eitaa logo
پلاک خونی🥀.
820 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
1.7هزار ویدیو
3 فایل
بـِدانید ڪِ شَهـادَت مَـرگ نیسـت، رِسـالَت اَسـت! رَفـتَن نیسـت، جـاودان مانـدَن اسَـت! جـان دادَن نیسـت، بَلـڪهِ جـان یافتَـن اَسـت 🖤🕊️ جمعی از محبان امیرالمومنین(ع)💚 اتاق فرمان پلاک خونی https://eitaa.com/joinchat/2730689375Cb177735fe3 طلوع:¹⁶\¹\¹⁴⁰²
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله......
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله.....
آید صدا زغیب که قد قامت العزا رخصت بده اقامه بزم عزا کنیم🖤:) .
. و در نهایت از ما استخوان‌هایی خواهد ماند که حسین(ع) را دوست دارد و روحی که آواره اوست....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ مکالمه تلفنی دکتر جلیلی با معلول بدون پایی که پای ایران ایستاد جمعه گذشته، فیلم رأی دادن مرد بدون پایی که روی زمین غلت می‌خورد تا رأی بدهد در فضای مجازی چرخید. 『@pelak_khoni
نتیجه هر چی باشه ما پیروزیم همینکه مشارکت بالا بود و کسایی که سال ۸۸ نظامو متهم به تقلب کردن خودشون اومدن پای کار انتخابات یعنی ما بردیم … @pelak_khoni
🛑 شعار محرم۱۴۰۳ هیأت آیین حسینی 🏴 بَهرِ آزادی قدس از کربلا باید گذشت@pelak_khoni
خداروشکر‌ ك دوباره‌ محرمت ُدیدم‌ آقای ِامام حسین :)
یه مداحی میگفت: یادم نمی‌رود که همه عزتم تویی من پای سفره‌ی تو شدم محترم، حسین(ع)...
بسم الله.....
28.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برنده یا بازنده !؟ تحلیل جالبی بود ؛حتما ببینید👌 @pelak_khoni
‏طرف لیسانس داره میگه بهم بگید دکتر،ولی یه ســـرداری بود میگفت بـهــم بــگــیـــد ســـــــربـــــــــــاز... 👀 @pelak_khoni
پلاک خونی🥀.
_
ترسم که شفاعت کند از قاتل ِخویش ؛ از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 نمایی از محل سقوط بالگرد حامل شهید رئیسی عزیز و همراهانش @pelak_khoni
دختر حرمله در اوج حسادت میگفت خوش به حالش رقیه چه عمویی دارد(:
شرمنده‌تم‌که‌تو‌روضه‌هات‌نمُردم‌ خانوم‌سه‌ساله!💔
آخه می‌خوام بگم حروم زاده ها فقط سه سالش بود ....
پلاک خونی🥀.
زیارت عاشورا امشب فراموش نشود(: ثوابش هدیه به سه ساله ارباب🖤>>>>>
تشت طلا را که دید ، برخاست و لنگان‌‌لنگان به طرفِ ‌چند نفری رفت ك به خرابه‌ می‌آمدند . خودش را سپر کرد و آرام نجوا کرد : + تاب دیدن ندارد .. بخدا تازه سه سالش شده ، دق میکند اگر سر پدر را ببیند . خودم آرامَش میکنم بازگردید و به امیرتان بگویید زینب این کودک را آرام میکند ‌.. نامرد توجهی به حرف‌هایش نکرد و سیلی بر صورتش زد که زمین افتاد . برخاست و چادرش را تکاند و دوباره به سمت تشت رفت ، اما افسوس ك دِگر دیر شده بود و رقیه سر پدر را دیده بود :)💔..