایات است که فقره فقره‌ی آن را تا محل نزاع، مورد بررسی قرار می‌دهیم. 1⃣ در حدیث فوق، راه‌‌های علاج بین (اخبار متعارض) به خوبی بیان گردیده و این راه‌ها هیچگونه تعارضی با وثوق مخبِری در شرایط (عادی وغیر تعارض) ندارد که بر مخاطبین عزیز پوشیده نیست. 2⃣ اولین راهی که حضرت ارائه می‌دهند اینگونه است: (ای زراره آنچه که بین اصحاب مشهور است را بگیر و آن را که نادر و غیر مشهور است رها کن) این راه علاج، بسیار خوب وکارگشاست که ان شاء الله در مباحث خود بارها از آن در نقد احمدالحسن ومریدانش استفاده خواهیم نمود. آری عزیزان، در هنگام تعارض بین اخبار باید به احادیث مشهور بین اصحاب اخذ نمود واعتقاد پیدا کرد، نه به احادیث ضعیف وغیر مشهور. 💥 قابل توجه احمدالحسن ومریدانش: منظور از عبارت (احادیث مشهور بین اصحاب) که حضرت فرمودند، احادیث مشهور بین شیعیان است، نه اهل سنت یا دیگر فرق. 👈 اما متاسفانه احمدالحسن ومریدانش بارها به احادیث اهل سنت استناد کرده‌اند ــــ آنهم احادیث غیر مشهور، که اگر آن احادیث، مشهور هم بود باز هم قابل اخذ نبود ــــ که در خلال بحثهای آینده به آنها مفصلا اشاره می‌نماییم. سوال اینجاست اینان که به حدیث علاجیه فوق استناد می‌کنند، آیا به خط اول حدیث عمل می‌نمایند ⁉️ در ادامه حدیث علاجیه فوق راوی می‌گوید: (پس گفتم هر دو حدیث مشهور است و روایت شده و از قول شما نقل شده، پس فرموند: آن حدیثی را قبول کنید که راوی آن عادل تر در نزد شماست و از آن اطمینان [و وثوق] بیشتری دارید) ✅ بررسی: 3⃣ در این فقره از حدیث بحث (عادل‌تر و ثقه‌تر) مطرح گردیده است یعنی همان بحثی که احمدالحسن ومریدانش به شدت آن را منکرند. در شرایطی که هر دو حدیث مشهورند، حضرت راهکار علاجی (عادل‌تر و ثقه‌تر) را ارائه می‌دهند. ❓ حال سوال اینجاست که: اگر تشخیص ثقه و ثقه‌تر از عهده ما بیرون است ــــ وحتی طبق عقیده انصار، خود معصوم هم شاید نتواند تشخیص دهد که در بخش پنجم به آن پرداختیم ــــ چگونه امام (صلوات الله علیه) ما را امر می‌کنند که قول ثقه‌تر را اخذ نماییم؟ با توجه به این فقره از حدیث کاملا مشخص است که این تشخیص از عهده ما خارج نمی‌باشد وگرنه امر امام به تشخیص ثقه‌تر، امر به محال بوده وقبیح می‌باشد. 👈 پس همانطور که مشاهده نمودید، علاوه بر راهگشایی وثوق مخبِری در شرایط عادی وغیر تعارض ــــ که در بخشهای قبل به آن پرداختیم ــــ در شرایط تعارض هم، تشخیص ثقه کارگشا بوده واهل بیت (صلوات الله علیهم) به این امر شیعیان را سفارش نموده‌اند. اما متاسفانه احمدالحسن ومریدانش، با وجود این احادیث در نوشتجات خودشان، بازهم منکر حجیت خبر ثقه ــــ به عنوان یکی از طرق تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح ــــ بوده وآن را شدیدا انکار می‌کنند. علت این انکار را در آینده مورد تحلیل وگفتگو قرار خواهیم داد ان شاء الله. ـ📄👇
