💢روزه مستحبی فرزند💢
@Porseman_channel
مسأله ۱۷۴۱ روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جدّ شود جایز نیست بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود (۱) ولی او را از گرفتن روزه مستحبی جلوگیری کنند احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد.
(۱) (اراکی:) ولی پدر یا جدّ او را از گرفتن روزه مستحبی جلوگیری کنند نباید روزه بگیرد.
(گلپایگانی، صافی:) مسأله روزه مستحبی اولاد اگر باعث اذیت پدر یا مادر شود با نهی آنان حرام است، بلکه اگر از آن نهی نکنند ولی سبب اذیت آنان شود، یا جدّ نهی نماید و روزه سبب اذیت او شود بنا بر احتیاط واجب روزه اولاد جایز نیست.
(خوئی، تبریزی، زنجانی:) مسأله روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر (خوئی، تبریزی: یا جدّ) شود حرام است.
(سیستانی:) مسأله روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت ناشی از شفقت پدر و مادر شود حرام است.
(نوری:) مسأله اولاد با نهی پدر و مادر، مخصوصاً در صورتی که روزه گرفتن آنها موجب اذیت پدر و مادر باشد از گرفتن روزه مستحبی خودداری کنند.
(مکارم:) مسأله روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر شود جایز نیست، ولی اجازه گرفتن از آنها لازم نمی باشد.
(بهجت:) مسأله بنا بر احتیاط مستحب ّ در صحیح بودن روزه مستحبی فرزند، اذن پدر و مادر شرط است، گر چه بنا بر اقوی همین که موجب ناراحتی آنها نشود و یا نهی نکرده باشند روزه اش صحیح است.
(فاضل:) مسأله روزه مستحبی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جدّ به خاطر شفقت بر اولاد شود جایز نیست.
مسأله ۱۷۴۲ اگر پسر بدون اجازه پدر (۱) روزه مستحبی بگیرد و در بین روز پدر (۲)، او را نهی کند (۳)، باید افطار نماید.
(۱) (۲) (زنجانی:) یا مادر..
(۳) (خوئی، تبریزی، زنجانی:) چنانچه مخالفت او موجب اذیتش باشد..
(گلپایگانی، صافی:) اگر در مخالفت نهی، اذیت می شود..
(فاضل:) به نحوی که از روزه گرفتنش به خاطر شفقت بر وی اذیت شود..
(سیستانی:) مسأله اگر فرزند بدون اجازه پدر یا مادر روزه مستحبی بگیرد و در بین روز پدر یا مادر او را نهی کند، چنانچه مخالفت او موجب اذیتش که ناشی از شفقت اوست باشد، باید افطار نماید.
@Porseman_channel
پیامبری از حضرت یوسف(ع) به بنیامین رسید؟ چرا؟
@Porseman_channel
1. بنابر تحقیق و جستوجو در منابع شیعه و اهل سنت؛ برای بنیامین مقام نبوّت و پیامبری گزارش نشده است؛ حتی در جریان طالوت بن عوق(ع) تصریح شده است که بنیامین دارای نبوّت نبود؛ مانند اینکه گفته شده است: «نبوّت در فرزندان لاوی بود و حکومت در فرزندان یوسف(ع). و طالوت از فرزندان بنیامین بن یعقوب بود، نه از خانواده نبوت و نه پادشاهى و حکومت».
، 📚تفسیر قمى، ج 1، ص 81، ، جامع البیان فى تفسیر القرآن، ج 2، ص 378، -تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج 2، ص 382،
2. پس از حضرت یوسف(ع) تا زمان موسی کسی به «مقام نبوّت و پیامبری» نرسید؛ هر چند پس از یوسف جانشینان و مبلّغانی به امر خدا قیام کردند که مردم را به یکتاپرستی و کارهای نیک دعوت میکردند،
📚إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، ص 50 – 51،
همانطور که شیخ صدوق(ره) میگوید: «خداى تبارک و تعالى دوازده سبط (نسل) را بعد از یوسف فرستاد سپس موسى و هارون را در مصر به فرعون و پیروانش مبعوث کرد».
3. به هر حال، بین دوازده پسر حضرت یعقوب(ع)، تنها حضرت یوسف(ع) به مقام نبوّت و پیامبری رسید؛ و هر چند بنیامین با ایمان و با تقوا بود، ولی این دلیل نمیشود که هرکسی که با تقوا بود، حتماً پیامبر شود. خداوند مصلحت ندید که بنیامین به مقام نبوّت برسد.
