💢من کیستم؟💢 @Porseman_channel ✅این یک سوال اصلی و اساسی است که باید همه ما از خودمان بپرسیم؛واقعا من کیستم؟ من ماشین مدل بالایی که دارم هستم؟ من عمارت و کاخی که ساخته ام هستم؟ من موقعیت و میز ریاستی که دارم هستم؟ من گوشی موبایلم که دارم؟ من فرزند و همسرم هستم؟ من دکور خانه یا لباس شیکی هستم که دارم؟ من صورت زیبایی هستم که دارم؟ من فن و هنری هستم که دارم؟ واقعا من کیستم؟؟ 👌خیلی از ما ؛خودمان را نمی شناسیم و من واقعی خود را گم کرده ایم و بیراهه رفته و چیزی که ما نیستیم را من به حساب می آوریم. وقتی می گویی : کتاب من – ماشین من- خانه من- همسر من- کار من- ریاست من- لباس و وسائل من.... یعنی اینها من نیستند اینها اضافات هستند اینها نسبتهایی هستند که ما به خودمان می دهیم . من واقعی نیستند. من واقعی ؛ آن است که همیشه با ماست . با تغییر سن و رفتن زیبایی و ورشکستگی از ما سلب نمی شود و همیشه با ماست. آنرا باید پیدا کرد و آن منِ واقعی ماست. نشانی داده‌اندت از خرابات که «التوحید اسقاط الاضافات» 🌺شیخ محمود شبستری = گلشن راز بله توحید این است که من واقعی خود را بیابی و برای آن بکوشی . نه اینکه خود واقعی را گم کرده و به دنبال غریبه ای افتاده و به فکر آراستن غیر خودت باشی. منِ واقعی در واقع روح ماست و درون ماست.شخصیت ماست که بی هیچ نسبت و اضافه ای بیان میشود آن منم ... ولی خانه و ماشین و گوشی و ریاست من نیستم .اضافه به من هستند. اندیشه در من و من را یافتن ؛ابتدای سیر بوده و شروع کمال نفس خواهد بود. که من واقعی خود را بشناسم و به آن برسم و به آن ببالم. من واقعی در خشم و شهوت و گرسنگی و تنگناها ظهور و بروز پیدا می کند.این من ؛شخصیت مرا می سازد و همیشه با من است . اگر فقیر شوم یا غنی ؛اگر رئیس باشم یا مرئوس؛اگر موفق باشم یا شکست خورده؛غرق مشکلات باشم یا بی مشکل ... در خلوت وجلوت با من است . در حمامی که لخت باشم در بیابانی که تنها باشم و یا اسیر موج دریا .در حضور و غیبت در جمع و خلوت... 🔴نتیجه اینکه ما به هرچه می رسیم به این عنوان که بالا برویم و آنرا خود می پنداریم.اشتباه است بلکه باید خود واقعی را پیدا کرده که با ماشین مدل بالا و گوشی گران و لباس فاخر و کاخ و عمارت تعریف نمی شود و قبر و قیامت و برزخ با ماست و ما با او.... @Porseman_channel 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌸🌸🌸🌸🌸

چرا #سگ #نجس شده است؟ @Porseman_channel ✅ماجرای نجاست سگ خود قصه ای شده است و تاویلات و تفسیرهای ادعایی بسیاری بر علت نجاست این #حیوان مطرح شده و گاه آن راسیاسی و گاه تامین منافع قشر خاص ذکر میکنند... چه قدر باید #دشمن مستاصل شده باشد که با ادعاهای کاملا بی دلیل و غیرمستند که بافته ذهن مغرض و لجوج خود است مساله نجاست سگ را چنین بزرگ نموده است قرآن کتاب هدایت بشر است و همه جزئیات در آن ذکر نشده است وخود قرآن تبیین جزئیات را به اهل بیت ع حواله داده است.انبیاء/7 و 📖نحل/44 ودلیل نجاست سگ نه #ترس اعراب از سگهای ایرانی بوده و نه آماده کردن شرائط برای دزدی وبدناموسی درشب که باخیال راحت دزدکی کنند... بلکه دلیل #نجاست آن کلام معصومین ع می باشد 📚_وسایل الشیعه،ج1 ص225 باب 1 وج3 ص414 باب 12 📚_مستدرک الوسایل،ج1 ص219 باب 1 وج2 ص561 باب 8 📚_بحار الانوار،ج62 ص48 باب 1 و ج77 ص54 باب 2 ضمنا معمولا مسلمانان از سگ ها براى سه منظور استفاده مى كردند: پاسبانى خانه، پاسبانى باغ، و پاسبانى از گلّه. و در كتب فقهى ما درباره اين سه نوع سگ بحث شده، و به عنوان «كلب الحارس» و «كلب الماشيه» و «كلب الحائط» از آنها ياد شده است. و اسلام برای برخی کارها همچون نگهبانی ، شکار اجازه استفاده داده و خرید و فروش این نوع سگ هم به علت استفادۀ عقلایی که دارد، در اسلام #مجاز شمرده شده است. پس نگهداری #سگ به عنوان نگهبان خانه و باغ و ...هیچ اشکالی ندارد و ادعای هردو مستشکل کاملا واهی وغیر واقعی می باشد. @Porseman_channel 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌺🌺🌺🌺🌺