ـ📄👆 💥 جمع بندی: 📌 یکی از راه‌های تشخیص حدیث صحیح از ناصحیح، قوت متن حدیث می‌باشد که این راه، هیچ منافاتی با (علم رجال و بررسی احوالات راویان) و (حجیت خبر ثقه) ندارد. 📌 راه‌‌های علاج بین (اخبار متعارض) هیچگونه تعارضی با بررسی (احوالات راویان و وثوق مخبِری) در شرایط (عادی وغیر تعارض) را ندارد. 📌 اولین راه برای علاج اخبار متعارض، اخذ به (روایت مشهور بین اصحاب) می‌باشد، که متاسفانه این راه از سوی احمدالحسن ومریدانش بارها نقض گردیده است. 📌 راه دیگری که حضرت در بحث تعارض ارائه فرمودند، اخذ به قول اعدل و اوثق بود که این راه دقیقا بر خلاف ادعا ومبنای احمدالحسن ومریدانش می‌باشد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 تلنگر وسوال: 🔸آیا کسی که مغرضانه بررسی احوالات راویان را نفی می‌کند ــــ آن هم با ادله‌ای که هیچ ارتباطی با ادعایش ندارد ــــ وبه اخبار علاجیه که دلالت بر اخذ از افراد ثقه دارد اعتنایی نمی‌کند، می‌تواند (یمانی) باشد⁉️ 🔸آیا کسی که در تعارض بین احادیث بر خلاف روایات معصومین عمل می کند، می تواند (یمانی) باشد ⁉️ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار به حول و قوه الهی ادله احمدالحسن ومریدانش در بحث نفی علم رجال مورد بررسی قرار گرفت وپایه های پوشالی استدلالات آنها را بر همگان روشن نمودیم. اگر در خلال مباحث آنان به ادله ی دیگری برخورد کردیم، اقدام به نوشتن بخش هفتم نموده و ادله ی آنها را مورد بررسی قرار می دهیم. همچنان با ما همراه باشید . . . https://t.me/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 2 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 بخش اول: یکی از امور قطعی ومسلّم در روایات، وجود جنگها بین امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ودشمنان حضرت وکشتار آنها است. او که قرار است دنیای پر از ظلم و جور را به روزگاری پر از عدل وقسط تبدیل کند، ناگزیر باید با مخالفان بجنگد. 👈 دقیقا بسان باغبانی که قرار است بیشه‌زاری را بیاراید که در این مسیر باید بعضی از گیاهان هرزه را وجین نموده تا آن بیشه‌زار را تبدیل به گلستانی کند. روایات فراوانی هم در این زمینه وجود دارد که قصد ما ذکر همه آنها نیست بلکه هدف از تاسیس این کانال، بررسی پایه‌های استدلالات وادعاهای احمدالحسن ومریدانش می‌باشد. ⛔️ یکی از ادعاهای احمدالحسن ومریدانش که در کانالها وسایتها به آن اشاره می‌کنند این است که: ((و ورد عنهم (ع): (ان الامامة تزف الى الامام المهدی (ع) کما تزف العروس الى زوجها)، و ورد: (تأتیه الخلافة و هو جالس فی بیته) ترجمه: خلافت همانگونه که عروس را به داماد تحویل می دهند، به دست امام (ع) می رسد). (خلافت در صورتی که [امام زمان] در منزل است به ایشان می رسد). البحار ج۵۲ ص ۲۶۹ – عصر الظهور للشیخ الکورانی ص۲۰۸)) 👈 و بر اساس این دو حدیث فوق ــــ واحادیث دیگر که در بخشهای بعدی به آنها می پردازیم ــــ ادعا می‌کنند که تمامی جنگها وخونریزی‌ها توسط یمانی صورت گرفته و در نهایت کار، امر به امام زمان تحویل می‌شود وحضرتش به اندازه حجامت هم خونی نمی‌ریزد. اینک پایه‌های این ادعا را مورد بررسی قرار داده تا از صحت وسقم این ادعا مطلع گردیم. همانطور که واقف هستید هر ادعا یا استدلالی، پایه‌هایی دارد که در صورت ایجاد شک یا اثبات بطلان آن پایه‌ها ــــ ویا حتی گاهی یک پایه ــــ اصل ادعا یا استدلال منهدم می‌گردد. ✅ بررسی: 1⃣ همانطور که شاهد هستید برای مصدر ومنبع دو حدیث فوق، کتاب بحارالانوار و عصرالظهور ذکر گردیده است اما متاسفانه این احادیث در آن منابع یافت نشد. 