4. بعد از عوق فرزند بزرگوارش طالوت براى دین خدا قیام کرد و او فرماندهى است که بر بنى اسرائیل از طرف خدا به واسطه بعضى از پیامبران آنها، تعیین گردید،
ولى بنى اسرائیل با او مخالفت میکردند، مضمون مخالفت بنى اسرائیل همان است که خدا در قرآن کریم میفرماید: «آیا از [حال] سران بنیاسرائیل پس از موسى خبر نیافتى آنگاه که به پیامبرى از خود گفتند: پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم، [آن پیامبر] گفت: اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پیکار نکنید. گفتند: چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شدهایم. پس هنگامى که جنگ بر آنان مقرر شد، جز شمارى اندک از آنان، [همگى] پشت کردند، و خداوند به [حالِ] ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهى گماشته است. گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهى باشد با آنکه ما به پادشاهى از وى سزاوارتریم و به او از حیث مال، گشایشى داده نشده است؟ پیامبرشان گفت: در حقیقت، خدا او را بر شما برترى داده، و او را در دانش و [نیروى] بدن بر شما برترى بخشیده است، و خداوند پادشاهى خود را به هر کس که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر داناست»
📖 بقره، 246 و 247.
@Porseman_channel
💢حکم نماز با خون حجامت💢
@Porseman_channel
در چهار صورت اگر بدن یا لباس نمازگزار نجس باشد، نماز او صحیح است:
١ـ بهواسطه زخم یا جراحت یا دملی که در بدن اوست، لباس یا بدنش به خون آلوده شده باشد و به گونه ای است که آب کشیدن بدن یا لباس کار مشکلی است. تا وقتی که زخم یا جراحت یا دُمَل خوب نشده است، می تواند با آن خون نماز بخواند. اما اگر می تواند لباس نجس را تعویض کند یا زخم یا اطراف آن را تطهیر کند باید چنین کند.
۲ـ بدن یا لباس او به مقدار کمتر از دِرهم ـ که تقریباً به اندازه بند سر انگشت سبابه (انگشت شهادت) میشود ـ به خون آلوده باشد.
۳ـ ناچار باشد با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.
۴ـ لباسهای کوچک او مانند جوراب و عرقچین، نجس باشد.
لازم به ذکر است که پس از حجامت نیاز به غسل خاصی نیست. فقط باید بدن را از خون برای نماز تطهیر نمود.
مطابق نظر آيت الله خامنه ای
تا زمانی که آب برای محل حجامت ضرر دارد نماز خواندن با آن مانعی ندارد، اما اگر اطراف محل حجامت یا لباسش نجس شده است باید تطهیر نماید.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی
اگر نتواند خون ها را بشوید و نیز خون در اعضای وضو نیست، به همان صورت وضو بگیرد و نماز را بخواند و اگر جراحت در اعضای وضو باشد، به صورت جبیره ای وضو بگیرد.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی
مسأله ۳۸۲. اگر جبیره بعضی از اعضای وضو را فرا گرفته باشد – مثل تمام صورت یا تمام یک دست – وضوی جبیرهای کافی است ولی اگر جبیره تمام اعضای وضو یا نزدیک به تمام اعضای وضو را فرا گرفته باشد، بنابر احتیاط واجب، باید هم تیمّم نماید و هم وضوی جبیرهای بگیرد.
مسأله ۳۸۳. اگر جایی از اعضای وضو را رگ زده یا حجامت نموده، در صورتی که آب برای آن ضرر دارد حكم آن، حكم زخم و جراحت است كه در مسائل قبل ذکر شد ولی اگر آب برای آن ضرر ندارد امّا نمیتواند آن را به دلیل نجاست عضو یا بند نیامدن خون، آب بکشد باید تیمّم نماید.
حضرت آيت الله بهجت:
«۷۱۳» اگر در بدن یا لباس نمازگزار خون زخم یا جراحت یا دمل باشد، چنانچه طوری است که آب کشیدن بدن یا لباس یا عوض کردن لباس برای بیشتر مردم سخت است، تا وقتی که زخم یا جراحت یا دمل خوب نشده است، میتواند با آن خون نماز بخواند، و اگر طوری است که برای مردم آب کشیدن آن سخت نیست، ولی برای شخص او سخت و مشکل است، صحت نماز با این لباس یا بدن خالی از وجه نیست؛ و همچنین است اگر چرکی که با خون بیرون آمده یا دوایی که روی زخم گذاشتهاند و نجس شده، در بدن یا لباس او باشد.