آسیبهای فقر و نداری @Porseman_channel ✅دین اسلام، دین کسب و کار و تلاش است. دین تنبلی و کسالت و رکود و خمود نیست. مومن همیشه فعال بوده و از پا نمی نشیند.بلکه با نیتهای متعالی که از آموزه های دینی اخذ کرده؛اهتمام به کسب و کار کرده و سعی می کند،نانخور کسی نبوده و سربار دیگران نباشد. قال النبی (ص): ملعون من ألقى كله على الناس، 📚جامع السعادات ج2ص16 پس دین اسلام دین فقر و ناداری نیست بلکه در کنار ترغیب به کسب و کار که سربار دیگران نباشیم توصیه به کمک کردن به دیگران و ایجاد شرائطی برای دستگیری نیز دارد. اسلام همان ابتدا با ثروت خدیجه س قوت گرفت و درتقویت اسلام با ثروت هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد. حتی توصیه شده اگر با دادن مقداری زکات به کفار؛ تالیف قلوب کفار هم می شود؛چنین بکنید. 📖توبه60 اصل اولی در اسلام ، فقر نیست و هیچ آیه و روایتی ترغیب به فقر ندارد. و اگر روایاتی فقر را فخر شمرده،مثل: وَ قَالَ نَبِيُّنَا مُحَمَّدٌ ص: الْفَقْرُ فَخْرِي وَ بِهِ أَفْتَخِرُ. 📚عدة الداعي و نجاح الساعي ص 123 مراد فقردر برابر خداست که فرمود: انتم الفقراء الی الله 📖فاطر15 البته اسلام توصیه زیادی به ایثار کرده است و اگر کسی بتواند درآمد خود را در مسیر آسایش دیگران خرج کرده وایثار نمایدو خود زاهدانه زندگی کند؛مطلوب می باشد. و همچنین اگر شخص در شرائطی ناخواسته قرار گرفت باید در برابر فقر ناخواسته صبور باشد ودر کنار تلاش و تدبیر برای تامین معاش خود؛اگرشخص فقیر بود و با فقر امتحان شد؛باید صبور و شاکر باشد. 📖بقره155 اما آسیب های فقر؛بسیار زیاد است و غالب آن متاثر از فرهنگ جامعه است. 🔴به این روایت دقت بفرمایید. على عليه السّلام به فرزندش حسن ع فرمود: انسانى را كه دنبال غذاى روزانه خود مىباشد سرزنش نكنيد، هر كس خوراك روزانه نداشته باشد خطاهايش زياد مىشود، اى فرزندم فقير حقير است و كسى به سخنان او گوش نمىدهد و مقام او شناخته نمىگردد. اى فرزند اگر فقير راستگو باشد مردم او را دروغگو مىدانند، اگر زاهد باشد او را نادان و جاهل مىدانند، اى فرزند من هر كس گرفتار فقر شد او به چهار خصلت گرفتار مىگردد، ضعف در يقين، نقصان در عمل، رقّت در دين، و كمى حيا در صورت، اينك از فقر و تهيدستى به خداوند پناه مىبرم. 📚جامع الأخبار(للشعيري)ص 110 @Porseman_channel 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🌷🌷🌷🌷🌷

💢مخالفت با فلسفه 💢 @Porseman_channel ✅مخالفت با فلسفه از طرف اشخاص مختلف و با انگيزههاي متفاوتي انجام گرفته است، ولي مخالفت دانشمندان آگاه و بي غرض مسلمان، در واقع به معناي مخالفت با مجموعه انديشه هاي فلسفي رايجي بوده كه بعضي از آنها دست كم به نظر ايشان - با مباني امي موافق نبوده است و اگر روايات معتبري هم در نكوهش فلسفه رسيده بود، قابل حمل بر اين معنا بود، اما منظور ما از تلاش فلسفي عبارت است از به كار گرفتن عقل در راه حل مسائلي كه تنها با روش تعقلي قابل حل است آموزش فلسفه، استاد محمد تقي مصباح يزدي، ج1،ص123. دلايل مخالفتها با فلسفه نيز مختلف است كه به برخى از آنها اشاره مى شود. 1 يكى از عوامل، وجود رواياتى در مذمت فلاسفه است كه با توجه به شواهد تاريخى مراد از فلاسفه، دراين روايات كسانى هستند كه تحت تأثير كتب يونانى ويا فلسفه هاى الحادى گرفتار سفسطه شده بودند يا با فلسفه در مقابل دين دكان باز كرده بودند ولى مخالفين فعلى متوجه اين مطلب نشده اند. 2 نداشتن ذوق در علوم عقلى، چرا كه همه، استعداد هر علمى را ندارند و «الناس اعداء ما جهلوا» (نهج البلاغه) 3 برخى مخالف بودند با فلسفه خواندن كسانى كه استعداد فلسفه نداشتند به عبارت ديگر مخالفت آنها با عمومى شدن فلسفه بود نه با خود آن. 4 مخالفت برخى هم تقليديست يعنى چون برخى علماى نامدار مخالفت كرده اند اينها نيز مخالفت مى كنند. 5 برخى نيز مانند ظاهرگرايان اهل سنت اساسا با عقل و تعقل در دين مخالف بودند و معتقد بودند كه دين را نمى توان با عقل فهميد. 