😔 2⃣ حتی حدیثی که شبیه این احادیث باشد درکتاب بحارالانوار یافت نشد اما شبیه حدیث اول در کتاب عصر الظهور موجود است. 3⃣ لسان این دو حدیث هم کمی مشکوک به نظر رسیده و بوی جعل حدیث استشمام می‌شود زیرا امامت وخلافت همین الآن هم به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده است. به عبارت دیگر پس از شهادت امام حسن عسکری (صلوات الله علیه) امر امامت وخلافت به امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) منتقل گردیده است لذا معنی ندارد که این امر بعد از کشتارها به ایشان منتقل گردد. 👈 به نظر می‌رسد که جاعل این احادیث چندان با مفاهیم اعتقادی شیعه آشنا نبوده که اینچنین حدیثی را جعل نموده است. 4⃣ همانطور که در نکته 2 عرض گردید، شبیه عبارت اول در کتاب عصر الظهور موجود هست که به آن اشاره می‌نماییم: (فأتى الناس المهدي فزفّوه كما تزف العروس إلى زوجها ليلة عرسها) جناب آقای کورانی ــــ در کتاب عصر الظهور، چاپ هفدهم، سال 1427 ــــ این حدیث را از کتاب الفتن ابن حماد نقل می‌نماید وبه کتاب المصنف ابن ابی شیبة هم آدرس می‌دهند 👈 که هر دو از علماء اهل سنت می‌باشند. حال سند این روایت را از کتاب ابن حماد وابن ابی شیبة ذکر می‌کنیم تا به لطف الهی حقایقی دستگیرمان شود. 🔅 سند روایت ابن حماد: (حدثنا رشدين ، عن أبن لهيعة قال : حدثني أبو زرعة ، عن عبد الله بن رزين ( زرير ) عن عمار بن ياسر رضي الله عنه قال: . . . فأتی الناس الخ) 🔅 سند روایت ابن ابی شیبة: (عبد الله بن نمير قال حدثنا موسى الجهني قال حدثني عمر بن قيس الماصر قال : حدثني مجاهد قال : حدثني فلان رجل من أصحاب النبي: . . . فأتی الناس الخ) همانطور که شاهد هستید این روایت به پیامبر (صلوات الله علیه وآله) ختم نمی‌شود بلکه در سند اول به عمار یاسر می‌رسیم ودر سند دوم به شخصی از اصحاب پیامبر (صلوات الله علیه وآله) می‌رسیم که نامش ذکر نگردیده است. 👈 نتیجه اینکه اصلا این عبارت، روایت نبوده وگفتار بعضی از صحابه می‌باشد. ولی متاسفانه با کمال شهامت، انصار این عبارت را به عنوان روایت از معصومین (صلوات الله علیهم) برای مخاطبین خود نقل می‌کنند ومی‌گویند: و ورد عنهم (ع) . . . . 5⃣ عبارت دوم هم سرنوشتی همچون سرنوشت عبارت اول را دارد به این معنی که عبارتی شبیه آن در منابع اهل سنت موجود است واصلاً روایت هم نیست بلکه گفتار یکی از صحابه به نام ابی الجلد می‌باشد. ـ📄👇
ـ📄👆 💥 جمع بندی: 📌 احمدالحسن ومریدانش مدعی هستند که امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) کشتار وخونریزی ندارند وهمه آن کشتارها مربوط به یمانی می‌باشد وبرای این ادعا به دو روایت متمسک شده بودند که به بررسی آن روایات پرداختیم. ناگفته نماند که برای ادعای خود به روایات دیگری هم استناد می‌کنند که در پیامهای بعدی آنها را هم مورد بررسی قرار خواهیم داد. 📌 متاسفانه این دو روایت در کتاب بحارالانوار و عصرالظهور یاقت نشد. 📌 مشابه روایت اول در کتاب عصرالظهور یافت شد. 