«۷۱۴» اگر خون بریدگی و زخمی که به زودی خوب میشود و شستن آن آسان است، در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
«۷۱۵» اگر جایی از بدن یا لباس که با زخم فاصله دارد، به رطوبت زخم نجس شود، جایز نیست با آن نماز بخواند. ولی مقداری از بدن یا لباس که معمولاً به رطوبت زخم آلوده میشود، نماز خواندن با آن مانعی ندارد.
@Porseman_channel
💢صفات اولیای الهی💢
@Porseman_channel
عَن انَسِ بنِ مالِک قالَ قالوا: یا رَسولَ اللّهِ مَن اولیاءُ اللّهِ الّذینَ لا خَوفٌ عَلَیهِم وَ لا هُم یحزَنونَ؟ فَقالَ: الَّذینَ نَظَروا الی باطِنِ الدُّنیا حینَ نَظَرَ النّاسُ الی ظاهِرِها فَاهتَمُّوا بِآجِلِها حینَ اهتَمَّ النّاسُ بِعاجِلِها فَاماتوا مِنها ما خَشَوْا ان یمیتَهُم وَ تَرَکوا مِنها ما عَلِمُوا ان سَیترُکهُم فَما عَرَضَ لَهُم مِنها عارِضٌ الّا رَفَضُوهُ وَ لا خادَعُهُم مِن رِفعَتِها خادِعٌ الّا وَضَعُوهُ خَلُقَتِ الدُّنیا عِندَهُم فَما یجَدّدونَها وَخَرِبَت بَینَهُم فَما یعمُرونَها وَماتَت فی صُدورِهِم فَما یحِبُّونَها بَل یهدِمونَها فَیبنونَ بِها آخِرَتَهُم وَیبیعونَها فَیشتَرونَ بِها ما یبقی لَهُم. نَظَروا الی اهلِها صَرعی قَد حَلَّت بِهِمُ المَثُلاتُ فَما یرَوْنَ اماناً دُونَ ما یرْجونَ وَ لا خَوفاً دُونَ ما یحذَرُونَ.
انس بن مالک روایت کرده است که به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: ای رسول خدا، دوستان خدا که نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند کیانند؟ فرمود: کسانی اند که وقتی مردم به ظاهر دنیا می نگرند (و بدان توجّه دارند)، باطن آن را می بینند، ازاین رو هنگامی که مردم برای دو روزه دنیا می کوشند، تلاش آنان برای آخرت و آینده است. پس (علاقه به) دنیا را می میرانند برای اینکه می ترسند دنیا (جان قدسی و ملکوتی) آنان را تباه کند و بمیراند (به جای آنکه دنیا آنان را بشکند، آنان دنیا را خرد می سازند و می شکنند). دنیا را رها می کنند چون می دانند به زودی دنیا ترکشان می کند. تمام زرق و برق های دنیا را رد می کنند (و اسیر آن نمی شوند).
فراز و نشیب های دنیا آنان را نمی فریبد، بلکه آن بلندی ها را به پایین می کشند. در نظر آنان دنیا کهنه و ویران شده و لذا به نوسازی و آبادانی آن نمی پردازند.
عشق به دنیا در سینه هایشان مرده است. لذا آن را دوست ندارند، بلکه آنان دنیا را ویران می کنند آن گاه بر این ویرانه ها خانه ابدی را می سازند. دنیای گذرا را می فروشند و جهان باقی و پایدار را می خرند. وقتی به دنیاپرستان می نگرند گویا (می بینند که) اینان بر روی خاک افتاده اند و به عذاب الهی گرفتار آمده اند. هیچ امنیت و امانی در این دنیا نمی بینند و فقط به خدا و سرای آخرت دل بسته اند و فقط از عذاب و خشم الهی می ترسند.
📚بحارالانوار، ج 77، ص 181
@Porseman_channel
کشتی حضرت نوح ع الان کجاست.؟
@Porseman_channel
و لقد ترکناها آیة فهل من مدّکر(سوره قمر، آیه 15)
"و ما آن(کشتی)را محفوظ داشتیم تا آیت عبرت شود، پس کیست که پند گیرد؟(قمر15)
ونیزبار دیگر قرآن شریف میفرماید: گفته شد که ای زمین آبت را فرو بر، و ای آسمان (بارانت را) فرو بند، و آب فروکش کرد
و کار به سرانجام رسید و (کشتی) بر (کوه) جودی قرار گرفت، و گفته شد که لعنت بر ستم پیشگان (مشرک)(هود44)
درباره «جودی» در این آیه، اقوال مختلفی وجود دارد از جمله: الف: یا مطلق کوه سخت است که در این صورت
با روایات و تورات که به کوه آرارات اشاره دارند، هم خوانی دارد و هماهنگ است.
