نیست یاری تا بگویم راز خویش
ناله پنهان کرده ام در ساز خویش
#فروغ_فرخزاد 🌱
فرقی ندارد
چه ساعت از شبانه روز باشد
صدایت را که می شنوم
خورشید در دلم طلوع میکند
#فروغ_فرخزاد 🌱
من آن شمعم که با سوز دل خویش
فروزان میکنم ویرانهای را
اگر خواهم که خاموشی گزینم
پریشان میکنم کاشانهای را
#فروغ_فرخزاد 🌱
رفته است و مهرش از دلم نمیرود
ای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست؟
#فروغ_فرخزاد 🌱
#توئیت 🖇♥️
از یک جایی به بعد
همین میشه که #فروغ_فرخزاد 🌱 میگه:
"تازگیها، در برابر بی مهری آدمَها هیچ نمیگویم !
سکوت و سکوت و سکوت ...
انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر !
دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم
و نه حتی حوصلهاش را ..."
او به من میگوید ای آغوش گرم
مست نازم کن که من دیوانه ام
#فروغ_فرخزاد 🌱
دیدم که در وزیدن دستانش
جسمیّت وجودم تحلیل میرود
دیدم که قلب او
با آن طنین ساحر سرگردان
پیچیده در تمامی قلب من
دیدم که پوست تنم
از انبساط عشق ترک میخورد
دیدم که حجم آتشینم
آهسته آب شد
و ریخت، ریخت، ریخت...
#فروغ_فرخزاد 🌱
#توئیت 🖇♥️
از یک جایی به بعد
همین میشه که #فروغ_فرخزاد 🌱 میگه:
"تازگیها، در برابر بی مهری آدمَها هیچ نمیگویم !
سکوت و سکوت و سکوت ...
انگار که لال شده باشم؛ شاید هم کور و کر !
دیگر نه انرژی توضیح دادن دارم
و نه حتی حوصلهاش را ..."
لبت را بر لبم بگذار کز این ساغرِ پُر می
چنان مستت کنم تا خود بدانی قدر مستی را
#فروغ_فرخزاد 🌱