6 برخى نيز با آميختگى دين و فلسفه مخالفند لذا اينها با فلسفه مشاء مشكلى ندارند ولى با حكمت متعاليه مخالفند. 7 برخى نيز معتقدند كه خلفاى عباسى با ترويج فلسفه قصد داشتند كه روايات اهل بيت (ع) را از رونق بيندازند لذا از اين جنبه با آن مخالفند. 8 برخى نيز فلسفه را ره آورد فرقه معتزله مى دانند و مخالفت با فلسفه را مخالفت با تفكر معتزلى مى دانند. 9 برخى نيز عقايد فلاسفه را مخالف با قرآن و سنت قلمداد مى كنند در حالى كه درمواردى پاره اى ازعقائد فلاسفه مخالف با فهم آنان از كتاب و سنت است نه لزوما مخالف با كتاب و سنت. البته در مواردى نيز چه بسا انديشه فيلسوفى در يك مطلب خطا باشد اما نمى توان به اين دليل به طور كلى فلسفه را مردود انگاشت. ✅پس نتيجه ميگيريم: علت مخالفت علماء اسلام با فلسفه و عرفان، گذشته از افراطي گري هايي كه صورت گرفته، به خاطر رواياتي است كه در اين باب وارد شده و نيز به خاطر اعتقاداتي است كه در فلسفه (غير اسلامي) بوده و با مباني فقهي سازگار نبوده و در عرفان (تصوف) نيز عقايد و افكاري وجود دارد كه گاهي سر از كفر در ميآورد. 🔴در پايان لازم است كه اشاره شود كاربرد آموزه‌هاي فلسفي كه خاستگاه عقلي دارد مثل دلايل اثبات وجود خدا، و اصل ضرورت نبوت و مانند آن. بهترين شاهد بر درست بودن روش فلسفي است و اگر مباني فلسفي پذيرفته نشود بسياري از مسايل اعتقادي (مثل دلايل عقلي اثبات وجود خدا و مسئله اصل نبوت) با چالش جدي مواجه خواهد شد. زيرا ممكن است كسي قرآن و روايات را قبول نداشته باشد، براي چنين فردي تنها برهان فلسفي مي‌تواند مفيد و مؤثر باشد. به همين جهت بزرگاني چون امام خميني، جوادي آملي و مصباح و امثال آنها با استفاده از مباني فلسفي عميق‌ترين معارف توحيدي را مطرح كرده‌اند كه براي توضيح بيشتر به كتاب‌هاي نظير «براهين اثبات وجود خدا» و آموزش فلسفه ج 2 و مانند آن مراجعه شود. و بالاخره بايد توجه داشت كساني كه با فلسفه مخالف‌اند براي نقد و رد روش فلسفي از روايات استفاده نمي‌كنند تا سؤال شود كه اگر فلسفه خوب است پس چرا در روايات مدح نشده است. 🔴تذکر حدیثی را که در پرسش درباره بد بودن فلسفه به آن اشاره شده است؛ مقدّس اردبیلی(متوفای 993ق) در «حدیقة الشیعة» از سید مرتضى بن داعی حسینی رازی از شیخ مفید با ذکر سلسله سند نقل کرده است. درباره مقصود از این روایت و چیستی فلسفه و نکوهش آن؛ باید گفت: فلسفه دارای تعاریف مختلفی است از جمله این‌که فلسفه علمی است که از احوال موجود بما هو موجود یا احوال کلی وجود بحث می‌کند. تعبیر به بد بودن فلسفه تعبیر رایجی نیست، بلکه در طول تاریخ علم، کسانی به مخالفت با فلسفه پرداخته‌اند از جمله غزالی در کتاب «تهافت الفلاسفه» ایراداتی به فلاسفه وارد کرده و در مقابل او ابن رشد با نوشتن کتاب «تهافت التهافت» آن ایرادها را جواب داده که عمده این مخالفت‌ها را معارضت مسائل و مبانی فلسفه با دین می‌دانند در حالی‌که این‌گونه نیست و فلاسفه بزرگی مانند ملاصدرا تصریح دارند فلسفه با مبانی دینی تعارض و مخالفتی ندارد لذا نه تنها ما نباید با فلسفه مخالفت کنیم بلکه برای فهم بهتر دین باید خوب آن‌را یاد بگیریم. @Porseman_channel

#فراخوان_مسابقه باسلام 👇👇👇👇 دوستان همراه مستحضر باشند 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 بحول و قوه الهی ؛ امشب ؛ سوال مسابقه ؛از ساعت ۲۰ ؛ در گروهها و کانالهای ما قرار میگیرد. دوستان فعال و مشتاق شرکت در مسابقه میتواننددر ساعت مذکور سوال را دریافت و گزینه درست را به آیدی که ارائه میگردد؛ ارسال نمایند.🌷