ب: اسم کوهی خاص است که در مورد محل آن در مناطق زیر اختلاف است:
1. کوه جودی در موصل عراق است. 2. کوه جودی در حدود شام است 3. کوه جودی در میان موصل و الجزیره است. 4. کوه جودی در عربستان است
5. کوه جودی در سلسله جبال آرارات در ترکیه است که در صورت قائل شدن به قول دوم باز با معنای پنجم هماهنگ است و بین روایات و تورات که به کوه آرارات اشاره دارند با معنای پنجم که محل کوه جودی را سلسله جبال آرارات در ترکیه میدانند، قابل جمع است.
علامه طباطبائی در تفسیر «جودی» میفرمایند: «الجودیّ مطلق الجبل و الارض الصلبه»،
یعنی جودی همان مطلق کوه سخت است و در ادامه برای تایید قول خود میفرمایند: «چند تن از دانشمندان آمریکا، به راهنمایی عدهای از ارتشیان ترکیه، در قسمتی از قلههای کوه آرارات، واقع در قسمت شرقی در ترکیه ارتفاع 1400 پایی به چوبهایی دست یافتند که طبق محاسبات و قرائن قطعات متلاشی شدهی یک کشتی قدیمی است که در این محل وجود داشته است. قدمت پارهای از این قطعهها به 2500 سال قبل از میلاد میرسد.
قرائن حاکی است که این قطعهها از یک کشتی است که حجم آن معادل دو ثلث کشتی (کوئن مارس) انگلیسی است که طول آن 1019 پا و عرض آن 118 پا بود. چوبهای پیدا شده را به سانفرانسیسکو حمل کردند تا دربارهی آنها تحقیق کنند که آیا با اعتقادات در باب نحل راجع به کشتی نوح ـ علیه السلام ـ قابل انطباق هست؟
📚 ترجمه الميزان، ج10، ص: 401
بنابر این نظر کوه «جودی» میتواند همان کوه آرارات باشد و بین روایات و تورات که به کوه آرارات اشاره کردهاند با معنای مطلق «جودی» که به معنای مطلق کوه سخت را گویند قابل جمع باشد و هیچ تنافی با این دو معنا وجود نداشته باشد. پس جودی یعنی کوه و آن کوه آرارات است.
👈آیت الله مکارم شیرازی فرمودند:
طبق اين تفسير كه موافق آيات قبل و بعد مىباشد ضمير" تركناها" بهقصه طوفان و سرگذشت نوح و مخالفانش باز مىگردد، ولى بعضى آن را اشاره به" سفينه نوح" مىدانند، زيرا مدتى اين كشتى در ميان مردم جهان باقيمانده بود، و هر كس چشمش به آن مىافتاد تمام ماجراى طوفان نوح در برابرش مجسم مىشد، مخصوصا اگر اين روايت را بپذيريم كه بقاياى اين كشتى تا عصر پيامبر اسلام ص باقى بوده، و حتى بعضى ادعا مىكنند كه در عصر ما نيز بقاياى آن را در كوههاى" آرارات" قفقاز مشاهده كردهاند، اين احتمال نيز وجود دارد كه آيه اشاره به هر دو معنى باشد، هم داستان نوح ع آيتى بود، و هم كشتى بازماندهاش در ميان مردم .
📚 تفسير نمونه، ج23، ص: 35
@Porseman_channel
💢آخوندهای دزدو دروغگو💢
#حیات_طیبه
آیا آخوندها دزد ودروغگو هستند؟
@Porseman_channel
✅در سطح جامعه؛کلمات و الفاظی متداول می شود و سر زبان ها می افتد.ومتاسفانه برخی بدون توجه به عمق آن؛تکرار می کنند.
وقتی کسی گفت :"من مثل آخوندها دروغگو نیستم."
اولا
باید دیدمرادش از آخوندها کیست؟
ثانیا
باید پرسید چه دروغی به شما گفته اند؟
ثالثا
بایدثابت کند که شمای مخاطب او(که آخوندی)،چه دروغی گفته ای؟
👌مسئولیت یک آخوند فهم عمیق دین؛ونشر و تبلیغ آن هست.سخنرانی هایی که می کند و فعالیت هایی که داردهمه در این راستا می باشند.