📌 طبق اعتقاد شیعیان، امامت وخلافت پس از شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) به امام زمان (علیه السلام) منتقل گردیده است لذا معنا ندارد که در زمان ظهور این انتقال صورت بگیرد. 📌 دو عبارتی که احمدالحسن ومریدانش برای ادعای خود به آن استناد می‌کنند، اصلاً روایت نبوده وبه اصحاب پیامبر (صلوات الله علیه وآله) منسوب می‌باشد. 📌 مضافا اینکه منبع این عبارات، کتب اهل سنت می‌باشد ودر آینده خواهیم گفت که کتابهای اهل سنت برای ما حجیت نداشته واهل بیت (صلوات الله علیهم) مارا امر به اخذ روایات از شیعیان نموده‌اند، نه از مخالفین. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 سوال وتلنگر: 🔸 آیا کسی که عمدا عباراتی را به کتب علماء آدرس می‌دهد درحالیکه آن عبارات در آن کتب موجود نمی‌باشد، می‌تواند انسان مورد وثوقی باشد ⁉️ 🔸 آیا کسی که عوام فریبی‌های انصار را مورد تایید قرار داده ــــ زیرا انصار به عباراتی استناد می‌کنند که اصلا حدیث نیستند ــــ می‌تواند (یمانی) باشد ⁉️ 🔸 آیا کسی که به راحتی انصار خود را ــــ که عباراتی را به امامان (صلوات الله علیهم) نسبت می‌دهند تا مخاطب را به اشتباه بیاندازند ــــ تایید می‌کند، می‌تواند (یمانی) باشد⁉️ اصلا چنین فردی می‌تواند در زمره‌ی شیعیان قرار گیرد ⁉️ 🔸 آیا کسی که استدلالات انصار خود را ــــ که برای اثبات مدعای خود به کتب اهل سنت استناد می‌کنند ونمی‌توانند شاهدی از کتب شیعه بیاورند ــــ تایید می‌کند، می‌تواند (یمانی) باشد⁉️ ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون 👈 إنَّ في ذلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصار همچنان با ما همراه باشید . . . https://t.me/PayehayePooshaly 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 .
📩 پایه . . . . . . . . . . . . 2 —<( بسم الله الرحمن الرحیم )>— صلی الله علیک یا ولی العصر ادرکنا ا ─═ঈঊ 🍂🍃🌸🍃🍂 ঊঈ═─ ا با سلام خدمت همه عزیزان 💐 ـhttps://t.me/PayehayePooshaly 💠 لینک بخش قبل: https://t.me/PayehayePooshaly/44 بخش دوم: همانطور که در بخش قبل ذکر گردید جهت اثبات این ادعا که (تمامی جنگها وخونریزی‌ها توسط یمانی صورت گرفته و در نهایت کار، امر به امام زمان تحویل می‌شود وحضرتش به اندازه حجامت هم خونی نمی‌ریزد) به ادله‌ای تمسک کرده‌اند که باید آنها را مورد بررسی قرار داد تا صحت وسقم ادعا مشخص گردد. ⛔️ دومین دلیل ارائه شده برای این مدّعا روایت زیر است: ((أخبرنا عبيد الله بن محمد بن عبيد الله التمار حدثنا محمد بن المظفر حدثني محمد بن جعفر بن احمد بن عمر الناقد وأخبرني الحسن بن على الجوهري أخبرنا على بن محمد بن احمد الوراق حدثنا الحسن بن احمد العطاردي قالا حدثنا إسحاق بن أبى إسرائيل حدثنا محمد بن جابر عن الأعمش عن أبى الوداك عن أبى سعيد قال سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول منا القائم ومنا المنصور ومنا السفاح ومنا المهدى 👈 فاما القائم فتأتيه الخلافة لم يهرق فيها محجمة من دم 👉 واما المنصور فلا ترد له راية واما السفاح فهو يسفح المال و الدّم واما المهدى فيملأ الأرض عدلا كما ملئت ظلما)) تاریخ بغداد ج9ص407 ترجمه محل شاهد: اما قائم پس خلافت به سوی او می آید ودر خلافت به اندازه شیشه ای هم خون ریخته نمی شود. ✅ بررسی: 1⃣ متاسفانه در کتب شیعه از این حدیث هیچ اثری نیست بلکه خلاف آن احادیثی داریم که به آن اشاره می‌‌شود. 