یک آخوند در منبر وعظ و خطابه جز آیات و روایات نمی گوید و اینها کاملا حق هستند و دروغ نیستند.
اگراز حرمت موسیقی ورقص و نجاست سگ ووجوب نماز وروزه و خمس می گوید؛کلام خدا و اهل بیت ع را منتقل می نماید؛نه حرف خودش را...
وکسی که قرآن وکلام معصومین را دروغ بخواند.قطعا خود بزرگترین دروغگوست.
اما اینکه آخوندها در زندگی شخصی و اجتماعی و تعاملات جمعی دروغ بگویند،باید گفت یک آخوند یک انسان مثل دیگر مردم است.ظرفیت محدودی دارد.
باید بدانیم که غیرمعصوم؛غیرمعصوم است.اینکه انتظار داشته باشیم که آخوند از همه چیز خود بگذرد. خانه و ماشین و گوشی و...مناسب (درحد استطاعت عمومی مردم)نداشته باشد.
هر تقاضای مالی ما را بپذیرد و هر ظلم و اجحافی را به دیده عفو و گذشت بنگرد.
در دزدی خانه اش و ماشینش وخسارتی که می بیند واختلافاتی که با ما پیدا می کند . همیشه انتظار عدم مطالبه و بخشش داشته باشیم.
اینکه اهل ایثار باشد و دست خالی هیچ سائلی را رد نکند.
هر فحش وناسزا و ظلمی را برتابد و تحمل کند.واگر جنس نامرغوب و فاسد وخراب به او دادیم دم نزند. و در مقابل غش و تدلیس و زیاده خواهی های شخصی ،اغماض کند.و....
این موارد؛انتظارات واقعا بی جایی است. البته برخی از آخوندها چنین بوده و هستند.لیکن این انتظاراز همه آخوندها بی جا می نماید.
👈اگرآخوندی در مسائل سیاسی و اقتصادی مبتلا به فساد و دروغی شد؛دلیل نمی شود که همه آخوندها فاسد و دروغگو باشند.
همانطور که با فساد معلم و دبیر و کارمند وبازاری ؛نمیتوان همه آنها را متهم به فساد کرد.
دقت کنید هر کس موظف به پاسخگویی؛درقبال وظائفش هست و بیش از آن وظیفه ای ندارد.
@Porseman_channel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌷🌷🌷🌷🌷
💢تقصیرخداست💢
#حیات_طیبه
مقصر واقعی کمبودها و نقصها من خداست؟
@Porseman_channel
✅وقتی انسانها با کمبودهایی در زندگی خود مواجه می شوند. کمبودهای اقتصادی و جسمی و خانوادگی و...
کسی که معلول است؛
کسی که شغل مناسبی ندارد؛
کسی که نتوانسته ازدواج کند؛
کسی که ازدواج موفقی نداشته؛
کسی که سرمایه از دست داده و ورشکست شده؛
کسی که ازمیزان هوش و استعدادکافی برخوردار نیست؛
کسی که بچه طلاق است؛
کسی که پدرمعتاد ومادرهرزه ای دارد؛
کسی که در خانواده زیرخط فقر چشم به جهان گشوده؛
و....همه و همه دنبال مقصر می گردند.
در این دور فرافکنی که از خانواده و اطرافیان شروع می شود.به مقصر دانستن شرائط اجتماعی سیاسی موجود ؛ آخوندها ؛دین وآموزه های اهل بیت ع و خدا منتهی می شود.
شخص به جای اینکه همه هوش و هواس و تمرکزش را جمع کند تا کلاه سرش نرودومبتلا به سوء تدبیر نشود و از آسیبهای قهری موجود کمترین آسیب را ببیند،همه انرژی وهمت خود را برای یافتن مقصر برای تشفی خاطر وتسکین وجدانش می کند.
👈لیکن این کینه و نفرتی که با مقصر دانستن دیگران در دل جمع کرده؛کمکی به شرائط فعلی او نمی کند.او غافل از این است که خیلی ها در شرائط او وبلکه بدتر از او بودندوموفق شدندپس باید دنبال راه حل بود نه مقصر..
کسی که خود را تطهیر می کند.وهمه کاستی ها را متوجه دیگران کرده وفرافکنی می کند.درصدد شناخت کاستی ها و کمبودها و خطاهای عملکرد خودو اعتمادهای بی جایش نخواهدبود.لذا در دور باطل فرافکنی ها سرگردان می شود.
باید بدانیم:با اثبات مقصر بودن دیگران در کاستی ها و کمبودهای مان؛قطعا مشکل ما برطرف نخواهد شد بلکه منجر به مشکلات روحی ؛ کینه و نفرت واز دست دادن حامیان احتمالی در اطرافمان خواهد شد.
@Porseman_channel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
💢خواندن تشهد در حالت تجافی💢
@Porseman_channel
اگر کسی به رکعت دوم امام جماعت برسد، وقتی امام جماعت تشهد میخواند و مأموم در حالت تجافی قرار دارد، آیا خواندن تشهد برای مأموم واجب است یا خیر؟
خواندن تشهد در حال تجافی (نیمخیز) واجب نیست، هر چند گروهی از مراجع تقلید، آن را احتیاط مستحب شمردهاند.
حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مد ظله العالی):
واجب نیست هر چند مستحب است.
حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
مستحب است.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
مستحب است.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی):
بنابر احتیاط مستحب همراه او تشهد بخواند، یا ذکر بگوید.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
واجب نیست.
@Porseman_channel
💢ده روش توصیه شده برای ترک گناه💢
@Porseman_channel
هرگاه نفسش او را وسوسه نمود بلافاصله از جا برخیزد و خود را چنان سرگرم عمل مثبتى نماید كه اندیشه عمل زشت را از یاد ببرد. مثلا به ورزش با دوستان خود بپردازد به مسجد و نماز جماعت یا دعا برود به دیدار دوستان یا نزدیكان خوب خود بشتابد به كارهاى عادى زندگى؛ مانند: خرید مایحتاج و ... بپردازد.
دین مبین اسلام همانند سایر ادیان الهی توصیه هایی جهت رشد انسان در مسیر تعالی و تكامل دارد كه قسمتی از آن ها دستوراتی مبنی بر ترك اعمالی است كه گناه نامیده می شوند و مشخص هم هستند و در این میان بزرگان دین و آموزههای اسلامی نیز توصیه هایی را در مورد روش های ترك گناه بیان كرده اند كه در اینجا به مواردی از آن اشاره میكنیم:
۱۰ روش توصیه شده برای ترک گناه
۱. توجه به قبح و زشتى آن عادات(به گناه) از نظر عقل.
۲. در نظر گرفتن كیفرى كه از نظر شرع بر آن مترتب گردیده است.(محاكمه كردن نفس و توجه دادن آن به عقوبت گناه و سلب توفیقات و دور شدن از رحمت الهی)
۳. داشتن ارادهاى محكم در جهت رفع آن عادات كه نشانه همت بالا و بلند انسان در روى آوردن به فضایل و دورى از رذایل است.
۴. استمداد از خداوند متعال با دعا و نیایش و توسل به ائمّه اطهار(علیهم السّلام)
خداوند متعال در قرآن كریم میفرماید:
وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیكُمْ وَرَحْمَتُهُ مَا زَكَى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَدًا وَلَكِنَّ اللَّهَ یزَكِّی مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ(نور/۲۱)
و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمیشد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه میکند، و خدا شنوا و داناست!
و همچنین میفرماید:
َلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّیطَانَ إِلَّا قَلِیلًا(نساء/۸۳)
و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، جز عده کمی، همگی از شیطان پیروی میکردید (و گمراه میشدید).
بنابراین باید توجه داشته باشیم كه خداوند متعال كه دستور بر ترك گناه داده است، خود نیز انسان را در این امر یاری میكند.
۵. جایگزین سازى اعمال و عادات نیكو؛ مانند: شركت دائمى در نماز جماعت، خواندن نماز شب، زیارت اهل قبور، دعا.
براى آگاهى بیشتر ر . ك : «چهل حدیث امام» و «معراج السعاده».
۶. هرگاه نفسش او را وسوسه نمود بلافاصله از جا برخیزد و خود را چنان سرگرم عمل مثبتى نماید كه اندیشه عمل زشت را از یاد ببرد. مثلا به ورزش با دوستان خود بپردازد به مسجد و نماز جماعت یا دعا برود به دیدار دوستان یا نزدیكان خوب خود بشتابد به كارهاى عادى زندگى؛ مانند: خرید مایحتاج و ... بپردازد.
۷. مطالعات خود را پیرامون معاد عذاب گناه و... افزون سازد.
۸. از شركت در محیطهاى آلوده كننده و همنشینى با دوستان ناباب بپرهیزد.
۹. عوامل تحریك كننده پیرامون خود را حتىالامكان از بین ببرد.