🌸 عنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ قَدْ ذَكَرَ الْقَائِمَ ع فَقُلْتُ إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَمْرُهُ فِي سُهُولَةٍ فَقَالَ لَا يَكُونُ ذَلِكَ حَتَّى تَمْسَحُوا الْعَلَقَ وَ الْعَرَقَ. ترجمه: مفضّل بن عمر گويد: در حضور امام صادق عليه السّلام از قائم عليه السّلام ياد شده، گفتم: من اميدوارم كه كار او به آسانى صورت پذيرد، حضرت فرمودند: آن امر واقع نخواهد شد تا آنكه خون بسته شده و عرق را (از خويشتن) بزدائيد. 🌸 عنْ مُعَمَّرِ بْنِ خَلَّادٍ قَالَ ذُكِرَ الْقَائِمُ عِنْدَ الرِّضَا ع فَقَالَ اَنْتُمُ الْيَوْمَ أَرْخَى بَالًا مِنْكُمْ يَوْمَئِذٍ قَالَ وَ كَيْفَ قَالَ لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا ع لَمْ يَكُنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ الْنوْمُ عَلَى السُّرُوجِ وَ مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ ع إِلَّا الْغَلِيظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ ترجمه: معمر بن خلاد می‌گوید: نزد امام رضا عليه السّلام ذکری از قائم به میان آمد، حضرت فرمودند : شما امروز راحتتر از آن روز هستيد، گفتم: چگونه؟ فرمودند: اگر قائم ما عليه السّلام خروج كند نمی‌باشد جز خون بسته شده و عرق و روی زین اسبها خوابیدن [اشاره به شدت جنگها می‌باشد] و لباس قائم عليه السّلام جز جامه خشن و خوراك او جز غذاى ناگوار نخواهد بود. 🌸 بشیر نبال ضمن حدیثی می‌گوید که به امام باقر (صلوات الله علیه) گفتم: قُلْتُ إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّهُ إِذَا كَانَ ذَلِكَ اسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ فَلَا يُهْرِقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ وَ أَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى جَبْهَتِهِ. ترجمه: آنها [مرجئه] مىگويند: چون آن امر (قیام قائم ) اتفاق افتد همه كارها براى او درست مىشود و به اندازه کاسه ای هم خون مردم نخواهد ريخت، حضرت فرمودند: هرگز چنين نيست، سوگند به آنكه جانم به دست اوست كار به آنجا خواهد كشيد كه ما و شما عرق و خون بسته شده را پاك كنيم و در اين هنگام حضرت با دست به پيشاني خود اشاره فرمودند. در نقل دیگری از بشیر نبال اینگونه آمده است: إِنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّ الْمَهْدِيَّ لَوْ قَامَ لَاسْتَقَامَتْ لَهُ الْأُمُورُ عَفْواً وَ لَا يُهَرِقُ مِحْجَمَةَ دَمٍ فَقَالَ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوِ اسْتَقَامَتْ لِأَحَدٍ عَفْواً لَاسْتَقَامَتْ لِرَسُولِ اللَّهِ ص حِينَ أُدْمِيَتْ رَبَاعِيَتُهُ وَ شُجَّ فِي وَجْهِهِ كَلَّا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ حَتَّى نَمْسَحَ نَحْنُ وَ أَنْتُمُ الْعَرَقَ وَ الْعَلَقَ ثُمَّ مَسَحَ جَبْهَتَهُ. ـ📄👇