۱۰. سعى كند هیچ گاه در تنهایى نماند.
۱۱. همه روزه با خداى خود مشارطه كند كه مرتكب گناه نشود و هم از او مدد جوید و شبانگاه به محاسبه اعمال خود بپردازد. پس اگر ترك گناه كرد خدا را سپاس گوید و باز مدد جوید و اگر خداى نخواسته خلاف كرد استغفار كند و تصمیم بگیرد كه مجددا ترك كند.
۱۲. عادات خوب را مانند شركت دائمى در نماز جماعت و ... تقویت كند. چه با نفى عادات زشت راه كسب اعمال شایسته باز شده و در شعاع تكرار و تلقین و میل شدید به آنها عادات خوب در نفس ظهور فعلى پیدا خواهد كرد. امیرالمومنین(ع) فرموده است: «غیروا العادات تسهل علیكم الطاعات؛ عادات [زشت] را تغییر دهید پیروى از [فرمانهاى] خدا بر شما آسان مىشود»، (شرح غرر، ج ۴، ص ۳۸۱) و «بغلبه العادات الوصول الى شرف المقامات؛ با غلبه و چیره شدن بر عادتهاى [زشت [رسیدن به مقامات بلند آسان مىشود»، (شرح غرر، ج ۳، ص ۲۲۹).
@Porseman_channel
💢دخالتهای بی جا💢
مهمترین عامل درگیری و نزاع و اختلاف بین زن و شوهر چیست؟
@Porseman_channel
✅یکی از مهمترین عوامل اختلاف بین زوجین-که در مواردی تا طلاق محضری نیز پیش می برد-دخالتهای والدین ؛خواهر؛برادر؛ دوست و اطرافیان می باشد.
هر انسانی دوست دارد بهترین باشد و کسی برای او عیبی نگذاشته و مورد نکوهش نباشد.
وقتی مادر یا خواهر یا دوست کسی وارد فضای روابط زناشویی شده وکمبودهای مالی و عاطفی یا رفتاری را می بیند؛ از روی دلسوزی یا به قصد راهنمایی و...بالطبع ساکت نبوده و شروع به عیب جویی و نکوهش و سرزنش می کند.و با طرح این مشکل و کمبود به صورت یک نقطه ضعف؛عاملی برای اختلاف فراهم می کند.
👌هیچ کس معصوم نیست و هر کس در روابط خود عیب و نقص هایی دارد؛وقتی این؛ مورد نکوهش واقع می شود؛در ذهن شخص به عنوان یک نقطه تاریک رسوخ می کند و درصدد طرح و سرکوفت و بالاخره جنجال خانوادگی می شود.
وقتی مادرزن؛ خواهرزن ؛دوست زن؛به خانه بیاید و از نبود دکوراسیون مناسب ایراد بگیرد.یا نداشتن اثاثیه مناسب واز تلویزیون چنانی و پرده گرانقیمت و کابینت فلان ...سخن بگوید؛بالطبع خواسته ناخواسته تخم اختلاف را می کارد و در صورت نبودن هشیاری لازم به اختلاف زوجین منجر میشود.
👈وقتی مادرشوهر از تمیزی و نظافت خانه حرف زده واز چیدمان نامناسب و چرک مبلمان و کیفیت پایین غذا و...لب به شکایت بگشاید؛زندگی تلخ خواهد شد.
کاش که اطرافیان به تبعات صحبتهای خودمانی و نقد و انتقادات سازنده خود،متوجه باشند و با زدن حرفی به عنوان دلسوزی و به قصد اصلاح ،تخم فساد و اختلاف را نکارند.
👈حتما فرق خواهد بود بین اینکه عزیزی کمبودهای مالی و عاطفی و رفتاری شما را دیده و لب به نکوهش باز کند که تو چه زن یا مردی هستی که نمی توانی زندگیت را مدیریت کنی و به خوبی بسازی...
و بین عزیزی که مرهمی بر کمبودهاست و در برابر شکایت عزیزش از زندگی زناشویی او را دلگرم کرده و نمونه های پایین تر و بدبخت تررا مثال می زند و با ترسیم زندگی ایده آل زهرایی او را امیدوار ومتوجه داشته هایش می نماید.
به نحوی که دربرابرامواج مشکلات نیز ترنم"مارایت الا جمیلا"را بر لب دارد.
#ماندگارهمچوحسین
@Porseman_channel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💢تهدید به طلاق و اجراء گذاشتن مهریه💢
عامل امروزی و دیروزی فشار بین زوجین چیست؟
@Porseman_channel
✅به نظر می رسد در گذشته؛بحث تهدید به طلاق از طرف مرد؛داغ و مبتلی به بوده و امروزه تهدید به اجرا گذاشتن مهریه از طرف زن ...
اهرم فشار برای تحمیل خواسته هاست.
زن و شوهر برای اینکه خواسته خود را به کرسی نشانده و طرف مقابل را تسلیم خواسته خود کنند؛سعی می کنند نقاط ضعف طرف مقابل را شناخته و از آن به عنوان اهرم فشار و تهدید استفاده کنند.
و البته این منجر به نارضایتی از زندگی مشترک و طلاق عاطفی می شود و حس بازنده بودن و سوء استفاده و بی کفایتی در طرف مقابل ریشه می کند.
👈با توجه به بالا بودن نرخ تورهم و بالاتر بودن تعداد سکه های مهریه؛زن به راحتی می تواند از این تهدید استفاده کند و شوهر را در تنگنای شکایت به گرفتن مهریه کند.و با این اهرم ؛هر درخواست و خواسته مشروع و غیر مشروعی بنماید و حرفش را به کرسی نشاند.
👌به نظر می رسد؛چیزی که برای طرفین مهم است نه آرامش بلکه به کرسی نشاندن حرف خود و عقده گشایی است.
این افتخار نیست که مردی با تهدید به طلاق؛زن مستأصل و بی پناه خود را تحت فشار قرار دهد و یا زنی با تهدید به اجرا گذاشتن مهریه؛به اثبات برتری و اقتدار اقدام کند.
🔴افتخار این است که با درک متقابل و بدون شناسایی نقاط ضعف برای تحت فشارگذاشتن؛زوجین به دنبال آرامش و سکونی باشند که قرآن بیان فرموده است.
وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين [نعمت] براى مردمى كه مىانديشند قطعاً نشانه هايى است
📖روم21
واین نشانه ی تبعیت از فرهنگ زهرایی ؛حسینی؛زینبی ماست.
@Porseman_channel
#ماندگارهمچوحسین
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💢بلند کردن صدا در نماز برای اشاره به چیزی💢
@Porseman_channel
مسأله ۱۱۳۴ اگر کلمه ای را به قصد ذکر بگوید مثلًا به قصد ذکر بگوید: «اللّه أکبر» و در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند اشکال ندارد (۱) ولی چنانچه به قصد این که چیزی به کسی بفهماند بگوید (۲)، اگر چه قصد ذکر هم داشته باشد، نماز باطل می شود.
(۱) (خوئی، تبریزی:) بلکه اگر به قصد ((زنجانی:) بلکه اگر به جهت) این که چیزی به کسی بفهماند کلمه ای را به قصد ذکر بگوید اشکال ندارد.
(سیستانی:) و هم چنین اگر کلمه ای را به قصد ذکر بگوید هر چند بداند که این کار سبب می شود که کسی متوجه مطلبی شود اشکال ندارد ولی اگر اصلًا قصد ذکر نکند یا قصد هر دو امر را بکند به نحوی که لفظ را در هر دو معنی به کار برده باشد، نمازش باطل می شود و امّا اگر قصد ذکر کند و انگیزه اش در گفتن ذکر، متوجه کردن غیر باشد، نمازش صحیح است.
(صافی:) بلکه چنانچه برای این که چیزی را به کسی بفهماند، به قصد ذکر آن را بگوید، نماز باطل نمی شود.
(۲) (بهجت:) کلمه ای را مناسب مقصودش بگوید..
(مکارم:) مسأله ذکر خدا، قرائت قرآن و دعا، در هر جای نماز جایز است. اگر جمله ای را مانند «اللّه أکبر» به قصد ذکر خدا بگوید، امّا در موقع گفتن، صدا را بلند کند که چیزی را به دیگری بفهماند اشکال ندارد، ولی دعا و ذکر به زبانهای غیر عربی اشکال دارد.
مطابق نظر آيت الله خامنه اي
اگر بلند کردن صدا هنگام قرائت آيات يا ذکرهاى نماز براى آگاه کردن ديگران، موجب خروج از هيأت نماز نشود، اشکال ندارد. مشروط به اين که قرائت و ذکر به نيت قرائت و ذکر باشد، و حرکت دادن دست يا چشم و ابرو اگر مختصر و به نحوى باشد که با استقرار و آرامش و يا هيأت نماز منافات نداشته باشد، موجب بطلان نماز نمى گردد.
@Porseman_channel